در این مطلب به بررسی قیمت انواع گوشی میپردازیم.
طبق یک بررسی کامل و تخصصی در خصوص تحلیل و بررسی گوشی وان پلاس بعمل آورده است اولین تیر وانپلاس در بازار گوشیهای تاشدنی به هدف خورد تا با بهبود چشمگیر یک فرمفکتور چندساله، بزرگان این حوزه را به خودشان بیاورد.
به گزارش اقتصادآنلاین، اگر سالی که سامسونگ اولین گوشی زد فولد را عرضه و دنیا را با تکنولوژی چشمگیر صفحهنمایش تاشدنی آشنا کرد، مسافر زمانی جلویم ظاهر میشد و میگفت چهار سال بعد، شرکت وانپلاس بهترین گوشی تاشدنی را در همان اولین تلاش توسعه خواهد داد، بهاحتمال زیاد به حرفش میخندیدم. اما حالا پس از بررسی وانپلاس Open به این نتیجه رسیدم که باور این گزاره آنقدرها هم دشوار نیست.
البته در شرایطی که سامسونگ دست از یکدندگی برنمیدارد، هواوی با تحریم دستوپنجه نرم میکند و شیائومی در حوزهی نرمافزار با ضعفهای جدی روبهرو است، فضا بههرحال برای عرض اندام مهرههای کوچکتر باز میشود.
اما اینروزها، قیمت گوشی حرف اول را میزند. آیا وانپلاس اوپن توانسته در تمام زمینهها، از طراحی و سختافزار و نرمافزار گرفته تا دوربین و عمر باتری، بهقدری خوب ظاهر شود که اختلاف قیمت حدودا ۴۰ میلیون تومانیاش با گلکسی زد فولد ۵ را در بازار ایران توجیه کند؟ با بررسی OnePlus Open همراه ما باشید.
اگر برای طراحی گوشیهای تاشدنی فرمول برندهای وجود داشت، این فرمول بیش از هر گوشی دیگری، از گلکسی زد فولد ۵ گرفته تا پیکسل فولد و میکس فولد ۳، برازندهی وانپلاس اوپن است. در مورد دستگاههای تاشدنی، ارگونومی و لولای باکیفیت از مهمترین فاکتورهای طراحی و کیفیت ساخت هستند و اولین محصول Foldable وانپلاس در هر دو مورد درخشان ظاهر شده است.
وانپلاس اوپن برای بدنه از آلیاژ تیتانیوم و فیبر کربن و برای قطعات مکانیزم لولا از آلیاژ کبالت و مولیبدِن استفاده کرده است تا در عین کاهش وزن دستگاه، مقاومت آن را افزایش دهد. بهگفتهی وانپلاس، در مکانیزم لولا از قطعات کمتری استفاده شده تا بتواند یک میلیون بار تا شدن را تاب بیاورد؛ بهعبارت دیگر، اگر گوشی را روزی ۱۰۰ بار باز و بسته کنید، تا ۱۳ سال نباید مشکلی برایش پیش بیاید.
میزان دوام لولای وانپلاس اوپن از عدد اعلامی سامسونگ و گوگل ۵ برابر و از میکس فولد ۳ نیز ۲٫۵ برابر بیشتر است. ازسویدیگر، پنل شیشهای جلویی از «کریستال سرامیک» ساخته شده که به ادعای وانپلاس، ۲۰ درصد از گوریلا گلس ویکتوس بهکاررفته در پیکسل فولد مقاومتر است.
بااینحال، اولین چیزی که دربارهی وانپلاس Open نظرها را جلب میکند، ظاهر کاملا نرمالش در حالت بسته است. درست شنیدید؛ جالبتوجهترین ویژگی اوپن شکلوشمایل عادی آن است. در بازاری که تاشدنی سامسونگ با نسبتتصویر ۲۳٫۱:۹ شبیه ریموت تلویزیون به نظر میرسد و تاشدنی گوگل با نسبتتصویر ۱۷٫۴:۹ کوتاه و عریض است، اوپن با نسبتتصویر ۲۰:۹ و صفحهنمایش اصلی ۶٫۳۱ اینچی حسوحالی شبیه گوشیهای عادی دارد و این عالی است.
وانپلاس اوپن در دو رنگ مشکی (Voyager Black) و سبز (Emerald Dusk) موجود است که از نظر ضخامت و وزن اندکی باهم متفاوتند. ما برای بررسی رنگ سبز را در اختیار داشتیم که با ابعاد ۱۵۳٫۴ در ۱۴۳٫۱ در ۵٫۹ میلیمتر در حالت باز، ۷۳٫۳ در ۱۱٫۷ میلیمتر در حالت بسته و وزن ۲۴۵ گرم، دو میلیمتر باریکتر و ۱۴ گرم سبکتر از زد فولد ۵ است. ازآنجایی که مدل سبزرنگ از پنل پشتی شیشهای مات استفاده میکند، از مدل مشکی با پنل پلاستیکی ۶ گرم سنگینتر و ۰٫۲ میلیمتر ضخیمتر است. درضمن، فریم فلزی و مسطح دور گوشی، وانپلاس اوپن را در حدواندازهی برچسب قیمتی ۱۷۰۰ دلاریاش بالا برده است.
وانپلاس اوپن بهنظر میرسد مشکل فرورفتگی وسط نمایشگر را یکبار و برای همیشه حل کرده، چون عمق آن حتی از میکس فولد ۳ هم کمتر است و بهسختی حس میشود. لولای دستگاه نیز طوری لبههای دو تکهی صفحهنمایش را روی هم چفت میکند که تقریبا شکافی بین آنها باقی نمیگذارد. بااینحال، لولای اوپن به سفتی رقبا نیست و نمیتوان آن را در هر زاویهای باز نگه داشت. لولا نهایتا میتواند حالت گوشی را در زاویهی بین ۴۵ و ۱۳۵ درجه نگه دارد و هر زاویهای بیشتر یا کمتر باعث باز/بسته شدن کامل گوشی میشود.
از آنجاییکه هیچ چیزی بیعیبونقص نیست، طراحی و کیفیت ساخت وانپلاس هم بالاخره جایی با چالش روبهرو میشود. اول اینکه گواهی IPX ۴، این گوشی را صرفا دربرابر پاشش آب و زیر باران مقاوم کرده، اما برخلاف تاشدنی گوگل و سامسونگ، نمیتواند از افتادن در آب یا گردوغبار شدید جان سالم به در ببرد که برای گوشی ۱۷۰۰ دلاری ریسک بزرگی است.
دومین مشکل، طراحی غولپیکر ماژول دوربین است که تقریبا نصف فضای پشتی را گرفته و اگر دستان بزرگی داشته باشید، انگشتتان مرتبط روی لنزها میرود و آنها را کثیف میکند؛ بهویژه هربار که میخواهید از کلیدهای فیزیکی استفاده کنید، انگشت اشاره ناگزیر روی ماژول دوربین قرار میگیرد و جابهجایی مکرر انگشت نیز آزاردهنده است.
البته دور از انصاف است اگر از بازگشت دکمهی محبوب Alert Slider یاد نکنیم. استفاده از این دکمه که همراه با دکمهی پاور مجهز به حسگر اثر انگشت در سمت راست دستگاه قرار گرفته، حس لذتبخشی دارد و اجازه میدهد اعلانات را در سه حالت صدادار، بیصدا و ویبره قرار دهید.
با پیروی از فُرمفکتور رایج گوشیهای تاشو، وانپلاس Open هم به دو نمایشگر داخلی (اصلی) و خارجی (کاور) مجهز شده است. نمایشگر بیرونی از پنل ۶٫۳ اینچی Super Fluid OLED با نسبت تصویر ۲۰:۹ استفاده میکند و با دردست گرفتن آن، احساس نمیکنید که با یک دستگاه غیراستاندارد یا عجیب و غریب طرف هستید؛ حسی که نمایشگر بسیار کشیدهتر زد فولد ۵ با نسبت تصویر ۲۳٫۱:۹، حتی در اولین نگاه به شما القا خواهد کرد.
نمایشگر کاور وضوح ۱۱۱۶ × ۲۴۸۴ پیکسل را در اختیار قرار میدهد که وانپلاس آن را ۲ K خطاب میکند. با تراکم پیکسلی ۴۳۱ پیکسلبراینچ، محتوایی که روی نمایشگر کاور مشاهده میکنید کاملا شارپ است. نرخ نوسازی نمایشگر به ۱۲۰ هرتز میرسد و بهلطف پنل LTPO ۳ میتواند براساس محتوا، نرخ نوسازی را بین ۱۰ تا ۱۲۰ هرتز تغییر دهد تا در مصرف باتری صرفهجویی شود.
فارغ از ابعاد و وضوح، تفاوت خاصی در مشخصات فنی نمایشگر کاور و نمایشگر اصلی وجود ندارد. با باز کردن گوشی، پنل تاشوندهی وانپلاس Open که به نام تجاری Flexi-fluid AMOLED شناخته میشود، باابعاد ۷٫۸۲ اینچ و وضوح ۲۴۴۰ × ۲۲۶۸ پیکسل در اختیارتان قرار میگیرد. بد نیست اشاره کنیم که وانپلاس Open، بیشترین تراکم پیکسلی و مربعیترین نسبت تصویر را در مقایسه با رقبای بررسیشده در زومیت (زد فولد ۵ و میکس فولد ۳) و البته پیکسل فولد در اختیارتان قرار میدهد.
هر دو نمایشگر کاور و اصلی ده بیتی هستند و یک میلیارد رنگ را نمایش میدهند، از استانداردهای دالبیویژن، HDR ۱۰ و +HDR ۱۰ پشتیبانی میکنند. نرخ نمونهبرداری لمسی نمایشگرها نیز ۲۴۰ هرتز است. نمایشگرهای کاور و اصلی بهترتیب با لایههای سرامیکی و گلس فوق باریک محافظت میشوند.
وانپلاس میگوید که برای کنترل روشنایی نمایشگرهای Open از تکنیک PWM (مدولاسیون پهنای پالس) با فرکانس ۱۴۴۰ هرتز استفاده میکند. در تکنیک PWM، پیکسلهای نمایشگر با یک فرکانس مشخص خاموش و روشن میشوند و سطوح روشنایی متفاوت را به چشم کاربر القا میکنند.
فرکانس PWM برای اکثر نمایشگرها در حدی هست که برای چشم انسان قابل دریافت نباشد،، اما همچنان میتواند به پدیدهی Flickering منجر شود و درصد زیادی از کاربران را دچار خستگی چشم یا سردرد کند. خوشبختانه باوجود فرکانس نسبتا بالای ۱۴۴۰ هرتز در گوشی وانپلاس، تجربهی ناخوشایندی از کار با نمایشگرهای آن نداشتیم.
وانپلاس میگوید که با تکیه بر تکنیک PWM، نمایشگرهای Open میتوانند تا مقدار قابل توجه ۲۸۰۰ نیت، روشنایی تولید کنند. متاسفانه چه با تکیه بر آفتاب ملول یک روز پاییزی و چه با کمک تجهیزات استودیوی زومیت، نتوانستیم حتی به روشنایی وعده داده شده توسط وانپلاس نزدیک شویم. بهنظر میرسد برای رسیدن به این مقدار روشنایی، باید در شرایط نوری خیلی شدید قرار بگیرید و فقط بخش کوچکی از صفحه به محتوای سفید اختصاص داشته باشد.
زمانی که حالت تنظیم روشنایی دستی انتخاب شده باشد، بیشترین روشنایی نمایشگر اصلی را ۷۸۸ نیت و بیشترین روشنایی نمایشگر کاور را ۶۷۱ نیت بهدست آوردیم. اگر تنظیمات خودکار را ملاک قرار دهیم، بیشینهی روشنایی نمایشگر اصلی ۱۶۷۳ نیت و برای نمایشگر کاور ۱۰۲۰ نیت بهدست میآید. در حالت پخش محتوای HDR هم بیشترین روشنایی را برای نمایشگر اصلی ۱۰۱۱ نیت و برای نمایشگر کاور ۸۴۰ نیت اندازهگیری کردیم. کمترین روشنایی هردو نمایشگر را هم حدود ۲ نیت بهدست آوردیم.
وانپلاس Open سه حالت رنگی Natural و Pro و Vivid را در قسمت تنظیمات در اختیار قرار میدهد. بادرنظر داشتن تمام پروفایلها، عملکرد رنگی نمایشگرهای اصلی و کاور همانچیزی است که وانپلاس برای گوشی تاشوندهاش وعده میدهد. فضاهای رنگی پایه و DCI P ۳ بهصورت کامل پوشش داده میشوند و دقت نمایش رنگها بهخصوص در فضای sRGB عالی بهدست میآید. با چنین وصفی، بازی کردن و تماشای محتوا روی گوشی وانپلاس تجربهای لذتبخش است.
وانپلاس Open از سه اسپیکر برای پخش صدا استفاده میکند. اسپیکرهای اول و دوم در بخش بالا و پایین فریم و اسپیکر سوم نیز در قالب اسپیکر مکالمه پیادهسازی شدهاند. اسپیکرهای اول و دوم صدای بالانس و متعادلی تولید میکنند. اسپیکر مکالمه هم بیشتر از اینکه برای بیشتر شدن حجم صدا بهکار بیاید، برای پیادهسازی قابلیتهایی همچون Atmos و افکتهای صدای فضایی (Spatial Audio) وارد عمل میشود.
از آنجایی که در تمام گوشیهای تاشو، عملکرد دوربین موضوعیت چندانی ندارد و جزو نقاط قوت چنین گوشیهایی تلقی نمیشود، انتظار چندانی هم از عملکرد دوربین وانپلاس Open نداریم؛ حتی اگر نام Hasselblad روی دوربینها حک شده باشد. شرکت سوئدی در بخش عملکرد رنگی دوربینها مشارکت اصلی را داشته است و در ادامه بررسی خواهیم کرد که این همکاری، چه آوردهای برای وانپلاس Open بههمراه دارد.
وانپلاس ترکیب سهگانهی دوربینهای واید + اولتراواید + تلهفوتو را برای عکاسی در اختیار قرار میدهد و همانطور که پیشتر هم اشاره کردیم، طراحی Open را تا حد زیادی قربانی ماژول برآمده و عظیم دوربینها کرده است. اما آیا خروجی چنین مصالحهی نابرابری میتواند رضایت نسبی کاربر را بههمراه داشته باشد؟
تا پیش از بررسی وانپلاس اوپن بر این عقیده بودم که هنوز مانده تا با وجدان آسوده، خرید گوشیهای تاشدنی را به کاربران عادی بهخاطر وزن سنگین، دوام پایینتر، فرورفتگی میانهی نمایشگر و قیمت بسیار بالا توصیه کرد. البته که تاشدنی وانپلاس کماکان با برخی از این مشکلات دستهوپنجه نرم میکند، اما وانپلاس در همان تلاش اول چنان پرقدرت ظاهر شده که میتوان گفت Open نهتنها بهترین گوشی تاشدنی بازار است، بلکه میتواند در فهرست بهترین گوشیهای هوشمند امسال قرار بگیرد.
اگر اندازهی بزرگ و برآمدگی ناخوشایند ماژول دوربین را کنار بگذاریم، وانپلاس اوپن جذابترین و منطقیترین طراحی گوشیهای تاشدنی را بهنمایش گذشته و به سامسونگ و گوگل نشان داده که کجای راه را اشتباه رفتهاند. از یک سو، نسبتتصویر، ابعاد و وزن مناسب تجربهی کار با دستگاه را به گوشیهای عادی نزدیک کرده و از سوی دیگر، قابلیتهای چندوظیفگی در حالت تبلت، تمام ظرفیت صفحهنمایش بزرگ را به کار میگیرد تا دلیل وجودی گوشیهای تاشدنی را توجیه کند.
البته وانپلاس اوپن از همه جهات بهتر از رقبا ظاهر نشده است. تاشدنی وانپلاس از مقاومت کمتری در برابر آب برخوردار است، بهطور رسمی از قلم پشتیبانی نمیکند و قیمت نجومیاش در بازار ایران بسیاری را از خریدش منصرف خواهد کرد؛ بهویژه اگر دنبال تجربهی عکاسی بهتر یا دستگاهی با حسوحال پریمیومتر هستید.
با تمام این حرفها، حتی اگر خرید وانپلاس اوپن با این قیمت غیرقابتی توجیهپذیر نباشد، دستکم میتوان امیدوار بود با تنگتر کردن عرصه به سامسونگ و گوگل، بازار آیندهی گوشیهای تاشدنی هیجانانگیزتر از همیشه شود.