اجزای زمین تن خردمندان است، ذرات هوا جمله لب و دندان است، بندیش که خاکی که برو میگذری، گیسوی بتان و روی دلبندان است (عطار)
عباس محمدی در خبرآنلاین نوشت: این زمینِ آبی و سبزِ دلانگیز، این پناهگاه ما در کیهان بیمرزِ سیاه، بستری است شکلگرفته در پی چند میلیارد سال کنش و واکنش عاملهای بیشمار. در این بستر زنده، همه چیز جز انسان در چارچوب قاعدههای سخت طبیعی که حاصل این عاملها هستند، قانونمند شده است. انسان "خردمند" با سود جستن از دستان کارآمد و مغز پیچیدهی خود به توانایی شگرفِ سرپیچی از بسیاری قانونهای زمین دست یافته است. او آتش را مهار کرده که بهتنهایی میتواند هر جانوری را براند و هر رویشگاهی را به فنا دهد.
با وجود آن که بسیاری از انسانهای فرهیخته، و از جمله حکیمان اندیشمند ایران، از دیرباز بر پیوستگی اجزای هستی اشاره داشتهاند، اما سلطهجوییِ آزمندانهی گروههایی از نوع بشر سبب تجاوز به حریم دیگر زیستمندان و دزدی از سرمایههای زمین شده است. تأثیر این کارها چنان بوده که اگر سفرنامهی مجازی قطرههای پاک بارشهای آسمانی را با تعبیر شفیعی کدکنی بخوانیم، اندوهناک میشویم که چرا:
آخرین برگ سفرنامهی باران این است
که زمین چرکین است!
همه میدانند که زمین از مشکلاتِ انسانساختِ بیشمار در رنج است؛ اما این را نیز بدانیم که هر یک از ما به کموزیاد میتوانیم برای کاستن از فشارهای مخربِ زمین کاری بکنیم، و یادمان باشد که نباید به بهانهی وجود معضلهای عظیم، چشم به نارساییهای کوچکتری که در دور و بر خود میبینیم، ببندیم.
چند سالی است که حضور سگهای ولگرد (که حاصل لاابالیگری شماری از انسانها است) در محیطهای انسانی و در طبیعت، موجب گزیدگیهای بیشمار مردم و مرگومیر گونههای حیات وحش و حتی انسانها شده است. وجود گربههای بیصاحب و سرگردان در شهر هم سبب به خطر افتادن سلامت شهروندان و تهدید حیات وحش شهری شده است.
دوم اردیبهشت (۲۲ آوریل) روز جهانی زمین است. به این مناسبت، بیربط نمیدانم که یک بار دیگر به معضلِ قابل حلِ حیوانات ولگرد بپردازم؛ مطابق بند ۱۵ مادهی ۵۵ قانون شهرداریها "جلوگیری از شیوع امراض ساریهی انسانی و حیوانی و…جمعآوری حیوانات بلاصاحب و دفع حیوانات مریض، مزاحم، و ولگرد" وظیفهی شهرداری است. درمحیطهای روستایی، همین وظیفه به استناد بند ۳۱ مادهی ۱۰ اساسنامهی سازمان دهیاریها، برعهدهی دهیاری است. بدیهی است که در دیگر نقاط هم، سازمان حفاظت محیط زیست و ادارههای بهداشت حسب وظیفهی ذاتی خود باید حیوانات ولگرد را جمعآوری کنند.
اما، جوسازی عدهای که موذیانه خود را "حامی حیوانات" میخوانند و نمیخواهند بپذیرند که وجود حیوانات رهاشده مشکلی بزرگ برای بهداشت عمومی و محیط زیست (و ستمی به خود این حیوانات) و خطری مرگبار برای حیوانات دیگر است، و همچنین کماعتنایی شهرداریها و دهیاریها به موضوع محیط زیست و سرگرم شدنشان به اموری دیگر سبب شده که تعداد حیوانات ولگرد در سالهای اخیر بسیار زیاد و این معضل بسیار جدی شود.
بهجز مسألهی گزیدگی و خطر انتقال انواع انگل و بیماری از طریق تماس مستقیم، مدفوع این حیوانات هم یک عامل آلودهکنندهی زمین است که به هیچوجه نمیتوان آن را نادیده گرفت. برای مثال، در مسیرهای کوهپیمایی شمال تهران فضولات سگها، و در بوستانها و فضاهای سبزِ حاشیهی پیادهروها فضولات گربهها چشم را میآزارد و مطمئنا سبب انتقال انواع انگل هم هست. حامیان دروغین حیوانات و مبلغان غذارسانی به سگ و گربههای ولگرد، کار را به جایی رساندهاند که منتقدان را مورد فحاشی و تهدید و ارعاب قرار میدهند که این، نتیجهی مماشات مسئولان با خلافکاریهای این قشر است.
روز زمین فرصتی است که از شهرداریها، دهیاریها، و مسئولان حفظ محیط زیست و بهداشت بخواهیم وفق قانون و مقررات موجود و با توجه به بخشنامهی مورخ ۱۴۰۰/۱۱/۲۰ دادستان کل کشور به وزیر کشور، نسبت به جمعآوری حیوانات ولگرد و برخورد قانونی با غذارسانها و مسببان افزایش جمعیت سگ و گربههای ولگرد اقدام کنند.