کم نیستند کسانی که به علت مالیات زیاد که قادر به پرداخت آن نبودهاند، کار خود را رها کرده و به خیل بیکاران پیوستهاند.
فربد فدایی در اطلاعات نوشت: بسیاری از صاحبان کارگاهها، مغازهداران، پیشهوران و اصناف گوناگون و حتی کارخانهداران از افزایش ناگهانی مالیات آن هم زمانی که درآمدشان تقلیل یافته است شکایت دارند و آن را عادلانه نمیدانند.
این احساس که پولی به قهر از آنان گرفته میشود و در مقابل خدمات متناسبی دریافت نمیکنند، سبب ناخرسندی آنان میشود. کم نیستند کسانی که به علت مالیات زیاد که قادر به پرداخت آن نبودهاند، کار خود را رها کرده و به خیل بیکاران پیوستهاند.
در آنان هم که کار را ادامه میدهند، انگیزه کار بیشتر از بین میرود، زیرا احساس میکنند حاصل کارشان به خود آنان بازنمیگردد؛ اما به جز مالیات بر کار و پیشه، مالیاتهای خلق الساعه دیگری هم بر گروه شهروندان فشار میآورد؛ از جمله «مالیات بر خودرو لوکس».
در واقع به علت تورمی که دولت قادر به مهار آن نبوده، قیمت همه کالاها بالا رفته است، برای نمونه اتومبیلی که هفت سال پیش به ۴۰ میلیون تومان خریداری شده است اکنون بیش از یک میلیارد تومان قیمت دارد. مساله نادیده مانده از نظر «اقتصاددانان مالیات بند» این است که در این مدت قیمت کالاهای دیگر نیز بالا رفته است و موضوع فقط منحصر به اتومبیل یا خانه نیست.
اگر شخصی که هفت سال قبل اتومبیل ۴۰ میلیون تومانی خریده است بخواهد خودرو کهنه خود را نو کند، به او با ۴۰ میلیون تومان خودرو نو نمیدهند، بلکه باید دو میلیارد تومان بپردازد. خدا را شکر که اقتصاددانان عزیز به فکر مالیات گرفتن از لوازم خانه لوکس، یا فرش لوکس یا کفش لوکس یا دیگ و قابلمه لوکس نیفتادهاند! خدا را شکر که این عزیزان تاریخ نخواندهاند وگرنه در مییافتند که در زمان پتر (به اصطلاح کبیر)، در روسیه مالیات برریش و در انگلستان قرن هجدهم مالیات بر کلاه وضع کرده بودند و بسی مالیاتهای دیگر. خدا را شکرکه تاریخ نخواندهاند!