فروشنده ملک از فروش خانه اش پشیمان شد و میخواست معامله را فسخ کند، اما خریدار راضی نمیشد و او برای اینکه نقشه خود را پیش ببرد، همسر و دو فرزند خریدار را ربود، اما زیرکی گروگانها نقشه او را ناکام گذاشت.
چند روز قبل ساکنان یکی از محلههای پایتخت، صدای فریادهای دو کودک را شنیدند. آنها از مردم کمک میخواستند و مردم با شنیدن صدای کمک خواهی دو کودک از خانه هایشان خارج شوند تا ببینند ماجرا از چه قرار است. مردی جوان، دختر و پسر را روی زمین میکشید و میخواست آنها را به سمت خانه ویلایی ببرد. مردم با دیدن این صحنه به کمک دختر و پسر خردسال رفتند و مرد گروگانگیر وقتی دید در یک قدمی دستگیری قرار داد، دو کودک را رها کرد و به سمت ماشین پرایدش که در همان محدوده پارک شده بود رفت و فرار کرد.
به گزارش همشهری آنلاین، دختر و پسر گریه میکردند و میگفتند مرد آدم ربا، مادرش را ربوده و با خود برده است. در همان لحظه بود که مادر دو کودک، وحشت زده و سراسیمه از داخل یک خانه ویلایی بیرون آمد و بچه هایش را در آغوش کشید. او گفت که توسط مرد آدم ربا گروگان گرفته شد، اما توانست از خانه ویلایی مرد گروگانگیر فرار کند تا بچه هایش را نجات بدهد. در این شرایط بود که گزارش این حادثه به پلیس اعلام شد و وقتی زن جوان در برابر افسر پلیس قرار گرفت درباره جزییات گروگانگیری گفت: چندی قبل من و شوهرم، ملکی را از مرد گروگانگیر که محسن نام داشت خریدیم، اما او چند روز بعد از انجام این معامله پشیمان شد و گفت حاضر نیست سند را به نام ما بزند. من و همسرم از او خواستیم تا ضرر و زیان فسخ این معامله را پرداخت کند، چون ما حاضر به پس دادن ملک نبودیم.
وی ادامه داد: این اختلاف میان ما و فروشنده ملک ادامه داشت تا اینکه وی روز حادثه به بهانه اینکه میخواهد ضرر و زیان ملک را بپردازد با ما قرار گذاشت. روز حادثه شوهرم سرکار بود و من از همه جا بی خبر، به همراه بچه هایم سر قرار با او رفتم. بچه هایم داخل ماشین نشسته بودند و وقتی من پیاده شدم تا با او صحبت کنم ناگهان مرد فروشنده چاقویی روی پهلویم قرار داد و تهدید کرد که اگر حرفی بزنم جانم را میگیرد و بعد بچه هایم را به قتل میرساند. من که به شدت شوکه شده بودم از ترس جان بچه هایم حرفی نزدم. مرد فروشنده با تهدید از من خواست تا وارد خانهای ویلایی که داخل کوچه بود، شوم. او مرا به داخل خانه ویلایی برد، درحالیکه بچه هایم داخل ماشینم بودند. در آنجا با پارچه دست و پایم را بست و بعد گفت که بچه هایم را با خودش میبرد تا من و شوهرم مجبور شویم معامله را بدون ضرر و زیان فسخ کنیم.
او سپس از خانه بیرون رفت و من که نگران بچه هایم بودم به سختی توانستم پارچهها را باز کنم و خودم را نجات بدهم. سپس از خانه بیرون رفتم و متوجه شدم که او قصد ربودن بچه هایم را داشته است، اما آنها داد و فریاد راه انداختند و با حضور همسایهها و رهگذران، نقشه گروگانگیر ناتمام مانده است.
با این شکایت، ماموران پلیس آگاهی تحقیقات خود را زیر نظر دادیار شعبه اول دادسرای جنایی تهران آغاز کردند تا اینکه موفق شدند مرد آدم ربا را که در هتلی مخفی شده بود بازداشت کنند. او در بازجوییها به گروگانگیری و حبس غیرقانونی زن جوان اعتراف کرد و گفت: پس از انجام معامله متوجه شدم که ارزش ملکم خیلی بالا رفته است. به همین دلیل بود که از فروش آن پشیمان شدم، اما نمیخواستم ضرر و زیان فسخ معامله را بپردازم. از طرفی زوج خریدار هم راضی به فسخ معامله نبودند و ضرر و زیان را میخواستند. در چنین شرایطی بود که تصمیم گرفتم اعضای این خانواده را گروگان بگیرم تا آنها از ترس جان فرزندانشان تسلیم شوند و معامله را بدون دریافت هزینه ضرر و زیان فسخ کنند، اما گروگانها زیرکتر از این حرفها بودند و نقشه مرا ناکام گذاشتند.
این متهم برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار ماموران اداره آگاهی تهران قرار گرفت.