کودک در حالت عادی باید در حال تحصیل یا بازی و طیکردن مراحل رشد شخصیتی و جسمانی خود باشد و محیط خشن کار و مناسبات بزرگسالانه حرفهای با ویژگیهای او سازگار نیستند. گاهی، اما این گزاره مورد تصدیق همگانی به نحوی وارونه بیان و فهم میشود: «کودک کار یک آسیب اجتماعی است.
رضا مشتاقی، عضو کمیته حقوق کودک اسکودا در شرق نوشت: ۱- «کار کودک یک آسیب اجتماعی است». درباره این گزاره اختلاف چندانی میان صاحبنظران وجود ندارد. کودک در حالت عادی باید در حال تحصیل یا بازی و طیکردن مراحل رشد شخصیتی و جسمانی خود باشد و محیط خشن کار و مناسبات بزرگسالانه حرفهای با ویژگیهای او سازگار نیستند.
گاهی، اما این گزاره مورد تصدیق همگانی به نحوی وارونه بیان و فهم میشود: «کودک کار یک آسیب اجتماعی است». در این دیدگاه، آزاردهندهبودن مشاهده یک کودک کار و اختلالی که وجود این کودکان در روند زندگی ما و امکان لذت بردن بیمزاحمتمان از مواهب شهر ایجاد میکند آسیب اصلی مدنظر ماست. بر این مبنا، آزاری که مشاهده یک انسان آسیبدیده به بینندگان وارد میکند نسبت به رنج و آسیبی که خود آن انسان متحمل میشود اولویت دارد و پوشاندن این صحنه دلخراش بر ساماندادن و ترمیم وضع آن انسان ارجحیت پیدا میکند.
۲- این نگاه در ادبیات رسمی ما نیز سابقه دارد. ۱۶ بهمن ۱۳۹۷ طرحی با عنوان «حفظ کرامت آسیبدیدگان اجتماعی» با ۱۴۶ امضا در صحن علنی مجلس اعلام وصول شد. با وجود اینکه عنوان این طرح گویای دغدغه رعایت حال آسیبدیدگان اجتماعی است، اما در مقدمه توجیهی آن آمده بود «با توجه به اینکه تعداد متکدیان، کلاشها، زبالهگردها و ولگردهای معتاد متجاهر خصوصا در شهرهای بزرگ دائما در حال افزایش میباشد و علاوه بر کریه و مشوهکردن چهره شهرها، آرامش روانی مردم را با مخاطره جدی مواجه کرده است... طرح ممنوعیت تکدی، زبالهگردی و ولگردی معتادان متجاهر به شرح آتی تقدیم مجلس شورای اسلامی میشود».
در ماده ۸ این طرح آمده بود «کودکان و نوجوانان کمتر از ۱۵ سال تمام شمسی که در خیابانها و اماکن عمومی به هر نوع مشاغل کاذب مانند پاککردن شیشه اتومبیلها، دودکردن اسفند، فروش کبریت و دستمال کاغذی و... اشتغال دارند مشمول این ماده میباشند» و کودکان کاری که در کارگاههای زیرزمینی یا مزارع مشغول کارند و حضورشان در سطح شهر چشم بینندگان را نمیآزارد از دایره شمول این طرح بیرون دانسته شده بودند. در ماده ۱۴ طرح نیز «فروش کالا در تقاطعها و محل ترافیک و گذر خودروها» جرمانگاری و مستوجب مجازات تعزیری درجه هفت دانسته شده بود تا نشان دهد آزار و مزاحمتی که از مشاهده آسیبدیدگان اجتماعی ناشی میشود نسبت به آسیب و رنجی که خود این افراد متحمل میشوند در اولویت قرار دارد.
۳- ادبیاتی که اخیرا توسط شهردار تهران درباره گروهی از آسیبدیدگان اجتماعی به کار رفته است نیز نشاندهنده این نوع نگاه است. زاکانی ۲۹ آذر در نشست «تبیین طرحهای مدیریت آسیبهای اجتماعی کلانشهر تهران» -که با تیتر «چهره شهر بهزودی پاک میشود» توسط روزنامه همشهری پوشش داده شد- در جمع مدیران شهری گفت «یک کودک کار در خیابان، هم منشأ آسیب و آزردهخاطرکردن روح جامعه است و هم خودش آسیب میبیند. کودکی که توسط شبکههای افیونی استثمار میشود، علاوه بر آسیب، چهره کشور را خراب میکند... از دیماه به همت عزیزان در دستگاه قضائی، بهزیستی، شهرداری و مجموعه فراجا یک حرکتی دارد شروع میشود که ما چهره شهر را از این کودکان خیابانی پاک کنیم.
کاری که دارد طراحی میشود برای دیماه و بهمنماه است تا ما بتوانیم در این دو ماه اتفاقات بزرگی را برای شهرمان رقم بزنیم و تا عید پرونده این آسیبهای ظاهری شهرمان را ببندیم». چگالی تأکید بر «آسیبهای ظاهری» و «چهره شهر و کشور» در سخنان شهردار تهران گویای اولویت نگاه «آسیبزابودن کودکان کار» بر «آسیببودن کار کودک» است؛ و شاید نباید چندان از این موضوع تعجب کرد.
۴- پدیده «کار کودک» از یک سو دارای ابعاد متعدد اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است و با مباحثی مانند تأمین اجتماعی، بازماندگی از تحصیل یا ترک مدرسه، اقتصاد سیاسی، کودکهمسری و فقر فرهنگی ارتباط پیدا میکند و از سوی دیگر به دلیل محوریت کودک در آن نیازمند حساسیت ویژه و رعایت ظرایف بسیار است. خصوصیات ذاتی کودکان سبب شده است تا قانوننویسان و سیاستگذاران در عموم موضوعاتی که نیازمند مداخله رسمی در امور کودکان است نهادهای تخصصی و فرایندهای افتراقی ایجاد کنند.
دادگاههای ویژه اطفال و نوجوانان (هم درمورد بزهدیدگی کودکان و هم در موضوع تعارض ایشان با قانون)، پلیس ویژه اطفال و دفتر حمایت از اطفال و نوجوانان قوه قضائیه موضوع ماده ۴ قانون حمایت از اطفال و نوجوانان مصوب ۱۳۹۹ از این جملهاند. حال وقتی پدیده کار کودک در کنار موضوعاتی مثل «تجاهر به اعتیاد، تکدیگری، فساد اخلاقی و حاشیهنشینی» در دستورالعمل کسی که به عنوان «شهردار تهران» شناخته میشود قرار میگیرد احتمالا چندان نباید تعجب کرد که «حذف آسیب ظاهری» در اولویت قرار گیرد.
شهرداری برخلاف سازمانی مثل بهزیستی وظیفه تمشیت امور شهر و نه رعایت مصلحت کودکان را بر عهده دارد و احتمالا زیباسازی شهر بیشتر اولویت آن است تا اصلاح وضعیت کودکان. شوربختانه آمدن نام «شهرداری» کنار «کودکان کار» یادآور برخوردهای مأموران سد معبر با کودکان کار مانند ماجرای تأسفبار «گلخوراندن به یک دستفروش توسط کارمند پیمانکار شهرداری کرمان» در سال ۹۷ است.
۵- با این همه و فارغ از این ایرادات، در عمل نیز نمیتوان امیدوار بود هدف مدنظر شهردار تهران یعنی «پاکشدن چهره شهر تا پایان سال» تحقق یابد. آبانماه ۱۴۰۱ زاکانی در نشستی با نمایندگان مجلس وعده داد «زبالهگردی تا سه ماه دیگر تمام خواهد شد». از یک سو بحث جمعآوری زباله از موضوعات تخصصی و وظایف شهرداری است و بنا به گزارشها در بسیاری از موارد پیمانکاران شهرداری پشت پرده زبالهگردی قرار دارند.
از سوی دیگر، بنا به اظهارات متعدد مسئولان شهری یک مافیا پشت موضوع زبالهگردی قرار دارد و از این رو برخورد با آن موجهتر از برخورد قهرآمیز با پدیده کار کودک به نظر میرسد. با این حساب زاکانی در محققساختن وعده سال پیش خود راه بسیار آسانتری نسبت به مواجهه با کل پدیده کار کودک که امسال وعده داده است داشت. با وجود این تردد یکساعته در سطح شهر، میزان تحقق وعده سال گذشته زاکانی را نشان میدهد و تکلیف ما را تا حدی با طرح جدید برای برخورد با پدیده عمیق، پیچیده و چندوجهی کار کودک مشخص میکند.