طومار مسی (Copper Scroll) بخشی از گنجینه خارقالعاده اسناد دو هزار سالهای است که اولین بار در غارهای قمران در نزدیکی «دریای مرده» کشف شدند. این طومار مسی عموماً به نام «طومار مسی دریای مرده» معروف است. اما این طومار با سایر اسناد موجود در کتابخانه قمران بسیار متفاوت است.
این طومار مسی از زمانی که در بین «طومارهای دریای مرده» کشف شد، منجر به یکی از بزرگترین جستجوهای گنج و سفرهای اکتشافی در تاریخ شده است.
به گزارش فرادید، طومار مسی (Copper Scroll) بخشی از گنجینه خارقالعاده اسناد دو هزار سالهای است که اولین بار در غارهای قمران در نزدیکی «دریای مرده» کشف شدند. این طومار مسی عموماً به نام «طومار مسی دریای مرده» معروف است. اما این طومار با سایر اسناد موجود در کتابخانه قمران بسیار متفاوت است.
در واقع، این یکی در میان طومارهای دریای مرده به قدری غیرعادی است (از لحاظ نویسنده، خط، سبک، زبان، ژانر، محتوا و قالب بیان) که محققان معتقدند شاید در زمان دیگری نسبت به باقی اسناد باستانی در غار قرار گرفته باشد. همانطور که پروفسور ریچارد فروند بیان کرده، این طومار مسی احتمالاً منحصر به فردترین و مهمترین طومار است که کمتر از همه درک شده است.
بخشی از طومارهای دریای مرده در سال ۱۹۴۶ پیدا شدند
در حالی که بیشتر طومارهای دریای مرده توسط بادیهنشینان پیدا شدند، این طومار مسی که اکنون در موزه اردن در امان به نمایش گذاشته شده، توسط یک باستانشناس در ۱۴ مارس ۱۹۵۲ در پشت غار شماره ۳ در قمران کشف شد. این آخرین طومار از ۱۵ طومار کشفشده در غار بود، بنابراین ۳ Q ۱۵ نامیده میشود. در حالی که طومارهای دیگر روی پوست یا پاپیروس نوشته شدند، این طومار روی فلز نوشته شده: مس مخلوط شده با حدود ۱ درصد قلع.
فلز پوسیده را نمیتوان با روشهای معمولی باز کرد، بنابراین سال ۱۹۵۵، طومار به ۲۳ قطعه نوار بریده شد و سپس دوباره به هم متصل شد. زبان آن متفاوت از بقیه به نظر میرسید؛ زبان عبری آن به زبان میشنا نزدیکتر بود تا به عبری ادبی باقیمانده طومارهای دریای مرده. جان مارکو آلگرو که بر باز شدن طومار نظارت داشت، بلافاصله محتوای آن را رونویسی کرد. سپس روشن شد محتوای آن چیز بسیار منحصر به فردی است. بر خلاف طومارهای دیگر که آثار ادبی بودند، این طومار مسی حاوی یک فهرست بود.
طومار به صورت نوارهایی بریده شد تا قابل خواندن شود؛ این طومار در حال حاضر در موزهای در پایتخت اردن نگهداری میشود
این یک فهرست معمولی نبود، بلکه حاوی مسیرهایی به ۶۴ مکان بود که بر حسب ادعای مندرج در طومار میشد مقادیر شگفتانگیزی گنج در آنها یافت. شصت و سه مورد از این مکانها به گنجینههای عظیم طلا و نقره اشاره داشتند. یکی از موارد ثبت شده نیز ظاهراً به لباسهای نفیس اشاره میکند. در مجموع، بیش از ۴۶۰۰ تالنت فلز گرانبها در طومار ذکر شده که ارزش کل محمولهها را بیش از یک میلیارد دلار میکند.
«چهل و دو تالنت زیر پلهها در گودال نمک قرار دارد… شصت و پنج شمش طلا در تراس سوم در غار خانه واشر قدیمی قرار دارد… هفتاد تالنت نقره در ظروف چوبی در انبار یک اتاقک دفن در حیاط ماتیا است. در پانزده ذراع از جلوی دروازههای شرقی، یک آبانبار است. ده تالنت در کانال آبانبار نهفته است… شش شمش نقره در لبه تیز صخره که زیر دیوار شرقی آب انبار است قرار دارد. ورودی آبانبار زیر آستانه بزرگ سنگفرش است. چهار ذراع در گوشه شمالی حوضی که در شرق کوهلیت است را حفر کنید. آنجا بیست و دو تالنت سکه نقره خواهید یافت.»
این طومار از نظر باستانشناسان نقشۀ گنجینه معبد یهودیان است. برخی محققان ادعا کردهاند این طومار متعلق به نخستین معبد است که توسط نبوکدنصر، پادشاه بابل، سال ۵۸۶ قبل از میلاد ویران شد. با این حال، تاریخ این طومار بین ۲۵ تا ۱۰۰ بعد از میلاد است که نشاندهنده بعید بودن این فرضیه است.
کارشناسان دیگر پیشنهاد کردهاند که این گنجینه میتواند متعلق به معبد دوم باشد. با این حال، سوابق تاریخی حاکی از آنست که گنجینه اصلی معبد زمانی که به دست رومیان افتاد، هنوز در ساختمان بوده است. هرچند این احتمال رد نمیشود که شاید بخش قابلتوجهی از گنجینهها قبل از ورود رومیان برداشته و پنهان شده باشند.
بسیاری از افراد دغدغه این را ندارند که این گنجینه از کجا آمده است، بلکه بیشتر به یافتن مکان کنونی آن علاقه دارند. این طومار مسی منجر به یکی از بزرگترین جستجوهای گنج و سفرهای اکتشافی در تاریخ شده است. با این حال، یافتن آن کار آسانی نیست. مکانها به گونهای نوشته شدند که گویی خواننده اطلاعات دقیقی از آن مراجع مبهم دارد. برای نمونه، ستون دو، خط ۱ تا ۳ را در نظر بگیرید:
«در گودال نمک زیر پلهها: چهل و یک تالنت نقره. در غار اتاقک واشر قدیم، در تراس سوم: شصت و پنج شمش طلا».
بدون نقطه شروع، پیگیری چنین مسیرهایی بیمعناست. افزون بر این، ممکن است دو هزار سال پیش این گنجینه توسط رومیان غارت شده باشد. اما این احتمال موجب توقف جستجوهای علاقهمندان نشده است.
یکی از گستردهترین این گنجیابیها سال ۱۹۶۲ به رهبری جان آلگرو انجام شد. با دنبال کردن برخی از مکانهای ذکرشده در طومار، تیم او بسیاری از مکانهای احتمالی دفن گنج را کاوش کردند، اما دست خالی بازگشتند. با وجود اینکه این طومار مسی چندین دهه در دسترس بوده، حتی یک قلم از اقلام فهرستشده پیدا نشده است.
بر اساس یک نظریه جدیدتر، طومار نه به جای گنجینههای طلا و نقره، بلکه به محل نگهداری ظروف «معبد گمشده» اشاره کرده است. جیم بارفیلد از تکنیکهای مثلثبندی با استفاده از اطلاعات ارائهشده در طومار استفاده کرده و معتقد است برخی از مکانها را در منطقه اطراف قمران یافته است. سال ۲۰۰۷، او به قمران رفت و در واقع آن مکانها را یافت. در یک مورد، طومار پلههایی را به طول ۴۰ ذراع به سمت شرق توصیف کرده بود. بارفیلد واقعاً پلهها را مطابق با توضیحات طومار پیدا کرد. او همچنین بقایای استخری را کشف کرد که دقیقاً ۴۰ ذراع طول داشت، دقیقاً همان جایی که در طومار گفته شده بود، اما بدون مجوز دولت، او نمیتوانست جلوتر برود.
با توجه به وضعیت سیاسی منطقه، گرفتن مجوز حفاری در آنجا کار آسانی نیست. با بعید بودن اعطای مجوز برای انجام هرگونه حفاری یا تحقیق جدی، یافتههای این تحقیق، همراه با هرگونه تلاش جدی دیگر برای پیگیری تفسیرهای طومار، فعلاً خنثی خواهد شد.
با این حال، برای هر کسی که اندکی از روح ایندیانا جونز را درون خود دارد، این گنجینه یک اثر هنری جذاب و وسوسهانگیز باقی میماند و بدون تردید تخیل دانشمندان و عموم مردم را برای دههها و شاید قرنهای آتی وسوسه خواهد کرد.