«دیدیم یک جنازه در وسط اطاق است، ولی به ما اشاره کردند که صحنه ساختگی است، ما هم نشستیم مشغول گریه و عزاداری شدیم. ماموری خبردار شد و آمد که مانع شود. پولی به او دادم و گفتم این بیچاره غریب است در اینجا مرده است مانعشان نباش. او هم رفت. ما تا آخر شب به بهانه کربلائی حسین مرحوم ساختگی، برای امام حسین (ع) گریه زیادی کردیم.»
کتاب «اوج ارادت»، خاطره جالبی از گریه آیت الله مرعشی و امام خمینی بر جنازه ساختگی در زمان رضاشاه نقل کرده است.
به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام عبدالله موسیانی به نقل از مرحوم آیت الله سیدشهاب الدین مرعشی نجفی (ره)، خاطرهای از امام خمینی درباره ایام ممنوعیت روضه خوانی در زمان رضاشاه نقل کرده است.
عبدالله موسیانی در کتاب اوج ارادت، صفحه ۵۰ و ۵۱ نقل کرده است:
«در یک ماه محرم در ایام ممنوعیت روضه خوانی در زمان رضاشاه، من و امام خمینی و بعضی از رفقا دور هم جمع بودیم و در این فکر بودیم که چه کنیم و به کجا برویم که یک مجلس روضه و عزاداری پیدا کنیم و در آن شرکت کنیم و برای سید مظلومان گریه کنیم. بلند شدیم و از در مدرسه فیضیه بیرون آمدیم، مقداری قدم زدیم تا رسیدیم به در مسافرخانه ای، شنیدیم از آنجا صدای گریه میآید، ما هم وارد شدیم، سوال کردیم چرا گریه میکنید؟
گفتند: ما یک عده مسافریم از اهل اصفهان، آمدیم اینجا برای زیارت و یکی از رفقای ما بنام کربلائی حسین فوت کرده، شما هم بفرمائید در این سوگواری با ما شرکت کنید.
دیدیم یک جنازه در وسط اطاق است ولی به ما اشاره کردند که صحنه ساختگی است، ما هم نشستیم مشغول گریه و عزاداری شدیم. ماموری خبردار شد و آمد که مانع شود. پولی به او دادم و گفتم این بیچاره غریب است در اینجا مرده است مانعشان نباش. او هم رفت. ما تا آخر شب به بهانه کربلائی حسین مرحوم ساختگی، برای امام حسین (ع) گریه زیادی کردیم.»