«آقای سخنگوی دولت حرف مردم را بلد نیست بشنود، اما آیا حرف رئیس نیروی انتظامی را نیز بلد نیست بشنود! چند روز قبل رئیس نیروی انتظامی گفت بسیار متاسفیم، اما دزدی به یک شغل تبدیل شده است. در شرایطی که واقعیتهای جامعه اینگونه است، شما میگویید ما کولاک کردهایم، گل کاشتیم و زیادی هم خوبیم!»
فرشاد مومنی ضمن بیان انتقاداتی نسبت به اظهارات احسان خاندوزی، وزیر اقتصاد و سخنگوی اقتصادی دولت در اولین نشست خبری خود در روز ۱۴ فروردین، تلاشهای حکومتگران برای ارائه چشم انداز از اقتصاد ایران را همراه با سلطه رویههای کوته نگرانه دانست.
به گزارش جماران، وی ضمن بیان انتقاداتی نسبت به اظهارات احسان خاندوزی، وزیر اقتصاد و سخنگوی اقتصادی دولت در اولین نشست خبری خود در روز ۱۴ فروردین، تلاشهای حکومتگران برای ارائه چشم انداز از اقتصاد ایران را همراه با سلطه رویههای کوته نگرانه دانست و تاکید کرد: اعلام اینکه ایران در حال ورود به مدار رونق اقتصادی است، بسیار مایه شگفتی بود. رشد اقتصادی که حاصل شده، نسبتی با توسعه ندارد. ادعای آقای سخنگو درباره با کیفیت بودن این رشد، به صرف اینکه یک ادعا از سوی ایشان است، پذیرفته نمیشود. این اظهارات به دور از علم، انصاف و ادب و به دور از مصالح نظام ملی است و شما در شرایط فعلی کشور، با این اظهارات مردم را عصبی میکنید و بر روی زخم آنها نمک میپاشید.
مومنی با بیان اینکه از شیوه برخورد سخنگوی اقتصادی دولت در ۱۴ فروردین بسیار نگران شدم، گفت: چرا که دیدم ایشان نگران این روندهای رو به گسترش تعمیق فساد نیست. اینها متغیرهای کلیدی سطح توسعه است. اصلا حرفی درباره این مناسبات نابرابرساز و شدت بخشنده به پاداشهایی که منجر به گسترش و تعمیق نابرابریهای ناموجه میشود نمیزند و اصلا اعتنا ندارد سویهای که برای توجه به تولید اتخاذ کرده سویهای غیر توسعهای و ضد توسعهای است. با این شیوهای که آقای رئیس جمهور با آن سخن گفت و واقعا از همه بدتر سخنگوی اقتصادی، دولت نمک به زخم میپاشند.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه سطح درایتی که در این جهتگیریها و اظهارات مندرج است به هیچ وجه متناسب با شرایط کنونی ایران نیست، اضافه کرد: سخنگوی دولت میگوید ما مبالغ جریمه رانندگی را متناسب با تورم افزایش داده ایم، اینکه افزایش تا چه میزان متناسب با نرخ رسمی اعلام شده تورم است خود یک ماجرایی بسیار تلخ و غم انگیز است و باور کردنی نیست که این چه کیفیتی از سخن گفتن است که به نام حکومت زده میشود! از آن تلختر و غم انگیزتر این است که آن ساختار قدرتی که متناسب کردن جرائم با نرخ تورم را میفهمد، چرا آن را درباره دستمزد مردم نمیفهمد! اگر آن را بلدید این یکی که اولویت دارد! حرفهایی میزنند که متعارف نیست، بایستگی و برازندگی هم ندارد. خیلی چیزهای دیگر هم دارد که نمیخواهم درباره آنها در اولین سخنرانی سال صحبت کنم! بسیار تاسف بار است!
مومنی گفت: هیچ گامی در مسیر توسعه برداشته نمیشود جز اینکه ابتدا حکومت رابطه خود را با مردم بهبود ببخشد و سازوکارهایش هم روشن است. سازوکارهای آن یقینا زدن حرفهای بیپایه و کم اعتبار نیست. حرفهایی که این چند روز شنیدیم رابطه حکومت و مردم را بدتر میکند و این به صلاح تمامیت ارضی کشور و آینده امیدوار کننده آن نیست. این رویه را اصلاح کنید. آقای سخنگوی دولت حرف مردم را بلد نیست بشنود، اما آیا حرف رئیس نیروی انتظامی را نیز بلد نیست بشنود! چند روز قبل رئیس نیروی انتظامی گفت بسیار متاسفیم، اما دزدی به یک شغل تبدیل شده است. در شرایطی که واقعیتهای جامعه اینگونه است، شما میگویید ما کولاک کردهایم، گل کاشتیم و زیادی هم خوبیم! از فرط موفقیت نمیدانیم چه کنیم! اینها به دور از علم، انصاف و ادب است به دور از مصالح نظام ملی است. شما با این اظهارات مردم را عصبی میکنید و بر روی زخم آنها نمک میپاشید، چه کسی به شما مشورت میدهد!
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با بیان اینکه کاش حداقل حسن این تذکرات این باشد که عزیزان بفهمند کیفیت پشتوانه کارشناسی که مبنای حرف زدنهای عزیزان است به هیچ وجه بایسته شرایط کنونی کشورمان نیست، اضافه کرد: از شیوههای مخرب دیگری که عزیزان پیش گرفتهاند این است که میگویند اینکه ما چه میکنیم را رها کنید، ببینید اگر دولت قبلی بود اوضاع از اینکه امروز است بدتر بود! اینکه خود این اظهارات تا چه میزان مبنا دارد بماند! اما این حرف پوچ و بیاعتبار است.
وی ادامه داد: مهمتر این است که هم آقای رئیس جمهور و هم آقای سخنگو، شرافتمندانه از مسئولان زیر مجموعه خود بخواهند، گزارشی درباره مطلبی که مرداد ۱۴۰۰ دفتر اقتصاد کلان سازمان برنامه منتشر کرد، بدهند. عنوان این گزارش «برآورد بدهیهای دولت از ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۶» بود. آن کارشناس با شرفی که این گزارش را تهیه کرده و هشدار داده بود را عزیزان تنبیه کردند؛ اما میخواهم بگویم این گزارشی بود که در همین دولت منتشر شده بود. گزارش سازمان برنامه میگوید حدود سال ۱۴۰۶ اوضاع نرخ ارز بسیار فاجعه آمیز میشود، اما عزیزان آن او را تنبیه کردند! گفته بود در سال ۱۴۰۰ نرخ ارز به ۲۵ هزار تومان میرسد، شما او را تنبیه کردید در حالی که کارنامهای که خودتان رقم زدید از این رقم بیشتر بود! شرم آور است! نگوییم شرم آور، بلکه بگوییم عبرت آموز است!