الدار ممدوف در بسایت Responsible Statecraft وابسته به اندیشکده کوئینسی نوشت: در اوایل ماه می، مقامهای قضایی آمریکا کیفرخواستی را علیه هنری کوئیار، عضو دموکرات مجلس نمایندگان آمریکا در ارتباط با دریافت حداقل ۳۶۰ هزار دلار رشوه از چند شرکت تحت کنترل دولت آذربایجان تنظیم کردند. کوئیار ظاهرا در قبال دریافت پول تلاش کرده تا با گسترش روایتهایی به سود مصالح جمهوری آذربایجان از طریق سخنرانی و اقدامات قانون گذاری سیاست خارجی آمریکا را به نفع این کشور شکل دهد.
به گزارش انتخاب، هرچند چالش مداخله نابجای خارجی در عرصه سیاسی آمریکا موضوع جدیدی نیست، اما مورد آذربایجان نشان دهنده یک نقطه ضعف ویژه در سیاست خارجی آمریکاست: اینکه تمرکز واشنگتن بر اتحادها و خصومتهای غیرمنعطف محیطی مساعد را برای سوء استفاده بازیگران خارجی جهت پیشبرد برنامههای منطقهای خودشان که ارتباط چندانی با منافع ایالات متحده ندارد فراهم ساخته است
آذربایجان از اوایل دهه ۱۹۹۰ میلادی یعنی زمانی که منابع فراوان هیدروکربوری، اهمیت ژئواستراتژیک باکو را در مناسبات منطقهای و بین المللی ارتقا بخشید، یک بازیگر خبره در عرصه سیاسی واشنگتن بوده است. آنگونه که در گزارشی که توسط انستیتوی کوئینسی تهیه شده آمده است، طبق مستندات ثبت شده بر اساس قانون ثبت عوامل خارجی، از سال ۲۰۱۵ تاکنون آذربایجان بیش از ۷ میلیون دلار صرف اقدامات لابی گرانه در واشنگتن کرده است.
آنگونه که کیفرخواست تنظیم شده علیه کوئیار نشان میدهد، این اتهامات احتمالا تنها نشان دهنده نوک کوه یخ است: آذربایجان سابقهای دیرینه در اعمال نفوذهای نابجا دارد که به "دیپلماسی خاویار" مشهور است. این اقدامات شامل پرداخت رشوه به سیاستمداران در آمریکا و اروپا برای پیشبرد منافع این کشور است. در واقع، از جمله دلایل رای ژانویه ۲۰۲۴ شورای اروپا به تعلیق عضویت آذربایجان این اقدامات غیرقانونی بوده است.
تلاشهای آذربایجان را باید در چهارچوب رویارویی چند دههای این کشور با ارمنستان بر سر منطقه ناگورنو-قره باغ تحلیل کرد که یک منطقه عمدتا ارمنی نشین واقع در محدوده مرزهای بین المللی جمهوری آذربایجان است. ماشین لابی گری باکو برای جلب حمایت آمریکا و اروپا با بهره گیری از موسسات روابط عمومی، سیاستمداران، تحلیلگران و اندیشکدههای مختلف تلاش کرده تا این کشور را به عنوان دارایی ژئوپلتیک غرب در برابر ایران و روسیه جا بیاندازد. به گفته یک فرد مطلع که نخواست نامش فاش شود، باکو از یک حقه قدیمی یعنی بازی با کارتهای تهدیدات ایران و روسیه تلاش میکند "توجه کنگره آمریکا را جلب نماید. "
متن کیفرخواست کوئیار موید این تحلیل است: بخش مربوط به تعاملات این عضو کنگره با آذربایجان شامل تبادل نظر با الین سلیمانوف، سفیر وقت آذربایجان در آمریکاست که طی آن این دیپلمات آذربایجانی تلاش کرده بود گناه افزایش تنشها با ارمنستان در جولای ۲۰۲۰ را به گردن تلاشهای روسیه برای ایجاد اختلال در "مسیرهای خطوط لوله و مواصلاتی" از طریق تحریک ارمنستان علیه آذربایجان بیاندازد.
نادرستی این روایت از وقایع با بررسیهای اجمالی آشکار میشود. در واقع افزایش تنش بین دو کشور در جولای آن سال ظاهرا مقدمه یک تلاش نظامی موفق از سوی آذربایجان در سپتامبر ۲۰۲۰ بوده است. مهمتر اینکه روسیه نیز نتوانسته بود از جانب متحد خود یعنی ارمنستان در این تنش و درگیری مداخله نماید. با اینحال استناد فریبکارانه به تهدید روسیه کافی بود که کوئیار و دیگر لابی گرهای باکو در غرب را به اقدام وادارد.
آذربایجان از همین تاکتیکهای بزرگنمایی تهدیدات در مورد ایران نیز استفاده میکند. در این زمینه، لابی گرهای باکو از اهرم روابط نزدیک و کاملا سودمند آذربایجان با اسرائیل که یکی از منابع اصلی تامین نیازهای تسلیحاتی باکو در جنگ علیه ارمنستان بود بهره میگیرند. شبکه پرنفوذ اندیشکدههای مستقر در واشنگتن که ترویج کننده مواضع دولت راستگرای اسرائیل هستند، شامل بنیاد دفاع از دموکراسی ها، انستیتوی هادسون و انستیتوی یهودی امنیت ملی آمریکا اقدام به لابی گری به نفع آذربایجان میکنند، زیرا این اقدام به سود منافع اسرائیل است و از نگاه آنها هر آنچه به نفع اسرائیل است برای ایالات متحده نیز سودمند خواهد بود.
بر اساس دستور کار اعلامی انستیتوی یهودی امنیت ملی آمریکا، ایالات متحده باید از آذربایجان حمایت نماید. کارشناسان این اندیشکده یهودی در گزارش مربوط به سفر خود به آذربایجان در مارس ۲۰۲۴ از دولت آمریکا خواسته اند تا «جلوی تلاشهای ایران برای بدنام ساختن همکاریها بین آذربایجان و اسرائیل را بگیرد.» این گزارش سپس نتیجه گیری کرده که: «مشارکت گستردهتر ایالات متحده با آذربایجان برای ایجاد یک رویکرد منسجم و جامع جهت مقابله با دو دشمن مهم یعنی ایران و روسیه حیاتی است.»
این در حالی است که این اندیشکدهها و دیگر حامیان باکو روابط رو به گسترش میان آذربایجان و روسیه را نادیده گرفته و یا تلاش میکنند آن را کم اهمیت جلوه دهند. از جمله اینکه دو کشور در سال ۲۰۲۲ یعنی تنها چند روز قبل از حمله روسیه به اوکراین بیانیه "تعامل متحدین" را امضا کردند. در آوریل ۲۰۲۴ رئیس جمهور آذربایجان تا جایی پیش رفت که گفت، روسیه «هرگز قفقاز جنوبی را ترک نخواهد کرد، زیرا در این منطقه حضور دارد.»
روابط آذربایجان با ایران هم از پیچیدگی زیادی برخوردار است، زیرا ایران بر خلاف روسیه، با ارمنستان هم مرز است و مخالف سیاستهای توسعه گرایانه آذربایجان در منطقه است. با این وجود، باکو هم از طریق اقداماتی نظیر انعقاد موافقتنامههای مختلف برای گسترش ارتباطات منطقهای به دنبال تعدیل تنشها با تهران است.
این مثالها نشان میدهد که نظرات و نگاههای لابی گران باکو درباره آذربایجان با واقعیتهای روی زمین فاصله دارد. مسئله بر سر فشار آوردن به آذربایجان برای تغییر سیاست هایش به عنوان یک کشور مستقل نیست، چرا که این کشور حق دارد تصمیاتش را به تنهایی اتخاذ نماید، به خصوص زمانی که صحبت از روابط با همسایگان قدرتمندی همچون روسیه و ایران به میان میآید.
با این حال دلیلی ندارد که سیاستهای واشنگتن مبتنی بر مفروضات نادرست و دستکاری شده باشد. پرونده کوئیار نشان دهنده اثرات مخرب مداخلات بی مورد در سیاست خارجی است. اما در عین حال این مورد بازتاب دهنده ملاحظه مهمتری است که چگونه وابستگی تقریبا بی قید و شرط به برخی کشورها و در عین حال خصومتهای غیرمنعطف با طیف دیگری از کشورها به ایجاد فضا برای سوء استفاده از منافع خارجی فاسد کمک میکند.