bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۷۰۷۶۷۲
سرهنگ ارتش:

به خاطر تشابه اسمی با آیت الله جنتی بار‌ها به ضداطلاعات ارتش فرا خوانده شدم

به خاطر تشابه اسمی با آیت الله جنتی بار‌ها به ضداطلاعات ارتش فرا خوانده شدم

«به خاطر تشابه اسمی بنده با آیت الله جنتی که از شخصیت‌های انقلابی آن زمان بودند ضداطلاعات ارتش من را فرا خواند و از من توضیح می‌خواست و من هم بار‌ها این نکته را به ضداطلاعات ارتش گفتم که من جنتی محب هستم و هیچ ارتباطی بین من و آیت الله جنتی وجود ندارد.»

تاریخ انتشار: ۱۲:۰۹ - ۲۰ بهمن ۱۴۰۲

 سرهنگ بازنشسته احمد جنتی محب از همافران ارتش است که از سال ۱۳۵۱ در ارتش استخدام شده و تمام وابستگی‌ها به آمریکا و انگلیس را در زمان رژیم پهلوی مشاهده کرده و نسبت به این وضعیت معترض بوده و به خاطر اعتراضاتش بار‌ها به ضداطلاعات ارتش آن زمان فرا خوانده شده است.

به گزارش ایرنا، سرهنگ جنتی اظهار داشت: برجسته‌ترین ویژگی زمان شاه ایجاد ناامیدی بود و مبنای کار بر این قرار داشت که ما نباید خودکفا باشیم و وابستگی ما به آمریکا باید ادامه داشته باشد.

وی افزود: وقتی یکی از افسران ارتش در آن زمان طرح ساخت و تولید موتور رادار هواپیمای (c ۱۳۰) را ارائه کرد به جای حمایت توسط رژیم پهلوی مورد تعقیب و پیگرد قرار گرفت.

در زیر متن کامل گفت و گوی سرهنگ بازنشسته احمد جنتی محب را بخوانید:

شما از چه سالی و در چه رسته‌ای در ارتش مشغول به کار شدید و فعالیت‌ها و حرکت‌های انقلابی خود را از چه زمانی در ارتش آغاز کردید؟

من از سال ۱۳۵۱ در مرکز آموزشی نیروی هوایی به عنوان همافر استخدام شدم و پس از گذراندن دوره آموزشی زبان در رسته الکترونیک و سیستم‌های ناوبری هواپیما در سال ۱۳۵۳ با درجه همافر سومی فارغ التحصیل شدم. به خاطر اینکه از دانشجویان رسته بودم به عنوان استاد همان رشته من را نگه داشتند و تمام دوران خدمتم تهران بود مگر در مواردی که برای انجام مأموریت به شهرستان می‌رفتم.

به دنبال انتشار مقاله‌ای توهین آمیز نسبت به امام خمینی در روزنامه اطلاعات در سال ۵۶ حساسیت‌ها و واکنش‌ها نسبت به این اقدام زیاد شد و ما نیز در ارتش همگام با مردم حرکت‌های انقلابی خود را به تدریج آغاز کردیم.

از ابتدای سال ۵۷ ما اعلامیه‌ها و نوار‌های امام (ره) را با همراهی تعدادی از دوستانمان که سبقه دینی و مذهبی داشتند وارد ارتش کرده و توزیع می‌کردیم.

ماجرای تعقیب مهندس ارتشی به خاطر اختراع تجهیزات نظامی

امروز شاهد تلاش‌های شبانه روزی نیرو‌های نظامی برای تولید سلاح در داخل کشور و دستیابی به تکنولوژی‌های جدید در حوزه صنایع دفاعی هستیم، شما هم در دوران قبل از انقلاب و هم در دوران پس از انقلاب در ارتش مشغول به خدمت بوده اید آیا پیش از انقلاب اسلامی هم در ارتش تلاش‌هایی برای بومی سازی سلاح‌ها و تکیه به توان داخلی برای توسعه و پیشرفت صنایع نظامی صورت می‌گرفت؟

باید بگویم که در ارتش شاهنشاهی هیچ تلاشی برای بومی سازی ساخت سلاح‌ها و تجهیزات نظامی صورت نمی‌گرفت، به عنوان نمونه در یک مورد طبق طراحی‌ای که یکی از دوستان ما در آن زمان داشت امکان ساخت و تولید موتور رادار و آنتن هواپیمای (c ۱۳۰) که (جایرو) نام داشت در داخل فراهم می‌شد، اما به جای آنکه رژیم و ارتش شاهنشاهی از او به خاطر این طراحی حمایت کند این دوست ما را مورد پیگرد و تعقیب قرار داد، اما پس از انقلاب هفته‌ای نیست که ارتش، سپاه و وزارت دفاع خبر خوشحال کننده‌ای از ساخت و تولید سلاح‌ها و دستیابی به تکنولوژی‌های جدید برای ما نداشته باشند و امروز پیشرفت‌های نظامی کشور ما در ساخت سلاح و تلاش برای دستیابی به دستاورد‌های دفاعی جدید به یک الگو تبدیل شده است.

امروز ایران به عنوان یک قدرت نظامی در سطح دنیا مطرح است و معادلات سیاسی، نظامی منطقه حل نمی‌شود مگر اینکه همراهی و نظر موافق ایران را داشته باشند.

تعمیر برد و دیگر قطعات رادار‌ها تماما در آمریکا انجام می‌شد

وضعیت آموزش به دانشجویان در دانشگاه‌ها و مراکز آموزش نظامی پیش از انقلاب چگونه بود؟ آیا در آن زمان اجازه می‌دادند که دانش آموختگان به مدارج بالای علمی در حوزه علوم و فنون نظامی دست پیدا کنند؟

آموزش‌ها در ارتش زمان شاه در حد یادگیری برای تعمیر و نگهداری بود و هیچ گاه کار‌های آموزشی برای ساخت و تولید سلاح‌های جدید و نوآوری انجام نمی‌شد فقط آموزش‌ها حول محور تعمیر تجهیزات بود تا ارتش سرپا بماند و بتواند منافع آمریکا را در منطقه تأمین کند. آمریکا بخش قابل توجهی از انرژی مورد نیاز خود را از خلیج فارس تأمین می‌کرد و ارتش ایران عملا هزینه حفاظت و حراست و تأمین امنیتی صادرات انرژی برای آمریکا را در آن زمان بر عهده داشت.

در منطقه قصر فیروزه قرارگاهی داشتیم که کار تعمیر بُرد و دیگر قطعات رادار‌ها در آنجا تعمیر می‌شد که به این قرارگاه (دپو) می‌گفتند و من نیز دانشجویان را برای کارگاه‌های آموزشی مرتبط با درس هایشان به آنجا می‌بردم در این قرارگاه دو مستشار نظامی آمریکا برای تعمیرات حضور داشتند که کارشان از صبح تا شب بگو بخند، شیرینی خوردن، چایی خوردن و قهوه خوردن بود و وقتی هم برد یا دستگاه‌های دیگر برای تعمیر به دپو آورده می‌شد آن را داخل پاکت می‌گذاشتند و به آمریکا می‌فرستادند تا در آنجا تعمیر شود تا دانشجویان و کارکنان ارتش ایران کار تعمیر این دستگاه‌ها را یاد نگیرند.

آمریکا بخش قابل توجهی از انرژی مورد نیاز خود را از خلیج فارس تأمین می‌کرد و ارتش ایران عملا هزینه حفاظت و حراست و تأمین امنیتی صادرات انرژی برای آمریکا را در آن زمان بر عهده داشت. یکی از اساتید ارتش در نیروی هوایی در آن زمان در دوره دانشجویی خود با یکی از مستشاران آمریکایی که در ایران حضور داشت هم دوره و همکلاس بود و تعریف می‌کرد که مستشار نظامی آمریکایی در دوران دانشجویی بسیار ضعیف بود، اما این فرد ضعیف و تنبل به عنوان مستشار نظامی بیشترین حقوق را دریافت می‌کرد و استاد ایرانی دانشگاه با حقوق پایین مشغول خدمت در ارتش بود.

چه شد که در ماجرای انقلاب در سال ۵۷ ارتش در کنار مردم قرار گرفت؟

اولا افسران و دانشجویان ارتش به خاطر تعلقات دینی و ملی‌ای که داشتند هیچ گاه از وضعیت زمان شاه راضی نبودند، همانند بسیاری از مردم که این وضعیت را بر نمی‌تابیدند. همچنین امام خمینی (ره) نیز ارتش را کنار نگذاشت و ارتش را در کنار مردم دانست و با افسران ارتش با احترام رفتار و برخورد کرد.

به خاطر تشابه اسمی بنده با آیت الله جنتی که از شخصیت‌های انقلابی آن زمان بودند ضداطلاعات ارتش من را فرا خواند و از من توضیح می‌خواست و من هم بار‌ها این نکته را به ضداطلاعات ارتش گفتم که من جنتی محب هستم و هیچ ارتباطی بین من و آیت الله جنتی وجود ندارد.

به خاطر دیدارمان با امام در لیست اعدامی‌های ارتش قرار گرفته بودیم

شما جزء همافرانی بودید که ۱۹ بهمن ۵۷ با امام دیدار و بیعت کردید، واکنش ارتش به این اقدام شما چه بود؟

پس از ورود امام به میهن در ۱۲ بهمن ۵۷ ارتش از ما تعهد کتبی گرفت که اگر با اغتشاشگران (انقلابیون) چه با لباس نظامی و چه با لباس شخصی همکاری داشته باشید مطابق قوانین زمان جنگ با شما برخورد خواهد شد و اشد مجازات یعنی اعدام برای شما در نظر گرفته می‌شود.

وقتی ما در ۱۹ بهمن ۵۷ برای بیعت به دیدار امام رفتیم هیچ کس نمی‌دانست که سه روز بعد رژیم سقوط خواهد کرد و ما با علم به اینکه اعدام در انتظار ما است به دیدار امام رفتیم و برنامه ما این بود که پس از این دیدار متواری شویم، اما امام به ما گفتند که پس از این دیدار در جمع مردم انقلابی حاضر شویم و به صف مردم بپیوندیم.

وقتی نیرو‌های انقلابی صدا و سیما در ۲۰ بهمن ۵۷ فیلم کامل ورود امام و سخنرانی ایشان را در ۱۲ بهمن پخش کردند هنرجو‌های پادگان آموزش‌های هوایی شعار مرگ بر شاه و شعار‌هایی را در حمایت از امام سر دادند که همین مسأله به جرقه‌ای برای درگیری نیرو‌های گارد با دانشجویان تبدیل شد که در نهایت به سقوط نیروی هوایی انجامید و در ۲۱ بهمن در بالای ساختمانی مشرف به چهارراه سبلان، تانک‌ها و خودرو‌های زرهی گارد که برای سرکوب دانشجویان به سمت پادگان می‌آمدند را با اسلحه و دیگر مواد منفجره مورد هدف قرار می‌دادیم.

بانوان برای نیرو‌های انقلاب کوکتل مولوتف می‌ساختند

یکی از نکات مهم در آن وضعیت حضور فعال بانوان در آن شرایط حساس در صحنه بود که با قرار دادن یک سری مواد منفجره در شیشه نوشابه و رساندن این شیشه‌ها به ما در بالای ساختمان به ما کمک زیادی می‌کردند و ما این شیشه‌های نوشابه را به عنوان کوکتل مولوتف به سر خودرو‌های زرهی و تانک‌های گارد می‌ریختیم. از ما شجاع‌تر هم جوانانی بودند که در داخل جوی‌های کنار خیابان مخفی می‌شدند و وقتی تانک‌ها می‌رسیدند این مواد منفجره را از طریق برجک به داخل تانک می‌انداختند و باعث انفجار در داخل تانک‌ها می‌شدند.

در نهایت در عصر روز ۲۲ بهمن رادیو و تلویزیون سقوط رژیم و تسخیر رسانه ملی توسط نیرو‌های انقلابی را اعلام کرد.

برچسب ها: ارتش جنتی
bato-adv
bato-adv
bato-adv