«بیانیه جبهه اصلاحات به بنبست گشایی دلالت میکند. در واقع با بیانیهای که صورت تفصیلی ارائه شده و کوتاه نیست، ابعاد مختلف فضای انتخاباتی بررسی شده و تلاش شده اگر بنبستی هم وجود داشته باشد را رفع کند و زمینه رقابت و مشارکت را فراهم کند.»
جبهه اصلاحات ایران دوشنبه شب در بیانیهای راهبردش برای حضور در انتخابات ۱۱ اسفند مجلس شورای اسلامی را اعلام کرد. بیانیهای که هم موافقانی داشت و هم مخالفانی.
به گزارش خبرآنلاین، در این بیانیه قهر با انتخابات رد شده و تاکید شده است که؛ «در صورت تصمیم جبهه اصلاحات ایران برای ارائه لیست در انتخابات براساس ارزیابی و رای جمعی به شیوه دموکراتیک در مجمع عمومی جبهه اصلاحات هر استان با رای دو سوم اعضا اتخاذ تصمیم خواهد شد. تصمیم مجمع عمومی جبهه اصلاحات در مرکز و استانها موضع رسمی جبهه بوده و رعایت مفاد تبصره یک ماده شش اساسنامه جبهه اصلاحات برای اعضا الزامی است و اعضا نمیتوانند با عنوان اصلاحطلبی و جبهه اصلاحات برخلاف آن اقدام به ارائه لیست کنند.»
در همین راستا، محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران، در گفتگویی ضمن بررسی و تشریح این بیانیه، گفت: «به نظر من، تصمیم اخیر جبهه اصلاحات از تصمیم دوره قبلی بهتر است چراکه در برخی از استان ها، امکان مشارکت با حضور برخی از چهرههایی که در آن حوزه انتخابیه رقابت قرار میگیرند، اصل انتخابات را معنادار خواهند کرد.»
وی همچنین بیان کرد: «این بیانیه به بنبست گشایی دلالت میکند. در واقع با بیانیهای که صورت تفصیلی ارائه شده و کوتاه نیست، ابعاد مختلف فضای انتخاباتی بررسی شده و تلاش شده اگر بنبستی هم وجود داشته باشد را رفع کند و زمینه رقابت و مشارکت را فراهم کند.»
در ادامه گفتگوی محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران را میخوانید؛
آقای عطریانفر! جبهه اصلاحات بیانیهای تحت عنوان راهبرد این جبهه برای انتخابات منتشر کرده است. ارزیابی شما از این بیانیه چیست؟
من این بیانیه را مورد بررسی قرار دادم و به اعتقاد من، مفاهیم و مفاد مندرج در آن از نظر سیاسی معقول و استوار است. این متن منطقا مورد تاکید عقلانیت سیاسی جامعه فارغ از نسبت با اصلاح طلبان و حتی اصولگرایان قرار میگیرد. متن مذکور را گروههای رقیب سیاسی هم میپسندند. همین انتظار نیز از جبهه اصلاحات میرفت که به نحوی درباره دغدغههایی که رهبری داشتند، ورود کند و پاسخی به مطالبات جامعه و آنچه از نظر مسئولیت اجتماعی بر عهده اصلاح طلبان است، پاسخ بدهد.
یانیه اخیر جبهه اصلاحات بر چند محور تاکید دارد، اولین تاکید آن بر روی اصل اصلاح طلبی است که فعل واقع معنای اصلاح طلبی را در قالب جنبش سیاسی و اجتماعی مورد تاکید قرار داده است. همچنین حرکت اصلاحی اصلاح طلبان را فعل واقع افزایش کارامدی نظام سیاسی قلمداد کرده است که این مهمترین رکن اصلاح طلبی است.
همچنین تاکید این بیانیه بر روی اصل اول این است که باید افراد و گروههای سیاسی فعالیتهای قانونی داشته باشند و از طریق این فعالیتها طبعا اطلاعات ایران و اطلاعات نظام سیاسی حاکم است و طبعا باید از ظریفیتهای نهادهای مدنی هم به خوبی استفاده کرد. همچنین سیاستهای اتخاذی جریان اصلاحی باید مسالمت آمیز و غیر خشن باشد و با رفتار کاملا مدنی مطالبات خود را تعدیل کنند.
این دریافتی که بیانیه اخیر جبهه اصلاحات دارد، این است که دریافت خود را متکی بر اصول قانون اساسی میکند که این فرصت اختیار را بر شهروندان و گروههای سیاسی در نظر میگیرد.
محور دومی که این بیانیه به آن اشاره دارد، بحث وضعیت موجود است که در وضعیت فعلی متاسفانه روز به روز فضای مشارکت گسترده گروههای سیاسی در امر انتخابات محدود شده است. به علت همین رویکرد، ناکامیها و ناکارامدیها بیشتر شده، مطالبات مردم محقق نشده و مشکلات اقتصادی و اجتماعی فزاینده شده است.
بر همین اساس، این بیانیه تاکید میکند که از ناحیه حاکمیت در برابر خواست مردم مقاومت صورت میگیرد چرا که مردم علاقهمند به مشارکت اجتماعی هستند تا در سرنوشت خودشان دخالت داشته باشند. طبعا رویکرد حکومت تاحدودی شکاف بین مردم و حاکمیت را رقم زده است.
محور دیگری که این بیانیه بر روی آن تاکید کرده آن است که از سال ۱۳۷۰ تا به امروز، با توجه به مصوبه مجلس چهارم و مسئله نظارت استصوابی مطرح کرد، سیاستهای حکومت به سمتی رفت که روز به روز فرآیند مشارکت مردم محدودتر شده است. با این سیاست، محروم سازی مردم از طریق ردصلاحیتها صورت گرفته است که عملا، پاشنه آشیل انتخابات کشور است.
بیانیه جبهه اصلاحات یکسری اصولی را هم مطرح کرده است که تاکید آن بر روی رسالتی است برای اصلاح طلبان قائل است و بر ارتقاء منزلت مجلس و دفاع از حقوق مردم، نامزدها و احزاب اصرار میکند. این بیانیه ۵ محوری، در ابتدا ۳ تا اصل را مبنا قرار داده که بر اساس آن، ۵ محور عملیاتی و اجرایی را مطرح کرده است. جبهه اصلاحات در بیانیه مذکور بر روی ضرورت ارتباط سازمان یافته و نهادینه شده جامعه، نهادهای مدنی و احزاب و اصل مشارکت انتخاباتی تاکید کرده است. همچنین اصل مشارکت در انتخابات را یک حق عمومی برای مردم دانسته و بر روی حضور حداکثری مردم برای تعیین سرنوشت تاکید کرده است.
این بیانیه قهر بودن با صندوقهای رای را رد میکند و تاکید دارد که باید اقبال جامعه را از ناحیه نهادهای بررسی کننده و پژوهشی، روشن و تقویت کنیم. هر جا که حرف اقبال اجتماعی و مردمی است به عنوان یک بازی تلقی کرده و بر روی آن رفع مشکل تمرکز کنیم.
محور بعدی که این بیانیه بر آن تاکید دارد، این است که اصلاحات خود را موظف به قانع کردن جامعه برای حضور در انتخابات میداند. همچنین باید تلاش کرد تا حاکمیت به یک سری اصلاحات تن داده و همراهی کند. اصلاح طلبان و دیگران باید تلاش کنند تا انتخاباتی آزاد و رقابتی منصفانه داشته باشیم.
محور بعدی که اشاره شده است، تاکید میکند که این نوع مشارکت الزام آور نیست که ما در وضعیت موجود آن را رد کرده و بگوییم انتخابات غیر رقابتی، غیر مشارکتی و بی انصافانه است. این محور تاکید دارد که ما باید منعطف باشیم و از دو جهت بر آن توجه میکند؛ یعنی هم از ناحیه حاکمیت و هم از طرف جامعه. نکته اول این است که باید با مذاکره با حاکمیت، از آنان خواست تا بستر و زمینه حضور حداکثری نامزدها را فراهم کنند. نکته بعدی هم این است که باید با جامعه گفتگو کرد تا اقبال در جامعه تقویت شود. پیش بینی میشود با این روندی که در بیانیه جبهه اصلاحات اشاره شده، اگر زمینهها فراهم شود، اصلاح طلبان یک حضور قطعی و فراگیری خواهند داشت.
همچنین در پایان این بیانیه اشاره شده است بر اساس انتخابات مد نظر رهبری که انتخاباتی سالم، با امنیت، مشارکتی و رقابتی است، چنانچه که اصلاح طلبان به اهداف مورد نظر خود دست پیدا نکردند، قهر با صندوقهای رای را هم به رسمیت نمیشناسند و همچنین دوستان باید در زمینه اقناع جامعه و الزام حاکمیت در برخی زمینههای مورد مطالبه مردم تلاش کنند.
به نظر من، بند اخر این بیانیه راهگشاست و چنانچه اگر همه شرایط به گونهای باشد که در به پاشنه قدیم بچرخد، امکان ارائه لیست ملی و سراسری را غیر ممکن دانسته است، چرا که بسیاری از حوزهها نامزد مشخصی نداشت باشد. اما این فرصت فراهم شده که تصمیم برای ارائه لیست از حالت ملی به استانی تبدیل شود و این اختیار از مرکزیت اصلاحات به نهادهای مفاسر استانی اصلاح طلبان منتقل شده است که مجمع عمومی استان، نسبت به نحوه مشارکت و ارائه لیست تصمیم میگیرد.
این مسئله در جهت تقویت مشارکت ملی به برنامه انتخاباتی کشوز کمک میکند. این فرآیند بر این دلالت میکند که اصلاح طلبان در امر انتخابات با یک زبان هوشمندانه و منعطف حرکت کردند و پس از فرمایشات رهبری مبنی بر ضرورت مشارکت رقابتی، این سیاست اتخاذ شده، ما را به سمت تقویب مشارکت در انتخابات در استانهایی که امکان رقابت دارد، به صورت جدی فعالیت کنیم.
آقای عطریانفر، براساس این بیانیه اگر احزابی مانند کارگزاران، اعتماد ملی، مردم سالاری و ... به صورت جداگانه لیستی برای انتخابات ارائه بدهند، مورد حمایت جبهه اصلاحات قرار میگیرند یا ...
این بیانیه دلالت بر این دارد که برخلاف انتخابات قبل که جبهه اصلاحات ماموریت مشارکت انتخابات را به احزاب واگذار کرد و برخی از آنان به سمت عدم مشارکت در انتخابات رفتند؛ در این دوره این مسئولیت را به استانها واگذار کرده است. به نظر من، تصمیم اخیر جبهه اصلاحات از تصمیم دوره قبلی بهتر است چراکه در برخی از استان ها، امکان مشارکت با حضور برخی از چهرههایی که در حوزه رقابت قرار میگیرند، اصل انتخابات را معنادار خواهند کرد. با معنادار شدن انتخابات، لیست یا نامزدی مورد حمایت قرار گرفته در حوزه انتخابیه استانی با رونق انتخاباتی مواجه شده و آثار و برکت آن را از دوره قبل بهتر در انتخابات خواهیم داشت.
همانظور که اشاره کردید در این راهبرد انتخاباتی جبهه اصلاحات، به بازسازی پایگاه رای، آشتی با مردم و ... اشاره شده است، مشخصا در زمان باقی مانده تا انتخابات باید چه کار کرد؟
در این مرحله کار ویژهای نمیتوان انجام داد. باید تلاش کنیم اصل انتخابات از بلاموضوع بودن خارج شود، زمینههای رقابت تقویت شود، انتخابات مجلس با یک نساب قابل قبولی در حد حداقل ۵۰درصد رقم بخورد تا پارلمان بر پایه یک نسبت قابل قبولی شکل بگیرد.
بعد از آن باید برای تقویت مجلس راهکارهایی را اندیشید و برای انتخابات بعدی یک تلاش مشترکی بین تفکرات معتدل اصولگرا و اصلاح طلب انجام شود. همچنین باید مذاکراتی با نهادهای قدرت از جمله شورای نگهبان و نهادهای مسئول شود که امیدواریم تاثیرات آن را در انتخابات مجلس بعدی مشاهده کنیم.
در کل معتقدم این بیانیه به بنبست گشایی دلالت میکند. در واقع با بیانیهای که صورت تفصیلی ارائه شده و کوتاه نیست، ابعاد مختلف فضای انتخاباتی بررسی شده و تلاش شده اگر بنبستی هم وجود داشته باشد را رفع کند و زمینه رقابت و مشارکت را فراهم کند.