«در همین انتخابات هم در دور دوم دیدیم ۵۰ درصد مردم شرکت کردند. نکته جالب توجه این که در مجموع ۵۵ تا ۵۶ درصد از مردم در یکی از دو مرحله انتخابات شرکت کردند. حدود ۵ یا ۶ درصد از مردمی که در دور اول شرکت کردند، در دور دوم شرکت نکردند، اما مشارکت به قدری اضافه شد که نهایت به ۵۰ درصد رسید. در واقع ما ده درصد شرکتکننده جدید در دور دوم نداشتیم، بلکه ۱۵ تا ۱۶ درصد شرکتکننده جدید داشتیم.»
رئیس موسسه افکارسنجی آرا معتقد است: در دور دوم انتخابات، ما ۱۵ تا ۱۶ درصد شرکتکننده جدید داشتیم و همین مشارکت کنندگان جدید نتیجه انتخابات را تعیین کردند.
به گزارش ایرنا، در انتخابات اخیر ریاست جمهوری، توجه افکار عمومی به مراکز نظرسنجی بیش از گذشته شد و به نظر میرسد تاثیرگذاری آنها نیز افزایش یافت. در عین حال در هر دو مرحله اول و دوم انتخابات، نتایج آرا با پیشبینی مراکز افکارسنجی تفاوت قابل ملاحظهای داشت و باعث شد تفاوت تفاوت نتایج با پیشبینیها و سوگیری نظرسنجی ها، سوژه بحث و گفت وگو قرار گیرد و برخی به همین دلیل از کاهش اعتبار این مراکز سخن گفتند.
با پایان انتخابات، مدیران مراکز نظرسنجی ایسپا، آرا، مرکز تحقیقات صداوسیما و ملت (مجلس) با حضور در نشست دفتر پژوهش ایرنا، ضمن ارائه گزارشی از پیمایشهای انجام شده، به ابهامات درباره نتایج پیمایشها پرداخته و درباره سازوکار نقشآفرینی مراکز نظرسنجی در رویدادهای مهم اجتماعی و سیاسی به تبادل نظر پرداختند.
بخش اول محتوای این نشست پیش روی شماست:
در این دوره از انتخابات، موسسه ایسپا چند موج نظرسنجی در مراحل اول و دوم انجام داد؟ آیا نتایج را به صورت رسمی و علنی منتشر کردید؟
دکتر ابراهیم شیرعلی، مدیر عامل ایسپا: مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) وابسته به جهاد دانشگاهی است که حدود ۲۳ سال است در حوزه فرهنگی سیاسی و رفتار انتخاباتی فعالیت میکند. به طور میانگین ما هر دو سال یک بار، انتخاباتی در کشور داریم، از این رو طی این ۲۳ سال بطور مداوم در انتخابات و خصوصا در ادواری که مربوط به انتخابات ریاست جمهوری بوده، فعالیت و کنشگری داشتهایم و طرحهای مختلف را انجام دادهایم. در این دوره نیز به همین صورت.
ما در مرحله اول انتخابات، ۵ موج نظرسنجی حضوری و ۴ موج نظرسنجی تلفنی داشتیم. در دور دوم یک نظرسنجی ملی یه شیوه مصاحبه حضوری و یک نظرسنجی دیگر بصورت تلفنی داشتیم. کارکرد نظرسنجی تلفنی در ایسپا بیشتر اعتبارسنجی و کنترل بوده تا ببینیم این دو روش همدیگر را تایید میکنند یا نه؟
۲۴ خرداد، ۴۰ درصد کسانی که میگویند شرکت میکنیم، گفتند نامزد خود را انتخاب نکردهایم. حتی ۶ تیرماه یعنی دو روز مانده به انتخابات، باز هم ۱۸ درصد کماکان تردید داشتند و این فضا به پیچیدگی و التهاب دامن میزدایسپا تنها مرکزی بود که به صورت رسمی و علنی، نتایج هر ۶ موج را با جزئیات منتشر کرد؛ هم بحث مشارکت و هم بحث تمایل مردم به نامزدها را به صورت روندی و در قالب نمودارهای روندی و خطی منتشر کردیم. ۲۴خرداد که مقداری فضا جدیتر شد، اولین موج حضوری را منتشر کردیم و تا ۱۳ تیرماه که دو روز مانده بود به انتخابات، این انتشار ادامه داشت.
این دوره انتخابات چه تفاوتی با دورههای قبل داشت و چرا این میزان انتقاد از مراکز نظرسنجی شد؟
شیرعلی: من اعتقاد دارم این دوره از انتخابات پیچیدگی خاصی داشت و به چند دلیل، التهاب و پیچیدگی را میشود مشخصه و ویژگی اصلی این دوره از انتخابات نامگذاری کرد. مهمترین دلیل این است که نسبت نامزدهای اصلی این دوره از انتخابات (یعنی آقایان پزشکیان، قالیباف و جلیلی) بر کیفیت انتخابات و میزان رای مردم بسیار تاثیرگذار بود. این سه نفر به خصوص در دوره اول، خیلی رویکردها و برنامههایشان مرزبندی خاصی نداشت و مردم نمیتوانستند این سه نفر را در سه جایگاه مشخص و جدا قرار بدهند و به نوعی رویکردها و صحبتهای این سه نامزد بسیار شبیه به هم بود.
برای مثال در سوم تیرماه ما از کسانی که میخواستند به آقای جلیلی رای بدهند، پرسیدیم که اگر ایشان انصراف بدهد، به چه کسی رای میدهند؟ جالب این است که ۱۵ درصد گفته بودند به آقای قالیباف و ۷.۹ درصد گفته بودند به آقای مسعود پزشکیان. یا پرسیده بودیم با انصراف آقای قالیباف، نامزد جایگزین شما چه کسی خواهد بود؟ ۳۳ درصد گفته بودند به آقای جلیلی رای میدهیم و نزدیک ۲۰ درصد گفته بودند آقای پزشکیان. اصلا تصورات سیاسی که ما در ذهنیت خود داریم، خصوصا در انتخابات دور اول در ذهن مردم وجود نداشت و این کمرنگ بودن مرزبندی سیاسی و جهتگیری میان نامزدها باعث سختتر شدن و ملتهب شدن فضای انتخاباتی شد.
بحث دوم تعبیر دوگانه مشارکت وعدم مشارکت است که فکر میکنم خیلی مهم و تاثیرگذار بود. ایدهعدم مشارکت بیشتر از طریق رسانهها وافرادی که خارج از مرزهای ایران بودند، تولید و بازنشر میشد. به خاطر همین بسیاری از مردم در این دوگانه مشارکت وعدم مشارکت مانده بودند. مشارکت به معنای تایید وضعیت موجود وعدم مشارکت به معنای این بود که وضعیت بهتری رقم نخواهد خورد و ممکن است کاندیدایی روی کار بیاید که باب میل آنها نباشد. این هم یک فضای تردید ایجاد کرده بود و میشد در نتایج نظرسنجی هم به آن رسید.
ما همیشه یک سوال میپرسیم که آیا در انتخابات شرکت میکنید یا خیر؟ یک عده میگویند شرکت میکنیم و یک عده میگویند هنوز تصمیم نگرفتهایم و یک عده هم میگویند شرکت نمیکنیم. باز از میان کسانی که میگویند شرکت میکنیم، در نظرسنجی ۲۴ خرداد ماه حدود ۴۰ درصد گفتند ما نامزد خود را انتخاب نکردهایم. در سوم تیر ماه حدود ۳۰ درصد گفتند که نامزد خود را انتخاب نکردهایم و ۶ تیرماه یعنی دو روز مانده به انتخابات دوره اول، باز هم نزدیک به ۱۸ درصد کماکان تردید داشتند و این فضا به پیچیدگی و التهابی که به آن اشاره کردم، دامن میزد. این ویژگی این دوره انتخابات سبب شد کار مراکز افکارسنجی سختتر شود و طبیعتا انتظاری که بعضا در فضای رسانهای از مراکز نظرسنجی بود که دقیق و نقطه زن باشند، نشد.
البته من همیشه در صحبتها گفتهام که از نظرسنجی باید در قد و قواره خودش انتظار داشته باشیم. نظرسنجی معجزه نمیکند. نظرسنجی عکسی از یک لحظه میگیرد و کمک میکند مجموعهای از عکسها، برشها و روندها را داشته باشیم و آهنگ را بتوانیم تحلیل کنیم. برای همین مراکز افکارسنجی هم با درصدی خطا و در یک بازه اطمینان اعداد و نتایجی را گزارش کردند و طبیعی است همه مراکز معتبر که نتایج را منتشر کردند، بد عمل نکردند؛ هر چند تفاوتهایی میان نتایج مراکز با توجه به کانتکستها و شرایط وجود داشته است. با این حال میبینید افکارسنجیها تصویر و فیلم مناسبی از جامعه در آن برهه زمانی گرفتند.
نکته دیگر این که فضایعدم انتشار و انتشار ناقص که من تعبیر قطره چکانی از آن دارم، آسیبزاست و البته تنها مربوط به این دوره از انتخابات نیست؛ بلکه پروسهای است که ما درگیر آنیم و با آمدن دولتها و اینکه چه نگاهی به مراکز دارند و فشارهای سیاسی، سبب شده انتشار نتایج، سیستماتیک و نظاممند نباشد.
بنابراین در طول ۴ سال ما این گفتمان مبتنی بر اعداد و ارقام نظرسنجی را نداریم و وقتی به انتخابات نزدیک میشویم، ناگهان با پمپاژ موجی از اعداد و ارقام رو به رو میشویم و این خود یک وضعیت غیرطبیعی ایجاد میکند که به ویژه با بهرهبرداریهای سیاسی که انجام میشود، به اعتبار و حیثیت مراکز افکارسنجی معتبر خدشه وارد میکند.
به همین خاطر، اگر این گفتمان شکل میگرفت، به نظر من، بسیاری از شبهات و سوگیریهای سیاسی هم حل میشد و خود به خود با تحلیل نتایج، میتوانستیم وضعیت شفافتر و بهتری را حداقل در دور دوم انتخابات رقم بزنیم.
مرکز افکارسنجی آرا که وابسته به یک مرکز نظامی است در این دوره چند موج نظرسنجی داشت؟ آیا نتایج را منتشر کردید؟ در غیر این صورت نتایج را به کدام بهرهبرداران میدادید؟
مهدی رفیعی بهابادی، مدیر مرکز افکارسنجی آرا: ما تقریبا از بعد از شهادت آقای رییسی و همراهانشان نظرسنجیهای خود را شروع کردیم. اولین موج نظرسنجی را به صورت تلفنی در مورد سانحه سقوط بالگرد و نگاه مردم نسبت به این اتفاق و پیرو آن، آمادگی برای انتخابات و اینکه چقدر احتمال دارد در انتخابات شرکت کنند، انجام دادیم. نوعی محبوبیتسنجی از چهرههای احتمالی که ممکن است در انتخابات شرکت کنند و سوال از این که مردم چقدر امید دارند در دولت بعد وضعیت بهتر شود هم داشتیم.
بعد از اعلام نتایج تایید صلاحیت نامزدها توسط شورای نگهبان، ما ۷ موج نظرسنجی به صورت مصاحبه حضوری در میادین و معابر شهری و روستایی کشور به صورت ملی انجام دادیم. همزمان با آن، در همه موجهای حضوری، نظرسنجی تلفنی هم انجام میشد تا بتوانیم نتایج را مقایسه کنیم. اما معیارمان برای نوشتن گزارش و ارائه آن، همین نظرسنجیهای حضوری بود. اگر چه خودم به نظرسنجیهای تلفنی هم اعتقاد دارم و معتقدم اگر روشهای مناسبی براساس تجربه، برای تعدیل نتایج به کار ببریم، حتما میتوانند نتایج خوبی داشته باشند، همان گونه که در تمام دنیا این اتفاق هم میافتد.
هم زمانی که در ایسپا بودم و هم در موسسه آرا، معیارمان نظرسنجیهای حضوری است و تجربه بیشتری در این حوزه داریم. ما کلا ۷ نظرسنجی حضوری انجام دادیم: ۵ تا در مرحله نخست و ۲ تا در مرحله دوم. محورهای ثابتی را در این نظرسنجی میسنجیدیم که همه مراکز میپرسند. اینکه چقدر تمایل دارند در انتخابات شرکت کنند؟ به چه کسانی رای میدهند؟ سه دو قطبی را در مرحله اول پرسیدیم. همچنین در هر موج یک سری سوالات خاص هم میپرسیدیم. برای مثال از کسانی که نمیخواستند در انتخابات شرکت کنند، دلایلش را میپرسیدیم و اینکه چقدر احتمال دارد اگر وضعیت جامعه در آینده بهتر بشود در انتخابات شرکت کنند که در صد بالایی میگفتند بله. از این رو معتقدم این که ۵۰ یا ۶۰ درصد مردم کاملا به صندوق رای قهر کرده اند، کاملا اشتباه است.
در همین انتخابات هم در دور دوم دیدیم ۵۰ درصد مردم شرکت کردند. نکته جالب توجه این که در مجموع ۵۵ تا ۵۶ درصد از مردم در یکی از دو مرحله انتخابات شرکت کردند. حدود ۵ یا ۶ درصد از مردمی که در دور اول شرکت کردند، در دور دوم شرکت نکردند، اما مشارکت به قدری اضافه شد که نهایت به ۵۰ درصد رسید. در واقع ما ده درصد شرکتکننده جدید در دور دوم نداشتیم، بلکه ۱۵ تا ۱۶ درصد شرکتکننده جدید داشتیم و همین جدیدها نتیجه انتخابات را تعیین کردند و رایشان هم مساوی بین دو کاندیدا تقسیم نشد.
نمونههای ما ۳۵۰۰ تایی بود و اعتقاد داریم که همین کفایت میکند و حتی در یک موج که زمان کمتری داشتیم و باید طرح را یک روزه جمع میکردیم، با ۲۵۰۰ تایی سنجیدیم و برخلاف افرادی که در این حوزه معتقدند اگر حجم بالایی نداشته باشیم، نمیتوانیم دقت خوبی داشته باشیم، به نظر من این گزاره از اساس باطل است. اگر شما یک نمونه ۲۰۰۰ تایی دقیق داشته باشید، بسیار راحت میتوانید بهتر از یک نظرسنجی با ۱۰۰ هزار نمونه، نتایج را ارائه دهید. در همین انتخابات و انتخابات قبلی مراکزی بودند که نمونه بالایی داشتند اما نتیجه خوبی هم نگرفتند.
بنابراین حجم نمونه، تعیینکننده دقت نظرسنجی نیست. امری که ما سالهاست تلاش میکنیم آن را جا بیاندازیم، اما نمیشود. برخی میپرسند جامعهتان چند نفر است و چرا از من نظرسنجی نکردید؟ لذا یکی از کارکردهای مراکز نظرسنجی این است که دانش نظرسنجی را هم در میان مردم گسترش میدهند تا حدی که همین سوالات ابتدایی پاسخ داده شوند.
در مورد انتشار با توجه به جایی که کار میکنیم که یکی از مراکز نیروهای مسلح است، طبعا انتشار عمومی از همان اول هم بنا نبود داشته باشیم و تنها قرار بود نتایج را برای مسئولان ارشد نظام بفرستیم و در این انتخابات تصمیم گرفتیم برای کاندیداها هم ارسال کنیم که به طور طبیعی به فضای مجازی هم درز میکرد.