منابع کمی به ذکر تاریخچه اسباب بازی پرداختهاند، اما میتوان این تاریخچه را در کشور خودمان به پیش از دوران اسلامی و پس از آن تقسیمبندی کرد چراکه علیرغم برخی مخالفتها، در نهایت بازی و اسبابِ آن در این دوره هم با شیوهای دیگر در میان زندگی ایرانیان راه خود را پیدا کرد.
در سومین گزارش، تاریخچه اسباببازی در دوران اسلامی در ایران را بررسی کردهایم.
به گزارش ایسنا، در سدههای نخست اسلامی، بازی و استفاده از اسبابِ مربوط به آن، با مخالفتهایی روبهرو بود چراکه تصور میشد انسان را از رسالت اصلی خود دور میکند و از این رو برخی از علما، بازی و سرگرم شدن به ابزارهای مرتبط با آن را تقبیح کردند؛ هرچند از سویی دیگر، آراء متفاوتی برای ساخت و کاربرد اسبابِ بازی وجود داشت.
البته اختلاف نظر درباره بازیها و اسباببازیها در دوران اسلامی را میتوان با این دلیل توجیه کرد که از آنجایی که برخی بازیها در گذشته ابزار قمار و وسیله بُرد و باخت شمرده میشدند که سبب ترکِ کار، ایجاد سستی و رفتارهای ناشایست در جامعه میشد و یا به دلیل آنکه برخی از بازیها مانند «کبوتربازی» برای مردم ایجاد مزاحمت میکرد، گاهی فرمانروایان دستور تحریم این بازیها را صادر میکردند.
هرچند برخی از بازیهایی که گمان میرفت انسان را از فطرت اصلی خود دور میکند، از دوران پیش از اسلام نیز مورد نکوهش قرار داشته؛ به عنوان مثال یکی از بازیهای کهن ایرانی که برای اولین بار در خاورِ نزدیک و در جوامع نوسنگی ظهور یافت و سپس به سایر جوامع گسترش پیدا کرد، «قاپبازی» است. خاستگاه این بازیِ مبتنی بر بخت و اقبال را دوران زندگی شُبانی و از سرگرمیهای چادرنشینانِ فلات ایران میدانند که به تدریج به سایر نقاط کشور هم رسیده است. بر اساس یافتههای باستانشناسی و حفاریهای انجام شده، این بازی در میان کودکان و نوجوانان و بهویژه پسران جریان داشته داشته، اما به مرور در میان بزرگسالان هم فراگیر شده است.
قاپ، یکی از هفت قطعهی استخوانِ مچ پای گوسفند و بز است که در فاصلهی بین دو قوزک قرار دارد و به شکل مکعبمستطیل است که مردم مناطق مختلف ایران از گذشتههای دور شرایط و دستورالعمل خاصی برای بازی با آن در نظر گرفته بودند و در اوقات فراغت برای سرگرم شدن و گذران وقت «قاپبازی» میکردند؛ یک بازی بر اساس شانس و شرطبندی که هرچند آن زمان پول یا کالای ارزشمندی واسطه بازی نبوده است اما، ایرانیان هم سپردن بخت و سرنوشت خود به خوب و بد آمدنِ یک تکه استخوان را نکوهیدهاند.
از طرفی علیرغم تحریمِ برخی آداب و بازیها در دوران اسلامی، مردم جوامع مختلف ایران همچون گذشته به آنها پایبند بودند؛ چنانچه بر اساس متون تاریخی و ادبی به جا مانده از سدههای مختلف اسلامی، مشخص میشود که بسیاری از پیکرهها و تندیسهایی که در دوران پیش از اسلام برای مراسمهای آیینی ساخته میشد، در دوره اسلامـی با کنار رفتن جنبه تقدس، از آنها به عنوان ابزار و اسباب سرگرمی کودکان استفاده میشد.
گاهی نیز با وجود دستوراتی درباره نهی از عروسکسازی و خرید و فروش آن، با مدارا نسبت به بازارها و دکانهای خرید و فروش اسباببازی برخورد میشد و پیشهوران صورتکهای حیوانات، شمشیر و سپر چوبین، بوق سفالین و تندیسکهایی در مناسبتهایی مانند نوروز و جشن سده برای کودکان میساختند و در بازار میفروختند. همچنین چوگانبازی یا گویبازی که پیشینه آن به روزگاران کهن میرسد، نیز به عنوان بازی کودکان و بزرگسالان در دوره اسلامی رواج داشت.
پینوشت: بخشی از این گزارش با استفاده از اطلاعات «مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی» و «مجله انسانشناسی، سال دوازدهم شماره ۲۰» نوشته شده است.