روزگاری در این محله، اغلب اهالی در کارخانه صابونپزی مشغول کار بودند و بر سرتاسر پشتبام خانههایشان صابون پهن میکردند تا خشک شود.
به گزارش همشهری آنلاین، محمود منیعی، تهران پژوه، در این باره میگوید: «ساختمان آجری کارخانه صابونپزی درست وسط کوچه قرار داشت و کوچه اسمش را از همین کارخانه قرض گرفته بود که حالا دیگر نیست. این کارخانه صابونپزی، کل صابون مصرفی اهالی تهران را تأمین میکرد و اطراف کارخانه بود از مغازههای کوچکی که محصول همین کارخانه را میفروختند. همانطور که گفته شد، اغلب ساکنان این محله یا صابونپزخانه کار میکردند یا مغازه فروش صابون داشتند.»
داریوش شهبازی، تهرانپژوه، در اینباره میگوید: «در دوره مظفرالدین شاه در ممانعت از تأسیس کارخانه جدید صابونپزی، خود را متصدی حرفه صابونپزان تهران میدانست، که از دوره ناصرالدین شاه پدرش آن تصدیگری را به دست آورده بود. صابونهای سنتی را از پیه گاو و گوسفند درست میکردند. بشکهها و دیگهایی را آماده میساختند، زیر آنها را با بوته یا هیزم روشن میکردند و پیه و چربیها را درونش میریختند تا آب شوند. صابونپزها، پی و چربی را از دباغها و قصابها میخریدند.
به چربیهای درون دیگ، یا بشکه، سودا یا نمک افزوده میشد و چند بار آب درون آن را عوض میکردند تا ناخالصیهایش گرفته شود. با حرارت دادن چربی و افزودهها بود که لایه صابون، به اصطلاح صابونپزان، «رو میآمد» و جدا میشد. اینلایه بالایی، همان صابون بود. اما باید در اندازههای برابر قالب زده میشد. پس از این کار، صابونها را ۵ روز یا یک هفته جلو آفتاب میچیدند تا خشک شوند. نور خورشید سبب میشد که قالبهای چربی (صابون) پاکیزهتر و بهداشتیتر از کار درآیند. به همین دلیل هم بود که استادان صابونپز، نیاز یک سال را در ماههای تابستان تولید میکردند.»
در دوره پهلوی صابونپزخانهها از حوالی بازار به خارج از حصار ناصری منتقل شدند. آن دوران در خیابان صاحبجمع، از سر قبر آقا تا میدان شوش، مغازهها همگی به صابونفروشان اختصاص داشت و محصولات صابونپزخانه را میفروختند. بازار صابونبرگردان که از سکه افتاد، کمکم پای صنف سراجها به کوچه صابونپزخانه باز شد، اما دوام چندانی نداشت.