bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۷۰۴۳۹۲

زنان مطلقه و بیوه گزینه اصلی رحم اجاره‌ای

زنان مطلقه و بیوه گزینه اصلی رحم اجاره‌ای

استفاده از رحم اجاره‌ای برای زنانی که به دلایل مختلف قدرت باروری ندارند و می‌خواهند از ژن خود و همسرشان فرزندی داشته باشند راه‌حلی است که در ایران بسیار مرسوم است. اما و اگر‌های این روش البته بسیار زیاد است.

تاریخ انتشار: ۰۹:۰۴ - ۰۹ بهمن ۱۴۰۲

فعالان حقوق زنان به این روش می‌تازند و آن را به دلایلی از جمله ضربه زدن بر بدن زن نادرست می‌دانند، اما این روش حامیان زیادی هم دارد که معتقدند استفاده از رحم اجاره‌ای می‌تواند بنیان خانواده‌ها را محکم کند.

به گزارش هم میهن، پس از گفت‌وگویی که با یک دلال رحم اجاره‌ای داشتیم حالا به سراغ دکتر حدیث گیلانی، متخصص زنان، زایمان و نازایی رفتیم که تجربه بسیاری در مراقبت از بیماران رحم جایگزین داشته و در یکی از مراکز ناباروری هم مشغول به فعالیت است.

ابتدا توضیح بدهید رحم اجاره‌ای چطور اتفاق می‌افتد و روند پزشکی‌اش چگونه است؟ چه زوج‌هایی می‌توانند از این شیوه استفاده کنند؟

رحم اجاره‌ای در کشور ما از لحاظ قانونی باید شرط پزشکی داشته باشد؛ یعنی ۲ نفر از اساتید دانشگاه یا بعضی مراکز باشند که یک نفر با تایید آن‌ها این امکان را پیدا کند. بنابراین مریض باید حتما مشکل پزشکی داشته باشد که این مشکل می‌تواند مشکلات مربوط به رحم باشد یا مشکلات سیستمیک مربوط به کل بدن که این مادر توان بارداری ندارد یا اگر بارداری در او اتفاق بیفتد برایش خطر جانی داشته باشد. مثلا خانمی مشکل مادرزادی رحم دارد؛ سندرومی به نام «راکی تانسکی» که رحم مادرزادی آتروفی و کوچک است [ولی]تخمدان دارند.

این رحم توانایی باردار شدن ندارد یا کسانی هستند که سرطان تخمدان یا رحم داشتند و مجبور شدند رحم‌شان را برای درمان بردارند یا سرطان سینه یا ژن کنسر داشتند و رحم‌شان را درآورده‌اند، آن‌هم در سنی که هنوز بچه‌دار نشدند یا یک‌سری مشکلات مربوط به رحم دارند که نمی‌توانند باردار شوند. یک‌سری مشکلات سیستمیک است؛ مثلا مادری که مشکلات قلبی دارد و دکتر قلب به او می‌گوید اجازه بارداری ندارد یا مثلا بیماری که نارسایی دهانه رحم دارد. مریضی داریم که سه بار حامله شده و در هفته‌های ۱۶ یا ۱۸ دهانه رحم باز می‌شود و به‌رغم اینکه می‌دوزیم و دهانه رحم را سرکلاژ می‌کنیم که جلوی زایمان زودرس را بگیرد، اما این‌ها به‌طور مادرزادی دهانه رحم‌شان نارسایی دارد و نمی‌توانند ۹ ماه حاملگی را تحمل کنند. در هفته‌های ۱۴ تا ۲۴ کیسه آب پاره می‌شود و نمی‌توانند جنین را نگه دارند. مثال بعدی دیابتی‌هایی هستند که انسولین با دُز بالا می‌گیرند یا افراد دارای فشار خون خیلی بالا که دکتر قلب یا داخلی‌شان اجازه نمی‌دهد. چنین مواردی که مادر نتواند از رحم خود استفاده کند یا حاملگی او به خاطر بیماری‌هایی که مادر دارد برایش خطر جانی داشته باشد، می‌توانند از رحم اجاره‌ای استفاده کنند، اما حتما باید تاییدیه پزشک متخصص زنان و ترجیحا اساتید دانشگاهی را داشته باشند.

بعضی‌ها نظر متفاوتی دارند. البته در کشور ما این‌طور نیست، اما در کشور‌های دیگر مادر تمایل ندارد اندامش به هم بریزد، بازیگر است یا به هر دلیلی شرایط بارداری را ندارد و می‌خواهد ادامه تحصیل بدهد یا هر چیز دیگری که از رحم اجاره‌ای استفاده می‌کند. هرچند در کشور ما این شرط قانونی نیست. اما درباره ادامه سوالی که پرسیدید و اینکه شرایط فرد اجاره‌دهنده رحم چگونه است، باید بگویم سن مادر باید ۲۱ تا ۳۵ باشد، یعنی [فرد]زیر ۳۵ سال باشد.

بالای ۳۵ سال کلا حاملگی در یک فرد معمولی هم خیلی توصیه نمی‌شود، چون بارداری خطراتی برای مادر دارد و عقب‌ماندگی ذهنی و ناهنجاری‌ها در جنین را بالا می‌برد. فردی که برای رحم جایگزین می‌آید به آن رحم ساری‌گیت [سروگیت]یا رحم جایگزین می‌گویند. یک‌سری شرایط دارد که باید حتما سلامت کامل جسمی و روحی داشته باشد و این سلامت کامل باید در مراکزی که قرارداد بسته می‌شود و تحت نظر آن مرکز ناباروری قرار است پروسه IVF در آن انجام شود [تایید شود]. یک ویزیت متخصص داخلی و متخصص عفونی و روانپزشک و زنان دارند؛ یعنی دکتر زنان سونو [گرافی]، [معاینه]تخمدان، معاینه سینه و... را چک می‌کند که سالم باشد. دکتر داخلی نیز قند، تیرویید و فشار را چک می‌کند. بیمار نباید هیچ دارویی مصرف کند؛ مثلا قرص فشار یا قرص قند بخورد، لوپوس یا بیماری خودایمنی یا ام‌اس داشته باشد. هیچ بیماری‌ای نباید از لحاظ سیستم داخلی داشته باشد. از نظر عفونی چک می‌کنند که مریض هپاتیت یا ایدز نداشته باشد و روانپزشک چک می‌کند که مریض سلامت روانی داشته باشد و سابقه سویساید [خودکشی]یا بایپولار [دوقطبی]نداشته باشد، مشکلات افسردگی و اضطراب نداشته باشد که بعد‌ها در بارداری برای خودش یا جنین خطری ایجاد کند یا اعتیاد نداشته باشد و. همه این‌ها را بررسی می‌کند و بعد کیس تایید می‌شود که این خانم سلامت لازم را دارد. کیس حتما باید یا مطلقه باشد یا متاهل و مجرد نمی‌تواند این کار را بکند. همچنین حتما باید سابقه یک بارداری داشته باشد که ۹ ماه را به سر رسانده باشد؛ یعنی یک زایمان موفق ۹ ماه کامل را داشته باشد و بنابراین خانمی که سابقه سقط مکرر یا زایمان زودرس دارد، نمی‌تواند این کار را بکند. به هر حال این‌ها گلدن‌بی‌بی حساب می‌شوند و احتمال کمبود اکسیژن برای جنین، مشکلات مغزی و... هست که این‌ها در زایمان طبیعی، چون غیرقابل پیش‌بینی است و ممکن است اکسیژن کمتری به جنین برسد شاید ریسک بیشتری نسبت به سزارین داشته باشد.

مادر نباید در بارداری‌های قبلی‌اش بیشتر از یک زایمان داشته باشد، چون اگر خودش ۲ بار سزارین شده و ما هم بخواهیم سزارین کنیم، در سزارین سوم چسبندگی‌های رحم و شکم زیاد است و مادر برای بارداری پرخطر محسوب می‌شود. کلا طبق استاندارد و اصول، سزارین بیش از ۲ بار توصیه نمی‌شود. پس باید یک بار دوره زایمان یعنی ۹ ماه کامل بیشتر سابقه نداشته باشد و ترجیحا زایمان قبلی‌اش طبیعی بوده باشد تا سزارین، مگر اینکه پیدا نکنند و با یک بار سزارین هم ممکن است قبول کنند.

شما به عنوان پزشک فقط تایید می‌کنید که این فرد صلاحیت اینکه دوباره باردار شود و رحم اجاره‌ای داشته باشد را دارد؟

بله. به ما به عنوان متخصص زنان، پزشک عفونی، داخلی و روانپزشک هم به نوبه خود تاییدیه می‌دهند و بعد آن افراد به مرکز ناباروری می‌روند و آنجا قرارداد بسته می‌شود. گاهی ممکن است که واسطه‌ها هم این رحم‌ها را پیدا کنند و قراردادی بین خودشان بیرون ببندند، ولی واقعا قرارداد معتبری نیست و قراردادی معتبر است که در آن مرکز زیر نظر وکیلی که خود آن مرکز دارد [بسته می‌شود]. معمولا یک وکیل تسخیری هم دارند که خیلی سفت و محکم قرارداد را می‌بندند که بعد‌ها این خانم در بارداری‌اش حق ندارد از دارویی استفاده کند که برای جنین ضرر داشته باشد یا مثلا در هیچ مرحله‌ای از بارداری نباید سکس داشته باشد. متعهد می‌شود که این جنین را در بیمارستانی که پدر و مادر انتخاب می‌کنند زایمان کند، غربالگری‌ها، سونو‌ها و آزمایش‌ها را بدهد و مکمل‌ها را طبق دستور پزشک استفاده کند، هیچ کوتاهی‌ای نکند و این جنین را صحیح و سالم در وقتی که پزشک مشخص می‌کند سزارین کرده و تحویل این‌ها بدهد. این کار اگر در مرکز انجام نشود و جای دیگری انجام شود و بین خودشان باشد، چه‌بسا هزار اتفاق هم در دوره حاملگی و بعد از آن ممکن است بیفتد.

شما در جریان این قرار می‌گیرید که این خانم‌ها چطور مورد حمایت صاحب اصلی جنین قرار می‌گیرند؟

بله. بعضی از این‌ها آن خانم را که مطلقه است یا هر چیزی نزد خودشان می‌آورند و بعضی‌ها به او سر می‌زنند. این‌ها باید ماهانه مبلغی را [به عنوان مخارج تغذیه و مراقبت فرد]بدهند. مبلغی که به من گفته‌اند سال گذشته ماهی ۴ میلیون تومان [بود]و امسال می‌گویند که ماهی ۶ میلیون تومان مادر موظف است به حساب آن طرف بریزد که تغذیه مناسبی داشته باشد. هزینه آزمایشات، سونو و... هم جداست؛ یعنی جدا از مبلغ ۶ میلیون تومانی که می‌دهند مبلغی هم باید پول مخارج جنین را در نظر بگیرند و برای سر زدن، ساپورت و... که به صورت توافقی بین طرفین است. در قراردادی هم که در آن مرکز می‌بندند قیمت ذکر می‌شود که معمولا یک‌سوم را قبل از شروع و به محض اینکه تست مثبت می‌شود به او می‌دهند و دوسوم را بعد از زایمان به آن خانم پرداخت می‌کنند و ماهانه هم مبلغی را به عنوان خرج‌کرد به او پرداخت می‌کنند.

هر بارداری خطرات و ضرباتی به لحاظ جسمی یا روانی برای خانم یا مادر به همراه دارد. مسلما برای این خانم‌ها هم که رحم‌شان را اجاره می‌دهند این خطرات و مشکلات بعد از آن وجود دارد. چطور با آن کنار می‌آیند؟ آیا با کیسی مواجه شده‌اید که بگوید من بچه را به دنیا آوردم و تحویل مادرش دادم و مشکلی مانند افسردگی بعد از زایمان دارم. این اتفاقات برای‌شان می‌افتد؟

بله. قطعا می‌افتد مثل هر خانم دیگری که زایمان می‌کند. درست است که این‌ها از همه نظر چک می‌شوند و صحیح و سالم هستند، اما یک‌سری خطرات غیرقابل پیش‌بینی است؛ مثلا افسردگی بعد از زایمان یا ممکن است این خانم سزارین کند و در سزارینش برای حاملگی بعدی که برای خودش هست چسبندگی جفت ایجاد و مجبور شود رحمش را در بیاورد، چون هر سزارینی ریسک چسبندگی جفت را در حاملگی‌های بعدی بالا می‌برد. چه بسا فرد الان بچه را صحیح و سالم تحویل دهد و بعد بخواهد خودش بچه بیاورد و در حاملگی بعدی این اتفاق بیفتد و بگویند به خاطر سزارین قبلی این اتفاق افتاده است. یا مثلا من مریضی داشتم که در حاملگی فتق نافی پیدا کرده بود، چون به خاطر حاملگی و کشیدگی‌ای که در شکم ایجاد می‌شود ریسک فتق بالا می‌رود. مریضی که صاحب جنین بود این خانم را ساپورت کرد و گفت در مرکزی سزارین کن که هم‌زمان جراح هم بالای سرت باشد و بتواند این فتق را که حاملگی برایت ایجاد کرده جراحی کند و ما هزینه‌اش را می‌دهیم. معمولا عوارضی که در بارداری باشد آن خانواده ساپورت می‌کنند، اما خیلی از این عوارض ممکن است چند سال بعد خودش را نشان بدهد.

آن موقع این‌ها دسترسی به آن خانواده ندارند و نمی‌توانند و این حق را ندارند که بخواهند شکایت کنند، چون با رضایت و آگاهی خودشان پذیرفتند و تعهدی داده‌اند که من همه خطرات بارداری و سزارین را می‌دانم و می‌پذیرم. چون خودشان با آگاهی کامل و سلامت جسمی و روحی آن قرارداد را امضا می‌کنند، بنابراین همه عوارضش را می‌پذیرند، اما بستگی به طرف مقابل هم دارد که چقدر او را ساپورت کنند. یکی هست که زایمان می‌کند و می‌رود و کاری به صاحب رحم جایگزین ندارد، اما بعضی‌ها را دیده‌ام که با هم دوست می‌شوند و به بچه سر می‌زنند. بعضی‌های‌شان می‌گفتند بچه که به دنیا می‌آید به من نشان ندهید، چون سختم است از آن دل بکنم...

این خیلی نکته مهمی است که فکر می‌کنم در ماجرای رحم اجاره‌ای مغفول مانده است و اتفاقی است که برای مادری که بچه را به دنیا آورده است رخ می‌دهد. چقدر به لحاظ ژنتیکی امکان اینکه آن نوزاد شباهتی به کسی که او را به دنیا آورده یا مادر جایگزینش داشته باشد، وجود دارد؟ چقدر ممکن است چیزی از او به ارث ببرد؟

از لحاظ ژنتیکی جنین متعلق به پدر و مادر خود است و شباهتی به صاحب رحم اجاره‌ای ندارد.

به هر حال در یک بدن دیگر زندگی می‌کند...

از لحاظ ژن بچه کاملا شبیه پدر و مادرش و کسی است که صاحب جنین است و شباهتی به خانمی که رحم جایگزین دارد و فقط بستری را برای رشد جنین فراهم کرده ندارد. ولی از نظر ضربات روحی بستگی به آن طرف دارد. یک نفر ممکن است کاملا احساسی باشد. گفتم مریضی داشتم که می‌گفت بچه را به من نشان ندهید، چون اگر ببینم خیلی سخت است که از آن دل بکنم یا به خانم می‌گفت خواهش می‌کنم از من نخواهید که به آن شیر بدهم، درست است که به این پول احتیاج دارم، اما نمی‌توانم به چشم یک قرارداد به آن نگاه کنم. اما مریضی هم داشته‌ایم که در هفته ۳۴ اصرار داشت که بیایید بچه را در بیاورید. چون پول را لازم داشت و می‌خواست دوسوم پول قرارداد را بعد از زایمان بگیرد. هر روز می‌گفت که من درد دارم و بچه را در بیاورید. ما می‌فرستادیم نوار انقباض و...، اما هیچ‌چیز نبود. بعد فهمیدیم که قرارداد خانه‌اش دارد تمام می‌شود و پول لازم دارد و می‌خواهد زودتر زایمان کند که آن پول به دستش برسد؛ یعنی بعضی‌های‌شان هیچ مهر و عاطفه‌ای به آن بچه ندارند و حتی ما باید به زور تماس بگیریم که بیاید غربالگری‌اش را انجام بدهد.

چرا برای بعضی‌ها مهم است خانمی که رحم جایگزین می‌دهد خوش‌هیکل و زیبا باشد؟

این اشتباه است. اگر دنبال این هستند که [جنین]خوشگل باشد باید از تخمک اهدایی یا جنین اهدایی استفاده کنند؛ یعنی سلولی که جنین از آن شکل گرفته است. مثلا می‌گویند تخمک اهدایی را از یک نفر بگیر که قد بلند دارد و چشم‌ها و پوستش این رنگی است و آن است که ژنتیک و [فنوتیپ]جنین را مشخص می‌کند. رحم اجاره‌ای مهم نیست که خوشگل یا زشت باشد و همه‌چیز بستگی به آن جنین دارد که ممکن است عاملش پدر و مادر بچه باشند یا جنین و تخمک اهدایی باشد.

این را پدر و مادر خودشان تصمیم می‌گیرند؟

مرکز تصمیم می‌گیرد و آن‌ها موظفند کسی را انتخاب کنند که بیشترین شباهت را به آن پدر و مادر از نظر آیتم‌هایی مانند رنگ مو، رنگ پوست، رنگ چشم، گروه خونی، قد و... داشته باشد. برای همین ممکن است یک فرد ۲، سه سال در لیست اهدای تخمک بماند تا یک نفر را پیدا کنند که به شرایط کیس بخورد.

در رحم اجاره‌ای چند بار یک خانم می‌تواند رحمش را اجاره بدهد؟

بیشتر از ۲ بار اجازه نمی‌دهند، چون هم از لحاظ جسمی توانایی‌اش را ندارد و هم باید یک بار از قبل زایمان داشته باشد و اگر بخواهد رحم جایگزین استفاده کند عملا ۲ بار سزارین شده است و ما کلا بیشتر از ۲ بار سزارین پیشنهاد نمی‌کنیم.

آیا تحقیقی شده که روی بچه‌هایی که از طریق رحم جایگزین به دنیا می‌آیند چه سرنوشتی دارند، وقتی متوجه می‌شوند روند طبیعی زایمان و به دنیا آمدن را از طریق مادرشان طی نکردند؟

من نمی‌دانم، ولی فکر نمی‌کنم چنین تحقیقی شده باشد، چون کیس‌ها خیلی محدود است و زیاد نیست و اکثرا این موضوع را کتمان می‌کنند. خیلی از خانم‌ها در شهر دیگر یا جای دیگری این کار را انجام می‌دهند و می‌گویند که باردار شدیم. حتی مادری داشتم که می‌گفت برای من پوستم را برش بزن و بخیه کن که به بقیه بگویم این جای بخیه‌های سزارین من است که بقیه متوجه نشوند و به بچه‌ام هم این موضوع را نمی‌گویم. حتی مادر او هم نمی‌دانست. می‌گفت یک دارو بده که من خونریزی بعد از زایمان پیدا کنم و برش سزارین داشته باشم، شکم‌بند می‌بست و حتی یک بچه دیگر هم داشت، منتها به خاطر سرطان سینه دکتر به او اجازه بارداری و IVF را نداده بود، چون هورمون می‌گرفت. به آن بچه‌اش هم نمی‌گفت که من باردار نیستم، مرتب می‌گفت به اتاق می‌روم و شکم‌بند می‌بندم که بچه‌ام فکر کند من باردارم. اکثرا از همه کتمان می‌کنند. به خاطر اینکه این موضوع خیلی سال نیست که باب شده و کیس‌ها محدود هستند، فکر نمی‌کنم تحقیقی [در کشور ما]انجام شده باشد.

در صحبت‌های‌تان فرمودید این خانم‌ها که به اصطلاح اجاره‌دهنده رحم هستند بعدش می‌روند و قراردادی است که دیگر سراغ بچه نیا و... ولی تا جایی که می‌دانم در کشور‌های دیگر این‌طور نیست؛ یعنی آن کودک حق دارد که بداند چه کسی او را به دنیا آورده است. دلیل این موضوع چیست؟ آیا پرس‌وجو کردید که دلیل این ماجرا چیست؟

خیر، من تحقیق نکردم و در کشور ما هم حتی به قول شما معمولا جزو شرایط‌شان است که [فرد اجاره‌دهنده]سراغ بچه نرود که بچه بعد‌ها دچار دوگانگی شود و حس او نسبت به پدر و مادرش کم شود. ولی قطعا به فردی که- وقتی آدم خودش را جای آن‌ها می‌گذارد- ۹ ماه با او زندگی کردید و [با او]حرف زدید و از خون و احساسات خودتان برایش مایه گذاشته‌اید، نمی‌توانید حسی نداشته باشید و مانند کالا نیست که از آن بگذرید.

در کشور‌های دیگر هم رحم جایگزین به آن شکلی که در ایران داریم، وجود دارد؟

همه جا رحم جایگزین داریم، اما به قول شما شاید توافقی بین طرفین است و ممکن است پدر و مادری این موضوع را به بچه‌شان [بگویند]و این حق را به آن خانم بدهند که بیاید و بچه‌شان را ببیند و خیلی از او تشکر کنند که این ۹ ماه را گذراندی و بچه ما را صحیح و سالم تحویل ما دادی. من مریضی دارم که با خانم صاحب رحم اجاره‌ای دوست شده‌اند یا فامیل‌شان است و به عنوان کسی که به خواهر یا دخترخاله‌اش کمک کند این کار را کرده است؛ یعنی خودش بچه داشته و خواهرش باردار نمی‌شده و برای کمک آمده است.

چقدر توریست به این شکل در ایران داریم؟

مواردی وجود دارد که بیماران فرد رحم جایگزین را برای فارغ شدن به کشور خود می‌برند. بیشتر از کشور‌های عرب حاشیه خلیج‌فارس...

چرا اینقدر قوانین رحم اجاره‌ای در ایران با کشور‌های دیگر تفاوت دارد؟ به هر حال یک مساله‌ای هست. کشور‌های اروپایی با توجه به اینکه خیلی راحت‌تر از ایران مهاجر می‌پذیرند و ما تقریبا مهاجر نمی‌پذیریم، در مساله رحم اجاره‌ای خیلی حساس‌تر برخورد می‌کنند و درواقع هیچ رد و بدل مالی‌ای اتفاق نمی‌افتد. آنجا اگر یک نفر بخواهد رحمش را اجاره بدهد از حالت تجاری خارج شده است، اما در ایران خیلی راحت‌تر است. علت چیست؟ آیا به همان قوانینی برمی‌گردد که در حمایت از زنان دارند یا مساله پزشکی است؟

از نظر پزشکی مساله‌ای ندارد، چون به هر حال خانمی را برای رحم جایگزین انتخاب می‌کنند که کمترین آسیب به او وارد شود و اینکه خواست خودش بوده است. ایران از لحاظ ناباروری خیلی نسبت به کشور‌های حاشیه خلیج‌فارس دارد سرعت می‌گیرد.

این سرعت گرفتن به چه معناست؟ یعنی ناباروری دارد در ما بالا می‌رود یا روی علم آن مسلط می‌شویم؟

در علم ناباروری می‌شود گفت در بین کشور‌های حاشیه خلیج‌فارس ایران حرف اول را می‌زند و خیلی از کشور‌های اطراف برای درمان نازایی به ایران می‌آیند.

پس تکنولوژی و علمش آنجا نیست؟

نه اینکه نباشد. اینجا کیس بیشتر است؛ مثلا من مریضی از آلمان داشتم که ویزیت تلفنی می‌شد و ایران آمده بود IVF کرده و رفته بود. مریضی بود که سابقه سقط‌های مکرر و لوپوس داشت. این مریض در آلمان نزد متخصص زنان می‌رفت و می‌گفت اصلا نمی‌داند سندروم آنتی‌فسفولیپید چیست و چرا من آمپول‌های زیر جلدی انوکساپارین می‌زنم. می‌گفت اینقدر که همه پزشکان زنان ایرانی می‌دانند لوپوس، سقط مکرر و درمانش چیست اینجا برایشان عجیب است که من در بارداری آمپول انوکساپارین می‌زنم. آنجا کیس کم است، شاید این زادوولدی که در ایران هست در جا‌های دیگر نیست و در نتیجه کیس‌های بیشتری دست‌شان آمده است.

بنابراین از لحاظ علمی پزشکان مجهزتر هستند؟

چون کیس‌های بیشتری دارند قطعا ماهرتر شدند و امکانات‌شان بیشتر شده است. شاید آنقدر که در ایران درمان IVF انجام می‌شود در کشور‌های دیگر نباشد یا کیس‌ها کمتر هستند، همانطور که تقاضا برای بچه در کشور‌های دیگر نسبت به اینکه در ایران هست کمتر است. مثلا در ایران مریضی دارم که می‌گوید من فرش زیر پایم را می‌فروشم و پول اسنپ می‌دهم که از شهرستان به اینجا بیایم یا النگویم را می‌فروشم. شاید در کشور دیگر یک نفر با چنین وضعیت مالی‌ای هیچ‌وقت قصد بچه‌دار شدن نداشته باشد؛ یعنی کسی که همسرش کارگر است، هیچ درآمد مالی‌ای ندارد ولی تا به حال ۷ بار IVF کرده و باردار نشده است. شاید در کشور‌های دیگر این‌طور نباشد. اینقدر که بچه آوردن در این مملکت برای ما مهم است، برای بقیه جا‌ها این‌طور نیست. شاید این موضوع کار را به این سمت برده که ایران نسبت به کشور‌های اطراف یک مرکز IVF بشود و از کشور‌های دیگر هم به اینجا بیایند. اینقدر که ابن‌سینا از صبح شلوغ است آدم فکر می‌کند تمام مردم این مملکت نازایی دارند. مراکز دیگر هم به همین صورت است، پس میزان ناباروری هم رو به افزایش است. بیشترین علت نازایی ضعیف بودن اسپرم است که می‌تواند به خاطر استرس و بالا رفتن سن ازدواج باشد که هم تخمک کیفیتش پایین می‌آید هم اسپرم. اکثر کیس‌های IVF ما سن بالا دارند.

امواج موبایل و لپ‌تاپ و... هم در پایین آمدن اسپرم بی‌تاثیر نیست، اما بیشتر از همه همان بالا رفتن سن است. اکثرا مریض‌هایی هستند که سن بالای ۴۰ سال دارند و حالا یا دیر ازدواج کرده‌اند یا به خاطر شرایط‌شان دیر تصمیم گرفتند بچه بیاورند. الان به خیلی از مریض‌ها می‌گویم سن‌تان بالای ۳۵ است یا اگر زیر ۳۵ هستید و فعلا قصد بارداری ندارید فریز تخمک بکنید. کسانی که متاهل هستند می‌گویند ما قصد بچه‌دار شدن نداریم، می‌گویم ممکن است پنج سال دیگر منصرف شوید، یک جنین فریز کنید که اگر بعد‌ها پشیمان شدید مجبور نشوید از جنین اهدایی استفاده کنید.

شما به عنوان کسی که هم متخصص هستید و هم با کیس‌های این شکلی خیلی ارتباط داشتید همچنان رحم جایگزین را پیشنهاد می‌دهید یا اینکه فرزندی را به سرپرستی بگیرند؟

من نمی‌توانم پیشنهاد بدهم. اگر به خودم بگویند به عنوان فردی که در این شرایط قرار می‌گیری چه کار می‌کنی فرق دارد، اما اگر چنین چیزی را بخواهیم به یک خانم بگوییم به او برمی‌خورد و حتی ممکن است فحاشی هم بکند که می‌توانم، پس چرا این کار را نکنم. بستگی به فرهنگ و اعتقادات و حس افراد دارد. یکی می‌گوید حتما باید ژنتیک خودم باشد. مریضی داشتم که با تخمک اهدایی باردار شد، ۱۲ سال بود ازدواج کرده بود و بچه‌دار نمی‌شد بعد در هفته نهم سقط کرد. گفت من هر چه فکر می‌کنم، نمی‌توانم. همیشه می‌گفت در لیست اهدا بودم که نوبتم بشود، اما الان که باردار شدم، مدام این مساله را دارم که این بچه متعلق به من نیست و شبیه من نمی‌شود، نمی‌خواهم این بچه در بدن من رشد کند. دچار اختلال سایکولوژیک شده بود که ما آن را فرستادیم پیش روانپزشک برود و در نهایت هم بچه را سقط کرد و گفت نمی‌توانم با آن ارتباط برقرار کنم. بعضی نمی‌توانند با رحم جایگزین ارتباط برقرار کنند و بعضی نمی‌توانند با آداپت کردن یک بچه ارتباط برقرار کنند که بسته به فرهنگ، اعتقادات و محیطی دارد که یک نفر در آن زندگی می‌کند، اما اگر من خودم بودم آداپت می‌کردم.

دلیل آن چیست؟

من شاید خیلی سخت نمی‌گیرم، چون شاید خیلی برایم مهم نباشد و لذت داشتن یک بچه را دوست دارم که از آن انرژی و انگیزه بگیرم. از وقتی خودم بچه‌دار شدم بهتر می‌دانم که چقدر بچه داشتن شیرین است و شاید خیلی سخت نگیرم که حتما ژن خودم باشد. مهم این است که بخواهم یک فرشته کوچک را بیاورم و بزرگ کنم و از بودنش لذت ببرم. حتی گاهی به این موضوع فکر می‌کنم که خیلی دوست دارم یک دختر داشته باشم به جای اینکه بخواهم بعدی را دختر IVF کنم و دختر شود یک بچه آداپت کنم، ولی همیشه شک دارم که نکند الان که یک بچه از خودم دارم و یک نفر را بیاورم بین این دو یک مقدار فرق بگذارم. شاید اگر از اول این کار را می‌کردم خیلی بهتر بود، ولی این موضوع همیشه به عنوان یک گزینه در ذهن خودم و همسرم هست و برایم مهم نیست که ژن متعلق به خودم باشد یا خیر. ولی آن‌هایی که نازایی دارند معمولا کوله‌باری حرف و حدیث پشت سرشان است و بک‌گراند ذهنی‌ای دارند که می‌خواهند ثابت کنند توانایی باروری دارند و این بچه متعلق به خودشان است. کسی که نازایی ندارد خیلی راحت‌تر یک بچه آداپت می‌کند تا کسی که نازایی دارد، چون واقعا فشار روانی و اجتماعی‌ای که پشت سر این افراد هست، معمولا خیلی بیشتر است.

شما چند بار در صحبت‌های‌تان به جنین و تخمک اهدایی و رحم اجاره‌ای اشاره کردید، رحم اجاره‌ای را توضیح دادید که چیست. تخمک اهدایی هم مشخص است که با اسپرم پدر مخلوط می‌شود و یک جنین به وجود می‌آید. جنین اهدایی را می‌شود توضیح بدهید؟

جنین اهدایی تخمک را متناسب با خصوصیاتی که مادر دارد انتخاب می‌کند و اسپرم را هم از یک نفر شبیه خصوصیات پدر، چون یک بانک اسپرم دارند و نهایتا یکی که بیشترین شباهت ژنتیکی را به این زن و شوهر داشته باشد و گروه خونی‌اش به این‌ها بخورد که یک‌سری اندیکاسیون‌های خودش را دارد. مثلا من یک مریض دارم که حامل ژن اس‌ام‌اِی است، هم خودش و هم همسرش هر دو سالم هستند ولی هر دو ناقل این ژن هستند. یکی متعلق به شیراز است و یکی متعلق به شهر دیگر، از قضا با هم ازدواج کردند و هر دو حامل این ژن هستند. دو بار حامله شده و جنین اس‌ام‌اِی داشته و سقط قانونی شده است. این‌ها نهایتا مجبور هستند از جنین اهدایی استفاده کنند.

یعنی آن جنین در رحم مادر قرار می‌گیرد.

در رحم آن خانم کاشته می‌شود، اما نه تخمک متعلق به آن خانم است و نه اسپرم متعلق به آن آقا.

خب، این نقض رحم جایگزین است.

بله یک نفر که جنین متعلق به خودش و همسرش نیست و ژنتیکش کاملا متفاوت با آنهاست ولی در رحم آن فرد کاشته می‌شود و این‌ها به کسی نمی‌گویند که چه اتفاقی افتاده است، چون توانایی کتمانش را بیشتر دارند نسبت به رحم جایگزین و به کسی نمی‌گویند و فقط خود زوجین می‌دانند که جنین‌شان اهدایی است و معمولا از یک فردی که جنین می‌گیرند چند جنین می‌گیرند و فریز می‌کنند که اگر بعد‌ها یک بچه دیگر هم خواستند از همان جنین باشد، نه که دفعه بعد از جنین اهدایی فرد دیگری استفاده کنند.

در توضیحی کلی بفرمایید که رحم اجاره‌ای چه نکات مثبت و منفی‌ای برای خانواده‌ها و فردی که از آن استفاده می‌شود، دارد؟

نکته مثبتش این است که خانواده‌ای که سال‌هاست بچه ندارند، بچه‌دار می‌شوند. ما مریضی داریم که ۱۵ سال است IVF می‌کند و نمی‌گیرد، ولی باز حاضر نیست با رحم اجاره‌ای باردار شود؛ یا هزینه‌اش را ندارد یا حاضر نیست و می‌خواهد حس مادر شدن را داشته باشد، اما خیلی‌ها آرزوی داشتن یک بچه را دارند. خیلی خوب است از این جهت که یک خانواده که بچه‌دار شدن برای‌شان کابوس شده است را واقعا از چنین کابوسی نجات می‌دهد و به این آرزویی که سال‌های سال داشتند می‌رسند. کسانی هم هستند که حاضر نیستند فرزند آداپت کنند و بخواهند از پرورشگاه بچه بگیرند و این مسیر را سالیان سال است که می‌روند. مادر ممکن است بار‌ها و بار‌ها سقط‌های مکرر تجربه کند. به هر حال هر سقطی که در آن خانم اتفاق می‌افتد کلی ضربه روحی به آن خانواده و خود فرد می‌خورد یا مریضی که به سمت افسردگی می‌رود و هزاران عارضه دارد. وقتی موضوع رحم جایگزین است مادر اینقدر ضربه نمی‌خورد، بار‌ها نمی‌رود IVF کند و هر بار کلی داروی هورمونی بگیرد. اگر خیلی راحت با این موضوع کنار آمده باشد از رحم یک نفر دیگر استفاده می‌کند و آنقدر آسیب به خودش و خانواده‌اش وارد نمی‌کند؛ خوبی‌اش این است. خوبی‌ای هم که برای رحم جایگزین دارد بار مالی‌اش است؛ مثلا خیلی‌ها هستن به جای اینکه سراغ هزار کار دیگری بروند که ممکن است به خود و خانواده‌شان آسیب بزنند از طریق یک کار آبرومند و در قالب اینکه دارند به یک نفر کمک می‌کنند این پول را به دست می‌آورند.

آن‌ها هم کمکی به یک فرد کرده و آن را به آرزویش رسانده‌اند و شاید آن خانواده سالیان سال مدیون آن طرف باشند و هم به آن بخش مالی که خواسته‌اند رسیده‌اند. ولی اغلب در ایران کسی هدفش کمک کردن نیست و به خاطر وجهه مالی است، اما بعضی وجدان هم دارند و این وسط مانند بچه خودشان برخورد می‌کنند. اشکالی که برای خانواده‌ای که صاحب جنین هستند ولی رحم متعلق به خودشان نیست دارد هم این است که به هر حال رسیدگی‌ای که به بچه خودش می‌کند نیست؛ تو طرف را نمی‌بینی، مخصوصا اگر با تو زندگی نکند. اینکه من با بچه خودم در رحمم حرف می‌زنم و دقیقه به دقیقه حرکت و لذت مادر شدن را حس می‌کنم، اینکه چه چیزی بخورم برایش بهتر است، چه بخورم خوشگل و باهوش شود، موسیقی گوش کنم و... همه این‌ها را تجربه نمی‌کند. این یک رحم است که مانند اجاره خانه پول آن را می‌دهی و بچه‌ات در رحم کسی دیگر است. آن مادر استرس اینکه چه می‌خورد، امواج موبایل به آن می‌رسد، رادیولوژی و دندان‌پزشکی رفت یا نه را تا زمان به دنیا آمدن دارد، جدا از اینکه سالم بوده باشد و چکاپ کرده باشد یا خیر.

معمولا این‌ها چک می‌شود، اما استرس و اضطراب آن ۹ ماه که آیا این خانم رعایت کرده و قرار است بچه سالمی به من بدهد یا خیر را تمام این‌ها دارند. بدی‌هایی که برای رحم جایگزین وجود دارد هم این است که هر حاملگی آسیب‌هایی را به آدم وارد می‌کند هم از لحاظ جسمی و هم از لحاظ روحی. پوکی استخوان، کمبود مواد غذایی، چسبندگی جفت، فتق، افسردگی بعد از زایمان، فشار خون حاملگی، دیابت بارداری، حاملگی مولار و... یا صفر تا صد عوارض یک بارداری را این خانم تجربه می‌کند در عین اینکه می‌داند بچه در آخر باید نزد کسی دیگر برود. خیلی‌ها عذاب وجدان می‌گیرند که این کار را به خاطر پول می‌کنند آن هم جدا از عوارضی که ایجاد می‌کند.

مادر (رحم اجاره‌ای) نباید در بارداری‌های قبلی‌اش بیشتر از یک زایمان داشته باشد، چون اگر خودش ۲ بار سزارین شده و ما هم بخواهیم سزارین کنیم، در سزارین سوم چسبندگی‌های رحم و شکم زیاد است.

خیلی از این عوارض (زایمان) ممکن است چند سال بعد خودش را نشان بدهد. آن موقع این‌ها دسترسی به آن خانواده ندارند و نمی‌توانند و این حق را ندارند که بخواهند شکایت کنند.

اینقدر که بچه آوردن در این مملکت برای ما مهم است، برای بقیه جا‌ها این‌طور نیست. شاید این موضوع کار را به این سمت برده که ایران نسبت به کشور‌های اطراف یک مرکز IVF بشود و از کشور‌های دیگر هم به اینجا بیایند.

آن‌هایی که نازایی دارند معمولا کوله‌باری حرف و حدیث پشت سرشان است و بک‌گراند ذهنی‌ای دارند که می‌خواهند ثابت کنند توانایی باروری دارند و این بچه متعلق به خودشان است. کسی که نازایی ندارد خیلی راحت‌تر یک بچه آداپت می‌کند تا کسی که نازایی دارد، چون واقعا فشار روانی و اجتماعی‌ای که پشت سر این افراد هست، معمولا خیلی بیشتر است.

bato-adv
bato-adv
bato-adv