یک قصاب در پاسخ به پرسشی درباره میزان فروششان میگوید: «سالهای قبل، مردم یک شقه گوشت میخریدند، اما حالا کسی بیشتر از سه کیلو خرید نمیکند.» وقتی میپرسم چرا؟ جواب میدهد: «خب زورشان نمیرسد و گوشت را با مرغ یا تخممرغ و عدس جایگزین میکنند. اینجا هم منطقه دانشجونشین است. اولین چیزی که با تورم از سفره حذف میشود، گوشت گوسفند است.»
با وجود آنکه دولت ماههاست قیمت ارز را ثابت نگاه داشته است و بهرغم آنکه همچنان دولت ارز ارزان به واردات نهادههای دامی اختصاص میدهد، اما قیمت گوشت راه جهش را پیدا کرده و با سرعت پلههای افزایش قیمت را میپیماید. گوشت قرمز به هر کیلو ۸۰۰ هزار تومان رسیده و برخی فعالان بازار از قیمتهای بیشتر تا پایان سال با توجه به افزایش تقاضای شب عید میگویند. جهش قیمت گوشت به دلیل حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی در سال ۱۴۰۰ منطقی بود، اما دولت لطفاً توضیح دهد جهش قیمت در سال ۱۴۰۲ با وجود تخصیص ارز ۲۸ هزار و ۵۰۰ تومانی به چه دلیل است.
به گزارش هممیهن، گوشت، گرانی و تورم؛ سه کلیدواژهای که در همه فروشگاههای پروتئینی یا همان مرغ و گوشتفروشی بیش از همه به گوش میرسد. قیمت گوشت در دو ماه اخیر، افزایش داشته است. آنقدر که مردم یا قیمت نپرسیده خرید میکنند یا اول کلی سبکسنگین میکنند و با حساب و کتاب همه هزینههایی که تا آخر ماه بر دوششان سوار است، خرید میکنند. آنهایی که دارند، گوشت موردنیاز خود را به هر قیمتی میخرند، اما آن دسته که ندارند، با یک حساب و کتاب سرانگشتی، گوشت را با مرغ جایگزین میکنند.
مشاهدات میدانی خبرنگار هممیهن از فروشگاههای پروتئینی در سه محله شریعتی، انقلاب و شهرری است؛ محلههایی که ساکنان آن رفتار متفاوتی در خرید گوشت نشان میدهند، اما همه به یک نکته اذعان دارند؛ گوشت گران شده است. البته فقط گوشت نیست؛ قیمت دام زنده هم پیش از شروع زمستان بین ۲۰۰ هزار تا ۲۲۰ هزار تومان به ازای هر کیلو بود، اما زمستان که رسید و از اوایل دیماه، قیمت دام زنده به ۲۵۰ هزار تومان تا ۲۶۰ هزار تومان افزایش پیدا کرد. در واقع، زمستان رسید و گوشت و دام هم دوباره گران شد.
یک پروتئینفروشی مرکز شهر، یک کیلوگرم گوشت گوسفندی خورشتی را ۸۸۵ هزار تومان میفروشد. فروشگاه دیگری در همان حوالی، با فونت قرمز نوشته که قیمت همین یک کیلو گوشت ۷۰۰ هزار تومان است. قیمتهایی که بسیار دور از دسترس به نظر میرسد و آن را از سفره بخش عظیمی از مردم حذف یا حداقل، کم میکند. تازه اینها قیمت گوشت در فروشگاههای مرکز شهر است و قیمت همین کالا در فروشگاههای اینترنتی، با احتساب بستهبندی بیشتر هم هست. در یکی از همین فروشگاهها زنی گله میکند: «ما دنبه گوسفندی اصلاً نمیخوریم. حالا نگاه کن، دنبه شده کیلویی۴۵۰ هزار تومان. اصلاً گوشت نخوریم بهصرفهتر است. دیگر چه کسی میتواند مهمانی بگیرد و فامیل را دعوت کند؟»
بررسیها نشان میدهد در بازار گوشت گرم پایینترین قیمت ۵۵۰ هزار تومان است و زیر این قیمت، کمتر گوشتی پیدا میشود و عمدتاً گوشت گوسفندی در مناطق مختلف با قیمت ۷۲۰ هزار تومان به فروش میرسد.
یک قصاب در پاسخ به پرسشی درباره میزان فروششان میگوید: «سالهای قبل، مردم یک شقه گوشت میخریدند، اما حالا کسی بیشتر از سه کیلو خرید نمیکند.» وقتی میپرسم چرا؟ جواب میدهد: «خب زورشان نمیرسد و گوشت را با مرغ یا تخممرغ و عدس جایگزین میکنند. اینجا هم منطقه دانشجونشین است. اولین چیزی که با تورم از سفره حذف میشود، گوشت گوسفند است.» یک فروشگاه دیگر در شریعتی که متمولتر از انقلاب به حساب میآید، قیمت هر کیلو گوشت گوسفندی خورشتی را یک میلیون و ۲۰ هزار تومان محاسبه میکند. البته اینجا برای کسی مهم نیست که قیمت گوشت چقدر است. پیکهای فروشگاههای اینترنتی مدام میروند و میآیند و مردم هم هرچه نیاز دارند، میخرند. غرغر میکنند، اما میخرند. عجیب است که قیمت گوشت اینجا با مرکز شهر این همه تفاوت دارد، اما فروشنده میگوید: «هیچ نگران نباش، قیمت واقعی گوشت اصلاً همین قدر است. بعد از آن، اصلاً کیفیت این گوشت با گوشتی که کیلویی ۷۰۰ هزار تومان بدهند، فرق میکند. امتحان کنی، تازه میفهمی.»
حالا به شهر ری میرسم. چند مغازه پروتئینی و مرغ کنار همدیگرند. روبهروی آنها میایستم و به مردم نگاه میکنم. اکثر پلاستیکها را با مرغ پر کردهاند و کمتر گوشت میخرند. بیشتر خریداران هم به چهار مغازهای که کنار هم هستند، سر میزنند. قیمتها را بالا و پایین میکنند و کیفیت کالاها را میسنجند بعد تصمیم میگیرند از کدامیک خرید کنند. چشم میاندازم و میبینم یک فروشگاه، یک کیلو گوشت را ۶۷۰ هزار تومان و دیگری ۷۵۰ هزار تومان میفروشد. داخل هر دو فروشگاه میروم و متوجه میشوم یکی سردست میفروشد و دیگری ران گوسفندی، اما هر دو گوشت را به شکل خورشتی، عرضه میکنند. بیرون میآیم و از یک خانم جوان که دست پسر بچه چهارپنجسالهای را گرفته، میپرسم: گوشت، اینجا ارزان است؟ میگوید: «گران است و کسی درست و حسابی نظارت نمیکند. دلشان که برایمان نمیسوزد». میپرسم ماهانه چند بار گوشت میخرند که میگوید یکبار، هربار دو کیلو. ولی توصیه میکند که اگر میتوانیم، با اقوام چند نفر بشویم و گوسفند زنده بخریم. خودشان هم همین کار را کردند و برایشان بهصرفهتر افتاده. تازه گوسفند، دل و جگر و کلهپاچه هم دارد.
بعد از وعده تثبیت قیمت کالاهای اساسی که وزیر جهاد کشاورزی داد، رئیسجمهور نیز بارها عنوان کرده بود هر اقدامی که به افزایش غیرمنطقی قیمت کالا و خدمات و بالا رفتن تورم منجر شود، پذیرفته نیست. حسین گودرزی، سخنگوی کمیسیون اجتماعی مجلس هم چند روز پیش در صحن علنی مجلس هشدار داد، مردم گوشت کیلویی ۶۰۰ هزار تومان و گرانی روزافزون اقلام خوراکی و معیشتی را تحمل نخواهند کرد. اینطور که از این صحبتها به نظر میرسد، هر دو قوه مجریه و مقننه مایل به کنترل گرانی اقلام اساسی از جمله گوشت هستند، اما مسئله گرانی گوشت از کجا نشأت میگیرد؟
تازهترین دادههای رسمی مرکز آمار که مربوط به آذرماه است نشان میدهد تورم ماهانه گوشت گوسفندی ۵/۲ درصد و تورم نقطهای آن ۶/۱۳۶ درصد بوده است. به همین ترتیب این محصول در شاخص تورم نقطهای پس از گوجهفرنگی در رده دوم قرار دارد. براساس گزاره آذرماه مرکز آمار، متوسط قیمت هر کیلوگرم گوشت گوسفندی در مناطق شهری کشور ۴۸۳ هزار تومان و گوشت گوساله ۵۰۲ هزار تومان در هر کیلو ثبت شده است.
طی آذرماه حداکثر قیمت گوشت گوسفندی ۵۶۵ هزار تومان و حداقل آن ۳۹۰ هزار تومان و ۲۷۷ هزار تومان بود. اما نرخها در دیماه افزایش مجدد را تجربه کرده است
عوامل متعددی در رشد شدید قیمت گوشت قرمز و کاهش مصرف دخالت دارند که بدون شک یکی از مهمترین آنها، کمبود نهادههای دامی است. کمبود نهاده و از سوی دیگر اقتصاد دستوری باعث شده دامداران جذابیتی در تولید نبینند؛ بنابراین دامهای مولد و همچنین دامهایی را که هنوز به استاندارد کشتار نرسیدهاند به کشتارگاه میبرند.
یک فعال بخش دامداری میگوید دامداران نمیتوانند تمام نهادههای موردنیاز خود را از تعاونیها دریافت کنند و به همین دلیل ناچارند بخشی از آن را از بازار آزاد تامین کنند. احتمالاً همین مسئله قیمت تمامشده را افزایش و قیمتگذاری تکلیفی هم حاشیه سود دامداران را کاهش داده است. در نتیجه سرمایهگذاریهای جدید در این بخش چشماندازی نداشته و عرضه گوشت کم شده؛ رخدادی که حالا، موجب صعود قیمت گوشت در چند ماه اخیر شده است.
عدم مدیریت صحیح و ناتوانی در کنترل تورم، بلای جان صنعت گوشت و دامداری شده است. دولت درج قیمت تولیدکننده و مصرفکننده را روی کالاهای نهایی الزامی میکند و به آخرین حلقه عرضه و تقاضا وارد میشود، درحالیکه رسالت دولت حل ریشهای مسئله تورم است. دولت باید نظارت و کنترل را در سطوح بالاتر برعهده بگیرد و به رگولاتوری بپردازد. دولتها، معمولا با هدف تامین منافع اقشار کمدرآمد دست به دخالت در بازار میزنند. دستور میدهند قیمتها کاهش یابد، اما زمینههای بروز گرانی را برطرف نمیکنند. سود حاصل از قیمتهای دستوری هم به جیب مصرفکننده نمیرود و خریدار کالای نهایی را با قیمت گزافتری میخرد. این مسئله آنقدر مهم است که بسیاری از اقتصاددانان، گرانی کالاهای اساسی مانند گوشت و حتی ناکارآمدی اقتصاد را با اقتصاد تکلیفی توضیح میدهند، زیرا این سیاست، مسیر تولید ثروت را مسدود میکند.
تاریخ اقتصاد ایران در پنج دهه گذشته هم نشان میدهد دولتها با اصرار بر قیمتگذاری در پی کنترل گرانی به هر طریق ممکن بودهاند، اما این راهکار نتوانسته جلوی گرانی کالاهای اساسی سفره مردم مانند گوشت را بگیرد و این اقلام، هر سال گرانتر از سال پیش عرضه میشود. اقتصاددانان توصیه میکنند، دولت بهجای دخالت در اقتصاد و اعمال زور در آن به بازار اجازه فعالیت رقابتی بدهد؛ در عوض دولت به رفع علل ریشهای بروز تورم بپردازد.