کتاب "نسل مضطرب" نوشته "جاناتان هایت" روانشناس اجتماعی و استاد دانشگاه نیویورک اهل ایالات متحده آمریکا ارزیابی وحشتناکی از "کشتار دیجیتالی" است و فراخوانی برای والدین در هر نقطه ای از جهان می باشد.
فرارو- ماه گذشته استفاده از گوشیهای تلفن همراه هوشمند در مدارس بریتانیا ممنوع اعلام شد. روزنامه "تایمز" گزارش داد که مدارس بریتانیا ممنوعیت همه جانبه استفاده از تلفن همراه هوشمند در مدارس را با صدور دستورالعمل بازرسی کیف دانش آموزان و تقویت نظم و انضباط در موسسات آموزشی اعلام کردند. دانش آموزانی که از این ممنوعیت تخلف کنند با جریمه ماندن در مدرسه بعد از کلاس درس و هم چنین توقیف تلفن همراه تا مدتی که مدیر مدرسه لازم بداند مواجه خواهد شد.
به گزارش فرارو به نقل از دیلی تلگراف، این قانون با درخواست مادرانی تصویب شد که از وزرای کابینه خواسته بودند "بهم ریختگی" روابط کودکان با رسانههای اجتماعی و اینترنت را حل کنند. در همین حال، یک جنبش تحت رهبری والدین به نام "کودکی بدون گوشی تلفن همراه هوشمند" اکنون هزاران عضو در سراسر بریتانیا دارد و طوماری را برای ممنوع اعلام کردن گوشیهای تلفن همراه هوشمند دوربین دار برای افراد زیر ۱۶ سال با بیش از ۱۵ هزار امضا جمع آوری کرده است.
همان طور که "جاناتان هایت" در اثر "نسل مضطرب" بیان میکند آسیبهای احتمالی ناشی از فراگیر بودن گوشیهای تلفن همراه هوشمند برای فرزندان مان بسیار زیاد است. به زبان ساده گوشیهای تلفن همراه هوشمند یا به طور خاص فعالیت در رسانههای اجتماعی که باعث باعث فعال شدن گوشیها میشوند به فرزندان مان آسیب میرساند و ما باید کاری در مورد آن انجام دهیم. به طور دلگرم کننده ممنوعیت گوشیهای تلفن همراه هوشمند در مدارس و جلوگیری از دسترسی کودکان به رسانههای اجتماعی پیش از سن ۱۶ سالگی هر دو از جمله راه حلهایی هستند که هایت متفکر امریکایی پیشنهاد میکند.
او نویسنده کتاب موفق "نازپروردگی ذهن آمریکایی (چگونه نیتهای خوب و ایدههای بد نسلی را به تباهی میکشانند) " در سال ۲۰۱۸ میلادی است که در آن استدلال کرد محافظت بیش از حد محصلان بر آنان تاثیر منفی میگذارد و استفاده از هشدارها و فضاهای امن بیش از آن که مفید باشد ضرر دارد. این بار، اما هایت برنامه ریزی کرده بود تا تاثیرات منفی رسانههای اجتماعی بر دموکراسی را شرح دهد. با این وجود، زمانی که او وقتی نوشتن فصل اول کتاب را به اتمام رساند متوجه شد که داستان سلامت روان نوجوانان بسیار بزرگتر از آن چیزی است که فکر میکرد و در سراسر جهان به آن پرداخته میشود.
"نسل مضطرب" با عنوان فرعی "چگونه سیم کشی بزرگ دوران کودکی باعث اپیدمی بیماری روانی میشود" به طور روشمند، آسیبی که ایجاد میکند و آن چه میتوانیم برای آن انجام دهیم را بیان میکند. کتاب قانع کننده و خواندنی است.
برای مثال، این واقعیت را در نظر بگیرید که تا سال ۲۰۱۶ میلادی ۷۳ درصد از نوجوانان آمریکایی و ۲۸ درصد از کودکان در فاصله سنی ۸ تا ۱۲ سال صاحب یک گوشی تلفن همراه هوشمند بودند. امروز این رقم ۹۵ درصد از نوجوانان را شامل میشود. حدود نیمی از کودکان آمریکایی تا سن ۱۱ سالگی اولین گوشی تلفن همراه هوشمند خود را دریافت میکنند.
طبق گزارش "آفکام" در بریتانیا ۹۷ درصد از کودکان ۱۲ ساله صاحب یک گوشی تلفن همراه هوشمند هستند. نتیجه گزارش "پیو" در سال ۲۰۱۵ میلادی اشاره میکند که از هر چهار نوجوان یک نفر گفته که تقریبا به طور دائم آنلاین بوده است. تا سال ۲۰۲۲ میلادی این تعداد تقریبا افزایشی دو برابری یافته بود. حال در نظر بگیرید همان طور که هایت میگوید به نظر میرسد اضطراب و اختلالات مرتبط با آن بیماریهای روانی تعیین کننده جوانان امروزی هستند.
میزان خودآزاری برای دختران نوجوان در آمریکا از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰ تقریبا افزایشی سه برابری یافته و در کشورهایی از جمله کانادا و بریتانیا نیز ارقام به همین ترتیب افزایش یافت. بستری شدن در بیمارستان به دلیل مسائل بهداشت روانی در جوانان به طور تصاعدی در این بازه زمانی افزایش یافت. شیوع بیماریهای اجتماعی از سندرم تورت* گرفته تا نارساییهای جنسیتی افزایش یافته است. پسران از سنین پایین به تماشای فیلمهای غیراخلاقی معتاد میشوند. مردان جوان در معرض خطر ناتوانی در ورود به جامعه و کسب استقلال فردی قرار دارند. نوجوانان زیادی از کم خوابی رنج میبرند.
هایت در مورد بیان دلیل آشفتگی و اضطراب صریح است: گوشیهای تلفن همراه هوشمند. او به چند پیشرفت کلیدی اشاره میکند: ورود گوشیهای تلفن همراه هوشمند در سال ۲۰۰۷ میلادی، ظهور دکمههای "لایک" و به اشتراک گذاری در رسانههای اجتماعی در سال ۲۰۰۹ میلادی و عرضه آیفون ۴ در ژوئن ۲۰۱۰ میلادی اولین گوشی آیفون با دوربین جلو که گرفتن سلفی را آسانتر کرد.
مجموعه تمام این عوامل منجر به چیزی شده که هایت آن را "سیم کشی مجدد بزرگ دوران کودکی مینامد که طی آن "الگوهای اجتماعی، الگوهای نقش پذیری، احساسات، فعالیت بدنی و حتی الگوهای خواب" به طور اساسی برای نوجوانان در یک بازه زمانی تنها پنج ساله تغییر کرد.
هایت مینویسد که سیم کشی مجدد بزرگ با تغییر جهت فاجعه بار والدین از نیت خوب به سوی حمایت بیش از حد از کودکان و محدود کردن استقلال آنان در دنیای واقعی همراه بوده است. او مینویسد:"ما اجازه نمیدهیم فرزندان مان به تنهایی به مدرسه یا به مغازه یا پارک بروند". به طور گستردهتر ما به عنوان یک جامعه از "کودکی مبتنی بر بازی" دور شده ایم کودکی که در آن کودکان در سراسر جهان پیشرفت میکنند و محدودیتهای خود را از طریق بازی مبتنی بر سن میآموزند.
آن گونه که هایت میگوید ما به سوی جامعهای مبتنی بر گوشی تلفن همراه هوشمند حرکت کرده ایم که در آن در اینترنت تمام افراد عملا همسن هستند، موانع یا محدودیتهای کمی وجود دارد و کودکان با یک رژیم عادات ثابت از محتوای بسیار اعتیادآور و اغلب بسیار ناسالم تغذیه میشوند که متوقف کردن آن روند را بسیار دشوار میسازد هم چنین برای ایجاد و مصرف آن رژیم عادات تلاش میکنند.
محتوا در رسانههای اجتماعی دختران و پسران را به شکل متفاوتی تحت تاثیر قرار میدهد: برای دختران این رسانههای اجتماعی هستند که آسیب واقعی را وارد میکنند. برای پسران این بازی و فیلمها و تصاویر غیراخلاقی هستند که آسیب واقعی را وارد میسازند. با این وجود، تمام ما مجموعا به دلیل حضور همه جانبه گوشیهای تلفن همراه هوشمند تشویق میشویم که عصبانی شده و قضاوت کنیم و چشمان مان را بر روی زیباییهای اطراف مان میبندیم.
اگر به اطراف خود نگاه کنید میبینید آن چه هایت میگوید قانع کننده است و جریان دارد. به فرزندان خود نگاه کنید که وسواس زیادی به بازی کردن با پلی استیشن و کار پر سر و صدا با گوشیهای تلفن همراه شان دارند به دوستان تان نگاه کنید که اغلب مضطرب بوده و سرشان اصطلاحات درون صفحات نمایشگر تبلت و گوشیهای تلفن همراه است و ناتوان از تمرکز بر روی مکالمات هستند. موافق نبودن با نظر او دشوار است.
در واقع، زمانی که شخصی پستی را در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته دائما به دنبال آن است که ببیند چند نفر پست او را لایک میکنند. پرسش مهم است این است که در این باره چه کاری میتوانیم انجام دهیم؟ ما در دنیایی زندگی میکنیم که کاملا از گوشیهای تلفنهای همراه هوشمند هوشمند اشباع شده است: اکنون تقریبا غیرممکن است که زندگی روزمره را بدون گوشیهای تلفنهای همراه هوشمند سپری کنیم. خواه جستجوی زمان رسیدن اتوبوس باشد یا پرداخت هزینه بلیت را از طریق گوشیهای مان انجام میدهیم. ما نمیتوانیم فرزندان مان را برای همیشه از گوشیهای تلفن همراه هوشمند دور کنیم.
هایت هم چنین توصیه نمیکند که ما این کار را انجام دهیم. در عوض او از اقداماتی حمایت میکند: حفظ استقلال دوران کودکی و اجازه دادن به کودکان برای بازی کردن بدون نظارت بیش تر، عدم امکان دسترسی افراد به گوشی تلفن همراه هوشمند تا پیش از سن ۱۴ سالگی، عدم استفاده از شبکههای اجتماعی توسط افراد تا پیش از سن ۱۶ سالگی و اعمال قانون ممنوعیت استفاده و همراه داشتن گوشی تلفن همراه هوشمند در مدارس که اجرای آن دشوار نخواهد بود.
اجرای این دستورالعمل هیچ هزینهای نیز ندارد. به گفته هایت زمان ان فرارسیده که به آزمایشی که فرزندان مان را بدون محافظت اصطلاحا "به سرزمینی کاملا بیگانه" و "اغلب متخاصم" میفرستد پایان دهیم.
البته شاید شما به اندازه هایت بدبین نباشید. هایت فکر میکند چیزی به نام "نسل آلفا" یعنی گروه بعدی جوانان که مسنترین آنان حدود ۱۳ سال سن دارند وجود ندارد و تا زمانی که نتوانیم شرایط کودکی را که جوانان را بسیار مضطرب میکند تغییر دهیم آن نسل وجود نخواهد داشت.
شاید بگویید فرزندان نسل آلفا اکنون حضور دارند و متفاوت از فرزندان نسل قبلی خود هستند. اعضای نسل Z شاهد ورود پهنای باند پرسرعت، آیفون و رسانههای اجتماعی بودند. اعضای نسل آلفا از بدو ورود به جهان همواره به این موارد دسترسی داشته اند بدان معنا که والدین شان در این فضا کاملا کور و ناآگاه نبوده اند. در نتیجه، شاید بگویید ادامه محروم کردن فرزندان از گوشیهای تلفن همراه هوشمند یا دسترس آنان به تیک تاک کار آسانی نخواهد بود.
* یک اختلال عصبی رشدی شایع است که در دوران کودکی یا نوجوانی آغاز شده و با چند تیک حرکتی و حداقل یک تیک صوتی (آوایی) مشخص میشود. تیکهای رایج شامل پلک زدن، سرفه کردن، صاف کردن گلو، بوییدن آشکار، و حرکات صورت هستند. این تیکها معمولا حالت نیاز یا احساس ناخواسته در ماهیچههای تحت تاثیر برای انجام تیک ایجاد میکنند، اما گاهی میتوانند به طور موقت سرکوب شوند و در مکان، میزان و فرکانس تغییر کنند. سندرم تورت حالت شدیدتری از اختلالات تیک است.