bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۷۳۳۸۶۰

عباس زاده مشکینی: رقیب رئیسی در انتخابات ۱۴۰۴ باید یک چهره جدید باشد نه قالیباف

عباس زاده مشکینی: رقیب رئیسی در انتخابات ۱۴۰۴ باید یک چهره جدید باشد نه قالیباف

«مجلس دوازدهم اولین مجلسی خواهد بود که در درون جریان حاکم شکاف‌های جدی وجود خواهد داشت. آن وقت است که برای اداره مجلس به افراد باتجربه نیاز داریم و به نظرم قالیباف تجربه لازم را کسب کرده و اگر من به جای قالیباف رئیس مجلس باشم در انتخابات ریاست جمهوری شرکت نمی‌کنم.»

تاریخ انتشار: ۱۰:۱۰ - ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۳

محمود عباس‌زاده مشکینی از جمله نمایندگان مجلس یازدهم است که مدافع استمرار ریاست قالیباف در مجلس است. او بر این باور است که در مجلس دوازدهم شکاف‌ها جدی‌تر هستند، از این‌رو فرد با تجربه‌ای مانند قالیباف می‌تواند شرایط را جمع کند.

به گزارش خبرآنلاین، عباس‌زاده مشکینی نمره ۱۶ را به ریاست قالیباف بر مجلس می‌دهد و می‌گوید؛ «اگر من به جای قالیباف رئیس مجلس باشم در انتخابات ریاست جمهوری شرکت نمی‌کنم.»

این نماینده مجلس یازدهم که موفق به کسب رأی برای حضور در مجلس دوازدهم نشده است، گریزی نیز به انتخابات ۱۴۰۴ زده و می‌گوید؛ «در دوره پیش رو شانس پیروزی در انتخابات با رئیسی است و رقیب او باید چهره جدیدی باشد.»

عباس زاده مشکینی که سابقه حضور در دولت احمدی نژاد را دارد، درباره انتخابات سال ۸۸ و انتقادات به صادق محصولی، وزیر وقت وزارت کشور می‌گوید؛ «اعتقاد دارم اگر وزیر کشور باتجربه‌تری بود ممکن بود هزینه کمی کمتر شود. بالاخره آن‌ها طراحی‌شان را کرده بودند.»

بخش اول این گفتگو چندی پیش با تیتر «گپ و گفت با عباس زاده مشکینی؛ از نفوذ ۶ نفر در تصمیمات مجلس تا وعده‌های رقبا برای کسب رأی و نمره به عملکرد ۴ ساله‌اش در پارلمان» منتشر شد.

در ادامه گفتگوی محمود عباس‌زاده مشکینی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی را می‌خوانید:

****

*مجلس یازدهم را مجلس حامی دولت رئیسی می‌دانند، ولی این روز‌های آخر تریبون‌های زیادی در رابطه با نقد به دولت باز می‌شود، این را به حساب روز‌های آخر بگذاریم یا اینکه واقعاً عملکرد دولت رئیسی نقد برانگیز شده است؟

بعد از انتخابات مجلس، برخی از نمایندگان رأی آورده‌اند و اسب‌شان از پل رد شده است. برخی‌ها هم که رأی نیاورده‌اند راحت هستند و مقداری راحت‌تر صحبت می‌کنند. این طبیعی است که در چنین شرایطی نقد‌ها یک مقدار قابل بیان‌تر می‌شود. البته دولت هم ویژگی خوبی دارد.

حداقل‌اش می‌توانم بگویم اینکه عمداً حاشیه‌سازی نکرد. بعداً حاشیه تولید شد، که حاشیه‌های سهوی بودند و دولت مقصر نیست. این دولت خیلی به تعبیری حاشیه‌ساز نشد و از حاشیه پرهیز کرد. این دولت سعی کرد در بین ارکان نظام انسجام ایجاد شود.

* منظورتان همان یکدستی است؟

بهتر است بگوییم انسجام ایجاد شد. با وجود اینکه کشور تحریم بود منابع مالی اغلب پروژه‌های عمرانی کشور تأمین شد. به نظرم بزرگ‌ترین توفیق برای ما این است که زاویه بین این دو پدیده دولت - ملت، کم باشد. این انسجام در حاکمیت که خوشبختانه بخشی از آن ثمره گفتمان این دولت است، تجربه و شروع خوبی هم بود.

اگر با مردم صحبت می‌کردیم وضعیت مشارکت به این ترتیب نبود

*مشکلی الان داریم که بحث شعار‌های بزرگ دولت است که عملیاتی نشده، ناتوانی دولت در برنامه‌ریزی‌ها، بحث‌های اقتصادی، ناتوانی در گرانی‌ها، بحث‌های مربوط به مسائل اجتماعی که از بحث اشتغال و وام بگیرید تا بحث‌های مربوط به مباحث اجتماعی. واقعاً برای جامعه امروز قابل قبول نیست که بگوییم دولت موفق شد! من به مراتب دولت آقای احمدی‌نژاد را موفق‌تر از این دولت می‌بینم. واقعاً برای این دولت موفقیت نمی‌بینم. حتی پروژه‌ها هم کار این دولت نیست، کار آدم‌های مختلفی است که قسمت قسمت انجام شده یک جایی به نتیجه رسیده. مثلاً فرض کنید در بحث راه‌آهن تهران-اردبیل، خب این راه‌آهن که یک روزه نمی‌شود، ۲ ساله هم نمی‌شود، حتماً کار ۲۰ سال است...

نکته‌ای که شما گفتید، درست است. یک بحثی هست که می‌گویند وعده‌ها و قول‌ها هم یک دروغ‌هایی است که در یک زمان‌هایی مصلحتاً گفته شده است. ازطرفی قسمتی از محقق نشدن وعده‌ها هم مربوط به ساختار تغییرات در کشور است، برای مثال اتفاقی که در بحث مناظره ریاست جمهوری افتاد، ابتکاری که سازمان صدا و سیما به خرج داد، از نظر بنده مناسب نبود.

مناظره‌ها قبلاً خیلی کارشناسی‌تر و چالشی‌تر بود. اما الان یک سوال را از چهار نفر می‌پرسند، چه کسی می‌پرسد؟ یک مجری که در مقابل یک کاندیدای ریاست جمهوری قرار می‌گیرد باید حداقل یک دوره رئیس سازمان برنامه و بودجه شده باشد که وقتی کاندیدای ریاست جمهوری می‌گوید من این کار را می‌کنم بلافاصله از او بپرسد که آقا فرایند تأمین مالی‌اش چیست؟

قسمت دیگری از محقق نشدن وعده‌ها هم به ساختار انتخاباتی ما برمی‌گردد، حرف‌هایی زده می‌شود که در عمل قابل تحقق نیست. واقعاً هم مقصر نیستند. من کاندیدای مجلس بودم. نماینده مجلس نباید در کار اجرایی دخالت کند، ولی ۱۰۰ درصد قول‌ها و وعده‌هایی که یک کاندیدای مجلس می‌دهد، وظیفه قوه مجریه است.

یکی از ویژگی‌های قدرت این است که قابل تبدیل است. در جا‌های مختلف می‌توانید از آن استفاده کنیم. ما نمی‌توانیم بگوییم اینجا اقتدار داریم، ولی آنجا خیر. کار بزرگی شد. الحمدلله نظام و دولت ما دستاورد‌های بسیار خیره‌کننده و تاریخی دارد. اما واقعیت این است که با مردم نمی‌توانیم صحبت کنیم. اگر می‌توانستیم درست صحبت کنیم، سرمایه اجتماعی آب نمی‌رفت و وضعیت مشارکت به این صورت نبود. الان باید وارد این فاز بشویم که انتخابات با مشارکت بالای ۷۰ تا ۸۰ درصد برگزار کنیم.

افزایش مشارکت کار سیاسیون، دولت و احزاب است

*عزم و اراده‌ای در دولت رئیسی مشاهده می‌کنید که به این سمت برود؟

افزایش مشارکت فقط کار دولت نیست. به نظرم کار سیاسیون، احزاب، متأسفانه احزاب ما تعطیل هستند. هنوز در کشور ما بسیاری از حزبی‌ها و فعالان سیاسی نمی‌دانند خانه احزاب یک تشکل صنفی است و اصلاً سیاسی نیست. در حقیقت مجوز خانه احزاب سیاسی نیست و بسیاری از دبیران کل احزاب این نکته را نمی‌دانند.

طرح‌ها و لوایحی در ماه اول مجلس طرح شده، ولی هنوز به صحن نیامده است

*عملکرد هیات رئیسه مجلس یازدهم و مشخصاً قالیباف در رابطه با حفظ جایگاه مجلس را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

وقتی عملکرد مجلس را ارزیابی می‌کنیم، بخش قابل توجهی از عملکرد به هیات رئیسه برمی‌گردد، چون این هیات رئیسه مجلس را اداره می‌کند. اولویت‌گذاری لوایح، طرح‌ها، که در صحن مطرح شود یا نشود، به جهت‌گیری هیات رئیسه و اختصاصاً رئیس مجلس برمی‌گردد.

جهت‌گیری هیات رئیسه در مجلس طبیعتاً در سوگیری متن مجلس هم تاثیری بیش از ۸۰ درصد دارد برای مثال اگر مجلس در عرض چهار سال ۵۰۰ مصوبه داشته باشد، قالیباف با بیش از ۴۸۰ مصوبه‌ها موافق بوده یا اکثریت هیات رئیسه با آن موافق بوده است. واقعیت این است که طرح‌ها و لوایحی در ماه اول مجلس طرح شده، ولی هنوز به صحن نیامده است؛ بنابراین هیئت رئیسه بیشترین نقش را در اولویت‌بندی رسیدگی به طرح‌های مجلس را دارد. هر چند آن‌ها هم می‌گویند ما بر اساس آیین‌نامه کار می‌کنیم. بله، همه بر اساس آیین‌نامه کار می‌کنند، آیین‌نامه اجازه می‌دهد. اصلاً نمی‌شود عملکرد مجلس را از عملکرد هیات رئیسه جدا کرد؛ بنابراین اگر نمره مجلس هر چه باشد، نمره هیات رئیسه هم همان است. اتفاقاً نمره متن مجلس را بیشتر از نمره هیات رئیسه می‌دهم. اعتقاد دارم بهتر از این‌ها می‌شد مجلس را اداره کرد.

پیش بینی درباره رابطه هیات رئیسه مجلس دوازدهم و متن مجلس

*به نظر شما مواردی بود که هیات رئیسه پنهانی تحت تاثیر جریان‌های داخل مجلس قرار بگیرد؟

هیات رئیسه تحت تاثیر جریانات قرار می‌گیرد، ولی در مجلس بیشتر جریانات تحت تاثیر هیات رئیسه قرار گرفت. پیش‌بینی بنده این است که در مجلس آینده، هیات رئیسه هر کسی باشد از متن مجلس بیشتر تاثیرپذیر خواهد بود. اکثریت نمایندگان مجلس از شهرستان‌ها هستند، ولی دغدغه فکری نمایندگان شهرستان‌ها برای منطقه‌شان است و بیش از ۹۰ درصد جهت‌گیری‌ها و اقدامات کلان در مجلس، کار نمایندگان کلانشهر‌ها است.

نمره ۱۶ به قالیباف می‌دهم

*پس به نوعی آن نگاه پادگانی که برخی‌ها می‌گوید در مجلس احساس می‌شد؟

نمی‌خواهم از این کلمه استفاده کنم. اصلاً در مجلس این فضا نمی‌تواند شکل بگیرد. فرمانده مجلس به تعبیری نصب نمی‌شود، انتخاب می‌شود. مجلس جای خیلی عجیبی است، ساختار بسیار پیچیده‌ای دارد. در پادگان فرمانده را نصب می‌کنند، از سرباز رأی نمی‌گیرد، اما در مجلس این نمایندگان هستند که رئیس مجلس را انتخاب می‌کنند.

در بسیاری از موارد اختیارات رئیس مجلس با اختیارات نماینده یک شهرستان کوچک هیچ تفاوتی ندارد. به نظر بنده استفاده از برخی از کلیدواژه‌ها به دلیل درگیری‌های جناحی بود. اتفاقاً در بسیاری از موارد قالیباف وقتی مشاهده می‌کرد جریان نسبتاً قوی در مجلس گرفته و ۱۰ تا ۱۵ نماینده تصمیم می‌گرفتند اقدامی انجام دهند، حتماً قالیباف هم تمکین می‌کرد. به نظرم اگر قالیباف بخواهد در مجلس آینده هم رئیس شود، موفق‌تر از این مجلس خواهد بود. او تجربه اداره مجلس را نداشت. این دوره تجربه مجلس‌اش شد. اما با توجه به اینکه تجربه‌ای نداشت، من نمره قالیباف را در مجلس بالای ۱۶ می‌دهم.

قالیباف در مجلس دوازدهم رئیس خواهد شد

*فکر می‌کنید قالیباف دوباره رئیس خواهد شد؟

به نظرم قالیباف رئیس مجلس خواهد بود چراکه حیف است کسی که چهار سال تجربه دارد. انصافاً با اینکه دوره اول ریاست مجلس قالیباف بود خیلی خوب ظاهر شد. همین که تمرکز مجلس را روی مطالبات اصلی مردم آورد و از حاشیه پرهیز شد، دستاورد خوبی است.

بنده قالیباف را یک آدم کاملاً اخلاقی می‌دانم. اما عقیده دارم با توجه به ظرفیت شخصی و جایگاهی که داشت، بسیار بیشتر می‌توانست اعمال نقش کند. بعضی جا‌ها آدم باید از حق خودش بگذرد. در مجموع بزرگ‌ترین نیاز کشور در شرایط فعلی ترمیم سرمایه اجتماعی است، چون انرژی و اقتدار کشور ما مربوط به همان سرمایه و انسجام اجتماعی است که مجلس قالیباف در این زمینه زیاد کار نکرد.

با اصل هشتادوپنجی شدن لایحه عفاف و حجاب و طرح صیانت موافق نبودم

* مجلس یازدهم در طول چهار سال عمر سه تا لایحه و طرح داشت که اصل هشتادوپنجی شدند، محرمانه بررسی کردن طرح و لوایح، به نظر شما توجیه‌پذیر است؟

اعتقاد دارم طرحی که حساسیت مردم را افزایش دهد و با تعداد زیادی از انسان‌ها ارتباط دارد، نباید تشکیک‌پذیر شود بلکه باید به صحن مجلس بیاید چکش‌کاری، باز و تحلیل شود و با رأی مستقیم مردم و اکثریت مجلس به مصوبه تبدیل شوند. شخصاً با ماده هشتاد و پنجی شدن این سه مورد موافق نبودم و فکر می‌کنم رأی هم ندادم.

*در رأی‌گیری شرکت نکردید یا رأی منفی دادید؟

یادم نیست. فکر می‌کنم رأی موافق ندادم و کمک نکردم.

گره شفافیت در مجلس گشوده نمی‌شود بلکه...

*این مجلس شعار شفافیت می‌داد، اما در عمل شفاف نبود...

شفافیت هم برای مجلس و هم برای نهاد‌های دیگر، یک شاخص منطقه‌ای نیست. در حال حاضر مواردی محرمانه می‌شوند که اصلاً محرمانه نیستند، اما یک موارد سری را عادی اعلام می‌کنیم مواردی که واقعاً می‌توانند با سرنوشت کشورمان ارتباط داشته باشد. به نظرم گره بحث شفافیت اصلاً در مجلس نیست که باید گشوده شود. بلکه گره شفافیت در فرهنگ عمومی ماست. اگر در فرهنگ عمومی اختیار و وظیفه مجلس واقعاً روشن شود، آن نماینده نمی‌تواند با مردم غیرشفاف باشد.

*آقای عباس زاده مشکینی! واقعاً رئیسی بهترین گزینه رئیس جمهوری سال ۱۴۰۰ بود؟ بسیاری بر این باور هستند که اگر قرار بود رئیسی و قالیباف رئیس دو قوه شوند، بهتر بود این‌ها با هم جابجا می‌شدند، یعنی قالیباف برای اجرا بهتر است و رئیسی برای ریاست صرف...

آن کاندیدا‌هایی که در سال ۱۴۰۰ در میدان ماندند، خودشان هم تشخیص‌شان این بود که رئیسی بهترین گزینه است. باز هم اعتقادم این است در میان کسانی که بودند، رئیسی از همه آن‌ها سرتر بود. اما اینکه آیا بین این ۸۵ میلیون نفر برای مشکین‌شهر نماینده‌ای بهتری از عباس‌زاده نیست؟

* آیا قالیباف از رئیسی بهتر نبود؟

سابقه قالیباف در امور اجرایی زیاد است، اما وقتی آدم‌ها به یک کرسی می‌رسند تازه یک شخص دیگری می‌شوند. رئیسی چندین سال ررئیس سازمان بازرسی کل کشور بود یعنی به طور مستقیم بر کار‌های اجرایی نظارت کرده است. از طرف دیگر رئیسی در عمل نشان داد آدم مستحکمی است، یعنی می‌شود به عنوان محور انسجام سیاسی حداقل از وی استفاده کرد.

*پس نظرتان در مورد جابجایی آن‌ها چیست؟

مجلس با وجود قالیباف، کاری شد. مجلس از زمان علی لاریجانی، بیشتر سیاسی شده بود. اما در زمان قالیباف، آن سبقه قوی مدیریتی-اجرایی فرقی را ایجاد کرد که خوب است.

اگر اولویت انتخابات ۱۴۰۴ مشارکت بالا باشد...

*به نظر شما گزینه‌های انتخابی برای ریاست جمهوری ۱۴۰۴...

هر نظام سیاسی یک هسته سخت دارد و نظام ما هم بالاخره یک هسته سختی دارد. به تعبیری عناصر مشروعیت یک نظام سیاسی در آن هسته سخت است. مثلاً نیرو‌های مسلح در آن هسته قرار دارند. به نظر من اینکه چه کسانی کاندیدا می‌شوند، چه کسانی به مرحله فینال می‌رسند، بستگی دارد که جهت‌گیری آن هسته سخت چه باشد. اگر اولویت اول کشور، برگزاری انتخابات با مشارکت بسیار بالا باشد، این آرایش فرق می‌کند، لذا باید فضا را برای عناصر مختلف باز کنیم.

بهتر است قالیباف رئیس مجلس بماند

*قالیباف چطور؟

قالیباف خیلی در انتخابات شرکت کرده است. در کشور ما حضور برخی‌ها در انتخابات فرسایشی می‌شود و خیلی چنگی به دل نمی‌زند و اعتقاد دارم اگر قالیباف رئیس این دوره رئیس مجلس شود، بهتر است چهار سال رئیس مجلس بماند.

در هر صورت مجلس دوازدهم اولین مجلسی خواهد بود که در درون جریان حاکم شکاف‌های جدی وجود خواهد داشت. آن وقت است که برای اداره مجلس به افراد باتجربه نیاز داریم و به نظرم قالیباف تجربه لازم را کسب کرده و اگر من به جای قالیباف رئیس مجلس باشم در انتخابات ریاست جمهوری شرکت نمی‌کنم.

رقیب رئیسی در انتخابات ۱۴۰۴ باید یک چهره جدید باشد نه قالیباف

* اگر رئیس مجلس نشود؟

اگر قالیباف با من مشورت کند می‌گویم کاندیدای ریاست جمهوری نشود. چون قالیباف رویکرد و گرایش خودش را در برخی از مسائلی که اکثریت ملت ایران روی آن‌ها حساس هستند در مجلس نشان داد. در حقیقت قالیباف برای مردم ایران چهره‌ای کاملاً شناخته شده است و چهره جدیدی نیست. در دوره پیش رو شانس پیروزی در انتخابات با رئیسی است و رقیب او باید چهره جدیدی باشد.

*چنین فردی وجود دارد؟

آدم‌هایی هستند که هم مردم خوب آن‌ها را می‌شناسند و هم چهره‌های جدیدی هستند. یعنی فکرشان جدید است و آن چیزی که احتمالاً به مردم بدهند چیز جدیدی خواهند بود. آدم‌های شناخته‌شده‌ای هستند، اما می‌توانند برای مردم سورپرایز هم داشته باشند.

*چه کسانی؟

- همان‌هایی که می‌شناسید!

احمدی‌نژاد آدم متفاوتی است

* با توجه به سابقه حضورشما در دولت احمدی‌نژاد، آیا احمدی‌نژاد امروز همان احمدی‌نژادی است که شما با آن کار می‌کردید؟

احمدی‌نژاد دولت نهم با احمدی‌نژاد دولت دهم فرق می‌کرد. احمدی‌نژاد همان احمدی‌نژادی بود که مقام معظم رهبری علناً آمدند پشت تریبون نماز جمعه فرمودند که افکارم به ایشان از هاشمی نزدیکتر است. در تبیین عملکردش حضرت آقا خیلی حمایت و تشویق کردند.

اما با توجه به ویژگی فردی او که معمولاً آدم کنجکاوی بود، طبیعتاً احمدی‌نژاد، احمدی‌نژاد دولت نهم یا حتی دولت دهم نیست. اعتقادم این است که احمدی‌نژاد امسال احمدی‌نژاد پارسال نیست. آدم متفاوتی است.

انقلاب اسلامی فرزندان خود را نخورد

*این تفاوت در مورد موضع‌گیری‌های احمدی‌نژاد خیلی مشخص است. مثلا احمدی‌نژاد هیچ موضعی علیه اسرائیل نمی‌گیرد، آن هولوکاست و آن هزینه‌ها واقعاً با مواضع اخیرش زمین تا آسمان تفاوت دارد. یعنی جامعه از احمدی‌نژاد به عنوان کسی که یک مدت رئیس جمهور بوده، یک توقعی دارد، آیا واقعاً احمدی‌نژاد عوض شده یا آن شعار‌ها الکی بودند؟

یک بحثی است که می‌گویند انقلاب‌ها فرزندان خودشان را می‌خورند. من اعتقاد ندارم. حداقل جمهوری اسلامی ایران فرزندان خودش را نمی‌خورد. اعتقاد دارم که واقعاً انقلاب اسلامی فرزندان خودش را نمی‌خورد به شرط اینکه فرزندان به تعبیری حق والدین را هم به رسمیت بشناسند هم برای تقویت آن کمک کنند.

احمدی‌نژاد در انتخابات ریاست جمهوری رأی نداد، ولی در انتخابات مجلس شرکت کرد و نیرو‌های دیگر را هم دعوت به شرکت کرد. به نظرم ما وقتی آدم‌ها را ارزیابی می‌کنیم باید میانگین شاخص‌هایشان را ارزیابی کنیم. بعضی از اقدامات ممکن است اصلاً واکنشی باشد یا نباشد. به نظرم مثل سایر رؤسای جمهوری، بعد از هشت سال ریاست جمهوری از احمدی‌نژاد هم می‌شد بیشتر در راستای تحقق منافع ملی استفاده کرد و او بیشترین کمک را می‌توانست کند.

من نقدی نسبت به برخی از نیرو‌های سیاسی ارشد کشور که تجربه مثلاً ریاست قوه داشتند، را دارم. مثلاً در جریان سال ۸۸ تکانه‌ای که سردمداران اصلاح‌طلب به کشور وارد کردند تکانه‌ای بسیار خطرناکی بود و می‌توانست جمهوریت نظام را ساقط کند.

اگر سال ۸۸ به جای محصولی، فرد باتجربه تری وزیر کشور بود هزینه کمی کمتر می‌شد

* آقای پورمحمدی می‌گفت اگر آن موقع به جای محصولی فرد دیگری وزیر کشور بود شاید حوادث سال ۸۸ اتفاق نمی‌افتاد؟

بله، آن زمان اتفاقاً تقریباً اکثر مواضع وزارت کشور را من اعلام می‌کردم و بیشتر از همه صحبت کردیم. اعتقاد دارم اگر وزیر کشور باتجربه‌تری هم بود ممکن بود هزینه کمی کمتر شود. بالاخره آن‌ها طراحی‌شان را کرده بودند.

برای مثال کمیته صیانت از آرا چه زمانی تشکیل شد؟ اوایل دی ماه سال قبلش ایجاد شده بود. من آن زمان مصاحبه کردم. چه کسانی دنبال راه‌اندازی کمیته صیانت از آرا بودند؟ همه‌شان از فعالان سیاسی برجسته کشور بودند، سابقه انقلابی داشتند. برخی‌ها ممکن است با حسن نیت یک تکانه را وارد کنند، ولی برخی‌ها خیر، با قصد و نیت این کار را کنند.

bato-adv
bato-adv
bato-adv