bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۷۱۵۱۴۱

روزنامه جمهوری اسلامی: نفر اول انتخابات تهران نماینده ۶ درصد مردم است

روزنامه جمهوری اسلامی: نفر اول انتخابات تهران نماینده ۶ درصد مردم است

«طبق آمارها، مشارکت در تهران ۲۳/۶۷ درصد واجدین شرایط رأی در این شهر بود که کمتر از یک چهارم است. هیچیک از کاندیدا‌های تهران حتی نفرات اول نتوانستند یک سوم آراء همین ۲۳ درصد شرکت‌کنندگان را کسب نمایند. مهم‌تر اینکه واجدان شرایط رأی دادن در تهران ۱۰/۳۰۰/۱۹۱ نفرند و نفر اول منتخب تهران ۵۹۷/۷۷۰ رأی را به خود اختصاص داده که متأسفانه کمتر از ۶ درصد واجدین شرایط است.»

تاریخ انتشار: ۰۸:۵۹ - ۱۵ اسفند ۱۴۰۲

روزنامه جمهوری اسلامی در مطلبی به شگفتی‌های انتخابات مجلس دوازدهم پرداخت.

این روزنامه نوشت: راهیابی فقط ۱۴ نفر در مرحله اول انتخابات به مجلس و کشیده شدن انتخابات به مرحله دوم برای مشخص شدن ۱۶ نفر دیگر، نشان‌دهنده مشکلاتی است که مردم در انتخاب افراد مطلوب خود دارند و به همین دلیل برگه‌های رأی را نتوانستند پر کنند.

شگفتی‌های انتخابات مجلس دوازدهم کم‌نظیرند و مردم با رفتار خودشان حرف‌های مهمی را با مسئولین در میان گذاشتند.

در مرودشت، نماینده فعلی مجلس که به دلیل انتقاد‌های منصفانه و دلسوزانه‌اش از عملکرد دولت ردصلاحیت شد، بدون آنکه اسمش در شعب اخذ رأی مطرح باشد، مردم به او ۲۵/۴۳۱ رأی دادند، ولی نفر اول تأیید صلاحیت شده ۱۸ هزار رأی آورد یعنی نزدیک ۸ هزار و پانصد رأی کمتر از فردی که اجازه کاندیدا شدن را نیافت!

در یزد، آراء باطله با فاصله کمی نسبت به نفر اول که از صندوق بیرون آمد، نفر دوم شد!

در تعدادی از حوزه‌های انتخابیه، عده‌ای از مردم در برگ‌های رأی به جای نام کاندیدا‌ها قیمت کالا‌ها را نوشتند و در مواردی هم نام افرادی را نوشتند که در اثر ندانم‌کاری‌های مسئولین به شهرت کاذب رسیده‌اند.

مواردی از این قبیل زیادند که همگی با زبان استعاره حرف‌های مردم را به مسئولین منتقل می‌کنند. کارگزاران نظام در رده‌های مختلف اگر گوش شنوائی داشته باشند، می‌توانند از این تحرکات پرمعنای مردم، پیام‌های زیادی را دریافت کنند و به اصلاح خود و تصحیح عملکرد‌های خود بپردازند.

تهران البته پیام‌های مهم‌تری دارد. طبق آمارها، مشارکت در تهران ۲۳/۶۷ درصد واجدین شرایط رأی در این شهر بود که کمتر از یک چهارم است. هیچیک از کاندیدا‌های تهران حتی نفرات اول نتوانستند یک سوم آراء همین ۲۳ درصد شرکت‌کنندگان را کسب نمایند. مهم‌تر اینکه واجدان شرایط رأی دادن در تهران ۱۰/۳۰۰/۱۹۱ نفرند و نفر اول منتخب تهران ۵۹۷/۷۷۰ رأی را به خود اختصاص داده که متأسفانه کمتر از ۶ درصد واجدین شرایط است.

علاوه بر این‌ها دو نکته مهم دیگر نیز در مورد انتخابات تهران قابل تأمل هستند. یکی تعداد افرادی که در مرحله اول به مجلس راه یافته‌اند و دوم میزان آراء باطله. راهیابی فقط ۱۴ نفر در مرحله اول انتخابات به مجلس و کشیده شدن انتخابات به مرحله دوم برای مشخص شدن ۱۶ نفر دیگر، نشان‌دهنده مشکلاتی است که مردم در انتخاب افراد مطلوب خود دارند و به همین دلیل برگه‌های رأی را نتوانستند پر کنند.

رأی سفید و یا نوشتن مطالبی غیرمرتبط با انتخابات نیز از دیگر عوامل بازماندن این تعداد کاندیدا از ورود به مجلس در مرحله اول است. میزان آراء باطله تهران را هم از تفاوت بیشترین رأی داده شده به کاندیدا‌ها که نفر اول است با کل آراء مأخوذه در حوزه انتخابیه تهران می‌توان به دست آورد که انصافاً تأمل‌برانگیز است.

عدم حضور بیش از ۷۶ درصد از مردم تهران که واجد شرایط رأی دادن بودند در انتخابات با توجه به اینکه تهران مرکز حکمرانی نظام جمهوری اسلامی است، پیام مهمی به همراه دارد که مسئولان نظام باید آن را دریافت کنند. حضرات نباید تهران را دست‌کم بگیرند.

چنین غفلتی عواقب خطرناکی دارد که اگر بموقع مانع بروز آن نشوید امکان جبران آن را برای همیشه از دست خواهید داد. مهم‌تر اینکه در این انتخابات، افراطیون بالا آمده‌اند و این به معنای تشدید تفکر افراطی و کناره‌گیری بخش معتدل جامعه از کارگردانی سیاسی و اجتماعی است. جدی نگرفتن این عارضه کشور را به مرحله خطرناکی سوق خواهد داد.

خطرناک‌تر اینست که صاحبان تریبون‌های رسمی این عوارض منفی آشکار را کتمان می‌کنند و در بوق و کرنا می‌دمند که با این انتخابات فتح‌الفتوح کرده‌ایم! این عدم صداقت، آفت بزرگی است که مثل خوره به جان انقلاب و نظام افتاده و اعتماد مردم به حکمرانان را می‌سوزاند. با مردم صادق باشید، به واقعیت‌ها اعتراف کنید، درصدد پیدا کردن عوامل اعتمادسوزی باشید و تلاش کنید اعتماد را به جامعه برگردانید.

برای رسیدن به این هدف، مقاله را با فرازی از نقطه‌نظر شهید مظلوم آیت‌الله بهشتی به پایان می‌بریم که نسخه شفابخش بیماری امروز حکمرانی است:

«مگر می‌شود یک جامعه را بر محور دروغ تا آخر پیش برد؟ نمی‌شود. عزیز من! از در راستی درآی، دروغ را به کناری بنه. همین نوجوان‌ها و جوان‌ها که گهگاه فریب دروغ امروزت را خوردند، همیشه در این حال نمی‌مانند. فردا، ساعت دیگر، روز دیگر، هفته دیگر، ماه دیگر، سال دیگر بالاخره بیدار می‌شوند و بر تو لعن و نفرین می‌فرستند که چرا ماه‌ها یا سال‌ها آن‌ها را فریفته بودی. ما معتقدیم راستی تاکتیک نیست، راستی اخلاق است. هر عیب و تصمیمی هم در خودمان هست، می‌آئیم راست به مردم می‌گوئیم. اشتباهی هم اگر بکنیم، می‌آئیم، راست به مردم می‌گوئیم.

ما معتقدیم افراد و گروه‌ها و سازمان‌هائی که دروغ تاکتیکی را واجب می‌دانند، این‌ها از مسیر اسلام اصیل در اخلاق منحرف شده‌اند. به همین دلیل در تشکیلات جمهوری اسلامی هر جا ما دروغ و خلاف ببینیم، محکم جلویش می‌ایستیم ولو آن دروغ از نظر سیاست به سود کار‌ها تلقی شود.»

bato-adv
bato-adv
bato-adv