طبیعتا بخشی از برنامه هستهای ایران وارد حوزه «پدافند غیرعامل حساس» خواهد شد؛ شبیه به تاسیساتی که در فوردو و دیگر نقاط به فعالیت خود ادامه میدهند؛ بنابراین در آینده آژانس بین المللی انرژی اتمی که اتفاقا روابط خاصی هم با ایالات متحده و دیگر بازیگران بزرگ سیاسی دارد، باید اولا اقدامات صیانتی لازم را در قبال ایران تضمین کند و در ثانی گامهای معناداری را نسبت به بزرگترین تهدید هستهای منطقه یعنی اسرائیل بردارد. اگر این کار انجام نشود، نمیتواند ادعای خاصی را علیه ایران مطرح کند. از سوی دیگر، من معتقدم که برجام مرده است. نکته مهم این است که در شرایط تهدید، کشورها «عملگرا» میشوند و حتی آمریکاییها هم مجبور به عمل گرایی هستند. اگر آمریکاییها بپذیرند در قالب یک ساز و کار جدید با ایران توافق کنند، قطعا در این وضعیت، ایرانیها نیز، حرفهای جدیدی برای گفتن خواهند داشت. معتقدم نقش آژانس بسیار بسیار مهم است. اگر آژانس در قبال اسرائیل به سهل انگاری ادامه دهد، علاقه به ادامه فعالیتهای هستهای به ایران محدود نمیشود و کشورهایی از جمله مصر، عربستان و حتی کشورهایی کوچکتر نیز ممکن است در این مسیر گام بردارند
فرارو-محمد اسلامی رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، به تهدیدهای اتمی بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل واکنش نشان داده است. پیش از این نیز برخی از دیگر مقامات ارشد کشور از جمله حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه، نسبت به دوگانگی رفتار آژانس بین المللی انرژی اتمی، در قبال ایران و اسرائیل معترض شده بودند.
به گزارش فرارو، محمد اسلامی در خصوص مواضع هستهای اخیر اسرائیل گفت: «طی نامهای به آژانس انرژی اتمی به صراحت اعلام کردهایم که سران رژیم صهیونیستی، هم وزیر این رژیم و هم نخستوزیر اسرائیل در سازمان ملل، هم فلسطینیان و هم ایران را تهدید به حمله اتمی کردهاند که باید آژانس به این موضوعات ورود کند. مسئولیت هرگونه اتفاق برعهده آژانس انرژی اتمی است، زیرا این رژیم نه انپیتی و نه پادمان را امضا نکرده است و امروز این رژیم در حال تهدید جهان با بمب اتمی است.»
مناقشات بین ایران و آژانس از سال گذشته و پس از لغو چندین باره سفر رافائل گروسی، مدیر کل اژانس بین المللی انرژی اتمی، پررنگتر شد. حتی پس از سفر گروسی به ایران، وی عملا مدعی عدم همکاری ایران و آژانس شد و در اظهاراتی نسبت به مسائلی از جمله جمع شدن دوربینها و کاهش تعداد بازرسان اظهار نارضایتی کرد. طی روزهای اخیر و پس از انتشار بیانیه تروئیکای اروپا علیه فعالیتهای هستهای ایران، گروسی یک بار دیگر، مواضع پیشین خود درباره ایران را تکرار کرد.
گروسی، با بیان این که ایران در حال حاضر در حال ساخت سلاح اتمی نیست، تاکید کرد که برنامه هستهای ایران، نگرانیهایی را به وجود آورده و سوالاتی در این زمینه بدون پاسخ ماندهاند. مدیرکل آژانس اتمی با اشاره به ذارت اورانیوم یافتشده در «محلهایی که نباید اورانیومی در آن وجود میداشت»، گفت: «آنها مواد هستهای مهمی در اختیار دارند. تنها کشورهای هستهای، کشورهای دارنده سلاح اتمی این مواد را در اختیار دارند. در مورد ایران، به معنای این نیست که آنها سلاح اتمی دارند؛ آنها نوعی توانمندی دارند که مسلما نگرانکننده است.»
در آخرین گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی تصریح شده که ایران به غنیسازی ۶۰ درصدی اورانیوم، ادامه میدهد هرچند سرعت این غنیسازی را کُندتر کرده است. میزان ذخایر اورانیوم ۶۰ درصد غنیشده ایران که در شهریور ماه سال جاری ۶/۷ کیلوگرم بود در آخرین گزارش آژانس به ۱۲۸/۳ کیلوگرم رسیده است. به گفته آژانس، این میزان برای ساخت سه بمب اتمی کافی است. ناصر کنعانی سخنگوی وزارت امور خارجه درباره سخنان گروسی گفت: «از مدیرکل آژانس انتظار میرود با رعایت بیطرفی و حفظ حرفهایگری، در مصاحبههای خود به نحوی صحبت کند که بیطرفی وی و جایگاه مستقل مدیرکل آژانس زیر سؤال نرود و به کشورهای مغرض برای سوءاستفاده سیاسی از آژانس فرصت داده نشود.»
با توجه به این شرایط، پرسشهایی مطرح است از جمله این که روابط ایران و آژانس به کجا خواهد رسید و چرا آژانس در قبال ایران و اسرائیل رفتاری دوگانه اتخاذ میکند؟ حشمتالله فلاحتپیشه، رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس دهم و تحلیلگر سیاسی در گفتگو با فرارو به این پرسشها پاسخ داده است:
حشمت الله فلاحت پیشه به فرارو گفت: «معتقدم تحولاتی که در دو سال اخیر شکل گرفته، نظم بین الملل را دچار نوعی «آنارشی» کرده است. در شرایط آنارشی و هرج و مرج بین المللی، بسیاری از نهادهای بین المللی تضعیف میشوند. همانطور که دیدیدم، شورای امنیت سازمان ملل اقدام خاصی در قبال کشتار مردم فلسطین انجام نداد. همچنین در موضوع اوکراین نیز، عملا جنگ توسط هیچ ساز و کاری پیشگیری و محدود نشد. اتفاقات اخیر نیز نشانههای بسیار خطرناکی را در فلسطین نشان داد که شامل بی رحمی شدیدی بود که افراطیون صهیونیسم، شکل دادند و در این بی رحمی، نوعی صحنههای آخرالزمانی خلق کردند.»
وی افزود: «حتی کارشناسان نظامی به راحتی میزان زمینهای سوخته را در غزه با میزان ویرانی بمبهای اتمی در هیروشیما و ناکازاکی مقایسه کردند. بنابراین، این وقایع نه تنها ذهن افراد را، بلکه دولتها را تکان داد و به تکاپو واداشت. مسئله بمب اتم مساوی است با مسائل اخرالزمانی. یعنی زمانی که بازیگران درگیر، به هیچ وجه نمیتوانند مشکلات خود را حل کنند و در نتیجه به سمت بمب اتم گرایش پیدا میکنند. اسرائیلی که ما از آن صحبت میکنیم کشوری است که طی حدود ۴ الی ۵ دهه اخیر، دارای دولتهایی بوده که بخش اعظم آن را افرادی با دیدگاههای آخرالزمانی تشکیل داده اند. در دیدگاههای آخرالزمانی، جنگ، یک اصل و یک رسالت است؛ بنابراین هر زمان بهانهای به دست میآورند، شرایطی مثل شرایط امروز غزه را شکل میدهند.»
رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس دهم گفت: «اقدامات نتانیاهو منجر به تقویت تلاش اغلب کشورها، برای رسیدن به بمب هستهای شده است. اگر از منظر مسائل ایران و اسرائیل به شرایط نگاه کنیم، میبینیم که اسرائیلیها بارها اقدامات ایذایی را حتی در نیروگاههای هستهای ایران به کار برده اند. به رغم این که خود اسرائیلیها و حتی دستگاههای اطلاعاتی، امنیتی و فنی آنها نیز میتوانند خرابکاریهایی در تاسیسات هستهای ایجاد کنند که صدمات جبران ناپذیری را برای عموم مردم و غیرنظامیان در ایران داشته باشد. اما دیدیم که با همان دیدگاه آخرالزمانی و مبتنی بر کشتار، این اقدامات را انجام دادند.»
وی افزود: «اگر آمریکاییها در دام نتانیاهو بیفتند، هیچکس نمیتواند به ایرانیها خرده بگیرد؛ حتی به سمت بمب حرکت کنند. ایران هم اکنون با یک دشمنی گسترده رو به رو است که نوعی فلسفه و دیدگاه «آخرالزمانی» دارد. اسرائیل دارای زرادخانههای هستهای است، اما آژانس بین المللی انرژی اتمی، هیچگونه اقدامی در این خصوص انجام نمیدهد. آژانس نه تنها هیچ اقدامی نمیکند، بلکه بخشی از اسناد ادعایی علیه ایران را از اسرائیل میگیرد. در طرف دیگر ماجرا، ایران تنها کشوری است که بیشترین تهدیدهای نظامی را از سوی اسرائیل و آمریکا دریافت کرده است. این موضوع به طور طبیعی طرفداران تولید بمب هستهای را در ایران تقویت میکند. این طرفداران، موضعی واقع گرایانه دارند. اگر آمریکاییها به دنبال جلوگیری از گسترش بحرانهای هستهای هستند، باید بپذیرند که به سمت برجامی جدید با ایران بیایند. برجامی که اجازه دهد، ایرانیها قابلیتهای هستهای سودآور خود را توسعه دهند و تحریمها پایان داده شود.»
این تحلیلگر سیاست خارجی در ادامه گفت: «اگر تهدیدهایی که کنگره آمریکا علیه ایران مطرح میکند و مبتنی بر فشار حداکثری علیه کشور ما است، عملی شود، در این شرایط، واکنش ایران شبیه واکنشهای پیشین نخواهد بود و قطعا آمریکاییها را شگفت زده خواهد کرد؛ بنابراین بهتر است آمریکاییها فعالیتهای هستهای اسرائیل را محدود کنند چرا که سیاستهای آخرالزمانی آنها نه سودی برای خودشان خواهد داشت و نه برای منطقه و نکته دیگر این که باید به سمت برجامی جدید برویم. ایران میتواند حتی تا مرز ۶۰ درصد و برای تولید پیشرانهای نو آوری دریایی و تجاری و نظامی از این شرایط استفاده کند. همچنین ایران نیز میتواند روابط خود با آژانس را در قالب یک کنسرسیوم پیش ببرد. حتی رابطه ایران و آژانس نیز به حالت پیشین باز نخواهد گشت، چون آژانس نسبت به اسرائیل با یک زرادخانه هستهای که حدود ۷۰ و به روایتی دیگر ۲۰۰ بمب دارد واکنشی نشان نمیدهد، اما سطح همکاری ایران را همکاری بسندهای ارزیابی نمیکند.»
وی افزود: «طبیعتا بخشی از برنامه هستهای ایران وارد حوزه «پدافند غیرعامل حساس» خواهد شد؛ شبیه به تاسیساتی که در فوردو و دیگر نقاط به فعالیت خود ادامه میدهند؛ بنابراین در آینده آژانس بین المللی انرژی اتمی که اتفاقا روابط خاصی هم با ایالات متحده و دیگر بازیگران بزرگ سیاسی دارد، باید اولا اقدامات صیانتی لازم را در قبال ایران تضمین کند و در ثانی گامهای معناداری را نسبت به بزرگترین تهدید هستهای منطقه یعنی اسرائیل بردارد. اگر این کار انجام نشود، نمیتواند ادعای خاصی را علیه ایران مطرح کند. از سوی دیگر، من معتقدم که برجام مرده است. نکته مهم این است که در شرایط تهدید، کشورها «عملگرا» میشوند و حتی آمریکاییها هم مجبور به عمل گرایی هستند. اگر آمریکاییها بپذیرند در قالب یک ساز و کار جدید با ایران توافق کنند، قطعا در این وضعیت، ایرانیها نیز، حرفهای جدیدی برای گفتن خواهند داشت. معتقدم نقش آژانس بسیار بسیار مهم است. اگر آژانس در قبال اسرائیل به سهل انگاری ادامه دهد، علاقه به ادامه فعالیتهای هستهای به ایران محدود نمیشود و کشورهایی از جمله مصر، عربستان و حتی کشورهایی کوچکتر نیز ممکن است در این مسیر گام بردارند.»