تنوع مدارس و تقسیمبندی دانشآموزان به «دانشآموزانی با استعدادهای عادی» و «دانشآموزانی با استعدادهای درخشان»، موافقان و مخالفانی دارد. پرسش اینجاست مدارس سمپاد چگونه میتواند به تحقق عدالت آموزشی بینجامد و آیا جدا کردن دانشآموزانی که استعداد تحصیلی بیشتری دارند، منجر به ایجاد تضاد نمیشود؟
عدالت آموزشی فراتر از شعار، دغدغه ارزشمندی است که باید لوازم تحقق آن را مهیا کرد. وجود مدارس سمپاد و گسترش آن ازجمله تدابیری است که میتوان با آن، امکان حضور و بهرهمندی دانشآموزان مستعد را در نقاط مختلف کشور به وجود آورد.
به گزارش ایسنا، رهبر معظم انقلاب در دیدار نخبگان علمی جوان در ۲۸ مهر ۹۵ فرمودند: این سمپاد خیلی مهم است. این کار خیلی مهمی است و آن نکته هم که اشاره کردند که یک تعداد زیادی مدرسه بر اساس این [طرح تأسیس شده]این متوقف به این است که این سازمان خوب بچرخد و خوب اداره بشود؛ گزارشهایی که به ما میرسد در این جهت، گزارشهای خرسندکنندهای نیست».
با اینحال در شرایطی که تنوع مدارس و تقسیم بندی دانشآموزان به دانشآموزانی با استعدادهای عادی و دانشآموزانی با استعدادهای درخشان موافقان و مخالفانی دارد، پرسش اینجاست مدارس سمپاد چگونه میتواند به تحقق عدالت آموزشی بینجامد و آیا جدا کردن دانشآموزانی که استعداد تحصیلی بیشتری دارند منجر به ایجاد تضاد نمیشود؟
الهام یاوری، رئیس سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان با تأکید بر اینکه خوب است برای دانشآموزانی که از ضریب هوشی بالاتری برخوردار هستند و احتیاج به محتوای درسی و فرصتهای یادگیری بیشتری دارند، بتوانیم فرصتهای یادگیری و حجم عمیقتر و بیشتر درسی را قرار دهیم، ادامه میدهد: با توجه به محدودیت امکاناتی که در کشور وجود دارد، نمیتوانیم فضای یادگیری سنگینتری را در اختیار همه قرار دهیم و البته سازوکاری هم نداریم که هرکسی به اندازهای که دوست دارد، یاد بگیرد.
وی میافزاید: ناچاریم به عنوان یک راه حل مرحله گذار، این را برای عدهای از بچهها که فکر میکنیم علاقه و نیاز بیشتری به محتوای یادگیری سنگینتر دارند، فراهم کنیم.
معاون وزیر آموزش و پرورش با تأکید بر اینکه مدارس سمپاد به دلیل اینکه هزینههای بسیار پایینی دارند فضایی را ایجاد کردهاند که همه خانوادهها با هر سطح اقتصادی و اجتماعی با گذراندن آزمون وارد این مدارس شوند، میافزاید: چرخه منفی که شکاف اجتماعی جامعه را عمیق و عمیقتر میکند در این مدارس بسته شده و فرصتی فراهم میشود تا دانشآموزانی که از خانوادههای متوسط و کمبرخوردارتر وارد این مدارس میشوند، دسترسی به امکانات آموزشی بهتر، برابری و رشتههای تحصیلی مناسبتر در دانشگاه را داشته باشند.
رئیس سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان درخصوص اینکه آیا دانشآموزانی که وارد این مدارس میشوند واقعاً باهوش هستند و یا اصلاً تفکیک دانشآموزان به باهوش و معمولی درست است، میگوید: عملکرد این مدارس نشان میدهد دانشآموزانی که در این مدارس درس میخوانند، بچههای باهوشتری هستند؛ آمارهایی که بهتازگی بنیاد ملی نخبگان ارائه داده نشان میدهد ضریب هوشی بچههایی که در این آزمون موفق میشوند به طور قابل توجهی بیشتر است.
یاوری با تأکید بر اینکه ورود به این مدارس مبتنی بر شانس و تستزنی بهتر و حتی شبیه کنکور نیست، بیان میکند: درصد بسیار خوبی از فرزندان خانوادههایی با سطح درآمدی متوسط و از دهکهای پایین در این مدارس قبول میشوند و این درصد با آزمونهای دقیقی که هرسال انجام میشود به طور دائم درحال رشد است.
وی ادامه میدهد: این نشان میدهد واقعاً این طور نیست که با یاد گرفتن در کلاسهای مثلاً ویژهای، دانشآموز بتواند چند تا تست را بزند و وارد این مدارس شود.
معاون وزیر آموزش و پرورش به عنوان جداسازی و تفکیک دانشآموزان که مورد بحث بسیاری از افراد و حتی کارشناسان است، واکنش نشان میدهد و میگوید: گاهی واژههایی را ایجاد میکنیم و بعد خودمان مقهور واژههای خودمان میشویم؛ هیچ کس نه بنا دارد و نه علاقهمند است این دانشآموزان از دیگران جدا شوند.
وی با بیان اینکه ورود بچهها به مدارس خاصی که امکانات و موقعیتهای یادگیری نه لزوماً تجهیزات آموزشی بیشتری دارند، به این معنی نیست که ارتباطشان را با بقیه بچهها قطع کنیم، میافزاید: در این مدارس شبکهسازی طبیعی بین بچهها اتفاق میافتد؛ ما با برنامههای فراگیر بهشدت به دنبال این هستیم بچههای سمپاد با بچههای بیرون از مدرسه تیم و یا مرتبط شوند، اتفاقی که در المپیادها، خوارزمی و... رخ داده و بهزودی قوت و گسترش بیشتری پیدا خواهد کرد.
وی تکبعدی بودن بچههای سمپاد را در بین برخی افراد و کارشناسان تصوری غلط میداند و میافزاید: در سال ۱۴۰۰ تعداد بچههای سمپاد که در فوقبرنامههای کاملاً اختیاری در حوزههای فرهنگ، ادبیات، ورزش، هنر و... فعالیت کردند در مجموع ۵۵هزار نفر بودند، در ۱۴۰۱ این تعداد به ۸۸هزار نفر رسید و در سال تحصیلی جاری امیدواریم این رقم از ۱۱۰هزار نفر هم عبور کند.
رئیس سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان درخصوص عدالت تحصیلی و اینکه گفته میشود چنین مدارسی موجب طبقهبندی دانشآموزان میشود و با عدالت تحصیلی سازگاری ندارد، توضیح میدهد: رهبر معظم انقلاب در توضیح عدالت بهصراحت میگویند عدالت این است که دسترسی به موقعیتهای تحصیلی برای همه امکانپذیرباشد و تمایزی براساس سطح اقتصادی و اجتماعی خانوادهها برقرار نشود؛ ایشان معتقدند «اگر کسی استعداد و علاقه بیشتری داشت و امکان تحصیلی بیشتری در اختیار او قرار گرفت این خلاف عدالت نیست».
یاوری عنوان میکند: به هرحال کسی که دانشگاه صنعتی شریف قبول میشود نسبت به کسی که دانشگاه ضعیفتری قبول میشود امکانات بیشتری در اختیارش قرار دارد و این اصلاً خلاف عدالت نیست؛ هرکسی متناسب با تلاش، توان و استعداد خودش بهرهمند میشود.
معاون وزیر آموزش و پرورش درخصوص اینکه چرا نمیتوانیم از این استعدادها در مدارس سمپاد استفاده کنیم و اغلب آنها به خارج کشور مهاجرت میکنند، میگوید: آموزش و پرورش پس از پایان تحصیلات عمومی، مسئولیتی در قبال بچههای سمپادی ندارد، به همین دلیل پایگاههای داده و اطلاعات موثق آماری در مورد دانشآموختگان سمپاد وجود ندارد و نمیتوان گفت چند درصد این بچهها پس از پایان تحصیلات دارای مسئولیت در کشور هستند، اما براساس اطلاعات جمعآوری شده، میزان مهاجرت در این بچهها کم و بیشتر شبیه هر جمع نخبگانی دیگری در کشور است.
یاوری اظهار میکند: علت عمده این مشکل نیز به شکافی برمیگردد که در سالهای گذشته میان سمپاد و در دوره تحصیل عمومی با بنیاد ملی نخبگان و وزارت علوم ایجاد شده است. ما بهشدت تلاش میکنیم این شکاف را کاهش دهیم و گفتوگوی خوبی بهویژه با بنیاد نخبگان داشتهایم تا این بچهها پس از دانشآموختگی از مدارس، جذب بنیاد ملی نخبگان شوند.
وی به توهم نابغه بودن و اینکه دو دسته از خانوادهها توهم نابغه بودن فرزندان خود را دارند، اشاره میکند و میگوید: اول خانوادههایی هستند که متأسفانه در دام مؤسسات خصوصی میافتند؛ در کشور ما مؤسسات خصوصی متعددی وجود دارد که آزمونهای مختلفی برگزار میکنند و یا اینکه بچهها را در مسابقات جهانی بیارزش شرکت میدهند و خانوادهها را به توهم میاندازند که فرزند نابغه و توانمند دارند.
معاون وزیر آموزش و پرورش ادامه میدهد: این مسابقات جهانی که با گرفتن پولهای هنگفت از خانوادهها برگزار میشود اغلب بیکیفیت است و به تعداد بالا مدال و یا سرتیفیکیت داده میشود که هیچ ارزش جهانی ندارد و تنها یک برگه به زبان انگلیسی دست بچهها و خانوادهها داده میشود.
یاوری دسته دوم خانوادههایی که توهم نابغه بودن فرزند خود را دارند، خانوادههایی میداند که از روی نمرات قضاوت میکنند و ادامه میدهد: کشور ما درحال حاضر به دلیل آزمونهای توصیفی در یک وضعیت تورم نمرهای در مقطع ابتدایی قرار دارد و پدر و مادرها با واژه «بسیار خوب» کارنامه که در خوشبینانهترین حالت نمره ۱۸ به بالا را تداعی میکند، فکر میکنند فرزند نابغهای تربیت کردهاند، درحالی که واقعاً اینگونه نیست.
وی میافزاید: ایجاد انتظار غیرواقعی و نامعقول موجب میشود با قبول نشدن در مدارس استعدادهای درخشان آسیب جدی به روحیه این بچهها وارد شود و احساس توانمند نبودن که عواقب خطرناکی برای بچهها خواهد داشت، به وجود بیاید.