باید پیامهای بازدارنده به ایران منتقل شود تا از دخالت مستقیم این کشور جلوگیری شود؛ البته همراه با تضمینهای خصوصی مبنی بر اینکه ایالات متحده به اقدام فعالانه برای کاهش تنش ادامه خواهد داد. درنهایت، حتی «هرزی هالوی» رئیس ستاد ارتش اسرائیل نیز به این مساله پی برده که دستیابی به یک وضعیت جدید در شمال مستلزم تفاهم غیرمستقیم با حزبالله است.
جنگ مرگبار و ویرانگر اسرائیل - حماس کافی نبود که ترس از رویارویی گستردهتر بین اسرائیل - حزبالله هم بر آن افزوده شده است. اوایل همین هفته، یعنی ساعاتی پس از انتشار ویدئویی ۹دقیقهای از سوی حزبالله که پهپادهای جاسوسی را در حال گشتزنی در شمال اسرائیل نشان میداد، مقامات اسرائیلی اعلام کردند که برای یک «جنگ همهجانبه» آماده هستند و طرحهایی را برای حمله مورد تصویب قرار دادهاند. پس از نمایش فیلم پهپاد، سیدحسن نصرالله تهدید کرد که اگر اسرائیل دامنه درگیریهای کنونی را گسترش دهد، «بدون محدودیت، بدون قاعده و سقف» نبرد خواهد کرد.
به گزارش دنیای اقتصاد، نصرالله حتی تهدید به حمله به قبرس، کشور کوچک عضو اتحادیه اروپا کرد. «فراس مکساد» مدیر ارشد توسعه راهبردی در موسسه خاورمیانه در تحلیل ۲۲ژوئن برای «تایم» نوشت، اسرائیل با نهایی کردن برنامههای خود برای یک جنگ همهجانبه، برنامه خود را برای تغییر موازنه فعلی قوا در شمال، توقف شلیک موشک از سوی حزبالله و احتمالا ایجاد یک منطقه حائل در عمق چندین مایلی نشان میدهد. در روزها و هفتههای آینده، دولت بایدن نقش مهمی در جلوگیری از جنگ یا محدود کردن بدترین نتایج آن-بهویژه با توجه به تهدید ایران برای پیوستن به نبرد در دفاع از حزبالله- ایفا خواهد کرد.
میانجیگری ایالات متحده همچنین میتواند زمانی که اسرائیل و حزبالله برای یافتن یک راهحل سیاسی آماده شوند میتواند جنگ آنها را به پایان برساند، زمینههای دیپلماتیک را فراهم کند. نصرالله آخرین تهدیدهای خود را پس از سفر «آموس هوخشتاین»، دستیار ارشد بایدن به بیروت انجام داد.
هوخشتاین یک مذاکرهکننده باتجربه است که با موفقیت تعیین مرزهای دریایی بین اسرائیل و لبنان را در سال۲۰۲۲ تسهیل کرد؛ اما او «معجزهگر» نیست. در آخرین دور دیپلماسی رفت و برگشتی بین تلآویو و بیروت، او به دنبال راههایی برای بازگرداندن آرامش به مرز اسرائیل و لبنان بدون آتشبس در غزه بود. اما حزبالله صریحا ابتکار او را رد کرد. حزبالله اصرار دارد که جنگ در غزه -که افکار عمومی عرب را بهدلیل تلفات زیاد خشمگین کرده است- ابتدا باید به پایان برسد.
واسطهها در بیروت بهطور کامل تسلیم نشدهاند. آنها همچنان بیسر و صدا با فرستاده بایدن کار میکنند تا بررسی کنند آیا یک امتیاز که بتواند حملات راکتی حزبالله را متوقف کند، میتواند بهعنوان یک راهحل سیاسی کافی باشد یا خیر؟ چنین سناریویی میتواند مستلزم استقرار مجدد نیروهای نخبه حزبالله و واحدهای ضد تانک -که نگرانی اصلی اسرائیلیها را تشکیل میدهند- به دور از مرزها باشد. اما اصلا مشخص نیست که آیا چنین پیشنهادی برای هر یک از طرفین قابل قبول و کافی خواهد بود یا خیر؟ در واقع، هوخشتاین در قدس اشغالی با ارزیابی مشترکی مواجه شد. آن ارزیابی این بود که وضعیت در مرز شمالی دیگر قابل تحمل نیست.
حزبالله خوب میداند که هیچ دولتی در اسرائیل -چه رسد به راستگراترین دولت در تاریخ این رژیم- نمیتواند آنچه را که نصرالله در سخنرانیاش به آن اشاره کرد، (یعنی یک منطقه حائل که این گروه در داخل اسرائیل ایجاد کرد) بپذیرد. برای همه اسرائیلیها، نه فقط نتانیاهو، وضعیت موجود غیرقابل قبول است. به همین ترتیب، تهدیدهای پوشالی مقامات ارشد اسرائیل که هشدار میدهند «بیروت از تخریب مصون نخواهد ماند» مفید نیست.
تهاجم نظامی اسرائیل به لبنان لزوما نیازی به صاف کردن و ویرانی کل بلوکهای مسکونی در پایگاه حزبالله در جنوب بیروت ندارد (همانطور که در آخرین جنگ بزرگ بین دو طرف در سال۲۰۰۶ رخ داد). واقعیت این است که حزبالله اکنون بسیار توانمندتر است. چنین اقدامی از سوی اسرائیل، حزبالله را وادار میکند تا موشکهای بالستیک خود را بهصورت رگباری بر شهرهای اسرائیل از جمله تلآویو بباراند.
مقامات آمریکایی ابراز نگرانی جدی میکنند که سیستمهای دفاع هوایی اسرائیل بهشدت تحت فشار قدرت آتش حزبالله قرار گیرند و کارآییشان دچار مشکل شود؛ زیرا گمان میرود آتش حزبالله شامل بیش از ۱۰۰هزار موشک و انبوهی از پهپادهای انتحاری باشد. هنگامی که روسای نظامی اسرائیل و آمریکا هفته آینده در واشنگتن با یکدیگر ملاقات کنند، باید خطوط رویارویی (که هر لحظه نزدیکتر میشود) را به وضوح مشخص کنند.
این خطوط باید در مناطق مرزی لبنان و اسرائیل که اکنون عمدتا خالی از سکنه شدهاند، باقی بماند. همچنین باید پیامهای بازدارنده به ایران منتقل شود تا از دخالت مستقیم این کشور جلوگیری شود؛ البته همراه با تضمینهای خصوصی مبنی بر اینکه ایالات متحده به اقدام فعالانه برای کاهش تنش ادامه خواهد داد. درنهایت، حتی «هرزی هالوی» رئیس ستاد ارتش اسرائیل نیز به این مساله پی برده که دستیابی به یک وضعیت جدید در شمال مستلزم تفاهم غیرمستقیم با حزبالله است.
خطوط کلی چنین ترتیبی توسط میانجیگران آمریکایی و فرانسوی ارائه شده است. اینها شامل عقب کشاندن قابلیتهای حیاتی حزبالله تا فاصله ۶مایلی از مرز، افزایش حضور نیروهای مسلح لبنان (LAF) و نیروی موقت سازمان ملل متحد در لبنان (یونیفیل) که یک نیروی حافظ صلح است که در مرزها قرار دارد، همراه با تضمین و البته نظارت استراتژیک ایالات متحده و فرانسه. پیشرفت در جهت حل و فصل برخی از نقاط مورد مناقشه در امتداد مرز، چنین توافقی را تسهیل خواهد کرد.
معروف است که «کارل فون کلاوزویتز» استراتژیست نظامی پروس میگوید: «جنگ ادامه سیاست با ابزارهای دیگر است.» به نظر میرسد که برای اسرائیل و لبنان، زمان سیاست به پایان رسیده و زمان جنگ تقریبا فرا رسیده است.