آقای علم الهدی! «گفتگوی تمدنها» ارتباطی به سوره کافرون ندارد، چون آن سوره با توجه به هشت بار تکرار «عبودیت»؛ در مقام «عبادت» است و نه گفتگو. اما بعید است «کارهای سیاسی» به جناب امام جمعه فرصت دهد و کتاب «احتجاج» مرحوم طبرسی را مطالعه نماید که مملو از گفتگوهای رسول الله (ص) و اهل بیتش (ع) با دنیای آن روز و منکرین و یا معاندین فکری و دینی و سیاسی بوده.
جماران نوشت: حجت الاسلام علم الهدی امام جمعه فوقِ انقلابی مشهد در مقام تعریض به ایده «گفت و گوی تمدنها» بر آمد و به قصد تنقیصِ آن را، مغایر با آیه «لکم دینکم و لی دین» دانست!ای کاش کسی که حاکمیتِ شرعیِ مطلق بر خراسان دارد، بدون طرح آیهای از قرآن که به موضوع بی ارتباط است، به نقدِ علمی ایده «گفت و گوی تمدن ها» میپرداخت تا نقطه ضعف آن در منظر اندیشمندان قرار گیرد، چرا که نشانه اهمیت آن آکادمیک بودنش و ورود به دنیای سیاست و امضاء متفکران و سیاستمداران جهان در سال ۱۳۷۷ در سازمان ملل است.
البته ناگفته نماند که با عنایت ویژه «معجزه هزاره سومِ» این آقایان که امروز از بردنِ نامش شرم دارند، از تقویم حذف شد!
محل نظر این است؛ «گفت و گوی تمدن ها» ارتباطی به سوره کافرون ندارد، چون آن سوره با توجه به هشت بار تکرار «عبودیت»؛ در مقام «عبادت» است و نه گفتگو.ای کاش «کارهای سیاسی» به مشارالیه اجازه میداد و مراجعه به تفسیر مجمع البیان -که در خانه هر روحانی وجود دارد- مینمود و میدید که شآن نزول سوره کافرون در مورد آمدن سران قریش خدمت پیامبر رحمت (ص) و درخواست یکسال عبادت بتها توسط مسلمین و یکسال عبادت خدا توسط مشرکین بوده و نه گفتگو و ارائه نظر.
باری، اگر بنا شود ایده «گفت و گوی تمدنها» به قرآن عرضه شود، مدار آن آیه ۱۱۱ سوره بقره است که سخن از؛ «قُلْ هاتُوا بُرْهانَکُمْ» است و نیز آیه ۶۴ سوره آل عمران است که فرمود: «قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْا إِلَیٰ کَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ؛ بگو: «ای اهل کتاب، بیایید بر سر سخنی که میان ما و شما یکسان است بایستیم»؛ و حتی اگر دنیا، دنیایِ «جنگ تمدن ها» هم باشد، راهکار قرآن طبق آیه ۶۱ سوره انفال؛ «إِن جَنَحُواْ لِلسَّلۡمِ فَٱجۡنَحۡ لَهَا»، بر پذیرشِ گفتگو و خاموش کردن آتش جنگ است.
بعید است جناب امام جمعه فرصت کند و کتاب «احتجاج» مرحوم طبرسی را مطالعه نماید که مملو از گفتگوهای رسول الله (ص) و اهل بیتش (ع) با دنیای آن روز و منکرین و یا معاندین فکری و دینی و سیاسی بوده، و در تمام روایات آن کتاب محور «گفتگو» است و طبعا در آن گفتگوها نظریه پردازی و قانع شدن و یا نقد نظریات شکل گرفته است.
بنایِ این قلم ورود در سخنان نسنجیده سیاسی و احیانا دینی که به وفور دیده میشود نیست، اما گاهی «مظلومیتِ دین» ما را از این بنا خارج میکند و سخن کوتاهی در دفاع از دین تقدیم میشود چرا که؛ «کُلُّکُمْ راعٍ وَ کُلُّکُمْ مَسْئُول»!