ابعاد حمله نظامی آمریکا و انگلستان به یمن بسیار گستردهتر از آن است که به نظر میرسد. این حملات پس از درگیری حوثیها با کشتیهایی به مقصد اسرائیل در یمن انجام میشود. با این وجود بررسی ابعاد مختلف این حملات نشان میدهد که شکل گیری جنگ به نفع هیچ یک از طرفین نیست. این، دقیقا همان موضوعی است که علی بیگدلی در گفتگو با فرارو بر آن تاکید دارد.
فرارو- حملات پیاپی آمریکا و بریتانیا در روزهای ۲۲ و ۲۳ دی ماه به مواضع حوثیهای یمن، در کنار مهم بودن، بسیاری از کارشناسان را شگفت زده نکرد. از هفتهها پیش و با تشدید تنشها در دریای سرخ، بسیاری از تحلیلگران منطقهای حدس میزدند که سطح تنشها از هشدار و تشکیل ائتلاف فراتر رفته و به حملات نظامی کشیده شود.
به گزارش فرارو، جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده میگوید که آمریکا بعد از دومین شب عملیات علیه شورشیان حوثی در یمن «پیامی خصوصی» درباره این گروه برای ایران فرستاده است. گرچه بایدن درباره جزئیات این پیام چیزی نگفته است، اما اشاره کرده است: «آن را به طور خصوصی تحویل دادیم و مطمئن هستیم که کاملا آمادهایم.»
این سخنان بایدن در شرایطی مطرح میشود که او یک روز پیشتر و بعد از اولین عملیات علیه حوثیها گفته بود که از نظر او ایران به دنبال جنگ با آمریکا نیست و دولت او هم متقابلا جنگ نیابتی با ایران نمیخواهد. موضع رسمی کشورهای شرکت کننده و مدافع این حملات این است که این حملات کاملا منفک از جنگ در غزه است. آنها میگویند که این عملیات «یک واکنش ضروری و متناسب» برای حملات بیمقدمه و غیرقابل قبول حوثیها به کشتیرانی تجاری در دریای سرخ است.
به گفته مقامات آمریکا حدود ۱۵ درصد تجارت دریایی جهان از طریق دریای سرخ انجام میشود. این شامل ۸ درصد غلات جهان، ۱۲ درصد نفت و ۸ درصد گاز طبیعی مایع است. در طرف مقابل، حوثیها میگویند که هدف آنان از شکل دهی این عملیات ها، حمایت از مردم غزه بوده و فقط به کشتیهایی حمله کرده اند که به سمت اسرائیل در حرکت بوده اند. بعد از آغاز عملیات نظامی اسرائیل در نوار غزه، حوثی ها، موشک و پهپادهایی را به سوی اسرائیل پرتاب کردند.
اسکای نیوز در گزارشی تحلیلی درباره حملات آمریکا و انگلستان به حوثیها نوشته است: «بریتانیا و آمریکا گزینه خطرناکی را انتخاب کردهاند که ممکن است نه تنها کارساز نباشد، بلکه ممکن است اوضاع را هم بدتر کند. محاسبات نادرست و اشتباهات میتواند منجر به تشدید بحران و سوق دادن رویدادها در مسیری غیرقابل پیش بینی شود. ضمن اینکه همیشه این خطر وجود دارد که دیگر شبه نظامیان نیابتی ایران مانند حزب الله، از تبادل پراکنده آتش به اسرائیل به یک جنگ تمام عیار با این کشور سوق پیدا کند.
گاردین نیز در گزارشی به مخاطرات حمله آمریکا به حوثیها پرداخت و نوشت: «آتش جنگ میتواند از کنترل خارج شود، شاید حملات نظامی به رهبری ایالات متحده نتیجه معکوس داشته باشد؛ در حال حاضر، رهبران انصارالله قول دادهاند به حملات خود ادامه داده و کشتیهای ایالات متحده و متحدانش را در منطقه هدف قرار دهند.»
با توجه به این شرایط پرسشهایی مطرح است، از جمله این که آیا حملات آمریکا و بریتانیا به حوثی ها، میتواند به کنترل دریای سرخ منتهی شود یا تبدیل به یک بحران جدید خواهد شد و چرا جو بایدن در آستانه انتخابات آمریکا، تن به این جنگ افروزی داده است؟ علی بیگدلی، کارشناس ارشد سیاست خارجی و تحلیلگر روابط بین الملل در گفتگو با فرارو به این پرسشها پاسخ داده است:
علی بیگدلی به فرارو گفت: «در درجه اول فشارهای داخلی که بایدن از سوی مخالفان خود متحمل میشد، باعث شد که وی دست به چنین اقدامی بزند. با توجه به شرایط نامساعدی که پایگاههای آمریکایی در عراق داشتند، بایدن چارهای نداشت به جز این که دست به اقداماتی زده و قدرت نمایی کند. دلیل دوم این است که حوثیها گفته بودند تا زمانی که جنگ اسرائیل با غزه تمام نشود، آنها کشتیهای حامل اقلام مورد نیاز اسرائیل را موشک باران خواهند کرد. این یک تهدید جدید بود که پس از پیام حوثیها نیز، تقریبا اغلب کشتیها در این منطقه با اختلالاتی حرکت میکردند. این موضوع از این زاویه اهمیت بیشتری پیدا میکند که بدانیم حدود ۲۰ درصد از نفت دنیا، ۱۲ درصد از مواد غذایی و حدود ۲۵ درصد از کالاهای آماده به مصرف حوزه تکنولوژی از این منطقه عبور میکند؛ بنابراین بایدن چارهای نداشت به جز این که دست به اقداماتی در این منطقه بزند.»
وی افزود: «آمریکا با این حمله دست به یک اشتباه استراتژیک زده است و تبعات این تصمیم ایالات متحده را گرفتار خواهد کرد. حوثیها سالهاست تجربه جنگ پارتیزانی دارند و از سرزمین وسیعی نیز برخوردارند؛ بنابراین چیزی از دست نمیدهند و با موشک باران چند پایگاه موشکی حوثیها، نمیتوانیم شاهد خلع سلاح آنان باشیم یا مطمئن باشیم که آنها از تصمیمشان منصرف خواهند شد. به همین دلیل هر چقدر عمق فشارهای نظامی آمریکا، انگلستان و دیگر شرکای غربی آنها در دریای سرخ تشدید شود و حوثیها بمباران شوند، به نتیجه مطلوبی که میخواهند نمیرسند. در نتیجه به یک جنگ فرسایشی بی نتیجه، کشیده میشوند. من معتقدم که آمریکا باید در حوزههای مختلف تلاش میکرد که از طریق دیپلماسی مسائل خود را حل کند.»
این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی گفت: «حوثیها تا حدودی از ایران و روسیه حرف شنوی دارند. اما آمریکا با هر دو کشور میانه خوبی ندارد. هر چند آمریکا، برای مدتی تلاش کرد که ارتباط خود را با ایران از طرق مختلف برقرار کند، اما در قبال روسیه این روابط تقریبا برقرار نشده است. هر چه این جنگ ادامهدار شود و حملات متقابل انجام شود، احتمال کنترل آن دشوارتر میشود. آغاز این جنگ تلخ بود و انتهای آن نیز قابل پیش بینی نیست. معتقدم این اتفاقات تا حدودی به نفع روسیه خواهد بود، چون جنگ اوکراین را تا حد زیادی از کانون توجهات دور میکند، حتی به نفع اسرائیل هم خواهد بود، چون توجه دنیا نسبت به حمله اسرائیل به غزه نیز کمرنگ میشود. بسیار بعید است که ایالات متحده به جز حمله هوایی، روش حمله دیگری را انتخاب کند. اساسا حمله زمینی برای ایالات متحده میسر نیست و کار بسیار اشتباهی به نظر میرسد. در غزه، اگر اسرائیل وارد جنگ زمینی شد، به علت این است که اسرائیل در آن منطقه تجربه زیادی برای حمله زمینی دارد و نکته مهم این که حتی اسرائیل هم موفق نشده به خوبی از پس حمله زمینی به غزه بربیاید، ان هم با وجود این که غزه وسعت مشخص و محدودی دارد و برای اسرائیل، کنترل این محدوده کار سختی به نظر نمیرسید.»
وی افزود: «بنابراین هیچ احتمالی وجود ندارد که ایالات متحده تمایلی داشته باشد در یمن دست به حمله زمینی بزند. این احتمال وجود دارد که پس از حمله اخیر غربیها به یمن، به مرور زمان، آمریکاییها وارد کانالهای دیپلماتیک شده و سعی کنند تا حدودی با روشهای دیپلماتیک، مانع از حملات حوثیها شوند. اما سخنگوی حوثیها اخیرا و پس از این حملات اعلام کرده است که ما به تحرکات خود ادامه میدهیم و همچنان حرکت کشتیهایی که حامل مواد غذایی و هر چیز دیگری به مقصد اسرائیل هستند، را مختل خواهیم کرد. البته این سخنگو تاکید کرده است که ما به کشتیهای هیچ کشور دیگری و حتی به کشتیهای آمریکا و انگلستان کاری نداریم و فقط کشتیهایی به مقصد اسرائیل را تحت نظر خواهیم داشت. اما اگر این حملات گسترش پیدا کند، ناچاریم کشتیهای امریکایی و انگلیسی را نیز مورد حمله قرار دهیم.»
این استاد دانشگاه گفت: «افزون بر اینها، جنگ ۷ ساله بین عربستان و حوثیها که به یک آتش بس لرزان رسیده نیز در خطر شعله ور شدن قرار دارد. این در حالیست که عربستان، علاقهای ندارد دوباره وارد درگیری شود. شعار حوثیها «حمایت از فلسطین» است و اگر عربستان وارد درگیری با حوثیها شود، به نوعی نشان دهده حمایت عربستان از اسرائیل خواهد بود؛ بنابراین مسئله یمن و دریای سرخ برای همه کشورهای منطقه و حتی برای کشورهای غربی که به لحاظ اقتصادی و سیاسی با موضوع دریای سرخ پیوند دارند، بسیار پیچیده است. آن کشتی که ایران در دریای سرخ گرفت و به ساحل برد، از یک سو نوعی اقدام تلافی جویانه علیه امریکاییهایی بود که کشتی ایرانی را با یک میلیون بشکه نفت مصادره کرده بود و از سوی دیگر، یک پیام شجاعانه بود که نشان میداد ایران در کنار حوثیها است، اما همزمان، این موضوع، یک زنگ خطر را به صدا دراورد. این نکته مهمی است که بدانیم برای ایران نیز از هیچ نظری مقرون به صرفه نیست که سطح تنشها را با دیگر کشورها بالا ببرد. این تنشها چه در غزه و چه در یمن بسیار حساسیت برانگیز است و احتمال وقوع هر حادثهای وجود دارد و شرایط برای وقوع درگیری بسیار بالا است. ایران باید بسیار خویشتندارانه عمل کند و از هر نوع اقدام تحریک آمیزی پیشگیری کند.»
وی افزود: «از شروع قرن بیستم و همزمان با جنگ جهانی اول، همه حوادثی که در کشور ما رخ داده است، در زمان دموکراتها بوده و شاید از زمان کلینتون تا کنون، هیچ یک از دموکراتهایی که سر کار بوده اند به اندازه بایدن، فضا را برای ما باز نکرده اند که برجام و مشکلات پیشین را حل کنیم. بایدن در دوران انتخابات ریاست جمهوری وعده داده بود که با ایران وارد مذاکره میشود و مشکلات را حل میکند. اما حوادثی رخ داد و مخالفتهایی شکل گرفت که این وعده عملی نشد. حالا به مرحلهای رسیده ایم که هم مقامات ایران و هم مقامات ایالات متحده میگویند برجام مرده است. ما در زمان ریاست جمهوری بایدن، نتوانستیم از فرصتهای شکل گرفته به خوبی استفاده کنیم؛ بنابراین اگر جمهوری خواهان در ریاست جمهوری موفق شدند و ترامپ در ایالات متحده رئیس جمهور شد، ما همان مشکلات گذشته را خواهیم داشت. ترامپ نه تنها در مسئله خاورمیانه، بلکه در مسئله اوکراین نیز رفتاری قابل پیش بینی خواهد داشت. ما در زمان بایدن تا حدودی در حوزه تحریمهای نفتی، گشایشهایی را تجربه کردیم. ما به صادرات یک میلیون و هفتصد هزار بشکه نفت رسیدیم و این در حالی است که جمهوری خواهان بایدن را تحت فشار گذاشته اند که تحریمهای نفتی ایران را تشدید کند.»
بیگدلی در پایان گفت: «اگر ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده باشد، احتمال جنگ، بیشتر خواهد شد. این جنگ به سود هیچ طرفی نیست، همزمان با شکل گیری تنش در منطقه، حتی سطح قیمتها در ایران نیز بالا رفته، قیمت دلار و سکه افزایش پیدا کرده و حتی شاید بالاتر هم برود. احتمالا این وضعیت تنها به سود روسیه باشد که طرفین قدرتمندی مثل انگلستان و آمریکا را درگیر یک موضوع واحد میبینند. ایران باید یک سیاست معقول و عقلانی انتخاب کند تا از هر نوع درگیری مستقیم پرهیز کند. در داخل ایالات متحده، لابیهای صهیونیستی، جمهوری خواهان و دموکراتهای تندرو از اقدامات آمریکا علیه یمن خوشحالند. عدهای مدعی شده اند که بایدن بدون اجازه کنگره حق حمله نظامی را نداشته، اما این اشتباه است چرا که رئیس جمهور آمریکا بر اساس قانون اساسی، اگر احساس کند که منافع ملی آمریکا و جان شهروندانش در خطر است، بدون موافقت کنگره میتواند دست به اقدام نظامی بزند، همانطور که در زمان روزولت و در جنگ جهانی دوم، دولت آمریکا بدون هماهنگی با کنگره، ورود به جنگ را آغاز کرد.»