نکتهای که علیرضا دبیر فراموش کرده یا نمیخواهد آن را بپذیرد، این واقعیت است که «مردم» به اندازه کافی «کریمشیرهای شناس» و «جهانپهلوان شناس» شده و نیازی به گرفتن و دادن هشدار در این زمینه ندارند.
روزنامه شرق نوشت: علیرضا دبیر، رئیس فدراسیون کشتی ایران، این روزها بار دیگر به صدر اخبار برگشته و مطابق با موارد اخیر، نه از باب مثبت بلکه برای دفعه چندم، از در منفی وارد گود شده تا به طرز خبرسازی برای خودش مقبولیت بخرد. او که قهرمان سابق کشتی ایران و از افتخارآفرینان قدیمی یکی از رشتههای محبوب ورزشی در ایران است، چند سالی میشود بر صندلی ریاست همین فدراسیون هم جلوس کرده و دست بر قضا صاحب یکی از مهمترین عناوین است. آنطورکه خودش ادعا کرده، از ۱۷ سالگی برندباز است و با توجه به مال و مکنتی که به هم زده، بعید است غم و دشواری خاصی دستکم از روزهای رسیدن به اوجش تاکنون، در عرصه مالی داشته باشد. ضمن اینکه بیگانه به دنیای سیاست هم نیست و صندلی جنجالیاش از روزهای حضور و فعالیتش در شورای شهر، به یادگار مانده است.
اینهمه اتفاق خوب در زندگی دبیر در شرایطی رخ داده و میدهد که به قرار معلوم همچنان به چیزی که میخواسته نرسیده و در پی آن است تا با دستیازیدن به طعنه و کنایه، «چیزی» که کمبودش را حس میکند، به دست بیاورد. در تازهترین مورد، او دوباره به رسول خادم، اسطوره دوستداشتنی دنیای کشتی، طعنه و کنایه زده به این امید که به بخشی از مردم هشیاری و آگاهی بدهد. علیرضا دبیر با حضور در تلویزیون برای چندمین بار در طول سالهای اخیر، بدون آنکه اسمی از رسول خادم بیاورد، طعنهای به او زده و در برنامهای که آن سوی میزش پیمان یوسفی نشسته، «مردم» را مورد خطاب قرار داده و گفته «مردم به رسانهها دقت کنند، متوجه میشوند که یک رسانه میخواهد الکی پهلوان بسازد، همان رسانه میخواهد از من «کریمشیرهای» بسازد. یک حرکتی که مثلا شما انجام میدهید، آهنگ زورخانه و فلان بگذارد و بگوید ببینید جهانپهلوان چه کار کرد، حالا یک حرکت کوچکتری را که من میکنم، بیایند بگویند هه...».
ناگفته پیداست که منظور علیرضا دبیر، رسول خادم و فعالیتهای اجتماعی او پس از دوران ریاستش بر فدراسیون کشتی است. رسول برخلاف علیرضا دبیر که در چند مقطع بهخوبی نشان داده سخنگفتن را دوست دارد، مرد عمل نشان داده و در کنار چندین دوست و رفیق قدیمیاش از دنیای هنر و کشتی، مؤسسهای خیریه تشکیل داده تا به درد مردم سیستانوبلوچستان برسد. البته هر جایی سیل و زلزله، ویرانی به بار بیاورد، رسول و رفقا آستین همت بالا زده و در کنار مردم حضور داشتهاند. حتی در همین روزهایی که علیرضا دبیر یک بار دیگر به رسول خادم طعنه زده، رسول در حال کمکرسانی به مردم نیازمند است. پس، چه چیزی باعث میشود تا رئیسی که تقریبا از همهچیز بینیاز است، در مواجهه با چنین مردی که در هر زمینهای نشان داده کنار مردم است، آشفته شود و لب به طعنه و کنایه بگشاید؟
او از اینکه مردم این روزها رسول خادم را «جهانپهلوان» صدا میکنند، آزرده است و به آنها هشدار میدهد که (احتمالا) «فریب بازی رسانهای» را نخورند؛ ولی کیست که نداند قدرت رسانه در جهانپهلوان کردن یا کریمشیرهای جلوهدادن فردی، هرگز به اندازه درک مردم، زیاد نیست. چهبسا اگر چنین بود، تلاش صداوسیما که بهطور انحصاری فضای رسانهای را در اختیار دارد، در بتساختن و نساختن از مخاطبانش باید به ثمر مینشست. نکتهای که علیرضا دبیر فراموش کرده یا نمیخواهد آن را بپذیرد، این واقعیت است که «مردم» به اندازه کافی «کریمشیرهای شناس» و «جهانپهلوان شناس» شده و نیازی به گرفتن و دادن هشدار در این زمینه ندارند. موضوعی که آنها شاید در این مقطع هنوز برایشان جای ابهام داشته باشد، این است که چرا علیرضا دبیر هنوز هم باید از هر فرصتی برای طعنه و کنایهزدن به رسول خادم استفاده کند؟
دیگر بر کسی پوشیده نیست که رابطه این دو، اگر بتوان اسم ارتباط را روی آن گذاشت، حسنه نیست. حتی خود علیرضا دبیر چنین موردی را جار زده و میگوید: «نگوییم من و رسول خادم با هم خوب نیستیم، با هم رفیق نیستیم. شاید سبک تفکرات یکدیگر را قبول نداشته باشیم؛ وگرنه بنده از نظر کشتیگیری او را قبول دارم. وقتی رسول خادم در المپیک آتلانتا طلا میگرفت، من خیلی گریه کردم. در حوزههای مدیریت دیدیم روحیاتمان به هم نمیخورد. تفکراتشان را در حوزههای فرهنگ، هنر و سیاست قبول ندارم؛ اما او بهعنوان یک قهرمان بزرگ کشتی محترم است».
دبیر بارها عنوان کرده تکفرات سیاسی و فرهنگی رسول خادم را قبول ندارد؛ ولی سکوت رسول خادم که یقینا سطح دغدغههایش فراتر از موضوعاتی است که دبیر مطرح کرده، احتمالا به آشفتگی بیشتر رئیس این روزهای فدراسیون کشتی میافزاید؛ آرامشی که در تضاد با برنامهای است که دبیر در مواجهه با رسول دارد. همانطورکه عنوان شد، برای اولین بار نیست که دبیر به خادم طعنه و کنایه میزند. او پیشتر به خبرگزاری دولت، بازهم بدون اینکه اسمی از کسی بیاورد، چنین گفته بود «کسانی که علیه کشتی ایران تبلیغ میکنند، دو گروه بیشتر نیستند؛ یکسری آدم مریض در بیرون نشستهاند و علیه ما تبلیغ میکنند و آدمهای داخلی آنها نیز در شایعات میدمند. آنها دو جریان هستند. جریان اول ضدانقلاب است و جریان دوم جهانپهلوان فضای مجازی که کاملا با هم در ارتباط هستند. ضدانقلاب و عوامل داخلی آن از تخریب من و ورزش ایران نان میخورند. آنها باید آمار بدهند و آخر برج حقوق بگیرند. آدمهایی مثل امیرکبیر خیلی تهمت خوردند، اما اکنون تاریخ چگونه درباره او قضاوت میکند؟ تاریخ تکرار میشود، فقط سالهای آن فرق میکند. زمان مشخص میکند که چه کسی خادم است و چه کسی خائن».
بهراستی که اگر علیرضا دبیر به سخنی که رانده و اعتقاد دارد زمان خادم و خائن را مشخص میکند، واقف است، چه عجلهای برای دادن هشدار مضاعف به مردم دارد؟ مردی که همین چند ماه پیش، آرزو کرده محمدباقر قالیباف در حضور مجددش در فدراسیون کشتی در باب شهادت علیرضا دبیر سخنرانی کند، چه چیزی نزد رسول خادم یافته که نداشتنش موجب آزار و اذیتش میشود؟ پاسخش را مردم، همانهایی که کریمشیرهایها را از ناشیرهایهایش تشخیص میدهند، یقینا از بر هستند....