«زمانی ما میاندار میخواهیم که ضرورت نیاز به یک اجماع را درک کنیم. در حال حاضر، توافق و مصالحه برای ما ننگ است و به توافق به دید ذلت نگاه میکنیم؛ درحالیکه سازش بهمعنیِ ادامۀ حیات است. زندگی بر پایۀ مذاکره است. ما هر روز تصمیم میگیریم با گرما، سرما و یا ترافیک بسازیم. اینها هرکدام نوعی سازش است.»
وزیر سابق امورخارجه گفت: باید به این باور برسیم که طرف مقابل حد متداولی از عقل و فهم را دارد. گفتوگو کردن نیازمند پذیرش طرف مقابل است. باید بپذیریم طرف مقابل هم نیازها و نگرانیهایی دارد و باید بتوانیم بر این اساس با او به یک مخرج مشترک برسیم نه اینکه خودمان را تحمیل کنیم که غیرممکن است.
به گزارش ایلنا، محمدجواد ظریف با اشاره به اینکه نقش روایت و روایتسازی در روابط بین الملل بسیار مهم است، اظهار داشت: رژیم صهیونیستی دو روایت به ظاهر متضاد را از خود در جوامع بینالمللی به نمایش گذاشته است: یکی، روایت اسراییل مظلوم و هولوکاست و روایت دیگر، اسراییل شکستناپذیری است که با فیلمهای هالیوود به نمایش گذاشته میشود و اسراییلیها را در همهجا پیروز نشان میدهد.
اسرائیلیها روایتهای مربوط به اقدامات خشونتبار خود در جهان را را با دو کلمه حل کردهاند. آنها با ارائۀ روایت هولوکاست و بیان عبارت «never again» (دیگر هرگز) گفتند که دیگر هرگز اجازه نخواهیم داد هولوکاست بارِ دیگر تکرار شود.
جواد ظریف در ادمه تاکید کرد: دو روایت از رژیم صهیونیستی در بحران غزه شکست خورد یکی روایت شکست ناپذیری و دیگری روایت مظلومیت.
ظریف در ادامه توضیح داد: مهارت بالایی در روایت میخواهد تا بتوانی جوامع بینالمللی را همراه سیاستهای خود کنی، اما متأسفانه در داخل کشورِ ما چون همه چیز از دید نزاع داخلی دیده میشود، من هرچه تلاش کردم تا این بازی را انجام بدهم، اولین ضربه را از داخل میخوردم، نه خارج از کشور.
وی در ادامه گفت: ببینید، چون ما هیچ حد و مرزی برای این نزاع قائل نیستیم، اعتماد مردم به نظام سیاسی و به قول دکتر رنانی، نظام تدبیر کمرنگ میشود و باعث میشویم مردم دیگر به این نظام تدبیر اعتماد نکنند؛ نه اینکه صرفاً بگویند فاسد است، بلکه میگویند نظام ناکارآمد و ناتوان است. مردم میگویند اینها یا توان اداره ندارند یا خائن هستند. لذا اعتماد عمومی از بین میرود و بهتبع آن، امید به آینده نیز از بین میرود وقتی این اتفاق افتاد، حالا دیگر فساد دامنگیر میشود.
ظریف در ادامه گفت: این به نظر من یکی از بدترین اتفاقات است. وقتی امید به آینده و این اعتماد و اعتقاد از بین رفت، نزاع اصل میشود و ما وارد جامعۀ هابزی میشویم که در آن جنگ بر سر حیات است؛ در صورتی که این جامعه انسانی نیست.
وزیر سابق امورخارجه در ادامه اظهار داشت: ایجاد نزاع در ایران توسط اسرائیل انجام میشود و کاملاً هم هدفمند و با برنامه است. در صحبتهای اخیرم با دانشجویان گفتم (ایلنا: اشاره به نشست با دانشجویان در سال پاییز ۱۴۰۱) که زمانِ زدنِ شهید فخریزاده قابلتوجه است. اسرائیلیها از مدتها قبل بهدنبال ترور شهید فخری زاده بودند، اما زمانی این ترور را انجام دادند که بایدن انتخاب شد و آنها نگران احیای برجام شدند. خب، اسرائیل که مخالف برجام است و علیالقاعده در واکنش به جنایت اسراییل باید برویم برجام را تقویت کنیم.
وی افزود: درواقع، اسرائیل خودش میزند و خودش برای نزاع داخلی اقدام میکند. شما ببینید خود اسرائیل سالهاست میگوید ایران به آستانۀ هستهای رسیده است؛ یعنی ما را در دامی میاندازد که اگر در آن زمین بازی کنیم در دام آنها افتادهایم و متأسفانه ما سالهاست در این بازی گرفتار هستیم. چرا ما تابهحال به این موضوع توجه نکردهایم که چرا اسرائیل میگوید که ایران شش ماه با بمب هستهای فاصله دارد و حالا که بعد از ۳۰ سال گفت که ایران در آستانۀ بمب هستهای است، خوشحال شدیم؟ ما متوجه نیستیم که آنها چگونه دارند ما را جهتدهی میکنند.
ظریف در ادامه توضیح داد: ما مصالحه را ضد ارزش میدانیم و ارزش را در مقاومت. اشکال اول ما این است که اعتقاد نداریم باید با هم سازش کنیم و هرچیزی را در پارادایم خودش ببینیم و چون همه چیز را در یک پارادایم میبینیم، نمیتوانیم مخالف داخلی را از رقیب خارجی تفکیک کنیم و همه چیزمان همان است: یا با ما هستی یا بر ما. باید ضرورت نیاز به اجماع در کشور درک شود.
وی با بیان اینکه من اعتقاد دارم ما باید زوایای ضرورت نیاز به اجماع را درک کنیم و به آن بپردازیم، گفت: زمانی ما میاندار میخواهیم که ضرورت نیاز به یک اجماع را درک کنیم. در حال حاضر، توافق و مصالحه برای ما ننگ است و به توافق به دید ذلت نگاه میکنیم؛ درحالیکه سازش بهمعنیِ ادامۀ حیات است. زندگی بر پایۀ مذاکره است.
ما هر روز تصمیم میگیریم با گرما، سرما و یا ترافیک بسازیم. اینها هرکدام نوعی سازش است. نکتۀ دوم اینکه به گفتوگو اعتقاد نداریم و به مباحثه باور داریم. گفتوگو برای فهمیدن است. یعنی ما تلاشمان این است که بفهمانیم نه بفهمیم. درصورتی که هدف از گفتوگو فهمیدن است نه فهماندن.
وزیر سابق امورخارجه در ادامه توضیح داد: من در بحث بینالمللی عرض میکنم که ما باید به این باور برسیم که طرف مقابل حد متداولی از عقل و فهم را دارد. گفتوگو کردن نیازمند پذیرش طرف مقابل است. باید بپذیریم طرف مقابل هم نیازها و نگرانیهایی دارد و باید بتوانیم بر این اساس با او به یک مخرج مشترک برسیم نه اینکه خودمان را تحمیل کنیم که غیرممکن است.