«در غرب اعتراضات بطور معمول به نتیجه میرسد یعنی افرادی پاسخگو میشوند و تغییر و تحولات اتفاق میافتد، چون بالاترین مقامها هم از مردم رای میخواهند پس اگر ببینند مردم اعتراض دارند خودشان وضع را اصلاح میکنند، اما در ایران اگر کسی بخواهد اصلاحات انجام دهد فورا رد صلاحیت میشود. از این تنور نانی برای اصولگرایان محترم پخته نمیشود و بهتر است فکر دیگری کنند.»
در واکنش به مطلب خبرگزاری فارس با عنوان «واکنش مدافعان غرب به سرکوب گسترده اساتید و دانشجویان در آمریکا و اروپا» عباس عبدی، فعال سیاسی و رسانهای در هم میهن نوشت: «اولین نکتهای که باید به آن توجه کرد این است که چرا اعتراضات دانشجویی شکل میگیرد؟ اینگونه اعتراضات منحصر به کشور آمریکا نمیشود و در کشورهای دیگر هم هست اکنون به اروپا هم رسیده است. چرا دانشجویان در یک مقطع زمانی به صورت جدی دست به اعتراضاتی میزنند که به طبع باعث به وجود آمدن مشکلاتی هم برای خودشان میشود؟
به دلیل اینکه برخی نهادهای سیاسی مانند انتخابات، احزاب و حتی رسانهها، غیرکارکردی میشوند. زمانی که این نهادها از کارکردهای واقعی خودشان دور میشوند و بهنوعی دچار بنبست و فساد سیاسی میشوند، جامعه از طریق دانشگاهها واکنش نشان میدهد. در واقع دانشگاهیان اولین گروهی هستند که خطشکنی میکنند زیرا چندان وابستگی و تعلق سیاسی مانند دیگران به ادامه و حفظ وضعیت موجود ندارند. دانشگاهیان وارد میدان میشوند و دست به اعتراض میزنند.
این اعتراضات از دو حالت فراتر نمیرود، یکی اعتراضات خیلی عمیق و جدی است و پیگیری میشود و به نتیجه میرسد و از طریق اصلاحات تغییرات جدی در جامعه ایجاد میکند، به عنوان مثال اعتراضات دانشجویان آمریکا به جنگ ویتنام که بسیار هم مؤثر واقع شد و آغازی بود برای پایان جنگ ویتنام. اعتراضات عادی که با همراهی کافی نباشد، زود تمام میشود.
وجدان بیدار جامعه در دانشگاه است و هنگامی که نهادهای سیاسی قفل کنند دانشگاهیان وارد میدان میشوند و این قفل را میشکنند و جامعه را وارد مسیر دیگر میکنند، البته تمام این اتفاقات به شرطی رخ میدهد که برخی نهادهای دیگر کم و بیش استقلال خود را حفظ کرده باشند، مثلاً در ایالات متحده آمریکا سه نهاد وجود دارد که این سه نهاد به نسبت بقیه نهادها محبوب و استقلال خود را حفظ کردهاند. اولین نهاد دستگاه قضایی و دیوان عالی آمریکا است این دستگاه استقلال و اعتبار خود را نزد مردم دارد حتی در مواردی که شش نفر از آنان جمهوریخواه بودند باز هم علیه ترامپ رای دادند.
البته استقلال هیچگاه صفر و صدی نیست همیشه یک نوع انحرافاتی در این موارد مشاهده میشود اما به هرحال فهم عمومی و اعتماد مردم بسیار حائز اهمیت است. دومین نهاد بانک مرکزی است. مسئله اعتبار بانک مرکزی در جهان مسئله بسیار مهمی محسوب میشود و بانک مرکزی باید معتبر باشد، در ایالات متحده آمریکا بانک مرکزی اعتبار لازم را دارد.
بانک مرکزی در آمریکا مانع سیاستهای تورمزا، مشکلآفرین و فسادآوری است که معمولاً در سیستمهای دولتی وجود دارد. سومین نهاد نیز ارتش است. این سه نهاد محبوبیت، اعتبار و کارکرد خود را دارند. زمانی که این سه نهاد استقلال دارند و در مقابل نهادهای سیاسی و بهطور مشخص احزاب (جمهوریخواه و دموکرات)، مجلس نمایندگان، مجلس سنا، دولت و رسانهها دچار فساد و انحراف شوند جامعه قفل میشود و وقتی که جامعه قفل شود وجدان بیدار جامعه از طریق اعتراضات دانشجویان خود را نشان میدهد و فضا را تغییر میدهد.
اعتراضات ادامه پیدا میکند تا یک تغییر و تحول متناسبی در جامعه اتفاق بیفتد. علت اصلی اعتراضات در آمریکا حمایت سیاسی و مالی از اسرائیل است، به دلیل نفوذی که اسرائیل در دو قوه مجریه و مقننه و رسانهها دارد، آنها را به انحراف کشانده و منابع مالی ایالات متحده را به سمت خود جذب و سیاست ایالات متحده آمریکا را تابع خود کرده است، و در نتیجه مردم به این شرایط معترض هستند، مخصوصا نسل جوان که با کمک شبکههای اجتماعی به استقلال رسانهای نیز رسیدهاند در حال مقابله با این شرایط و اسرائیل هستند.
این فرایند اعتراضات دانشجویی موقت است تا زمانی که به نتیجه برسد و کارکرد نهادهای سیاسی متناسب با خواست عمومی شود. این اعتراضات در همه جای دنیا با اهداف مشخص صورت میگیرد اعتراضات دانشجویی و دانشگاهی از این منطق تبعیت میکنند. بازداشتها هم در ابتدا اتفاق میافتد و چیز عجیبی نیست. دانشجویان را دستگیر میکنند و به مقر پلیس انتقال میدهند و بعد هم آزاد میکنند و به دادگاه میفرستند.
دادگاههای آمریکا نیز استقلال کافی دارند و دانشجویان میتوانند در دادگاه از وکلا کمک بگیرند. زمانی که دانشجویان دست به اعتراض میزنند برای زندان، دستگیری و دادگاه آمادگی و آگاهی نسبی دارند. اگر دانشجویان مجوز اعتراض گرفته باشند که اصلا مشکلی برای دانشجویان پیش نمیآید اما اگر مجوز نگرفته باشند اعتراض کرده باشند باز هم خیلی جدی نیست مگر اینکه تخلفی صورت گرفته باشد در این صورت پلیس ورود میکند.
مسأله اصلی دادگاه است؛ و الا پلیس همه جا کمابیش درگیر میشود. ضمنا آنجا کسی را برای فیلمبرداری و انتشار این درگیریها بازداشت نمیکنند. حتی به آن دختر خانمی که فیلم خشونت جرج فلوید را گرفت جایزه دادند. هیچ استاندارد دوگانهای وجود ندارد این محصول ذهن اصولگرایان است، اگر در ایران نیز همین شرایط برقرار شود کسی نسبت به آن معترض نمیشود. بعلاوه آنان دچار استاندارد دوگانه هستند که اعتراضات در یک کشور را حق میدانند و در کشور دیگر را ناحق.
از نظر من در هر دو حق اعتراض دارند و باید مطابق قانون با آنان رفتار شود. اول باید اجازه دهند که مردم به هر چیزی که میخواهند در چارچوب قانون اعتراض کنند و اگر هم بدون مجوز اعتراض کردند نهایتا پلیس دستگیر و به دادگاه منتقل میکند، اما به شرطی که دادگاه مستقل عمل کند. اگر دادگاه مستقل عمل کند اساسا هیچ استاندارد دوگانهای وجود ندارد. استاندارد دوگانه متوجه کسانی است که به این حد از تقابل در آنجا اعتراض میکنند، ولی از اقدامات تندتر و عجیب در اینجا دفاع میکنند.
آنچه که در غرب به آن اعتراض میشود این نیست که چرا دانشجویان و استادان را دستگیر میکنید و به دادگاه میبرید، زیرا آنها آمادگی اینها را دارند، چون فکر میکنند قانون حاکم است و نهایتا باید در مقابل قانون پاسخگو باشند، اما در اینجا هیچ کدام از اینها اتفاق نمیافتد. در غرب نیز یک سری مشکلات وجود دارد و دانشجوها نیز اعتراض میکنند، اما تفاوت این است که در آنجا و در نهایت خودشان را با این مسائل و خواست عمومی تطبیق میدهند، متحول میشوند و بهبود پیدا میکنند.
در غرب زمانی که دانشجو اعتراض میکند به او اتهامهایی مانند اینکه از ایران پول گرفتهاید تا اعتراض کنید نمیزنند، اما در ایران زمانی که دانشجو دست به اعتراض میزند هزار اتهام به او میزنند. در اعتراضات سال گذشته تعداد زیادی از دانشجویان مجروح شدند. پروندههای انضباطی دارند در سابقه آنان ثبت و ضبط میشود. ولی در آنجا کلینتون یکی از همین دانشجویان معترض جنگ ویتنام بود بعدا هم رییسجمهور شد.
اصولگرایان نباید کار خودشان را با کشور دیگری مقایسه کنند. این موضوعها هیچ ارتباطی بههم ندارد. چرا کارهای خوب آنها را نمیگویید اینکه آنها را دستگیر میکنند و فورا به دادگاه انتقال میدهند، چرا در کشور ما این کار را انجام نمیدهند؛ بنابراین عدهای در ایران به دنبال توجیه کارهای خودشان هستند و این بدتر از هر چیز دیگر است.
درحال حاضر هم کسی در ایران جرأت ندارد نسبت به چنین موضوعاتی اعتراض کند حتی اگر من نسبت به آن موضوع اعتراضی نداشته یا حتی موافق باشم، اما به دیگران حق اعتراض میدهم. اخیرا آمریکا به اسرائیل کمک مالی کرده است و بخشی از اعتراضات به همین موضوع برمیگردد. موضوع کمک مالی آمریکا به اسرائیل به صورت شفاف در مجلس آمریکا تصویب شد و آمریکاییها هم به درستی اعتراض میکنند که ما خودمان فقیر هستیم چرا پولهایمان را به اسرائیل میدهید.
آیا در ایران کسی میتواند چنین اعتراضی کند؟ قطعا نمیتواند. من نمیگویم به دیگران کمک کنیم یا نکنیم بعضا با برخی کمکهای خارجی موافق هم هستم، ولی بحث در این موضوع است که قرار نیست همه عین من یا شما فکر کنند و چنین مقایسهای از اساس باطل است و به نفع شما هم نیست.
در خصوص اینکه اگر چنین اتفاقاتی در ایران رخ دهد، چنین اتفاقاتی در ایران رخ نمیدهد و سرکوب میشود. اگر مجموعهای از افراد بخواهند درباره یک موضوع اساسی بطور عملی اعتراض یا اظهار نظر کنند قطعا با عکسالعمل مواجه میشوند و هیچگاه مجاز به آن نخواهند بود حتی درخواست آن هم موجب مشکل خواهد بود.
شرایط باید به گونهای باشد که همه بتوانند حرف خودشان را بزنند و اگر اعتراضی دارند نیز بگویند و اگر خلاف قانون عمل کنند ما هم باید مانند آمریکا عمل کنیم دستگیر شوند از آنها عکس گرفته شود و به دادگاه فرستاده شوند.
این نوع مقایسهها هیچ کمکی به طرفداران وضع موجود برای توجیه اقداماتشان نمیکند، اما نکته مهم اینجاست که در غرب اعتراضات بطور معمول به نتیجه میرسد یعنی افرادی پاسخگو میشوند و تغییر و تحولات اتفاق میافتد، چون بالاترین مقامها هم از مردم رای میخواهند پس اگر ببینند مردم اعتراض دارند خودشان وضع را اصلاح میکنند، اما در ایران اگر کسی بخواهد اصلاحات انجام دهد فورا رد صلاحیت میشود. از این تنور نانی برای اصولگرایان محترم پخته نمیشود و بهتر است فکر دیگری کنند.