این کلمات را بیشتر کجا خواندهاید؟ دشمنان تابلودار ایران، روزنامههای زنجیرهای، دولت تدبیرو امید!، برجام!، مدعیان اصلاحات، پادوهای داخلی، دنبالههای داخلی، مثلث آمریکا، انگلیس، اسرائیل، متهمان فروش اطلاعات، محکومان امنیتی. اینها کلیدواژههاییست که نویسندگان کیهان مدام تکرار میکنند. پشت پرده هر کدام از این عناوین نیز یک ماجرای حقیقی، دروغین یا بخشی از حقیقت وجود دارد.
فرارو- کیهان یکی از نمونههای نادر در تاریخ مطبوعات ایران است. از خرداد ۱۳۲۱ منتشر میشود و احتمالاً بنیانگذاران آن تصور نمیکردند که نام این کاغذ اخبار، روزی با تندروی سیاسی به این شکل عجین شود. تا حدی که وقتی میخواهند به یک خبرنگار تذکر بدهند، بگویند مثل کیهان ننویس. این روزها که کیهان بار دیگر از جایگاه حامی تمام قد دولت به مرور قصد بازگشت به جایگاه سابق خود را دارد، اظهارنظرهای نویسندگانش بار دیگر مورد توجه قرار گرفته است.
به گزارش فرارو، تاریخ کیهان پس از انقلاب، مجموعهای از عجایب و نامهای متضاد را در خود جای داده است؛ هم نام سیدمحمد خاتمی در تاریخ آن وجود دارد، هم حسین شریعتمداری. هم محمد مهاجری منتقد اصولگرایان را پرورش داده، هم روزگاری توسط مهدی نصیری که این روزها خط انتقاد را رد کرده، اداره میشده است. هم حلقه کیان از درون کیهان فرهنگی متولد شد، هم رادیکالترین سیاسینویسان جناح راست را تحویل جامعه مطبوعات ایران داد. از هر طرف که نگاه کنیم، این موسسه و معروفترین محصول این روزهای آن یعنی روزنامه کیهان، تاریخ جذابی دارند.
حسین شریعتمداری و حسن شایانفر (مسئول دفتر پژوهشهای موسسه کیهان) که هر دو از چهرههای سیاسی – فرهنگی، اما نظامی – امنیتی دهه شصت بودند و به سمت مطبوعات آمدند، سالها به عنوان ادارهکنندگان موسسه و روزنامه کیهان مطرح میشدند. شایانفر مبدع پاورقی نیمه پنهان و خالق مجموعه کتابهایی به همین نام که از سوی کیهان منتشر میشود، در سال ۱۳۹۵ درگذشت و این روزها حسین شریعتمداری که از سال ۱۳۷۱ این موسسه را اداره میکند، شاخصترین چهره موسسه است.
یادداشتهای شریعتمداری به عنوان مدیرمسئول کیهان، بلااستثناء بازتاب پیدا میکنند و جنجالآفرین میشوند. تعدادی نویسنده دیگر هم در این موسسه هستند که حتی تندتر از شریعتمداری مینویسند. مطالب این نویسندگان نیز زیر نام کیهان معمولاً بازتاب پیدا میکند. به بهانه یادآوری برخی ادعاهای کیهان از سوی فعالان سیاسی، برخی اتهامات و ادعاهای قدیمی کیهان که هنوز جامعه منتظر انتشار اسناد و مدارک آن است و بعضی توجیهات این روزنامه را بازخوانی کردیم.
شریعتمداری در آخرین یادداشت خود نوشت: «اکثر اعضای شورای راهبری و کمیتههای زیرمجموعه آن کسانی هستند که در کارنامه و سوابق خود، همراهی با سرویسهای اطلاعاتی دشمن، محکومیتهای امنیتی، آلودگی به فساد، دفاع از همجنسگرایی، بیاعتقادی به نظام و انقلاب، همسویی و همراهی برملا شده با مثلث آمریکا و انگلیس و اسرائیل در فتنهها و آشوبها، ملاقاتهای پنهان با دشمنان تابلودار ایران در آمریکا و دریافت دستورالعمل برای ایجاد فتنه در کشور، درخواست از آمریکا برای اِعمال تحریمهای فلجکننده علیه ایران اسلامی، توصیه به شورای روابط خارجی آمریکا برای مداخله در امور داخلی ایران، مخالفت و سنگاندازی در مسیر تقویت تسلیحاتی ایران، برباد دادن ۸ ساله انبوهی از امکانات و ظرفیتها و بیتالمال برای مقابله با تحریمها و دو برابر کردن آنها، بازگرداندن کشتی حامل ملزومات غذائی و داروئی برای مردم یمن با تشر جان کری وزیر خارجه وقت آمریکا، حمایت از سند استعماری ۲۰۳۰ با وجود اطلاع از مضمون و محتوای ضد اسلامی آن و...».
در واقع کیهان این بار مجموعهای از اتهامهای پیشین خود را یک کاسه و به تیم پزشکیان ارائه کرد. هر کدام از این اتهامها، مختص به یک نفر از آنهاست. مثلا عباس عبدی یکی دو سهم دارد، ظریف سهم زیادی دارد و بخشهای دیگر آن میان بقیه اعضا مثل تاجرنیا، شکوری راد و ... تقسیم شده است.
خاتمی یکی از سوژههای محبوب کیهان است. نویسندگان این روزنامه هر زمان که بتوانند، یادی از او میکنند. معروفترین ادعای کیهان درباره خاتمی، سفر او به آمریکا در سال ۱۳۸۵ و ملاقاتش با جورج سوروس است. این مساله در دادگاههای سال ۱۳۸۸ هم از سوی یکی از متهمان مطرح شد. از آن زمان تا امروز، همگان منتظرند که آقای شریعتمداری و موسسه کیهان یک زونکن اسناد علیه خاتمی را منتشر کنند که حداقل مردم او را بشناسند. ولی این اقدام صورت نمیگیرد.
سال گذشته و در جریان شرکت نکردن بخشی از اصلاحطلبان در انتخابات مجلس، شریعتمداری در روزنامهاش نوشت: «آقای خاتمی که متوجه شده است، همراهی اخیر ایشان با آمریکا و اسرائیل از نگاه این و آن پنهان نمانده است، به ترفند فرار به جلو متوسل شده و دیروز در جمع تعدادی از مدعیان اصلاحات، عدم شرکت خود در انتخابات را «همراهی با مردم»! نامیده است! و توضیح نداده است که منظورش همراهی با کدام مردم است؟! باید گفت؛ جناب خاتمی! خودداری از شرکت در انتخابات دستورالعمل رسماً اعلام شده و اصرار شده آمریکا و اسرائیل است. مگر نیست؟! چرا همراهی و همکاری علنی خود با آمریکا و اسرائیل را همراهی با مردم! جا میزنید؟! بله، مانند همیشه، جمعی از مردم در انتخابات شرکت نکردند. بر اساس آمار موجود، در انتخابات سال ۹۸ (مجلس یازدهم) نیز میزان مشارکت ۴۲،۵ درصد بود و در انتخابات اخیر ۴۱ درصد است. ادعای شما از کجای این آمار استخراج و استنباط شده است؟! جنابعالی مانند فتنه آمریکایی- اسرائیلی ۸۸ دست به خیانت زدهاید و حالا که متوجه شدهاید مردم به هویت شما پی بردهاند برای لاپوشانی آسمان و ریسمان میکنید!»
البته شریعتمداری معمولاً درباره بدون توضیح راجع به این که آیا یک اظهارنظر یا تصمیم صرف مشابه بودن با نظرات دشمنان این کشور غلط است یا نه، درباره همنظری خود با نتانیاهو و ترامپ درباره برجام سکوت میکند.
خیلی نمیشود به مسائل کیهان در دوران اصلاحات ورود کرد. چون پیچیدگیها و گستردگی درگیریهای کیهان و روشنفکران و اصلاحطلبان متن این گزارش را طولانیتر از آنچه هست میکند. ذکر همین نکته کفایت میکند که کیهان در دوران اصلاحات نیز عملکردی مثل این روزها داشت؛ توجیهگر اشتباهات و اتهامزن به منتقدان.
کیهان در تیر ۱۴۰۱ راجع به بازداشت یکی از چهرههای سیاسی نوشته بود: «کدام عقل سلیمی میپذیرد در این شرایط اسفناک اقتصادی که محصول عملکرد همین مدعیان اصلاحات و دولت موردحمایت آنهاست، برخی فعالان سیاسی منتسب به این جریان با نشر اکاذیب و سایر اقدامات غیرقانونی پنجه بر صورت وحدت و امنیت ملت ایران بکشند؟ اقدامات پادوهای داخلی غرب در تحریف و شایعه و دروغپراکنی نهتنها وصف مجرمانه دارد بلکه نمیتواند چیزی جز خیانت محض باشد چه آنکه آنها با دوگانهسازیهای کذایی، مهندسی ترس در افکار عمومی، برجستهسازی مشکلات اقتصادی و گره زدن آنها به برجام، ارسال پالس ضعف به دشمن و وارد آوردن خسارتهای اقتصادی به معیشت و سفره مردم بهعنوان شبکه نیابتی دشمن، تقویتکننده خط شکستخورده تحریم بودهاند.»
شریعتمداری در اردیبهشت ۱۴۰۳ در یادداشت دیگری نوشت: «گفتهاند - و عاقلانه نیز هست- که «در مثل مناقشه نیست» در کلام خدا هم آمده است «یضْرِبُ اللهُ الاَمْثَالَ للنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یتَذَکرُونَ... خدا برای مردم مثال میآورد تا دریابند». حالا به عنوان مثال، اشاره به پدیده ویرانگر و تباهکننده توزیع مواد مخدر میتواند گرهگشا باشد. بدیهی است که در این میان باید مبارزه با واردکنندگان کلان و قاچاقچیان اصلی مواد مخدر و مقابله سخت با آنها در اولویت باشد. اما، آیا میتوان به بهانه مبارزه با عوامل اصلی (پشت صحنه)، از مقابله با عوامل میدانی خودداری کرد و جمعیت معتادان را به حال خود رها ساخته و برای نجات آنها از این بلای خانمانسوز دست به اقدامی نزد؟! جمعیت معتادان بیآن که بدانند و یا بخواهند قربانیان اصلی مواد مخدر و سرانگشت قاچاقچیان کلان هستند و اگر از این بلای فلاکتبار رها شده و آلوده به مواد مخدر نباشند، از قاچاقچیان اصلی و توطئهگران بیرونی کار چندانی ساخته نیست.» و در بند بعدی، میخوانیم: «آیا پیشگیری از کشف حجاب در انظار و اماکن عمومی، کمکرسانی و یاری به زنان کشفحجابکننده و اقدامی خداپسندانه و بشردوستانه برای نجات آنها نیست؟!» طرحهای پیشگیری به چه صورت انجام میشود؟ طرحهای مثل نور، پلیس امنیت اخلاقی و .... کیهان در این بخشها، نگرانی امنیتی ندارد و در سمت به قول این روزنامه التهابساز میایستد.
راهبرد کیهان چیست؟
ذکر این چهار نمونه، تا حد زیادی فضای کاری کیهان را روشن میکند. کیهان از لحاظ فیزیکی روزنامه است، اما از لحاظ محتوایی، رسانه نیست. یک ابزار تبلیغات سیاسی است. این موسسه تا سالها از سوی افرادی غیرمطبوعاتی اداره میشد و مشاهده خروجی آن طی سالها نشان میدهد که تفکر غیرمطبوعاتی در آن نهادینه شده است. اما کیهان به چه صورت عمل میکند؟ تمام این رفتارها یک پایه اصلی دارد و آن هم احساس حقانیت است. به این احساس حقانیت، مصونیت را نیز باید اضافه کرد. زمانی که یک پشتوانه محکم با این دو ستون وجود داشته باشد، خیلی مسائل نوشته و مطرح میشود. نویسنده کیهان احساس میکند که یک تفکر دارای حقانیت را باید تئوریزه کند و طی سالها این عمل را انجام میدهد.
در این مسیر، هر مانعی که پیش رو باشد، باید رفع شود. برای رفع مانع، یا بزرگنمایی صورت میگیرد یا سناریونویسی. در هر صورت، خروجی هر چه باشد، مدام تکرار میشود. این کلمات را بیشتر کجا خواندهاید؟ دشمنان تابلودار ایران، روزنامههای زنجیرهای، دولت تدبیرو امید!، برجام!، مدعیان اصلاحات، پادوهای داخلی، دنبالههای داخلی، متهمان فروش اطلاعات، محکومان امنیتی. اینها کلیدواژههاییست که کیهان (شریعتمداری و تیم شاگردان نسل جدید) مدام تکرار میکنند.
پشت پرده هر کدام از این عناوین نیز یک ماجرای حقیقی، دروغین یا بخشی از حقیقت وجود دارد. برای مثال فردی ۱۵ سال پیش در دادگاه محکوم شده، به زندان رفته و محکومیتش را کامل سپری کرده یا حکمش به هر دلیل شکسته است. ۱۵ سال بعد، کیهان از او همچنان به عنوان محکوم امنیتی یاد میکند. یا زمانی که قرار باشد یک جریان هدف قرار بگیرد، هر آنچه نیاز است به میدان میآید. سالهاست که این جمله در فضای مجازی و حقیقی به نقل از نتانیاهو گفته میشود اصلاحطلبان سرمایه اسرائیل در ایران هستند.
نگارنده این گزارش هر چه در اینترنت به زبانهای انگلیسی و عبری جستجو کرد، منبع این جمله را نیافت. در نتایج جستجوی فارسی هم صرفاً صحبتهای حسین شریعتمداری یا استناد به صحبتهای او وجود دارد. اگر زمانی وجود داشت، میشد تک تک این صحبتها و استنادها را مورد مطالعه و بررسی قرار داد. هر چند بخشی از آنها به صورت پراکنده پاسخ داده شدهاند. پیشنهاد میشود روند بررسی شکایتها از کیهان را که توسط وکلای سیدمحمد خاتمی به صورت عمومی و در گفتگو با رسانههای داخلی مطرح شده، مطالعه بفرمایید. اما عملکرد کیهان فقط به تخریب خلاصه نمیشود. اگر قصد تعریف و حمایت داشته باشند هم با همین راهبرد ورود میکند و همه چیز را سفید میبیند. تئوری اسب زینشده یکی از نمونههای این نگاه است.