سؤال مهمی که به مناسبت این باید آقای روحانی به آن جواب بدهد این است که «چرا فقط وقتی که خودتان ردصلاحیت شدید، احساس کردید که جمهوریت نظام به خطر افتاده و باید برای نجات آن دفاعیه بنویسید؟».
روزنامه جمهوری اسلامی ضمن انتشار این پرسش کنایهآمیز نوشت: نامه تفصیلی آقای حسن روحانی رئیسجمهور سابق در نقد مستندات شورای نگهبان قانون اساسی برای عدم احراز یا ردصلاحیت وی در انتخابات ششمین دوره مجلس خبرگان که اسفندماه سال گذشته برگزار شد، در عین حال که حاوی نکات قابل توجه و ایرادهای درستی به عملکرد شورای نگهبان است، زوایای اعلام نشدهای هم دارد که ایکاش آقای روحانی به آنها هم میپرداخت. بدون پرداختن به این زوایا، باید نامه آقای روحانی را یکطرفه دانست.
به گزارش روزنامه جمهوری اسلامی، ایکاش رئیسجمهور سابق، آن روی دیگر سکه را هم میدید و درباره آن نیز اگر نه به تفصیل لااقل به اختصار مینوشت. در آنصورت، اولاً افکار عمومی صداقت رئیسجمهور سابق را که عملکرد خود را نیز نقد کرده میستود و ثانیاً آنچه در تاریخ ثبت میشد نقد جامعی بود که عملکرد مشترک دولت و شورای نگهبان را در زمینه تخلف از قانون اساسی در تأمین حق انتخاب مردم بهطور شفاف در برابر چشمان مردم قرار میداد.
آقای روحانی در نامه خود که متن کامل آن در روزنامه چاپ شد نوشت: «این، دفاعیه شخصی من نیست، بلکه دفاع از جمهوریت نظام است؛ دفاعیهای برای نهاد ریاست جمهوری که به عنوان وکیل مستقیم همه ملت ایران نباید بیش از این تضعیف شود».
سؤال مهمی که به مناسبت این جمله باید آقای روحانی به آن جواب بدهد این است که چرا شما فقط وقتی که خودتان ردصلاحیت شدید احساس کردید که جمهوریت نظام به خطر افتاده و باید برای نجات آن دفاعیه بنویسید؟ این سؤال را با سؤالهای فرعی دیگر میتوان پررنگتر کرد. به اینصورت که وقتی انتخابات مجلس یازدهم در سال ۱۳۹۸ برگزار میشد و آن همه افراد واجد صلاحیت توسط شورای نگهبان ردصلاحیت شدند، چرا شما احساس نکردید جمهوریت و اسلامیت نظام به خطر افتاده است؟ وقتی انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ برگزار میشد و بسیاری از افراد سرشناس، باسابقه و صالح رد صلاحیت شدند تا فرد مورد نظر رئیسجمهور شود، چرا شما احساس نکردید جمهوریت و اسلامیت نظام به خطر افتاده است؟
موارد زیاد دیگری هم وجود دارند که شما میبایست در آن موارد همچنین احساسی میکردید، ولی فعلاً از آنها صرفنظر و به همین دو مورد اکتفا میکنیم که مواردی شاخص هستند و در دوران مسئولیت شما در ریاست جمهوری اتفاق افتادهاند. ارتباط این دو مورد به شما از این نظر مهم است که شما به عنوان رئیسجمهور مسئولیت اجرای صحیح قانون اساسی را داشتید و دولت مجری انتخابات بود؛ بنابراین شما و دولتتان نمیتوانید مسئولیت خود در قبال دو انتخابات ۱۳۹۸ و ۱۴۰۰ را انکار کنید.
از نظر شما این دو انتخابات با توجه به عملکرد شورای نگهبان در مورد صلاحیت، بدون ایراد بودند یا ایراد داشتند؟ اگر ایراد داشتند، چرا درصدد احقاق حق ضایع شده داوطلبان در همان مرحله برنیامدید و چرا نگفتید جمهوریت در خطر است و اصولاً چرا چنان انتخاباتهایی را برگزار کردید؟ و اگر ایراد نداشتند، چرا وقتی خودتان ردصلاحیت شدید چنین احساسی پیدا کردهاید؟
نکتهای که باید درباره یادداشت مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی متذکر شد، حضور نامزدهای متعدد طیف مدعی اعتدال و اصلاحات چه در انتخابات مجلس ۱۳۹۸، چه ریاست جمهوری ۱۴۰۰ و چه انتخابات مجلس دوازدهم (اسفند ۱۴۰۲) است که متأسفانه نویسنده کتمان و انکار کرده است.
به عنوان مثال طیف مذکور در انتخابات مجلس یازدهم به جای یک فهرست سه فهرست در تهران با سرلیستی آقای مجید انصاری (عضو مجمع روحانیون/ مدیر ارشد در دولت روحانی) ارائه کردند، اما نفر اول فهرستها بیش از ۶۹ هزار رأی کسب نکرد.
در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ نیز آقایان همتی و مهر علیزاده در گود رقابت بودند، اما همتی با وجود حمایت خاتمی و ۱۶ حزب اصلاحطلب نتوانست بیش از دو میلیون ۴۰۰ هزار رأی به دست آورد. در انتخابات شورای شهر هم لیست جمهور با حمایت خاتمی ارائه شد، اما نفر اول فهرست ۳۳ هزار رأی کسب کرد. در انتخابات اخیر مجلس هم با وجود شانتاژ و تهدید شدید پدر خواندهای جبهه اصلاحات برای ممانعت از نامزدی اصلاحطلبان در انتخابات، دستکم ۱۶۵ نامزد انتخابات در گود رقابت حضور داشتند و ادعا میکنند ۸۰ تا ۱۰۰ نماینده در مجلس آتی دارند.