کاهش آمار ازدواج در ایران، نشان از یک آسیب چند بُعدی دارد و میتوان بالا رفتن سن فرزندآوری در میان زنان و مردان را یک تهدید برای آینده ایران تلقی کرد. زمانی این موضوع تایید میشود که براساس آمارها و طبق اعلام ایرانا، میانگین سن پدر و مادر در اولین فرزندآوری در سال ۱۴۰۲، برابر ۳۲.۱ سال برای پدران و ۲۷.۳ سال برای مادران بوده است.
بارداری زنان هر قدر در سنین بالاتری اتفاق بیفتد ریسک بروز اختلالات ژنتیکی را در فرزندان بالاتر میبرد و مادران باردار بالای ۳۵ سال نیازمند مراقبتهای ویژهتری هستند.
به گزارش آرمان، کاهش آمار ازدواج در ایران، نشان از یک آسیب چند بُعدی دارد و میتوان بالا رفتن سن فرزندآوری در میان زنان و مردان را یک تهدید برای آینده ایران تلقی کرد. زمانی این موضوع تایید میشود که براساس آمارها و طبق اعلام ایرانا، میانگین سن پدر و مادر در اولین فرزندآوری در سال ۱۴۰۲، برابر ۳۲.۱ سال برای پدران و ۲۷.۳ سال برای مادران بوده است. البته این نوک کوه یخ و آمار رسمی است در شرایطی که آمارهای غیر رسمی و آنچه که در جامعه شهری از جمله تهران شاهد آن هستیم و در میان اطرافیان هم دیده میشود، بسیاری از زنان در سن ۳۰ سالگی و مردان در سن به طور میانگین ۳۷ تا حدود ۴۰ سالگی هم تمایلی به فرزندآوری ندارند. همان طور که در این آمار هم آمده است در این خصوص مقدار شاخص در نقاط شهری ۲۸.۱ سال و در نقاط روستایی ۲۴.۴ سال است. بیشترین میانگین سنی مادران در اولین فرزندآوری، در بین استانها مربوط به استان تهران با ۳۰.۸ سال و کمترین آن مربوط به استان سیستان و بلوچستان با ۲۲.۷ سال است.
بارداری زنان هر قدر در سنین بالاتری اتفاق بیفتد ریسک بروز اختلالات ژنتیکی را در فرزندان بالاتر میبرد و مادران باردار بالای ۳۵ سال نیازمند مراقبتهای ویژهتری هستند. این، اما تنها یک روی سکه تأخیر در ازدواج و باروری است و از دست دادن امکان داشتن فرزندان بیشتر با افزایش سن نخستین بارداری زنان بعد از ازدواج موضوع دیگری است که در نهایت روی رشد جمعیت کشور تأثیری منفی بر جای خواهد گذاشت و موجب افزایش خانوادههای تک فرزند میشود.
چندی پیش در گزارشی آمد: «اصولا هر مرد ایرانی در زندگی دوست دارد پدری را تجربه کند. البته این برای هر فرهنگ، اقلیم و نظام سیاسی که مرد در آن رشد پیدا کرده است، صادق است. مثلا در آمریکا حدود ۸۷درصد از مردان آمریکایی علاقهمند هستند، پدری را تجربه کنند. در کشورهای اروپایی مثل آلمان حدود ۷۵درصد، در بلژیک حدود ۸۴درصد در سوئد حدود ۷۲درصد از مردان تمایل به فررزندآوری دارند. مردهای ایرانی بسیار فرزندخواه هستند و بسیار دوست دارند که پدر شدن را تجربه کنند. میزان فرزندخواهی مردان ایرانی از بسیاری از کشورها بیشتر است. درباره تعداد فرزندان نیز مردان ایرانی تمایل دارند که بیش از سه فرزند داشته باشند. این آمار بینظیر است. یعنی از هر ۱۰مرد ایرانی شش مرد علاقهمند است که بیش از سه فرزند داشته باشند.»
اما در ادامه به سراغ رسول قبادی؛ جمعیتشناس و جامعه شناس رفتیم. وی در این رابطه میگوید: «بس بودن فرزندان»، «نداشتن درآمد کافی»، «نبود مسکن مناسب» و «نگرانی از تأمین آینده فرزندان» چهار دلیل برجسته برای گرایش نداشتن به فرزندآوری است؛ این نتایج همسو با نتایج پیمایش کشوری زندگی خانوادگی در ایران است که بر پایه آن «نگرانی از آینده فرزندان»، «سخت بودن تربیت فرزندان» و «ناتوانی از تأمین هزینههای فرزندآوری» برجستهترین عوامل ذکرشده بهعنوان محدودیتها و بازدارندههای فرزنددار شدن هستند.
وی در ادامه به عامل غیرمستقیمی در افزایش سن مادری که تأثیر چشمگیر داشته است، اشاره میگوید و میافزاید: افزایش سن مادری پیامدهای اجتماعی و فرهنگی نیز در پی دارد؛ به این معنا که با افزایش فاصله میان پدر و مادر و فرزند، پیوند میاننسلی میان آنها بهدرستی برقرار نمیشود؛ این موضوع علاوه بر دشوار کردن مسیر تربیت، زمینهساز پدیدار شدن ناسازگاری میان فرزندان و پدر و مادر میشود!. زمانی سختتر میشود که بدانیم در دو دهه گذشته میانگین زمان گفتگو میان اعضای خانواده از ۲ ساعت به ۲۰ دقیقه کاهش پیدا کرده است (!) به این معنا که ظرفیت تبدیل اختلافات خانوادگی با برخورد مناسب به عامل رشد افراد خانواده، دچار سستی شده است.
وی در پایان میافزاید: دو گونه راهحل را در این زمینه پیشنهاد کرد؛ گونه نخست راهکارها بر پایه از میان بردن موانع و کاهش فاصله نسلی میان پدرومادر و فرزندان است؛ در سوی دیگر و بر پایه گونه دوم، راهکارها باید در راستای تقویت آموزش زوجین و توانمندسازی آنها در فرزندآوری و تقویت گفتگو میان اعضای خانواده باشند.