bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۷۱۳۴۹۳
خوانشی از خبر رؤیت پرنده هما در طالقان

همای سعادت؛ از شکوه اسطوره تا شکفتن اراده

همای سعادت؛ از شکوه اسطوره تا شکفتن اراده

هُما در تمام طول سال یک جا می‌ماند و هر فصل فقط یک یا دو تخم می‌گذارد. این پرنده مانند دیگر کرکس‌ها عمدتاً لاشه‌خوار است، اما عمده غذای آن را مغز استخوان تشکیل می‌دهد. هما استخوان‌های بزرگ را از ارتفاع زیاد به روی سنگ‌ها پرتاب می‌کند تا به قطعات کوچک‌تر شکسته شود.

تاریخ انتشار: ۲۱:۲۱ - ۰۹ اسفند ۱۴۰۲

خبر مربوط به رؤیت و دیده شدن پرنده «هما» در منطقه البرز مرکزی و در منطقه طالقان که در ایران به «همای سعادت» معروف بوده و نماد سعادت و خوشبختی است، درچند روز در میان کاربران فضای مجازی داغ شده و با خوانش‌ها و روایت‌های گوناگونی همراه شده است. از خوانش‌های نشانه‌شناسانه و اسطوره‌ای گرفته تا تحلیل‌های جامعه‌شناختی و سیاسی.

همای سعادت کیست؟

به گزارش هم میهن؛ شاید پرسش از اینکه همای کیست؟ ذهن را متوجه یکی از شخصیت‌های سریال پایتخت به همین نام کند که همسر نقی معمولی بود و «ریما رامین‌فر» نقش آن را بازی کرده بود. البته نویسنده فیلمنامه هم نام این کاراکتر را از همین معنا گرفته بود. از قصه‌ای اسطوره‌ای درباره پرنده هما که به آن «همای» هم می‌گویند.

مرغ استخوان‌خوار یا کرکس ریش‌دار، گونه‌ای پرنده شکاری بزرگ‌جثه از تیره بازان و راسته بازسانان است که در کوه‌های مرتفع آفریقا، جنوب اروپا و آسیا ازجمله مناطقی از ایران همچون منطقه حفاظت‌شده گنو زندگی می‌کند.

هُما در تمام طول سال یک جا می‌ماند و هر فصل فقط یک یا دو تخم می‌گذارد. این پرنده مانند دیگر کرکس‌ها عمدتاً لاشه‌خوار است، اما عمده غذای آن را مغز استخوان تشکیل می‌دهد. هما استخوان‌های بزرگ را از ارتفاع زیاد به روی سنگ‌ها پرتاب می‌کند تا به قطعات کوچک‌تر شکسته شود.

گاهی هم از لاک‌پشت‌های کوچک زنده به همین روش تغذیه می‌کند. این پرنده تنها گونه کرکس است که رژیم غذایی آن تقریباً منحصراً (۷۰ تا ۹۰ درصد) استخوان است. هما در کوه‌های بلند جنوب اروپا، قفقاز، آفریقا، شبه‌قاره هند و تبت، زندگی و تولیدِ مثل می‌کند. تخم‌گذاری این پرنده در میانه زمستان با یک یا دو تخم صورت می‌گیرد که در آغاز بهار جوجه‌دار می‌شوند.

هُما را می‌توان در ارتفاعات و مناطق کوهستانی یافت. این جانور در ارتفاعی بین ۳۰۰ تا ۴۵۰۰ متر بالاتر از سطح دریا زیست می‌کند و بیشتر اعضای این گونه در ارتفاعی بیش از ۲۰۰۰ متر سکونت می‌کنند. هُما اغلب مناطق متروک و صخره‌ای یا دره‌های مشرف به مراتع جایی که چرندگان و شکارگران آن‌ها زیست می‌کنند را کنام خود می‌کند. زیست در چنین مناطقی امکان دسترسی بالقوه جانور به اجساد جانوران شکارشده و مُردار را فراهم می‌کند.

جمعیت این گونه همچنان در حال کاهش است. تا ژوئیه ۲۰۱۴، در فهرست سرخ آی‌یوسی‌ان (IUCN) گونه‌های تهدیدشده طبقه‌بندی شد؛ بااین‌حال، طبقه‌بندی بعدی نشان داد که این گونه در خطر انقراض قرار ندارد، در ارزیابی دوباره هما به‌عنوان یک گونه «نزدیک تهدید» تعریف شده‌است.

شمایل یک اسطوره

همچنان که «ققنوس» در افسانه‌های مصر و یونان، صاحب کرامت است، «هما» در ادبیات ایران نماد سعادت است. درست بر عکس «جغد» که آن را نماد شقاوت و شومی می‌دانند که البته این برچسب و برداشت را می‌توان مانعی در تماشای شکوه و زیبایی جغد دانست.

همانطور که اشاره شد از هما یا همای در اندیشه اسطوره‌ای و ادبیات کهن فارسی به‌عنوان پرنده خوشبختی و سعادت یاد شده که نماد فر و شُکوه و شُگون است. چنانکه در فرهنگ دهخدا آمده: «مرغی است که او را مبارک دارند و، چون پیدا شود مردم به تفأل در زیر سایه او روند».

دیدگاه کارشناسان محیط‌زیستی

فارغ از روایت‌های ادبی و اسطوره‌ای که پرنده هما را در شمایل افسانه‌ای بازنمایی می‌کند، کارشناسان محیط‌زیست و جانورشناسی از واقعیت آن از منظر علمی می‌نگرند. براین‌اساس الهه موحدی، کارشناس محیط‌زیست در مصاحبه‌ای گفت: «هما، پرنده‌ای شکاری از تیره بازان و راسته بازسانان است که مانند دیگر کرکس‌ها و لاشه‌خوار‌ها معمولاً از گوشت و استخوان لاشه‌های تازه تغذیه می‌کند و به‌واسطه قدرت فک‌هایش، استخوان‌های کوچک را خرد کرده و از آن‌ها نیز تغذیه می‌کند.»

به گفته این کارشناس محیط‌زیست: «این پرنده که از نظر فاصله بین نوک دو بال، بزرگترین پرنده کشور ما محسوب می‌شود، بومی مناطق مرتفع کوهستانی آفریقا، آسیا و اروپاست و در کشور ما نیز معمولاً در مناطق کوهستانی البرز و زاگرس زندگی می‌کند. در نوک منقار این پرنده، پر‌های بلندی است که شبیه به سبیل دیده می‌شود.

این پرنده برخلاف عقاب خیلی شکارگر نیست.» این کارشناس محیط‌زیست در رابطه با چرایی نماد خوشبختی دانستن این گونه ارزشمند، توضیح داد: «از قدیم‌الایام در ادبیات و پیشینه تاریخی ما به همای سعادت معروف بوده و دلیل آن هم این است که در گذشته که برخی مردگان خود را به‌جای خاکسپاری در بالای تپه‌ها و کوه‌ها، آسمان‌سپاری می‌کردند، پرندگان برای خوردن جسد متوفی می‌آمدند و زمانی که تمام بخش‌های عضلانی آن متوفی خورده می‌شد، استخوان‌ها باقی می‌ماند و اگر هما می‌آمد و استخوان‌ها را می‌خورد، برای مرده‌ای که هما با ظاهر جذاب و بزرگ خود برای خوردن استخوان‌ها می‌آمد، می‌گفتند که این مرده دچار سعادت شده و یک زندگی ابدی خیلی خوبی را خواهد داشت.»

براساس سخنان کارشناسان محیط‌زیستی و برخلاف تصور عامه، «هما» معمولاً در ارتفاعی بسیار بالاتر از سطح دریا زندگی می‌کند و معمولاً لانه‌سازی در پرتگاه‌ها و صخره‌های دور از دسترس را ترجیح می‌دهد. این مورد، همچنین کاهش جمعیتی که در سال‌های اخیر تجربه کرده است باعث شده تا کمتر در دید مردم عادی قرار گیرد، اما اینکه گفته می‌شود این پرنده هر چندسال یکبار دیده می‌شود، درست نیست. «هما» همیشه در کشور ما وجود دارد و در بسیاری از مناطق قابل رؤیت است.

اسطوره یا اراده؟

واقعیت این است که رؤیت پرنده هما در طالقان ذیل همان روایت‌های اسطوره‌ای با خوانش خوشایندی مواجه شده که آن را به فال نیک گرفته‌اند تا آن را بشارت حال خوب بدانند و به نشانه امید گره بزنند، اما جامعه‌شناسان و مردم‌شناسان معتقدند که این واکنش‌ها اغلب از سر و سریر نگاه اسطوره‌ای و نشانه‌شناسی تاریخی و فرهنگی نیست تا شُکوه یک اسطوره را پاس بدارد، برآمده از استیصال ملتی است که به هر نماد و نشانه‌ای چنگ می‌زند تا رنج زیستناش را التیام بخشد تا با امید بستن به اسطوره، استیصال خویش را تاب آورد.

چنانکه دکتر محمد فاضلی، جامعه‌شناس در توئیتی نوشت: «امروز بار‌ها با پرسش مخاطبانم در صفحات مجازی خودم رو به شدم: «به‌نظر شما چرا ویدئوی مشاهده پرنده هما اینقدر استقبال و پخش شده است؟» جواب خودم: «استیصال فرد ایرانی در وضع اقتصادی و اجتماعی حاضر، پاسخی درونی به تحقیرشدن در این وضعیت، امید بستن به اسطوره.»

در یک تحلیل نشانه‌شناختی که مبتنی بر رویکرد‌های روانکاوانه است، اسطوره‌ها، برآیند میل و آرزو‌ها و رویا‌های جمعی ماست که وقتی سرکوب می‌شوند، مدام از دل نشانه‌ها احیا می‌شوند تا به حیات پردرد ما معنا ببخشند. قطعاً این خوب است که ما هر نشانه‌ای از امید را از دل ترس و تردید‌های خود احضار کنیم تا سایه یأس را از سرزمین ذهن و ضمیر خود بزداییم، اما رستگاری را نباید در چنگ زدن به آن‌ها بجوییم.

دنیای مدرن و زیست‌جهان آن بر عقلانیت و اراده بنا شده، نه اسطوره و نشانه. شکوه حیات جمعی ما با آگاهی و اراده به‌دست می‌آید، نه چنگ‌زدن به نماد‌های اسطوره‌ای. اسطوره را باید پاس داشت تا هویت تاریخی خود را در رخ آن به‌یاد آورد و از نشانه‌اش، نشاط آفرید، اما امید را باید به اراده فراخواند تا بر فراز آن بتوان فر و شُکوه حیات را ممکن کرد که شُکوه زیستن به‌قول شاملو یعنی: «جُستن، یافتن و آنگاه به اختیار برگزیدن و از خویشتنِ خویش بارویی پی‌افکندن»؛ باید پذیرفت که همای سعادت هر ملتی بیش از شُکوه نشانه‌ها، در شکفتن اراده‌هاست.

bato-adv
bato-adv
bato-adv