یک روز ما را به خط کردند تا فرمانده اردوگاه برای ما سخنرانی کند. او در حرفهایش با منّت تمام، اشاره کرد که سیدالرئیس [صدام ملعون] همه جور امکانات در اختیار شما قرار داده است. تلویزیون دارید، کتاب و مجله دارید. البته در طول ۴ سال اسارت یکی دو بار برای ما کتاب آوردند. کتابهایی سیاسی که پر از دروغ و دشنام و در راستای اهداف رژیم بعث و سازمان منافقین بود.
محسن جام بزرگ یکی از اسرای تکریت ۱۱ میگوید: یک روز ما را به خط کردند تا فرمانده اسارتگاه برای ما سخنرانی کند. او در حرفهایش با منّت تمام، اشاره کرد که صدام همه جور امکانات در اختیار شما قرار داده است.
به گزارش فارس، محسن جام بزرگ یکی از اسرای تکریت ۱۱ بود که خاطرات خواندنی از اسارت دارد.
یکی از خاطرات او مربوط به سخنرانی فرمانده اسارتگاه بود که در ادامه میخوانیم.
یک روز ما را به خط کردند تا فرمانده اردوگاه برای ما سخنرانی کند. او در حرفهایش با منّت تمام، اشاره کرد که سیدالرئیس [صدام ملعون]همه جور امکانات در اختیار شما قرار داده است. تلویزیون دارید، کتاب و مجله دارید. البته در طول ۴ سال اسارت یکی دو بار برای ما کتاب آوردند. کتابهایی سیاسی که پر از دروغ و دشنام و در راستای اهداف رژیم بعث و سازمان منافقین بود.
مدتی هم نشریه راه مجاهد که از انتشارات سازمان منافقین بود و پر از آمار و ارقام دروغ بود بین اسرا توزیع میشد. در همین نشریه بود که خبر شهادت علی چیتسازیان، فرمانده دلاور اطلاعات لشکر انصارالحسین را خواندم. در این نشریه به او و دو نفر از فرماندهان که در آن زمان به شهادت رسیده بودند، توهین شده بود.
با خبر شهادت علی آقا دست و پایم بی رمق شد. ظهر نتوانستم غذا بخورم و تا چند روز حالت افسردگی داشتم. داغ علی آقا آن هم در غربت برایم قابل تحمل نبود. در گاهنامه نوشته بودند ۳ تن از فرماندهان خمینی که کورههای آتش جنگ را گرم نگه میداشتند کشته شدند! فرمانده اردوگاه در ادامه سخنرانی خود، غیر از آوردن کتابها که چیز خاصی نبود و فقط تبلیغات بر ضد ایران بود، گفت: ما انواع غذاهای خوب را به شما میدهیم و سپس او از ما درخواست کرد که اگر کمبودی داریم بیان کنیم. هیچ کس جرأت نکرد حرفی بزند.