در میان محققان حوزه مراقبتهای بهداشتی مبحثی در جریان است بر سر اینکه آیا باید تلاش بیماران سرطانی را در کنار آمدن با درمانشان، «مبارزه» نامید یا «سفر»؟ شما چه فکر میکنید؟
در میان محققان حوزه مراقبتهای بهداشتی مبحثی در جریان است بر سر اینکه آیا باید تلاش بیماران سرطانی را در کنار آمدن با درمانشان، «مبارزه» نامید یا «سفر»؟ شما چه فکر میکنید؟
به گزارش راهنماتو، آزمایشی که توسط محققان دانشگاه کالیفرنیا در سندیگو انجام شده است نشان میدهد که واژه «مبارزه»، در صورت موفقیتآمیز نبودن درمان، بیشتر احتمال دارد که به بیمار حس شکست بدهد، درحالیکه فارغ از هر نتیجهای، «سفر» باعث میشود که آنها با بیماریشان به صلح برسند.
احتمالا شما هم نظر خودتان را دارید و قویا از یک طرف حمایت میکنید. اما دلیل اینکه این داستان کوتاه را به عنوان مقدمه آوردیم آن است که نشان دهیم استعاره چقدر در شکل دادن به افکار نقش دارد.
ما عقایدمان را، صرفا یا عمدتا، با حقایق موجود در زندگی شکل نمیدهیم. بلکه ما بر قابها متکی هستیم. ما بردگان قابها هستیم. قابهای استعاری، درست مثل قابهای چوبی، یک منظره را برجسته و سایر بخشهای منظره را حذف میکنند. آنها نردههایی برای کانالکشی کردن منطق فراهم میکنند و به هر طریقی که شده استدلال افراد را برمیانگیزند.
درواقع آنها یک نوع دید تونلی ایجاد میکنند که مردم فقط یک تصویر یا پیام را ـ نوری شعلهور در انتهای تونل ـ از طریق آن مشاهده کنند.
واژگان صریح نیز میتوانند مثل قابها عمل میکنند. مثلا روانشناس و برنده جایزه نوبل، دانیل کانمن، نشان داد که توصیف یک نتیجه به عنوان «شکست» در مقابل «برد»، نهتنها عقیده افراد را تغییر میدهد بلکه این عقیده را معکوس میکند. یعنی حتی اگر حقایق یکسان باشد نیز همین نتیجه حاصل میشود.
ما مطیع یک قاب خوب هستیم. دلیلش آن است که ما راه آسان را انتخاب میکنیم. چه کسی دلش میخواهد تلاش مضاعفی انجام دهد و درستی یک قاب را زیر سوال ببرد یا یک قاب جدید بسازد که بخش دیگری از واقعیات را بتوان از طریق آن مشاهده کرد؟
درعوض ما همان تونل را دنبال میکنیم که به نظر میرسد خیلی سریع مسیر ادراک ما را روشن میکند.
یک مثال اخیر مربوط به کاری است که اسکار هنگ ژوان چی و دیگران در دانشگاه واشنگتن انجام دادهاند. آنها اشتیاق افراد برای خرید محصولاتی برای متوانسازی کربن (آفست کربن) در طی تعطیلات را سنجیدند. آنها میخواستند بدانند که آیا مردم بعد از خواندن مطلب کوتاهی درباره حقایق اقلیمی نظرشان با فعل مثبت تغییر میکند یا فعل منفی؟
به بعضی از آنها گفته شد، «اگر میزان انتشار کربن را در طی سفر تعدیلسازی کنند، کربن را از اتمسفر حذب میکنند و به حفظ محیطزیست کمک میکنند.» به بقیه گفته شد: «اگر به تعدیلسازی کربن در طی سفر کمک نکنند، کربن را حذف نمیکنند و ..»
فکر میکنید این تغییر چه تأثیری در عملکرد آنها داشت؟ آنهایی در گروه پیام مثبت بودند، بیشتر احتمال داشت که از محصولات تعدیلسازی کربن استفاده و به حفظ محیط زیست کمک کنند. آنها همچنین میگفتند که حاضرند پول بیشتری برای این کار بپردازند. صرفا قاب، نه فهرست طولانیتری از حقایق، آنها را متعصب کرده بود.
اگر قابهایی که از واژگان صریح ساخته شدهاند تا این حد قدرت اثرگذاری دارند، پس قابهایی که از واژگان استعاری ساخته میشوند تا چه اندازه اثر دارند؟
در مطالعهای که توسط ارین کانراد و سایرین در دانشگاه پنسیلوانیا انجام شد، ۳۷۲۷ نفر مشارکتکننده در معرض دو طرح متفاوت برای تبلیغ یک قرص واحد برای تقویت شناخت قرار گرفتند.
برخی از مشارکتکنندگان در معرض طرحی قرار گرفته بودند که در آن از داروی تقویتکننده شناخت با عنوان «سوخت» نام برده شده بود. دیگران در معرض طرحی قرار گرفته بودند که از دارو به عنوان «استرویید» نام برده بود.
نتیجه چه بود؟ وقتی از گروه اول که در معرض طرح استعاری قرار گرفته بودند پرسیده شد که آیا این دارو برای مردم مناسب است یا نه آنها این دارو را مناسب ارزیابی کردند. اما گروه دوم که در معرض معنای صریح قرار گرفته بودند، نظر کاملا معکوسی داشتند.
در بخش دیگری از این آزمایش، کانراد و همکارانش از مشارکتکنندگان خواستند تا بعد از قرار گرفتن در معرض قابهای صریح نظرشان را درباره مفید بودن این داروها بیان کنند. یکی از طرحها میگفت: «قرصها کمک میکنند تا کاملترین ظرفیت شما به حداکثر برسد.» درواقع این نوع واژهپردازی از واژه «سوخت» تقلید کرده است. طرح دیگر میگفت: «این قرصها کمک میکنند تا تلاش شما برای انجام امور به حداقل کاهش پیدا کند.» این نوع واژهپردازی از واژه «استرویید» تقلید کرده است.
نتایج بار دیگر بر قدرت استعاره تأکید کرد. قابهای غیراستعاری یا صریح هیچ تفاوتی ایجاد نمیکردند. این معنای مرتبط با قابهای استعاری ـ ناشی از بار ذهنی مرتبط با «سوخت» و «استرویید» در مغز ـ بود که مسئول تفاوت ناشی از قاببندی بود. در این مورد قابهای غیراستعاری خنثی عمل کردند.
زو-چی هوآنگ و جنیفر آکر از مدرسه بازرگانی استنفورد نقش استعاره را در یک حوزه دیگر مطالعه کردند. آنها میخواستند بدانند که استعاره چگوه بر انگیزه مردم اثر میگذارد.
آیا مردم بعد از آنکه برای رسیدن به یک هدف انگیزهمند میشوند، در صورتی برای رسیدن به آن هدف تلاش میکنند که تلاششان تحت کمک به «سفر» قاببندی شود یا تحت کمک به «مقصد»؟
۶۰۰ نفر در ۶ آزمایش شرکت کردند. در میان آنها دانشجویان استنفورد، مدیران آفریقایی یک برنامه آموزشی بازرگانی، رژیمگیرندگان تحت یک برنامه رژیمی ۷ روزه و ورزشکاران در یک برنامه پیادهروی ۱۴ روزه بودند.
فکر میکنید این نوع استعارهسازی چقدر قدرتمند بود؟ در تمام گروهها آنهایی که با قاب «سفر» هدایت شده بودند انگیزه بیشتری برای ادامه دادن مسیر و رسیدن به هدف تعیینشده داشتند.
بر اساس نظرات آنها، این قاببندی، باعث شده بود که روی رشد خودِ آیندهشان تمرکز کنند. اما آنهایی که با قاب «مقصد» هدایت شده بودند، روی بردن در لحظه حال متمرکز شده بودند.
استعاره ـ در این مورد تمرکز روی فرایند به جای نتیجه ـ دوباره نشان داد که میتواند روی انگیزهمند کردن افراد برای اشتغال به یک نوع رفتار اثر داشته باشد و این کار را از طریق کانالیزه کردن احساسات آنها انجام میدهد.
آیا میتوانید قدرت این نوع قاببندی را روی یک عمر زندگی تصور کنید؟
این خوب است که استعارهها میتوانند به راحتی دیدگاههای افراد را برای جای گرفتن در یک تونل فشردهسازی کنند. این سبب میشود که شما ادراک خواننده و شنونده را به شکل موثرتری متمرکز کنید. اما وقتی بد است که بافت را مخدوش کنید تا معنای اصلیای که از حقایق ناشی میشود را دستکاری کنید.
حتی اگر صراحتا مشغول اشتباهپراکنی (Misinformation) نباشید، درواقع باعث سوء تفاهم شدهاید که به همان اندازه خطرناک است.
خطر را کنار بگذاریم، استعارهها قدرتهای بلامنازع در بیان و انتقال ایدهها هستند. خوانندگان با استعارههای شما به مقصد دلخواه منطقی شما میرسند.
اگر میخواهید با استعارهها دیگران را دچار سوء تفاهمهای غلط نکنید از خودتان بپرسید:
هدفم ایجاد صلح است یا خرابکاری؟
آیا میخواهم صرفا فلان دارو را بفروشم یا به فکر سلامتی مردمم هستم؟
یا از خودتان بپرسید:
آیا تلاشهایم را میخواهم به مثابه یک سفر ببینم یا یک مقصد؟
یادتان باشد، اغلب آدمها، روشنفکر و غیرروشنفکر در دام استعارهها گرفتار میشوند. ما اغلب در برابر حقایقی که در جلوی چشمانمان روی هم تلمبار شدهاند مقاومت میکنیم و آن تونلی که انتهایش روشن است را ترجیح میدهیم.
نیاز به گفتن نیست که اگر شما یکی از آنهایی هستید که این از این تونلها میسازد، مسئولیت دارید اطمینان حاصل کنید که این تونل در اتنها به منظرهای واقعی ختم میشود نه منظرهای تخیلی و سرابی ناامیدکننده.