استراتژیستهای نظامی همواره اصرار دارند که بهترین راه برای جلوگیری از جنگ آمادگی برای آن است با این وجود، ما باید اعتراف کنیم که یک سال دیگر از درگیریهای خونین در حالی آغاز میشود که مدل فعلی کارآمد نیست. ما به قوانین جدید در سازمان ملل برای توقف جنگها و ایجاد چارچوبی جدید برای مدیریت بحران نیاز داریم. در غیر این صورت، در سال ۲۰۲۴ و پس از آن ما باید به رخدادهای غیر قابل تصوری فکر کنیم.
فرارو- دیوید ایگناتیوس، ستون نویس واشنگتن پست
به گزارش فرارو به نقل از واشنگتن پست، همزمان با آغاز سال ۲۰۲۴ میلادی باید بدانیم که خشونت در حال ویران کردن سیاره ماست و سازوکارهای جلوگیری از آن به شدت در حال شکست هستند. قطعنامههای حافظ صلح سازمان ملل به طور معمول توسط بازیگران درگیر در جنگ یا حامیان آنان وتو میشوند. "نظم مبتنی بر قواعد" که بایدن اعلام میکند به یک شعار تبدیل شده تا واقعیت.
حماقت فعلی در مورد جنگ در جریان میان اسرائیل آن است که این باور وجود دارد که جنگ مشکلات را حل میکند این در حالیست که اسرائیلیها و فلسطینیان بیش از پنج دهه است که بدون دستیابی به امنیت پایدار در حال نبرد با یکدیگر میباشند. جنگ روسیه علیه اوکراین با رویای "ولادیمیر پوتین" رئیس جمهور روسیه آغاز شد. او نتوانست کی یف را اشغال کند با این وجود، جنگ خونین و فرسایشی باعث کشته شدن چندین هزار نفر شده است.
بزرگترین پرسش در حوزه امنیت ملی برای سال ۲۰۲۴ میلادی و پس از آن این خواهد بود که چگونه میتوان سازوکارهای تازهای را ایجاد کرد که در واقع با گسترش جنگ مقابله کند. اکنون صدای طبل درگیریهای آتی به گوش میرسد که در صورت رخ دادن حتی از دور کنونی نیز بسیار مرگبارتر خواهند بود. همان طور که ما در مورد اجتناب از جنگهای آینده فکر میکنیم یک راهنمای پیش روی مان عملکرد "دوایت آیزنهاور" رئیس جمهور اسبق امریکا است. او یک فرمانده در جریان جنگ جهانی دوم و یک مخالف مصمم علیه آن چه "مجتمع نظامی – صنعتی" خوانده بود محسوب میشد. او در سال ۱۹۴۶ گفته بود: "من از جنگ متنفرم همان طور که صرفا سربازی که آن را زندگی کرده میتواند درک کند فردی که بیرحمی، بیهودگی و حماقت آن را دیده است".
او در سال ۱۹۵۶ میلادی در جایگاه رئیس جمهور امریکا گفته بود: "تنها راه برای پیروزی در جنگ جهانی بعدی جلوگیری از وقوع آن است". او موفق شد از بروز یک فاجعه هستهای جلوگیری کند و هر فرمانده کل قوای امریکا پس از او نیز این پیام را تکرار کرده است. آخرین نسخه در آن راستا وعده بایدن هنگام دیدار با "شی جین پینگ" رئیس جمهور چین بود که در جریان آن اظهار داشت "یک جنگ هستهای هرگز نباید رخ دهد و هرگز نمیتوان در آن برنده شد".
ایالات متحده زیر چتر هستهای خود به حل و فصل مناقشه پرداخته است. با این وجود، در واقعیت امر ما امریکاییها با استفاده از حق وتویی که از آن در شورای امنیت سازمان ملل متحد برخوردار هستیم تقریبا به اندازه روسیه عاملی برای تداوم جنگها بوده ایم. هنگامی که روسیه در فوریه ۲۰۲۲ به اوکراین حمله کرد شورای امنیت سازمان ملل متحد بلافاصله قطعنامهای را تهیه کرد که خواستار خروج نیروهای روس از اوکراین شد. مسکو آن قطعنامه را وتو کرد. در دسامبر ۲۰۲۳ میلادی در حالی که تعداد کشته شدگان غیر نظامی در غزه به ۲۰۰۰۰ نفر رسید شورای امنیت با حمایت گسترده قطعنامه آتش بس را تدوین نمود و در آن زمان واشنگتن آن قطعنامه را وتو کرد.
اسرائیلیها برنامه خوبی برای محو کردن سایر اعضای باقی مانده گروه حماس و برنده شدن در درگیری ایجاد شده ندارند. اسرائیل به آمریکا به عنوان تثبیت کننده و پل ساز در غزه نیاز دارد و نه صرفا به عنوان یک دلال اسلحه.
ایالات متحده نظم مبتنی بر قوانین را زمانی که با اهداف اش مطابقت داشته باشد پذیرفته است. هنگامی که جورج دابلیو بوش رئیس جمهور اسبق امریکا قصد داشت جنگی نادرست علیه صدام حسین در عراق به راه بیندازد تلاش کرد سازمان ملل متحد را با خود همراه کند. هنگامی که او میخواست با طالبان در یک جنگ بی ثمر ۲۰ ساله در افغانستان بجنگد از مجوز استفاده از نیروی نظامی تصویب شده از تاریخ ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ به همراه ائتلاف ناتو استفاده کرد. ایالات متحده بر اولویت حقوق بین الملل پافشاری میکند، اما به دلیل ترس از این که مقامهای تحت تعقیب دیوان کیفری بین المللی قرار گیرند به آن دیوان نمیپیوندد.
امریکا اغلب ارزشهای خود را در جنگ یا حمایت از شورشها مورد استفاده قرار داده است. این روحیه مداخله جویانه با آرمان گرایی عجین شده است. با این وجود، این امر منجر به ایجاد زنجیره تقریبا ناگسستنی دخالت ایالات متحده در درگیریهای خارج از کشور، از ویتنام گرفته تا آمریکای مرکزی تا بالکان و بیش از همه در خاورمیانه شده است.
پوتین مرتکب اشتباه میشود با این وجود، در سخنرانی او در سال ۲۰۱۵ میلادی در سازمان ملل متحد درباره تاثیرات مداخله ایالات متحده در عراق، سوریه، لیبی و مصر یک عنصر حقیقت وجود داشت:"به جای ایجاد اصلاحات، مداخله تهاجمی خارجی منجر به تخریب گستاخانه نهادهای ملی و سبک زندگی شده است. به جای پیروزی دموکراسی و پیشرفت خشونت، فقر و فاجعه اجتماعی به بار آمده است".
از آنجا که ایالات متحده به شدت مایل به مداخله در خارج از کشور برای کمک به دوستان و ارزشهای خود بوده این موضوع نوعی خطر اخلاقی را برای کشورها یا گروههای سیاسی کوچکتر یا ضعیفتر ایجاد میکند. آنان جنگهایی را که نمیتوانند به پایان برسانند آغاز کرده و انتظار دارند ایالات متحده به آنان کمک کند. این وضعیت در دهه ۱۹۹۰ میلادی در بالکان و در خاورمیانه در طول بهار عربی در دهه ۲۰۱۰ میلادی رخ داد و هراس من آن است که اکنون با حرکت اسرائیل به سمت رویارویی مستقیم با ایران بار دیگر به واقعیت تبدیل شود. امریکا چندان در نه گفتن به شرکایش خوب عمل نمیکند.
بازدارندگی، صلح بین ابرقدرتها را حفظ کرده است، اما در اینجا نیز محدودیتهای فناوری و خِرَد در حال از بین رفتن است. همان طور که چین تسلیحات استراتژیک خود را میسازد، موشکهای هستهای و غیرهستهای را پنهان میکند به گونهای که تشخیص این که کدام نوع موشک پرتاب شده کار دشواری میباشد. روسیه موشکهای کروز مافوق صوت ساخته که زمان ارزیابی را کاهش میدهد و از امکان ارزیابی غیرنظامی یا نظامی بودن هدف جلوگیری میکند. هوش مصنوعی استراتژیهای کاملا جدیدی را توسعه خواهد داد و سلاحهای فضایی به بازیگرانی که آن را در اختیار دارند اجازه میدهد تا دشمنان خود را کور و فلج سازند.
استراتژیستهای نظامی همواره اصرار دارند که بهترین راه برای جلوگیری از بروز جنگ آمادگی برای مواجهه با آن است. با این وجود، ما باید اعتراف کنیم که یک سال دیگر از درگیریهای خونینتر حالی آغاز میشود که مدل فعلی کارآمد نیست. ما به قوانین جدید در سازمان ملل متحد برای توقف جنگها و ایجاد چارچوبی جدید برای مدیریت بحران با متحدان و دشمنان نیاز داریم. در غیر این صورت ما در سال ۲۰۲۴ و پس از آن باید به رخدادهای غیرقابل تصوری فکر کنیم.