bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۷۲۴۵۸۸

نامه سرگشاده اعضای خانه احزاب به شهردار تهران

نامه سرگشاده اعضای خانه احزاب به شهردار تهران

حزب مهستان ایران در این نامه با اشاره به ساخت مسجد در پارک قیطریه تهران نوشته اند که نباید بوستان‌های شهر را قربانی سازه‌هایی کرد که در هر جای دیگری به‌راحتی قابلیت استقرار دارند و جای پرسش است که چرا در میلیون‌ها متر مربع زمین بایر و عاری از فضای سبز چنین مکان‌هایی طراحی و ساخته نمی‌شوند؟

تاریخ انتشار: ۱۴:۳۰ - ۲۲ فروردين ۱۴۰۳

حزب مهستان ایران و چند تشکل دیگر دربارۀ ساخت مسجد در بوستان قیطریه نامۀ سرگشاده یا سرگشوده‌ای نوشته‌اند و در آن به پاره‌ای نکات تاریخی هم اشاره کرده‌اند که این متن را به سبب دلایل متنوع و جامعی که برشمرده‌اند با آنچه تاکنون دیده‌ایم متفاوت می‌سازد. مخاطب نامه، شهردار تهران (علیرضا زاکانی) و مهدی چمران (رییس شورای شهر تهران) اند و متن کامل آن از این قرار:

به گزارش عصر ایران، ایده‌ ساخت مسجد به وسعت هشت‌صد متر مربع در پارک قیطریه، که از دوران قاجار باغ بوده و دارای درختانی بسیار کهن‌سال و ارزشمند است و مالکش در سال ۵۸ به نیّتِ بوستان شدن آن را به شهرداری اهدا کرده، با اعتراض‌های فراوانی همراه شده است.

کافی است نگاهی به کارزارِ شکل‌گرفته بیندازیم تا متوجه شویم بیش از صد و چهل هزار تن از شهروندانِ اکثراً تهرانی، که مالیات‌دهنده و صاحب واقعی شهر تهران هستند، با آن مخالفت کرده‌اند.

خوشبختانه ــ هم‌چنان که در اخبار این مدت در تعرض به درختان الیمالات نور شاهد بودیم هر چند متأسفانه هنوز برخوردی با متخلفان صورت نگرفته ــ افکار عمومی نسبت به تعرض به درختان و ثروت‌های سبز سرزمین خود حساس شده است، به‌ویژه آن که تهران شهری به شدت آلوده و دارای نرخ بالای مرگ‌ومیر در این زمینه است؛ و نیز آن‌که ساختن نمازخانه‌های کوچک در بوستان‌ها مرسوم بوده و به تقریب دهه‌هاست که همه‌ی بوستان‌ها دارای چنین فضا‌هایی هستند، اما ــ جدا از اشتباهِ جدّی در هم آمیختنِ فضا‌های عمومیِ شهری با هم، که هر کدام کارکردی دارند و این‌ها در هم اختلال به‌وجود خواهند آورد ــ با توجه به وجود مسجد‌های بسیار در سطح شهر ساختِ مسجد در این بوستان چه منطقی دارد؟

در آغاز نگاهی کنیم به دلایلِ معترضان، که به‌ویژه از سوی یک مقام حکومتی (شهردار تهران در هیأت وزیران حضور می‌یابد) و کارگزار مردم (شهردار برگزیده‌ی شورای شهر است) شایسته‌ی توجه است:

الف ـ درختان مورد نظر بر خلافِ سخنِ شهردار محترم نهال («درخت جوان نورسته» ـ فرهنگ معین) نیستند، بلکه پانزده درخت ارزشمند قدیمی هستند با قطر‌های چندده سانتی‌متری که امکان جابه‌جایی آن‌ها حتی در فصل مناسب هم نیست و فراموش نشود رهبری نظام، یک دهه پیش، تصریح کرده بودند که قطع یک درخت حتا برای ساخت حوزه‌ی علمیه هم جرم است! (و نیز بنگرید به سخن تولیت آستان قدس رضوی در دیدار رئیس، معاونان و خانواده شهدای سازمان حفاظت محیط‌زیست: برای احداث بنایی در جوار حسینیه امام خمینی قرار بود درختی قطع شود و از آن محل دیوار عبور کند، هنگامی که مقام معظم رهبری مطلع شدند به طور جدی با قطع آن درخت مخالفت کردند).

ب ـ جدا از آن‌که آیا شهر تهران دارای کسری فضای سرانه‌ی مسجد است و آیا جمعیت محلی به نسبتی که باید از این مسجد‌ها بهره می‌برند یا نه، بدیهی است که باید فاصله برای ساخت‌شان رعایت شود، امری که به‌ویژه در مورد مسجد‌ها بیشتر باید رعایت شود تا از کارکردِ اجتماعی خود در یک محله فاصله نگیرند. به گفته‌ی مردم محلی هم‌اکنون در آن بوستان گاه صدای اذانِ دو سه مسجد با هم تلاقی دارد؛ در روبه‌رو مسجد صاحب‌الامر، ۲۰۰ متر جلوتر مسجد مفتخر و پشت پارک در کوچه‌ی مفید مسجد نور.

پ ـ ساخت مسجد، هم‌چنان که در تاریخ طولانی‌اش آشکارا دیده می‌شود، مردمی‌ترین عمل مؤمنانه‌ی جمعی است که می‌باید به شکلِ یک نیاز از دل اهل محل بجوشد و با اراده‌ی آنان تأمین مالی شده و بنیادش گذاشته شود. تکمیلش هم ‏بعضاً چند سال طول می‌کشد، چون ذره ذره و با پول و پشتیبانیِ مردم ساخته می‌شود.

زمین مسجد نیز باید پاک و طیب و همراه با رضایتِ صاحبانش باشد. آیا زمینی که در پارک قیطریه برای بنای مسجد تعیین شده با قصد بانیان و اهداکنندگانش سازگاری دارد و آن‌ها راضی‌اند که بخشی از محل تفرجگاه مردم کم و درختان آن قسمت قطع و به مسجد تبدیل شود؟

بر فرض که بانیان راضی باشند (که البته گفته می‌شود ساخت این مسجد بر خلاف وصیت سید محمود محتشمی‌پور بوده)، شهرداری از چه منبع مالی می‌خواهد مسجد را بسازد؟ تردیدی نیست که نوعاً از راه عوارض و جریمه است که از فقیر و غنی با رضایت و یا بدون رضایت دریافت می‌شود، در این صورت آیا ساختن مسجد با این نوع پول‌ها درست است؟ بر فرض این پول‌ها پاک باشد، آیا عوارض‌دهندگان راضی‌اند با پول آنان مسجد ساخته شود؟ پس، بهتر آن است شهرداری تهران از ساخت مسجد در یک ملک عمومی که بخشی از جامعه نسبت بدان رضایت ندارد منصرف شود. در این مورد، باید آن کارزارِ تا اکنون صد و چهل هزار تنی را در کنار این داده گذارد که «۹۶ درصد راه‌یافتگان به مجلس آینده کمتر از ۶۵ هزار رأی آورده‌اند» تا بیشتر به اهمیت و عمق موضوع پی برد.

ت ـ جدا از مورد فوق، حکومتی شدن همه‌ی پدیده‌های دینی، هم‌چنان که در این سال‌ها دیدیم، هم سبب می‌شود کار خیر از هدف اولیه‌ی دینی خود دور گردد و هم آن که به شکل یک «پروژه‌ی عمرانی» درآید و برخی بگویند ریشه‌های مسأله‌اش را باید در اقتصاد سیاسی شهر جست‌وجو کرد که در نهایت، تصویر زشتی را از آن به نمایش می‌گذارد.

ث ـ افزون بر موارد پیشین، ساخت ‎مسجد کار شهرداری نیست، شهرداری باید به وظیفه‌ی خود بپردازد که پاکیزه‌سازی شهر و به‌ویژه توجه به آلودگی‌ها، حمل زباله‌های شهری، ساخت بوستان، احداث بزرگراه، توسعه‌ی سامانه‌های شهری، بهینه کردن مسیر‌ها و... از راه صدور مجوز‌های ساخت‌وساز و دریافت عوارض است.

شهردار محترم تهران باید یک‌بار دیگر گزارش تکان‌دهنده‌ی «مرکز مطالعات و برنامه‌ریزی شهرداریِ» خودش را بخواند که تأکید کرده تهران به ابرشهر افسرده ایران بدل شده و فقط سه‌دهم درصد شهروندان احساس سرزندگی دارند. در چنین شهری وجود هر یک درخت و فضای سبز در خورِ یک نعمت است و نباید بوستان‌های شهر را قربانی سازه‌هایی کرد که در هر جای دیگری به راحتی قابلیت استقرار دارند و جای پرسش است که چرا در میلیون‌ها متر مربع زمین بایر و عاری از فضای سبز چنین مکان‌هایی طراحی و ساخته نمی‌شوند؟

ج ـ قوانین شهرداری هم چنین کاری را منع کرده‌اند چرا که بوستان‌ها پهنه‌ی «جی» محسوب می‌شوند و تغییر کاربریِ این پهنه‌ها بدون مصوبه‌ی مراجع قانونی ممنوع است. طبق مصوبه‌ی سال ۱۳۹۱ نیز، که خبر آن در پایگاه خبری خبرآنلاین و همشهری هست، شورای اسلامی شهر تهران به ریاست مهدی چمران احداث ابنیه در بوستان‌ها را ممنوع کرده است: «انتخاب فضای بوستان برای ساخت مسجد خلاف قانون و مصوبات شورای شهر است و ساخت‌وساز در بوستان‌ها به جز خدمات ضروری، مثل سرویس بهداشتی و نمازخانه، ممنوع است».

حال، می‌توان این سخن ریاست محترم شورای شهر تهران در صحن علنی آن شورا (۱۴ فروردین ۱۴۰۳) را مورد داوری قرار داد که: «مطالعه و امکان‌سنجی برای احداث مساجد در شهر‌ها و پارک‌ها انجام می‌گرفت و در سال ۱۳۸۲ نیز برای مساجد تهران و ساخت‌وساز مساجد بودجه تعیین شده بود و این از افتخارات ما در شورا به شمار می‌رود... باید کمی فکر کنیم و تحت تأثیر جو روانی قرار نگیریم چرا که تهران مسجد کم دارد و باید ۴۰۰ مسجد در پایتخت ساخته شود و ما براساس قانون عمل می‌کنیم و کار خلاف قانون را هیچ کسی نباید انجام دهد».

چ ـ در حالی که در مورد‌هایی از فعالیت‌های عمرانی بر دست نهاد‌های بزرگ حکومتی و دولتی شائبه‌ی گنج‌یابی وجود دارد و متأسفانه وزیر میراث فرهنگی خود علناً به چنین موضوعی معترف بوده و در مورد‌هایی در وزارتخانه‌ی زیر نظرش چنین کاری انجام شده بحث گور‌ها و آثار تاریخی در بوستان یادشده نیز به میان کشیده شده‌اند که، چون اداره‌کل میراث تهران هم جز بیانِ سخنی تبلیغی در این مورد ورودی نداشته است بر نگرانی‌های ملی و شمار معترضان افزوده است.

ح ـ سخن کوتاه و در ظاهر لج‌بازانه‌ی شهردار محترم تهران در این‌باره در هشتم فروردین‌ماه که «حتماً ما تو پارک‌ها مسجد می‌سازیم، مساجد خوب هم می‌سازیم» سبب توجه بیشتر مردم به موضوع و هم‌سوییِ آنان ــ از مذهبی و روحانی تا محیط‌زیستی و طرفداران میراث فرهنگی ـ تاریخی و حقوق‌دان و نیز مردم بومی محله‌ی قدیمی قیطریه ــ گردید. این‌چنین برخورد‌هایی جدا از آن‌که با نفس مسؤولیت ایشان نمی‌خواند با توجه به شرایط اجتماعی حال حاضر، که برآمده از وضعیتِ بسیار بدِ اقتصادی و نارضایتی از شیوه‌ی مدیریت امور است، بر خشم پنهان مردم اثری منفی خواهد گذارد.

اگر این سخنان به رفتاری به همین اندازه لج‌بازانه کشیده شود در وضعیتی که کشور با بحران‌های کلان متعدد داخلی ــ هم‌چون گرانی و تورم و خبر‌های روزانه‌ی فساد که حد تحمل مردم را به شدت پایین آورده است ــ و نیز خارجی، که طبیعتا دشمنان نظام در راستای منافع خودشان از آن بهره خواهند برد، دست به گریبان است امکان بروز هر آشوبی را در پی خواهد داشت که منطقاً، با توجه به عوامل اقتصادی و اجتماعی، از نمونه‌ی مشابهش ــ اعتراض‌های مردمی به تخریب بوستان گزی استانبول در کشور همسایه ــ فراتر خواهد رفت.

از این رو ما، شماری از احزابِ عضو خانه‌ی احزاب ایران، خواهشمندیم مانند یک مدیر واقعی و حرفه‌ای از سخن یادشده‌ی خود عذرخواهی کنید و به خواست مردم احترام بگذارید و با برداشتنِ حصار‌ها در بوستان یادشده به مسائل اصلی شهر بپردازید.

این نامه سرگشاده را این تشکل‌ها امضا کرده‌اند: حزب مهستان ایران /حزب اتحاد ملی /حزب اقتدار مردم /حزب اراده‌ی ملت ایران (حاما) /حزب ترقی ایران /حزب فرزندان ایران / سازمان رهروان فردا و مجمع هماهنگی اصلاح‌طلبان کرمانشاه

bato-adv
bato-adv
bato-adv