کارشناس مسائل شبه قاره گفت: اتباع تاجیک بخشی از نیروهایی هستند که در اختیار داعش قرار دارند و این گروه تروریستی علیه همه کشورها از جمله خود تاجیکستان فعال هستند. از جمله این عملیاتها حمله تروریستی است که در ایران رخ داد.
دو روز بعد از حمله تروریستی در گلزار شهدای کرمان که باعث دهها نفر را به شهادت رساند، مشخص شد که یکی از عوامل انتحاری این حمله، تاجیکستانی بوده است. این در حالیست که داعش خراسان در سالهای اخیر بیشتر تمرکز خود را بر پاکستان و افغانستان گذاشته بود.
به گزارش خبرآنلاین، تاجیکستان که امامعلی رحمان در آن حکومت میکند کشوری سکولار به حساب میآید که مسلمانان در آن با مشکلاتی از سوی حکومت رو به رو هستند.از این رو به نظر میآیید رشد افراطیگری در این کشور بی ارتباط با بگیر و ببندهای حکومت علیه گروههای اسلامی و به حاشیه راندن مسلمانان نباشد.
چه ارتباطی بین اتباع تاجیک و وقوع حملات تروریستی در ایران وجود دارد؟ گروههای تروریستی چگونه از تاجیکستان عضوگیری میکنند؟ عضویت ایران در شانگهای چه نقشی در برقرای امنیت ایفا میکند؟ پیرمحمد ملازهی کارشناس ارشد مسائل شبه قاره در گفتگویی به این پرسشها پاسخ میدهد.
امامعلی رحمان از سال ۱۹۹۲ قدرت را در تاجیکستان در دست داشته و رویکردی ضد اسلام دارد. او در طول زمان به سرکوب گروههای اسلامی پرداخته است. آیا سیاستهای ضداسلامی رحمان باعث رشد افراطیگری در تاجیکستان شده؟
تاجیکستان یک نظام سکولاری دارد و آقای رحمان اساسا باقیمانده همان جریان مارکسیستی است که قدرت را در زمان اتحاد جماهیر شوروی در اختیار داشتند. اما اگر واقعبینانهتر نگاه کنیم، جریان رادیکال تندرو اسلامی که در تاجیکستان فعال است به دوران اتحاد جماهیر شوروی سابق و اشغال افغانستان برمیگردد که باعث ایجاد جریان جهادی شد. در آن زمان گروههای ضد این ماجرا به افغانستان آمدند و با جهادیهای بینالمللی پیوند خوردند و بعدها بعد از بیرون رفتن ارتش سرخ از افغانستان در قالب سازمان القاعده فعالیت کردند.
این مساله خیلی ارتباط به سیاستهای فعلی رحمان ارتباطی پیدا نمیکند و بیشتر به رقابتهای شرق و غرب که در دوران جنگ سرد داشتهاند برمیگردد. در آن زمان غربیها اتحادی را علیه شوروی در تاجیکستان به وجود آوردند و حزب انصار تشکیل شد و این حزب با دولت وقت مخالف بود و اکنون هم با دولت رحمان مخالفت میکند. یک جریان کلیتری در آسیای مرکزی وجود دارد که از منطقه کیشن و اینگوش و حوزه قفقاز جنوبی تا کشورهای آسیای مرکزی که گروههای رادیکال در آنها شکل گرفته است.
مثلا نهضت اسلامی ازبکستان و تاجیکستان و ایغورهای چین جزو این گروهها هستند که سازماندهی شدهاند و اکنون با نیروهای داعش در منطقه همکاری دارند. همه این مناطق در چهارچوب خلافت خراسان داعش میگنجند. اتباع تاجیک بخشی از نیروهایی هستند که در اختیار داعش قرار دارند و این گروه تروریستی علیه همه کشورها از جمله خود تاجیکستان فعال هستند. از جمله این عملیاتها حمله تروریستی است که در ایران رخ داد.
گروههای تروریستی از تاجیکستان چگونه جذب نیرو میکنند؟ این اتفاق در شرایطی میافتد که دولت رحمان سکولار بوده و شمشیر را برای گروههایی که به ایدئولوژی اسلامی دارند از رو بسته است.
فقط از تاجیکستان نیست. از پاکستان و هند و بنگال و کشورهای عربی، بین این افراد عضو وجود دارد. این گروههای تروریستی یک جریان جهانی هستند. در زمانی که داعش قدرتی در خاورمیانه داشت این گروه از ۸۰ کشور عضو داشت. تاجیکها تنها نیستند.
کسی که عملیات انتحاری انجام میدهد برای پول این کار را نمیکند و مساله ایدئولوژی مطرح است و او فکر میکند به محض زدن دکمه انتحاری به بهشت میرود. این نوع تفکر در حال رشد است و حاکمیتها به گونهای رفتار کردهاند که بخش بنیادگرا، به این نتیجه رسیدهاند که با حکومتها مبارزه کنند. آنها همه حکومتها را وابسته به دنیای کفر میدانند. از این زاویه باید ببینیم انگیزه چقدر قوی است که اینها دست به عملیات انتحاری میزنند.
بخشی از اصرار ایران برای عضویت در شانگهای به مسایل امنیتی مربوط میشد. چطور این پیمان نتوانسته بر روی مساله تروریسم تاثیر بگذارد؟
مشکل ایران بیرونی نیست و در وهله اول داخلی است. در بخشهایی از کشور اهل سنت احساس تبعیض دارند. این اتفاقات زمینههای داخلی هم دارد و ایران باید واقعبینانه به این موضوع بپردازد. مشکل از طریق عضویت در شانگهای حل نمیشود. به هر حال ایران در منطقه حساسی قرار گرفته. راه حلش این است که نگاه به مناطق سنی نشین نه امنیتی بلکه از روی توسعه باشد.
آیا دشمنی پنهان یا رقابتی میان ایران و تاجیکستان چه در سطح جامعه و چه در سطح سیاسی وجود دارد که باعث شده در بین تاجیکستانیها، افرادی پیدا شوند که دست به اقدام تروریستی در کرمان بزنند؟
رقابت از لحاظ ایدئولوژیکی به هر حال وجود دارد. یکی از دلایلی که بخشهایی از جامعه تلاش میکردند تا اتحادی بین ایران و افغانستان و تاجیکستان برای ثبت نوروز به دست بیاورند و با شکست مواجه شد، تفاوت در ساختار قدرت است. ساختار تاجیکستان سکولار بوده و مخالف ایدههای اسلامی است. رقابتهای ایدئولوژیک شدید است و میشود تصور کرد تاجیکستان امادگی ندارد تا بحران را حل کند. تاجیکستان از جانب همه گروههای اسلامی و کشورهای مسلمان احساس خطر میکند.
مثلا امارت اسلامی طالبان در افغانستان احساس خطر زیادی را در تاجیکستان ایجاد کرده. به لحاظ فرهنگی هم تاجیکها مدعی هستند که زبان فارسی و فرهنگ فارسی را پاسداری میکنند. به طور مداوم برای فردوسی بزرگداشت میگیرند و...، اما در ایران نگاه بیشتر مذهبی است تا ملی و این تفاوتها است که فاصله نسبتا زیادی بین ایران و تاجیکستان در سالهای اخیر ایجاد کرده است.