تخریب کتیبههای دو محوطه جهانی تختجمشید و بیستون بر اثر فعالیت شرکتهای پتروشیمی مرودشت و بیستون و تصاعد گازهایی با ترکیبات نیتروژنی، درحالی رقم خورده که در این سالها اقدامی جدی برای ارزیابی مخاطرات زیستمحیطی دو مجتمع پتروشیمی در فاصله نزدیک به محوطههای جهانی تختجمشید و بیستون صورت نگرفته و تحقیقات علمی مستمر و جامعی نیز برای برآورد میزان تاثیرگذاری گازهای NOx ناشی از فعالیت این دو واحد صنعتی و جلوگیری از تأثیرات آنها بر رشد فزاینده گلسنگها و تشدید فرسودگی زیستی انجام نگرفته است.
تختجمشید جزء نخستین آثار جهانی ایران بهشمار میرود که در سال ۱۳۵۸ در فهرست یونسکو به ثبت رسید. محوطه باستانی بیستون نیز به عنوان هفمین اثر ملی ایران در سال ۱۳۸۵ در این فهرست اضافه شد. در قوانین و ضوابط یونسکو تاکید شده، اثرات مخرب توسعهای و محیطی نظیر آلودگی آلایندهها ازجمله عوامل تهدیدکننده مواریث جهانی به شمار میروند و نباید در حریم این آثار اقدامات توسعهای زیانبار صورت بگیرد. این درحالی است که متخصصان میراثفرهنگی از دهههای گذشته نسبت به میزان بالای آلایندههای شیمیایی و تاثیر مخرب آن بر بناهای تاریخی هشدار دادهاند.
به گزارش ایلنا، اما در دو پرونده تختجمشید و بیستون اوضاع متفاوت است، پتروشیمی مرودشت پیش از ثبت جهانی تختجمشید احداث شده بود و زمان ثبت این اثر؛ وجود داشت. هر چند که تلاشهایی در دولت هشتم با هدف جابجایی پتروشیمی مرودشت صورت گرفت، اما این تلاشها به سرانجام و نتیجهی مطلوب نرسید به طوریکه در سالهای اخیر پتروشیمی مرودشت نهتنها روند بهسازی و نوسازی خود را ادامه داد که یک مجتمع دیگر در جهت توسعه اهداف پتروشیمی احداث شد.
حالا نزدیک به نیم قرن از فعالیت پتروشیمی مرودشت میگذرد و آلایندههای شیمیایی رها شده در هوا بلای جان نقوش تختجمشید هم شده است.
متخصصان گلسنگشناسی سالها پیش به دلیل گستردگی گلسنگهای نیتروژن دوست در سطوح تاریخی تخت جمشید و نسبت به وجودآلایندههای شیمیایی نیتروژندار حاصل از فعالیت شرکت پتروشیمی مرودشت در رشد سریع گلسنگها هشدار داده بودند.
«علیرضا جعفری زند» باستانشناس اعلام کرد: شرکت پتروشیمی مرودشت تاثیر مستقیم و مخربی بر نقوش تختجمشید و تخترستم دارد بهطوری که پیش از انقلاب نیز این موضوع مطرح بود که آلایندههای ناشی از فعالیت شرکت میتواند به بناهای تاریخی منطقه صدمه وارد کند بههمین خاطر طرح انتقال پتروشیمی مطرح شد، پس از انقلاب، در دولت هشتم طرح انتقال پتروشیمی بهخاطر آلایندههای شیمیایی شتاب گرفت، اما متاسفانه طرح جابجایی پتروشیمی با وجود انتقادات کارشناسان هیچگاه به نتیجه نرسید.
این باستانشناس با بیان اینکه درحالحاضر شاهد افزایش رشد گلسنگها در تخریب نقوش تختجمشید هستیم، ادامه داد: اخیرا که از محوطه جهانی تختجمشید بازدید کردم متوجه رشد گلسنگها روی آثار سنگی و نقوش تختجمشید شدم. هرچند که در رشد این گلسنگها رطوبت نقش بهسزایی دارد، اما آلایندههای شیمیایی رها شده در هوا از سوی شرکت پتروشیمی و رطوبت حاصل از بارانهای اسیدی، بدترین و زیان آورترین آسیب را به سنگنگارهها وارد کرده است.
او با تاکید بر اینکه مبارزه با گلسنگ در آثار تاریخی یک موضوع کاملا جهانی است، ادامه داد: شهرهای رم و فلورانس در ایتالیا دارای بیشترین آثار سنگی هستند، اما مرمتگران و کارشناسان ایتالیایی از سال ۲۰۱۳ با روشهای علمی شروع به گلسنگزدایی کردند و پروژه گلسنگزدایی چندین سال هم به طول انجامید چراکه گلسنگ در تمام آثار تاریخی دنیا وجود دارد و از بین بردن آن به علم نوین و شیوههای اصولی نیاز دارد.
جعفریزند گفت: ایتالیا در حوزه گلسنگزدایی بسیار پیشرفته است و با یک برنامه جهانی در حوزه گلسنگزادیی پیشمیرود، برنامه مبارزه با گلسنگها در آثار و بناهای سنگی، یکسال و نیم طول کشید، جلسات متعدد برگزار شد و از سراسر دنیا کارشناسان گردهم آمدند تا یک شیوه درست را برای گلسنگزدایی بناهای سنگی ایتالیا در پیش بگیرند.
این باستانشناس معتقد است، در ایران، اما مطالعات علمی و آکادمیک در زمینه گلسنگها مشاهده نمیشود. آلایندههای ناشی از فعالیت پتروشیمی یکی از عوامل در افزایش گلسنگهای تختجمشید است و وضعیت رشد گلسنگها در بناهای تاریخی ایران به قدری جدی است که نه تنها نقوش تختجمشید با زوال مواجهاند که نقوش محوطه باستانی بیشاپور بهواسطه رشد گلسنگها دیگر دیده نمیشود.
جعفریزند با بیان اینکه فعالیتهایی که در کشور در جهت گلسنگزدایی انجام میشود به هیچوجه علمی نیست، افزود: تختجمشید یک اثر جهانی است و مرمت آن نیز نیازمند یک تفکر جهانی است. در ایوان جنوبی کاخ تچرا برخی نقوش به رنگ سبز درآمدهاند و متاسفانه هنوز با واتر جت، یعنی ابزاری که با فشار آب را پرتاب میکند برای رفع گلسنگها استفاده میشود. درحالی که این روش مناسب سنگهای مقاوم مثل مرمرین یا گرانیت است نه سنگهای آهکی تختجمشید که بسیار شکننده و درحال ورقه شدن است.
هنوز مشخص نیست که چرا آن زمان پالایشگاه پتروشیمی بیستون که از عـمده تـولیدکنندگان آلکیل بنزن خطی (L.A.B) و آلکیلاتسنـگین (H.A.B) در ایران و منطقه خاورمیانه است در فاصلهای نزدیک و درست بیخ گوش محوطه باستانی بیستون احداث شد؟ اما آنچه مشخص است میزان بالای ترکیبات نیتروژن دار و تبدیل آن به اسید نیتریک و تاثیر جدی آن بر این محوطه جهانی است. اسیدنیتریک (HNO۳) یا جوهر شوره یک اسید قوی است که از ترکیب نیتروژن (N)، اکسیژن (O) و هیدروژن (H) تشکیل شده است.
«محمدسهرابی» که پیشتر راجع به تهدیدات گلسنگها روی بناهای تاریخی بهخصوص تعدادی از میراث جهانی ایران که در عرصههای طبیعی قرار دارند هشدار داده بود، گفت: درحال حاضر تاثیر مخرب گلسنگهای رشد کننده روی سطوح تاریخی در بیستون بسیار چشمگیرتر از سایر بناهای تاریخی دیگر حتی تختجمشید است.
به گفته این متخصص گلسنگشناس، موقعیت جغرافیایی پتروشیمی بیستون و تصاعد گازهای نیتروژن دار ناشی از فعالیت آن مرکز صنعتی؛ توام با وجود سایر عوامل زنده و غیر زنده موثر بر رشد گلسنگها؛ سبب شده که گلسنگهای بیستون، غالبا تبدیل به گلسنگهای نیتروژن دوست شوند و فعالیت آنها بسیار سریعتر و مخربتر از روند معمول پیش رود.
او معتقد است، مطالعات در سایر کشورها نشان میدهد که پالایشگاههای پتروشیمی و تصاعد گازهای نیتروژندار ناشی از فعالیت آنها بر اجتماع یا کلونیگلسنگ هاتاثیرگذار هستند، اما برخی افراد بیتجربه افزایش آلودگی هوا را برای کاهش گلسنگها را مناسب میدانند که این قیاس مع الفارق است، چراکه نباید تاثیر آلودگی هوا بر روی گلسنگهای اپیفیت یا رشد کننده بر روی پوست درختان (حساس به آلودگی) را با تاثیر آلودگی هوا بر روی گلسنگهای سنگزی مقاوم به آلودگی هوا مقایسه کرد و نظریه و تئوری ارایه کرد.
سهرابی تاکید کرد: شکی نیست که با افزایش ترکیبات نیتروژن دار ترکیب کلونیگلسنگهای نیتروژن دوست در سطوح سنگهای تاریخی زیاد شده و بقای زیبایی بصری مهمترین آثار تاریخی ایران را با تهدید جدی مواجه میکند؛ بنابراین سهم صنعت پتروشیمی منطقه در تشدید فرسودگی زیستی ناشی از فعالیت گلسنگها در محوطه باستانی بیستون غیرقابل انکار است.
تاکنون اقدامی برای ارزیابی مخاطرات زیست محیطی ناشی از فعالیت پالایشگاه منطقه بر سطوح آثار تاریخی و حتی تحقیقات علمی برای بررسی فرسودگی زیستی در میراث جهانی بیستون صورت نگرفته است. سهرابی گفت: البته با حمایت وزارت میراث فرهنگی در طی سالهای گذشته پیشرفتهای زیادی در تهیه اطلس گلسنگهای تخت جمشید صورت گرفته و این اطلس آماده شده که در تدارک تامین مالی برای انتشار آن هستیم.
شکی نیست که تصاعد ترکیبات نیتروژن دار از مراکز صنعتی و تبدیل آن به اسید نیتریک سبب افزایش خورندگی سطوح سنگی میشود. مقالات علمی متعددی نیز در این خصوص توسط متخصصان منتشر شده است.
سالهاست آلایندههای محیطزیستی در بیستون وجود دارد، پتروشیمی با حمایت مسئولان شهری و استانداری همچنان در جای خود ایستاده است و زیر بار طرحهای مطالعاتی و آسیبشناسی پایگاه میراثفرهنگی بیستون نمیرود. طرحهای مطالعاتی میراثفرهنگی نیز بهدلیل نبود بودجه به نتیجه نمیرسند و در این میان؛ یکی از مهمترین آثار جهانی ایران در مخاطره گازهای آلاینده قرار گرفته است. اما نتیجه چه میشود؟
«صامت اجرایی» مدیرپایگاه جهانی بیستون درخصوص احداث پتروشیمی بیستون و تاثیر آلایندههای آن بر کتیبه بیستون گفت: پیش از آنکه پرونده بیستون در میراث جهانی به ثبت برسد، پتروشیمی بیستون در فاصله ۵ کیلومتری هوایی که هماکنون در حریم منظری این اثر جهانی قرار گرفته، احداث شده بود.
وی افزود: همان زمان که پرونده ثبت جهانی بیستون درحال ثبت بود شرکت پتروشیمی نیز به عنوان یکی از مشکلات در پرونده دیده شده بود. سالها قبل هم برای تعیین میزان آلایندگی و تاثیر آن بر کتیبه بیستون مطالعاتی صورت گرفت که البته هنوز نتایج مطالعات مشخص نشده است، اما با آزمایشاتی که روی نمونههای مشابه این آلایندهها انجام گرفته مشخص شده که این آلایندهها میتواند دلیل بارانهای اسیدی و تاثیرات مخرب بر کتیبه باشند.
مدیر پایگاه بیستون تاکید کرد: در سال جدید بودجهای اختصاصی برای مطالعات و خرید تجهیزات پایش کتیبه بیستون در نظر گرفته شده تا با پایش یکساله به بررسی آلایندهها تا لرزش کتیبه بپردازیم. در این خصوص مشاور تایید شده و تجهیزات نیز قرار است بهزودی خریداری شود.
اجرایی، اما به پیگیریهای مداوم پایگاه جهانی بیستون از پتروشیمی کرمانشاه اشاره کرد و گفت: زمستان سال ۱۴۰۱ پایگاه میراث جهانی بیستون جلساتی با مدیرعامل پتروشیمی با هدف اجرای مطالعات آسیبشناسی و نجاتبخشی کتیبه بیستون برگزار کرد و درخواست همکاری برای اجرای طرح مطالعاتی و آسیبشناسی داشت که متاسفانه پتروشیمی موافقت نکرد و زیر بار مطالعات آسیبشناسی و نجاتبخشی نرفت.
به گفته اجرایی، پایگاه بیستون در این سالها بحثها و درگیریهای متعددی با پتروشیمی داشته، اما آنها هیچگاه زیر بار این طرح نرفتند و در آخرین جلسه مدیرعامل پتروشیمی اعلام کرد که من میتوانم برای میراثفرهنگی گریه کنم، اما نمیتوانم نان بدهم.
آنطور که مدیر پایگاه میراث جهانی بیستون میگوید: درحالحاضر از آنجا که طرحهای مطالعاتی میراث فرهنگی مبنی بر آلایندگی پتروشیمی به نتیجه نرسیده، نمیتوانیم این آلایندگیها را اثبات کنیم و از حمایت استانداری و مدیران شهری برخوردار باشیم، اما با نتیجه طرح پایش قطعا به نتایج مستند و قابل قبولی خواهیم رسید که بدین وسیله با حمایت و همراهی استانداری و مسئولان شهری میتوانیم طرح همکاری مطالعه و پایش را با کمک پتروشیمی پیش ببریم و این مجموعه ارزشمند جهانی را از گزند آلایندهها حفظ کنیم.