«اگر اسلام بر پوشش و حجاب برای آقایان و خانمها تاکید کرده بر اساس این فلسفه و حکمت بود و نمیتوانیم بگوییم که در موضوع پوشش روش غربیها را داریم و هر کس هرگونه که دوست دارد میتواند رفت و آمد کند. اگر دوستان این را ارتجاع و افراط میدانند بگویند تز خودشان چیست. تز شما در مقابل پوشش چیست؟ نظری که مطرح میکنم فکر نمیکنم افراط باشد، چون همان نظری است که اسلام دارد.»
نقطه تعادل این است که حتی با آمریکا روابط عادی داشته باشیم. غرب ستیزی افراطی ضرورتی ندارد چراکه باعث میشود سختیهایی را بر مردم تحمیل کنیم، مجلس در اینجاها باید وارد عمل شود، وزیر خارجه را چه در کمیسیونها چه در فراکسیونها بخواهد و از وی در صحن مجلس سوال مطرح کند.
به گزارش برنا، علی مطهری سرلیست صدای ملت به تشریح رویکردها و برنامههای لیست صدای ملت در ایام انتخابات و همچنین مجلس آینده پرداخت.
جبهه اصلاحات بعد از ارائه لیست صدای ملت، تاکید بر برائت از لیست داشت و دارد. این رویکرد را شما چگونه تحلیل میکنید؟
در جبهه اصلاحات تصویب کرده بودند که هیچ فهرستی ندهند و ائتلافی نباشد، اما الان سه تا از گروههایی که از ما حمایت کردند عضو این جبهه هستند و این گروهها از طرفی میخواهند مصوبه این جبهه را زیر پا نگذراند و از طرفی مایلند مشارکت در ارائه لیست داشته باشند؛ لذا آمدند و گفتند که ما بیانیه خواهیم داد و از صدای ملت حمایت میکنیم و این به معنای ائتلاف نیست و صرفا شفاهی حمایت میکنیم و بیانیه خواهیم داد؛ اما در رسانهها به شکلی منعکس شد که گویی اینها با لیست صدای ملت ائتلاف کردند. در صورتی که این با آن جبهه اصلاحات منافات دارد لذا برخی از آنها همانند کارگزاران مصاحبه کردند و گفتند که ائتلافی در کار نیست و در کل اینگونه هم نیست که بخواهند لیست صدای ملت را تضعیف کنند و فقط خواستند این شائبهای که پیش آمده مبنی بر نادیده گرفتن مصوبه جبهه اصلاحات را شفاف کنند.
آیا این گروهها در فرایند لیست بستن حضور نداشتند؟
به عنوان مشورت حضور داشتند، اما تصمیم نهایی با خود من بود. چون قرار بود امکانات خود را به میدان بیاورند لذا ما یک حقی برایشان قائل بودیم که نظر بدهند و در واقع بیشتر تعامل بود و در جاهایی که اختلاف وجود داشت تصمیم گیرنده خود من بودم.
آیا امکاناتی که در اختیار شما قرار دادند فقط در حوزه تبلیغات بود؟
بله؛ فقط در حوزه تبلیغات بود و تا الان حمایت مالی موثری نداشتند.
شما اعلام کردید که صدای ملت میانهرو و اعتدالی است. به نظر میرسید که شخصیتهایی مثل آقایان روحانی و لاریجانی نیز نسبت به لیست صدای ملت رویکرد مثبتی نشان دهند، اما تا الان کنشی از آنها در این رابطه ندیدیم. آیا در آینده ممکن است این آقایان نسبت به این لیست رویکرد خود را بیان کنند؟
این سوالی است که باید از خودشان بپرسید و ما اطلاعی نداریم.
آیا مشورتی با آنها شد؟
خیر. بستن این لیست یک کار شخصی بود که من انجام دادم. وقتی احساس کردم که از طرف مقابل اصولگرایان لیستی نیست لذا گفتم ما خودمان لیستی مانند لیست مجلس نهم آماده کنیم و تحت همین عنوان و با لیست صدای ملت وارد میدان شدیم بدون اینکه با آنها مشورتی کنیم و به هرحال اینها اعلام مخالفت نکردند، اما اینکه حمایتی هم بخواهند انجام دهند مشخص نیست.
تلویحا نیز صحبتی نداشتید؟
نه هیج صحبتی نبوده و من خودم شخصا تصمیم این را گرفتم.
پس میتوانیم نتیجهگیری کنیم که لیست شما حمایت اقایان خاتمی، روحانی و لاریجانی را ندارد این کاملا مستقل است؟
بله همینطور است و تا به الان همین شکل است.
اگر در مجلس باشید کاندیدای ریاست مجلس خواهید شد؟
اینگونه تصمیمات بستگی به ترکیب مجلس و شرایط دارد. بستگی به این دارد که فرد صالحتری وجود دارد یا خیر و الان نمیشود اظهار نظر کرد.
اگر آقای قالیباف تنها کاندیدای ریاست مجلس باشند رقیب وی خواهید شد؟
اینها همه احتمالات است و در مورد احتمالات نیز نمیتوان اظهار نظر کرد. اگر رای آوردیم آن موقع میشود درباره این مسائل بحث کرد.
در بحث سیاست خارجی بر این مسئله تاکید دارید که باید اعتدالی میان غرب و شرق ایجاد کنیم. سیاست خاص شما برای ورود به مجلس در زمینه سیاست خارجی چیست؟
اگر مجلس و هر نمایندهای به سیاست خارجی انتقاد داشته باشد باید به این موضوع وارد شود و از دولت بخواهد که سیاست خود را اصلاح کند. به هرحال الان مدتی ست که شرق گرایی در سیاست خارجی ما دیده میشود و از سیاست نه شرقی نه غربی دور شدیم. اینکه رابطه ما با عربستان باید به وسیله چین بهبود یابد چه توجیهی دارد؟ دو کشور اسلامی نتوانستند خودشان باهم ارتباط برقرار کنند و یک کشور کمونیست بخاطر منافعی که در خلیج فارس دارد اینکار را انجام داد اینکه ما تحت تاثیر سیاستهای چین باشیم درست نیست. یا مثلا در جنگ اوکراین چه ضرورتی دارد که ما طوری ورود کنیم که منجر به افزایش تحریمها علیه مان شود؟ برای چه باید در این دخالت کنیم؟
در بحث توافق قبلی نیز که در دولت قبل در جریان بود دولت جدید که آمد تعلل کرد و نه ماه تاخیر کردند و گفتند که میخواهیم پیشنویس بهتری بدهیم تا توافق بهتری داشته باشیم، اما در عمل نتوانستند اینکار را انجام دهند و فرصت از دست رفت. در واقع آنها مایل نبودند که سر میز معامله بنشینند و در نهایت لطمه همه اینها به مردم میخورد.
غرب ستیزی افراطی ضرورتی ندارد چراکه باعث میشود سختیهایی را بر مردم تحمیل کنیم، مجلس در اینجاها باید وارد عمل شود، وزیر خارجه را چه در کمیسیونها چه در فراکسیونها بخواهد و از وی در صحن مجلس سوال مطرح کند. مجلس نماینده مردم است و اگر ایرادی میبیند باید مطرح کند و اجازه ندهد که منافع مردم در خطر باشد.
برخی نیز به سیاست غرب گرایی دولت قبل انتقاد دارند نقطه تعادل این مسئله کجاست؟
نقطه تعادل این است که ما با هردو طرف روابط عادی داشته باشیم و در حوزههای صنعتی رقابت ایجاد کنیم و بهترین را انتخاب کنیم نه اینکه، چون با غربیها کار نمیکنیم فقط با شرق کار کنیم و پروژهها را با کیفیت پایین تری و گاهی نیز با هزینه بیشتر اجرا کنیم که فقط به ضررمردم است.
با غرب گرایی دولت قبل موافق هستید؟
دولت قبل فقط میخواست توافق از بین نرود و اگر در داخل کارشکنی نمیشد و به دنبال ثابت کردن برجام نبودند، شاید چنین فرصتی برای ترامپ هم پیش نمیآمد که از برجام خارج شود. بالاخره وقتی که ما بعد از توافق میآییم و میگویم که فعالیت شرکتهای آمریکایی ممنوع است و آنها حق ندارند وارد رقابتهای اقتصادی شوند طبیعی است که آدم تارج مسلکی مثل ترامپ وقتی میبیند منافع اقتصادی برجام ممکن است فقط برای اروپاییها باشد از آن خارج شود.
بنابراین خود ما هم زمینه خروج آمریکا از برجام را فراهم کردیم و اگر آنها کارشکنی کردند ماهم زمینه آن را ایجاد کردیم. اما مسلم است که آنها به تعهدات خود عمل نکرد، اما در دو سالی که برجام به طور ناقص اجرا شد دیدیم که رشد اقتصادی ما بیشتر، تورم تک رقمی و رونق اقتصادی نیز کم کم ایجاد میشد. اگر ما درست عمل میکردیم و رقابتهای سیاسی وجود نداشت که یک عدهای از ابتدا به دنبال برهم زدن برجام بودند ما بهتر میتوانستیم نتیجه بگیریم.
ایجاد تعادل این است که ما با همه اینها حتی با آمریکا روابط داشته باشیم. با آمریکا بخاطر منافع مردم و اتباع ما در این کشور باید ارتباط داشته باشیم. این منافاتی با نقاط اختلاف ما در خصوص فلسطین ندارد و هرچیز به جای خود و هیچگاه در حوزه فلسطین با آمریکا همراه نخواهیم شد و با آن تقابل داریم، اما آن هم به جای خود. اگر کشور ما تحریمی نداشته باشد و بنیه اقتصادی قوی داشته باشیم آیا نمیتوانیم در موضوع فلسطین بهتر کار کنیم یا اینکه وقتی در فشار شدید اقتصادی باشیم؟
اگر وضع اقتصادی بهتری داشتیم دستمان برای کمک به غزه بسته نبود
همین الان که ما به طور غیر مستقیم در موضوع فلسطین حضور داریم اگر تحریمها نبود و بنیه اقتصادی بهتری داشتیم شرایط بهتر بود یا اینکه مانند وضعیت کنونی در ضعف قرار داریم و مردم تحت فشار گرانیها و تورم هستند و دست ما برای کمک به غزه بسته است. این نشان میدهد که میشود با تدبیر راه معتدلی را طی کرد که به مشکلات بر نخوریم.
آقای مطهری! شما در نشست خبریتان تاکید داشتید که برای استانها هم لیست خواهید داد، ولی تاکنون لیستی منتشر نشده است.
بله گفتیم در جاهایی که لازم باشد.
تاکنون برای جایی لازم نشده است؟
در حال تصمیم گیری هستیم و گروههایی راجع به کاندیداهای استانها کار کرده اند. در حال تصمیم گیری هستیم که در کجاها نیاز به ورودمان هست و خود آن کاندیدا هم طالب حمایت ما باشد وارد حمایت از این کاندیداها میشویم، ولی این به معنای این نیست که برای کل کشور لیست میدهیم، چون کار بسیار سخت و غیر امکان پذیر است.
آقای عبدالرضا داوری صحبتی داشت مبنی بر اینکه لیست صدای ملت بدون حضور روحانیون بسته شده است آیا واقعاً شخصیت روحانی برای قرار دادن در لیست نداشتید یا اینکه رویکردتان عدم حضور روحانی در لیست بود؟
نه؛ هیچ تعمدی نبود که روحانی در لیست ما نباشد، ولی در بین برخی روحانیونی که کاندید شده بودند فرد شناخته شدهای که جاذبه لیست را بالا ببرد پیدا نکردیم و به همین خاطر روحانی در لیست ما حضور ندارد، ولی مخالف حضور روحانیون نیز نبودیم.
در لیست شما حتی چهرههایی میبینیم که در برههای حامی آقای احمدی نژاد در مجلس نیز بودند در حالی که شما یکی از منتقدان جدی سیاستهای آقای احمدی نژاد بودید. این رویکرد چه سیاستی را تعریف میکند؟
به طور مصداقی متوجه نیستم که منظورتان کیست.
مثلاً آقای دکتر خوشچهره.
بله؛ ایشان البته انتقادات زیادی به سیاستهای اقتصادی آقای احمدی نژاد داشتند. مبنای این کار ما این است که ما اصالتی برای دیواری که بین اصلاح طلبان و اصولگرایان کشیده شده است قائل نیستیم و معتقدم این دیوار مصنوعی است. گروههای اصلاح طلب و اصولگرا باید بتوانند با هم کار کنند و اختلافات اینها کمتر اعتقادی است و بیشتر مربوط به روابط شخصی افراد با همدیگر و با شخصیتها و منافع شخصی و سیاسی میشود.
ما همیشه از این ناحیه ضربه خوردهایم که وقتی یک دولت اصلاح طلب روی کار میآید همه اصولگرایان را کنار میگذارد و وقتی دولت اصولگرا روی کار میآید اصلاح طلبان را کنار میگذارد.
این خیلی بد است که اصلاً نگاه به شایستگیها صلاحیتها نمیکنیم و اشخاص مناصب مختلف در دولتهای مختلف به سرعت تغییر میکنند و این به نقطه ضعفی در مدیریت کشور تبدیل شده است.
ما شکل جدیدی از همکاری را ایجاد کرده و گروهی درست کردهایم که با هم کار میکنند و در این لیست اصولگرا، اصلاح طلب، مستقل داریم و هدفمان این است که بگوییم چنین کاری شدنی است و این دیوارکشیها واقعی نیست و مصنوعی است.
مهمترین نقطه اختلاف دو گروه در موضوع ولایت فقیه است. اصولگرایان معتقدند که ما هیچ حق اظهار نظری در مقابل، ولی فقیه نداریم و قائل به تعطیلی عقل در مسائل اجتماعی و سیاسی هستند و اصلاح طلبان قائل به اظهار نظر و آزادی بیان و ملاک دادن عقل و تشخیص خودشان هستند ضمن اینکه اکثر آنها اصل ولایت فقیه را قبول دارند، ولی ممکن است در نحوه اجرای آن اختلاف نظرهایی داشته باشند که، ولی فقیه را ناظر بر امور جامعه میدانند تا جامعه از جاده اسلام خارج نشود و آنها، ولی فقیه را حاکم نمیدانند. در بین اصولگرایان این نگاه وجود دارد که اساساً حرف، ولی فقیه فراتر از قانون است و ما حق اظهار نظری نداریم.
ممکن است این را به زبان نیاورند، ولی در عمل این گونه رفتار میکنند. شاید اختلاف نظر اساسی بین این دو گروه همین باشد و الا در سایر مسائل بعید میدانم اختلافی باشد.
آقای محمدعلی ابطحی گفته بود که مواضع آقای مطهری در حوزههای فرهنگی را مرتجعانه میدانیم و نه من و نه دیگران لیست آقای مطهری را اصلاح طلبی نمیدانیم. چگونه است که آقای مطهری در عین سرسختی در زمینههای فرهنگی همچون حجاب، ولی در حوزههای سیاسی رویکردهایی کاملاً اصلاح طلبانه دارند و به تعبیری در حوزه فرهنگی حتی فراتر از جبهه پایداری و در حوزه سیاسی تندتر از رادیکالهای اصطلاح طلب اظهار نظر میکنند.
اینها با هم تناقضی ندارند هر دو از یک منشا سرچشمه میگیرند و آن هم این است که انسان موجودی مرکب است که یک پا در خاک و پای دیگر در افلاک دارد. موجودی دارای خشم و شهوت و عقل است. نه مثل حیوان است که فقط خشم و شهوت داشته باشد و نه مانند ملائکه است که فقط عقل داشته باشد. موجودی مرکب است که خداوند خواسته که خشم و شهوت خود را تحت تسلط عقل و اراده اش دربیاورد.
انسان دو گونه استعداد انسانی و حیوانی دارد. از طرفی انسان استعداد ابداع و یادگیری و از طرفی استعداد زیبایی دوستی دارد. موجودی حقیقت جو و بدنبال علم هست. مهم این است که استعدادهای انسانی انسان همیشه باید آزاد باشد استعدادهای حیوانیاش تحت سیطره عقل و ارادهاش باشد.
اگر ما بر آزادی بیان تاکید داریم به این دلیل است که انسان موجودی متفکر است و نباید هیچ مانعی مقابل فکر انسان وجود داشته باشد. به تبع آن بیان انسان هم باید آزاد باشد. از طرفی استعدادهای حیوانی انسان هم باید تحت کنترل باشد. برای مثال ضوابطی که اسلام برای موضوع پوشش دارد به این خاطر است که غریزه جنسی یک غریزه سرکشی است و اسلام ضوابطی برایش قرار داده تا جامعه محل کار و فعالیت باشد و هرگونه التذاذ جنسی منحصر در خانواده باشد.
اگر اسلام بر پوشش و حجاب برای آقایان و خانمها تاکید کرده بر اساس این فلسفه و حکمت بود و نمیتوانیم بگوییم که در موضوع پوشش روش غربیها را داریم و هر کس هرگونه که دوست دارد میتواند رفت و آمد کند. اگر دوستان این را ارتجاع و افراط میدانند بگویند تز خودشان چیست. تز شما در مقابل پوشش چیست؟ نظری که مطرح میکنم فکر نمیکنم افراط باشد، چون همان نظری است که اسلام دارد.
در این مجلس لایحهای به نام عفاف و حجاب تصویب شد و هنوز هم در رفت و آمد با شورای نگهبان است، در مجلس آینده حضرت عالی اگر این لایحه هنوز قانون نشده باشد، چقدر پیگیر اجرایی شدن آن هستید؟ آیا اصل این لایحه را درست میدانید؟ آیا به نظرتان نیازی بوده در این خصوص قانون جدیدی مصوب شود؟
به نظر من چندان نیاز به قانون نبوده است و این مسئله قانون جامعه ما نیست؛ اکثریت مردم به دلیل اعتقاد و ایمانی که به اسلام دارند، حجاب را رعایت میکنند و عده بسیار کمی هستند که رعایت نمیکنند بخشی از آن هم ناشی از حوادث سال گذشته است که که به مرور کمتر خواهد شد.
فکر میکنم این موضوعی نیست که ما بخواهیم با ریز بینی به این موضوع دامن بزنیم حتی قبل از مسئله خانم مهسا امینی هم مسئله حجاب به همین گونه بود برخی رعایت نمیکردند و ما هم مشکلی نداشتیم، اما متاسفانه عدهای مانند ستاد امر به معروف جامعه را تحریک کردند و پس از آن حادثه خانم مهسا امینی پیش آمد.
مردم ما به دلیل اعتقاد و ایمان به موضوع حجاب را رعایت میکنند و به نظر من آمار رعایت حجاب در سطح کشور مطلوب است و ما با مشکل اساسی روبرو نیستیم.
دولت سیزدهم یک راهی را برای بازگشت هنرمندان و سلبریتیهای خارج نشین باز کرده است، نظر شما راجع به اینکه ما زمینه را برای بازگشت هنرمندان و سلبریتیها فراهم کنیم، چیست؟ اگر به مجلس راه پیدا کنید از این طرح حمایت خواهید کرد؟ نظرتان راجع به بازگشت این افراد به خصوص آقای معین چیست؟
به نظر من افرادی که میخواهند برگردند و کار هنری سالم انجام دهند مشکلی نیست، میتوانند برگردند و مطابق ضوابط جامعه اسلامی فعالیت کنند. هر کسی که مشکل خاصی نداشته باشد میتواند برگردد.
شما فکر میکنید با توجه به شرایط خاصی که در کشور وجود دارد، ریاست مجلس آینده نیاز به فردی مثل آقای لاریجانی داشته باشد یا آقای قالیباف یا فرد دیگری؟ فردی مثل خودش را نیاز دارد. عدهای همسو بودن مجلس فعلی و دولت را خوب و عدهای دیگر آن را یک نقص برای مجلس میدانند نظر شما در این خصوص چیست؟
رئیس مجلس باید فردی باشد که به وظایف خود عمل کند؛ وظیفه نظارت بر دولت را به خوبی اجرا کند و تحت تاثیر روابط شخصی نباشد، به حقوق مردم توجه کند، اصل سوم قانون اساسی را مورد توجه قرار دهد، اگر حقوق مردم مورد تعرض واقع شد ورود کند، آنطور نباشد که اصل سوم قانون اساسی تعطیل باشد و تابع دستورات بیرونی نباشد.
یک وقتی نمایندگان میخواهند وزیری را استیضاح کنند و ۵۰ امضا جمع شده است، اما یک دفعه میگویند پیغام رسیده که صلاح نیست وزیر استیضاح شود در این صورت مردم میگویند آنها یک امتیازی گرفتند که استیضاح خود را پس گرفتهاند؛ در نتیجه جایگاه مجلس پایین میآید در حالی که چنین چیزی نبوده است. از طرف دیگر اعلام میکنند که نگویید پیغامی بوده است در اینجا نماینده مجلس تحقیر میشود.
رئیس مجلس باید استقلال مجلس را حفظ کند و روابط شخصی خود را با دولت نادیده بگیرد، آنجایی که باید قانوناً وارد شود، وارد شود. مجلس را نماینده مردم بداند نه نماینده نظام. اجازه دهد حرفها گفته شود و محل ابراز نظرات مردم باشد. مجلس نباید به گونهای باشد که همه یک حرف را بزنند، اگر فردی مخالف سیاستهای رسمی است باید بتواند حرفش را بزند.
اگر در حوادث سال گذشته مجلس وارد میشد و از وزیر توضیح میخواست، مطمئن باشید مردم آنگونه به خیابانها نمیآمدند، اما وقتی که مجلس از دولت تعریف میکند و ضایع شدن حقوق مردم را نمیبیند باعث میشود حرکتهای اشتباهی صورت میگرد که به نفع کشور نیست.
رئیس مجلس باید خود را نماینده مردم بداند، باید جایگاه مجلس را بالا ببرد و به گونهای عمل کند که مردم مجلس را پناهگاه خود بدانند، الان این گونه نیست.
عدهای به بالا نگاه میکنند تا ببینند چه چیزی گفته میشود. مجلس باید از قانونگذاری سایر نهادها جلوگیری کند، هیئتهای نظارت بر اجرای سیاستهای کلی دست و بال مجلس را بسته است و شورای سران قوا غیرقانونی است. رئیس مجلس باید همه اینها را اصلاح کند و اگر بخواهد حرفهای تکراری بزند اعتبار پیدا نمیکند.