مردی جوان به فاصله زمانی پنج روز یک راننده تاکسی و پدرش را به قتل رساند.
پسر جوان ۵ روز بعد از اینکه یک راننده تاکسی اینترنتی را به قتل رساند، با چاقو و شلیک گلوله پدرش را نیز کشت و تصاویر این جنایت را به خواهرش نشان داد.
به گزارش ایران، ساعت یک بامداد ۵ مرداد، در تماس با بازپرس کشیک قتل پایتخت، از کشف جسد مردی میانسال در حوالی جاده کرج به تهران خبر دادند. با اعلام این خبر تحقیقات آغاز شد و با حضور تیم جنایی در محل، آنها با جسد مردی ۵۵ ساله در حالی که با شلیک ۷ گلوله به قتل رسیده بود، مواجه شدند.
هیچ مدرک شناسایی همراه مقتول نبود و در نخستین گام، اثر انگشت مقتول گرفته شد و با تطبیق اثر انگشت او در سامانه ثبت احوال، هویت مرد میانسال به نام کوروش بهدست آمد. همزمان خانوادهای به پلیس مراجعه کرده و مدعی شدند پدرشان که راننده خودروی اینترنتی است از روز قبل ناپدید شده است. مشخصاتی که آنها اعلام کردند، با مشخصات کوروش مطابق بود و بدینترتیب هویت مقتول بهدست آمد.
بررسیهای اولیه نشان میداد، عامل این جنایت، پس از قتل، خودروی پژو پارس نوک مدادی مقتول را نیز به سرقت برده است و فرضیه قتل به خاطر سرقت نیز قوت گرفت. کارآگاهان در ادامه به شناسایی کالیبر اسلحهای پرداختند که مقتول با آن کشته شده بود.
تحقیقات تیم جنایی برای شناسایی عامل جنایت ادامه داشت تا اینکه ساعت ۳ بامداد چهارشنبه ۱۰ مرداد، دختر جوانی هراسان با پلیس تماس گرفت و از قتل پدرش خبر داد.
بهدنبال این تماس، بازپرس محمدجواد شفیعی و تیم بررسی صحنه جرم راهی خانهای قدیمی در محدوده میدان امام حسین (ع) شدند. با ورود به طبقه سوم، آنها با جسد مرد ۵۰ ساله در حالی مواجه شدند که با ۷ ضربه چاقو و شلیک یک گلوله به قلبش کشته شده بود.
دختر مقتول در تحقیقات اولیه گفت: من و مادرم به خانه مادر بزرگم رفته بودیم. ساعتی قبل برادرم، به نام پدرام، در حالی که لباسهایش خونی بود به خانه مادربزرگم آمد. او تصاویری از صحنه قتل پدرم به ما نشان داد و گفت او را به قتل رسانده است. بعد هم متواری شد، بلافاصله با پدرم تماس گرفتیم، اما پاسخ نداد. به خانه آمده و با جسد او در طبقه سوم مواجه شدیم.
زمانی که کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی، گلولهای که از اسلحه پدرام شلیک شده بود را مورد بررسی قرار دادند، دریافتند مشخصات سلاحی که مرد میانسال با آن به قتل رسیده با سلاحی که به راننده خودروی اینترنتی شلیک شده مشابه و دارای یک کالیبر است. در نتیجه احتمال داده شد که هر دو جنایت از سوی پدرام صورت گرفته است.
این احتمال زمانی به یقین تبدیل شد که در تحقیقات از خانواده پدرام، مشخص شد او ۶ شب قبل نیز با ظاهری آشفته و لباسهای خونین به خانه آمده و مدعی شده که راننده خودروی اینترنتی را به قتل رسانده است.
در ادامه تحقیقات، معلوم شد که پسر ۲۲ ساله از تهران خارج شده و در حالی که بررسیهای تیم جنایی برای شناسایی مخفیگاه پدرام ادامه داشت، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت دریافتند او به تهران برگشته و رد او را در منطقه تهرانپارس زدند. تیمی از کارآگاهان جنایی بلافاصله راهی محل شده و پسر جوان را دستگیر کردند. پدرام در تحقیقات اولیه به قتل راننده خودروی اینترنتی و پدرش اعتراف کرد. به دستور بازپرس شعبه پنجم دادسرای امور جنایی پایتخت، متهم در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار داده شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد. بازپرس جنایی دستور بررسی قتلهای احتمالی از سوی پدرام را نیز صادر کرد.
پسر جوان اعتراف کرده بعد از قتلها به شمال کشور فرار کرده، اما ۴۸ ساعت بعد از جنایت دوم به تهران برگشته و بازداشت شده است.
چرا مرد راننده را کشتی؟
رفته بودم کرج؛ پاتوق چند نفر از دوستانم، برای برگشت به تهران با گوشی یک مرد افغانستانی برای خودم خودروی اینترنتی گرفتم، چون گوشی من سیستم درخواست خودروی اینترنتی نداشت. در مسیر به راننده گفتم نمیتوانم پول را برایت کارت به کارت کنم به مقصد که رسیدیم برایت پول میگیرم و میدهم، اما راننده شروع به غرزدن کرد، من هم عصبانی شدم و با اسلحهای که همراهم بود به او تیراندازی کردم.
جسد را داخل صندوق عقب خودرواش قرار داده و در نزدیکیهای وردآورد بیرون انداختم. بعد هم با خودرواش فرار کرده و خودرو را در نزدیکی خانهمان پارک کردم.
برای قتل و سرقت برنامهریزی کرده بودی؟
نه، اتفاقی شد. قتل راننده خودروی اینترنتی بدون برنامه بود، اما قتل پدرم را با برنامه انجام دادم.
از کی تصمیم به قتل پدرت گرفتی؟
چند ماهی میشد. از یکی از شهرستانهای اطراف تهران اسلحه تهیه کردم و منتظر فرصت بودم که او را به قتل برسانم.
چرا میخواستی پدرت را به قتل برسانی؟
مادرم را خیلی اذیت میکرد و همین اذیتها باعث شده بود که نقشه انتقامگیری در سر داشته باشم. البته از نظر روحی و روانی هم حال خوبی نداشتم. ما در یک خانه قدیمی سه طبقه زندگی میکنیم. شب حادثه مادر و خواهرم خانه نبودند.
به طبقه سوم رفتم و در جایی مخفی شدم و منتظر ماندم تا پدرم به خانه بیاید. حدود ساعت ۱۰ شب بود که پدرم به خانه آمد و با چاقو و اسلحه او را به قتل رساندم. بعد هم از صحنه قتل تصویربرداری کردم و به خانه مادربزرگم رفتم و تصاویر را به خواهرم نشان دادم.
یعنی آن شب با پدرت دعوایت نشد؟
نه، پدرم از بیرون آمده بود و لباسهای بیرون هم به تن داشت. من تصمیم به قتل گرفته بودم و یک دفعه آن را اجرا کردم.
همیشه اسلحه به همراه داری؟
از زمانی که سلاح را خریدم با خودم بود. حتی زمانی که دستگیر شدم کلت کمری و دو خشاب گلوله به همراه داشتم.
خانوادهات از وجود سلاح مطلع بودند؟
بله. آنها میخواستند مرا به پلیس لو بدهند، اما تهدیدشان کردم که اگر از این ماجرا حرفی بزنند و باعث شوند من بازداشت شوم بعد از آزادی به سراغشان میآیم و تکتک آنها را میکشم.
شغلت چیست؟
کار مشخصی ندارم. بعد از اینکه همسرم از من جدا شد، دیگر دنبال کار نرفتم.