به گفته اغلب فعالان حوزه بهداشت و درمان در کشور، عدم علاقه پزشکان عمومی برای شرکت در آزمون دستیاری یا رفتن به سمت تخصصهایی از جمله قلب و عروق، عمدتا به شرایط تحصیل، عدم به روزرسانی قوانین قدیمی، مداخلات غیرتخصصی خلاف قانون، وضعیت نیروی انسانی حوزه سلامت و زنجیره تربیت نیروی متخصص در نظام سلامت کشور است. افزون بر این ها، فشارهای روانی که در حین گذراندن دورهها به برخی دانشجویان این رشته وارد میشود نیز در افزایش نارضایتیها و کناره گیری از تخصص بی تاثیر نیست.
فرارو- ایرج فاضل، رییس جامعه جراحان ایران، اخیرا گفته است: «استقبال از رشته پزشکی در کنکور یا ادامه تحصیل در رشتههای تخصصی پزشکی با مشکل جدی مواجه شده به گونهای که در آزمونهای اخیر، حتی یک داوطلب برای جراحی عروق نداشتیم و به همین ترتیب، بعضی دیگر از رشتههای تخصصی هم خالی میماند و باید ۱۰ سال دیگر، متخصصان این رشتهها را از خارج وارد کنیم و دوباره بیماران را برای جراحیهای تخصصی به خارج بفرستیم.»
به گزارش فرارو، طی سالهای اخیر، کاهش تعداد پزشکان متخصص از یک سو و افزایش روند مهاجرت پزشکان از کشور، از سوی دیگر، به مشکلات حوزه بهداشت و درمان آسیب رسانده است. اواخر سال گذشته بود که محمد رئیسزاده، رئیس سازمان نظام پزشکی کشور با اشاره به کاهش استقبال پزشکان از ورود به ۳ رشته تخصصی پزشکی گفت: «با مشکل کمبود ورود پزشکان به رشته تخصصی بیهوشی مواجه هستیم.»
موضوع افزایش مهاجرت پزشکان و پرستاران از کشور نه جدید است و نه عجیب، بسیاری از پزشکان در سودای درامد بالاتر و امکانات و شرایط بهتر از اروپا تا آسیا و حتی کشورهای حاشیه خلیج فارس را برای مهاجرت انتخاب میکنند. اما این موضوع اخیرا ابعاد ترسناکی به خود گرفته است. تا جایی که افزون بر مقامهای وزارت بهداشت و دانشگاه علوم پزشکی کشور، واکنش دادستانی کشور را نیز برانگیخته است.
حجت الاسلام موحدی، دادستان کل کشور اخیرا در دیدار با رئیس شورای عالی سازمان نظام پزشکی، ضمن اشاره به اهمیت موضوع سلامت تن و روان انسان گفت: «منزلت و جایگاه جامعه پزشکی و پیشرفتهای قابل توجه کشور و حرکت ایران در مرزهای دانش پزشکی دنیا بسیار حائز اهمیت است. نفس مهاجرت و گردش نخبگانی برای تحصیل و کسب علم در سطح دنیا تا حدودی طبیعی است و تحلیل درست و کارشناسی از مهاجرت پزشکان و اتخاذ تدابیر متناسب در این زمینه را مستلزم علت کاوی دقیق آن دانست.»
ایرج فاضل، رئیس جامعه جراحان و وزیر سابق بهداشت ایران، نیز اخیرا نسبت به کمبود پزشک متخصص در کشور هشدار داد و گفت که با ادامه این وضعیت ناگزیر میشویم که از خارچ پزشک وارد کنیم. وی گفت: «امروز استقبال از رشته پزشکی در کنکور یا ادامه تحصیل در رشتههای تخصصی پزشکی با مشکل جدی مواجه شده به گونهای که در آزمونهای اخیر، حتی یک داوطلب برای جراحی عروق نداشتیم و به همین ترتیب، بعضی دیگر از رشتههای تخصصی هم خالی میماند. اگر اوضاع به همین منوال پیش برود، «باید ۱۰ سال دیگر، متخصصان این رشتهها را از خارج وارد کنیم و دوباره بیماران را برای جراحیهای تخصصی به خارج بفرستیم».
محمد رئیسزاده، رئیس کل سازمان نظام پزشکی ایران اخیرا و در جریان کنگره مشترک قلب و عروق ایران از خالی ماندن ظرفیتهای پزشکی در رشتههای قلب و عروق ابراز نگرانی کرده و گفته است: «به رغم وجود ۱۰۰ هزار پزشک عمومی در کشور، ظرفیت برخی رشتههای تخصصی در حد زیر ۴۰ درصد پر میشود. امسال در رشته مهم جراحی قلب و عروق حدود ۳۰ درصد ظرفیت تربیت نیروی جراح قلب در کشور پر شد، در جراحی قلب اطفال اوضاع به مراتب نگرانکنندهتر است، در جراحی عروق تقریباً به عدد صفر نزدیک شدهایم، در رشته بیهوشی ۲۰ درصد، در رشته اطفال ۳۶ درصد، در طب اورژانس زیر ۵ درصد ظرفیتها پر شدهاست.»
به گفته اغلب فعالان حوزه بهداشت و درمان در کشور، عدم علاقه پزشکان عمومی برای شرکت در آزمون دستیاری یا رفتن به سمت تخصصهایی از جمله قلب و عروق، عمدتا به شرایط تحصیل، عدم به روزرسانی قوانین قدیمی، مداخلات غیرتخصصی خلاف قانون، وضعیت نیروی انسانی حوزه سلامت و زنجیره تربیت نیروی متخصص در نظام سلامت کشور است. افزون بر این ها، فشارهای روانی که در حین گذراندن دورهها به برخی دانشجویان این رشته وارد میشود نیز در افزایش نارضایتیها و کناره گیری از تخصص بی تاثیر نیست.
البته مسئله این است که ماجرا به همین جا ختم نمیشود و برخی از افراد، در خطر فروپاشیهای روانی قرار گرفته و گاه تا مرز خودکشی نیز پیش میروند. رضا لاریپور، سخنگوی سازمان نظام پزشکی ایران در این باره میگوید: «حجم کار داده شده به یک رزیدنت، بسیار بالا است و عدم تناسب دریافتی این افراد نسبت به فعالیتهایی که انجام میدهند، بسیار زیاد است. یک رزیدنت قادر نیست به تنهایی در شهر تهران خانهای را اجاره کند و دیگر هزینههای زندگی از جمله مایحتاج روزمره خود را تهیه کند. ناامیدی رزیدنتها نسبت به آینده شغلی نیز وجود دارد و میبیینند، وضعیتشان بر خلاف تصوراتشان پیش از ورود به حوزه پزشکی بوده است.»
پیشتر انجمن علمی روانپزشکان ایران، در نامهای به ابراهیم رئیسی، در مورد افزایش آمار بالای خودکشی بین رزیدنتها هشدار داد و تداوم این روند را زمینهساز «فروپاشی نظام سلامت» دانست. در این نامه انجمن علمی روانپزشکان دلیل این فراوانی را فشارهای اجتماعی، اقتصادی و شغلی ذکر کرده است.
به گفته رئیس کل سازمان نظام پزشکی ایران به رغم وجود ۱۰۰ هزار پزشک عمومی در کشور، ظرفیت برخی رشتههای تخصصی در حد زیر ۴۰ درصد پر میشود. امسال در رشته مهم جراحی قلب و عروق حدود ۳۰ درصد ظرفیت تربیت نیروی جراح قلب در کشور پر شد، در جراحی قلب اطفال اوضاع به مراتب نگرانکنندهتر است، در جراحی عروق تقریباً به عدد صفر نزدیک شدهایم، در رشته بیهوشی ۲۰ درصد، در رشته اطفال ۳۶ درصد، در طب اورژانس زیر ۵ درصد ظرفیتها پر شدهاست.
یکی از علل عدم علاقه پزشکان به تخصص گرفتن یا ادامه تحصیل در تخصصهای مذکور، پولساز بودن رشتههای زیبایی است. بازار کار زیبایی و تزریق ژل و بوتاکس به حدی داغ شده که بسیاری از پزشکان عمومی نیز در کلینیکهای زیبایی مشغول ارائه مشاوره و خدمات زیبایی هستند و درآمدی چندین برابر کار در مطب یا کلینیک ها، به عنوان یک پزشک عمومی دارند.
شغل دیگری که هنوز طرفداران زیادی دارد دندانپزشکی است، هرچند که بسیاری از دندانپزشکان به این دلیل این رشته را انتخاب میکنند که زودتر از سایرین به درآمدهای بالا برسند، اما مارال قربانزاده، رئیس پانزدهمین کنگره بین المللی دندانپزشکی میگوید: «قطعاً، هزینههای سنگین و سرسامآور درمانهای دندانپزشکی، مهمترین دغدغه همکاران دندانپزشک است. همه خدمات دندانپزشکی، فقط زیبایی نیست که برای آن ردیف بودجه بیمهای نمیبینند. از شورای عالی انتظار داریم برای سلامت مردم، ردیف بودجه دندانپزشکی را ببیند. زیرا، برای ما دردناک است که مردم به خاطر نداشتن هزینه درمان دندانپزشکی، درخواست میکنند دندان آنها کشیده شود.» درواقع این اظهارات دکتر قربانزاده این زنگ خطر را به صدا در میآورد، که در رشته دندانپزشکی نیز بحران مالی خدمات گیرندگان این رشته حداقل در شهرهای کوچک و اقشار کم درامد مشکل زا خواهد شد و شاید در این رشته نیز همه دندانپزشکان به درامد بالا نرسند.
محمدجواد خرازی فرد، عضو گروه دندانپزشکی فرهنگستان علوم پزشکی نیز در همین باره میگوید: «کمبود شدید هیئت علمی، عدم ماندگاری و عدم تمایل متعهدین، افزایش فضاهای آموزشی، تخصیص نامناسب نیروی متعهد خدمت ضریب K به دانشگاهها، پذیرش و بهکارگیری متخصصان متعهد خدمت بومی، کمبود شدید فضا و امکانات و بودجههای آموزشی، کمبود بیمار آموزشی، ایدهآل نبودن محتوای آموزشی و اجرای آن و…، از جمله چالشهای مهم رشته دندانپزشکی است. متأسفانه کمتر از ۳۰ درصد فارغالتحصیلان دندانپزشکی به شبکه بهداشت وارد میشوند.»