گری گنسلر، رئیس کنونی بورس آمریکا بهدلیل برخی اقدامات تحولگرایانه، از محبوبیت چندانی بین برخی مدیران فعال در حوزه مالی برخوردار نیست.
به گزارش دنیای اقتصاد، با این حال، این اقتصاد خوانده توانسته است با اتکا به سه اصل شفافیت، تسهیل رقابت و تضمین پویایی، تغییراتی موثر در راستای افزایش کارآیی در بازارهای مالی آمریکا ایجاد کند.
اگر از اغلب مردم آمریکا بپرسید؛ نام چند رئیس بورس کشورشان را بهیاد میآورند؟ بعید است که آنها به بیش از یک نام اشاره کنند. احتمالا آن نام جو کندی، اولین رئیس کمیسیون بورس و اوراقبهادار آمریکا است؛ کسی که در دوران رکود بزرگ ۱۹۳۰ و هنگامی که مردم اعتماد خود را به بازارها از دست داده بودند و خواستار حمایت دولت و برخورد با کلاهبرداران بودند، بر مسند ریاست بورس نشست. البته او بهعنوان پدر یک رئیس جمهور نیز شناخته شدهاست.
اما، گری گنسلر، رئیس کنونی کمیسیون بورس و اوراقبهادار آمریکا، بهطور عجیبی مشهور یا از نگاه برخی بدنام است؛ تا جایی که ترامپ در سخنرانی خود در همایش اخیر بیت کوین اعلام کرد؛ اگر مجددا رئیس جمهور شود، همان روز اول گنسلر را برکنار میکند و فرد دیگری را جایگزین او میکند.
وقتی ترامپ با تشویق پرشور جمعیت مواجه شد، متعجب شد و با هیجان بیشتری گفت، «نمیدانستم که چقدر او نامحبوب است. (پس) همان روز اولگری گنسلر را اخراج میکنم.» انتقادات اهالی بازار رمزارز پُر سر و صداترین اعتراضی است که گنسلر در دوران ریاستش با آن مواجه شده است، اما علاوهبر آن، او با ایجاد تغییرات در مقررات بازار اوراق خزانه، کسانی مانند رئیس صندوق پوشش ریسک عظیم سیتادل را خشمگین کردهاست و مدیران صندوقهای سرمایهگذاری خصوصی را با وضع قوانین جدید افشا، رنجانده است.
با نزدیکشدن به پایان دوره ریاستش، او در مصاحبهای با نشریه اکونومیست از عملکرد خود دفاع کردهاست. بحثی نیست که گنسلر رئیسی پرکار بودهاست.
او میگوید: «دستور کار ویژهای داشتیم که براساس آن ۵۰ مجموعه مقررات جدید را پیشنهاد دادیم و توانستیم سهچهارم آنها را به نتیجه برسانیم.» اگر گنسلر موفق شود تا پایان کارش همه این دستورکار را تکمیل کند، او در واقع در این زمینه عملکردی ۱۵ درصد بالاتر از رئیس پیش از خود ثبت خواهد کرد.
منتقدان گنسلر همینرویکرد را افراطی میدانند. البته باید توجه کرد که او در ابتدای تصدی صندلی ریاست بورس، با لیستی از مسائل روبهرو شد که نیازمند اقدام فوری بودند. انتصاب او در ۲۰۲۱ همزمان با اوج گیری هیجان در بازار رمزارزها بود. در سالپیش از حضور او، بازارهای مالی شاهد اتفاقات ناخوشایندی همچون اختلال در کارکرد بازار اوراق خزانه، بهعنوان بزرگترین بازار سرمایه جهان و همچنین جهش سرسام آور قیمت یکشبه برخی از سهمها بودند. گنسلر تاکید میکند تغییراتی که او ایجاد کرد به دلیل ضرورت بودهاست و نه ناشی از رویکردی مداخله گرانه.
فلسفه گنسلر متکی بر سه اصل است: شفافیت بیشتر، تسهیل رقابت و پویایی نهاد ناظر همزمان با تحول بازارها.
او میگوید: «مقررات را بهروزرسانی کردیم، چون فناوری بهسرعت تغییر میکند، چون طرحهای کسبوکار متحول میشوند و هیچ چیز در زندگی ساکن نمیماند.» گنسلر معتقد است؛ اکثر رمزارزها، اوراقبهادار هستند و بنابراین باید در حوزه اختیارات او قرار بگیرند؛ البته فعالان رمزارز بهشدت با این نظر مخالف هستند. اقدامات او در رابطه با این بخش نتایج متفاوتی داشتهاست و بررسی شکایتهای قضایی او علیه برخی بازیگران بزرگ این حوزه، از جمله صرافیهای رمزارزی، در جریان است.
اقدامات او در حوزه مدیریت ریسک تسویه در بازار سهام نیز بااهمیت است. برای مثال، پس از اوج گیری معاملات برخی از سهمها در سال۲۰۲۱، اتاقهای تسویه با مشکل جدی مواجه شدند و بهکار گزاریها اعلام کردند؛ نمیتوانند سفارشهای خرید بیشتری را برای برخی از سهمهایی که معاملاتشان بسیار داغ شدهاست، پردازش کنند.
به این ترتیب، سرمایهگذاران از فعالیت در بخشی از بازار سهام محروم میشدند. از ماه مه آن سالبا تغییر نحوه تسویه به t+۱ (تسویه یک روز بعد از معامله) این ریسک برطرف شد. در بازار اوراق خزانه، قرار است که تا پایان ۲۰۲۵ معاملات از مسیر اتاقهای تسویه صورت بگیرد. گنسلر معتقد است؛ این تغییر منجر به افزایش معاملات بین طیف گسترده تری از بازیگران میشود. برخلاف رویه مرسوم کنونی که معاملات از مسیر بانک و واسطهها عبور میکند، روش جدید، معامله مستقیم میان صندوقهای پوششریسک و مدیران دارایی را ممکن میسازد.
گنسلر معتقد است که علاوهبر کارآمدی بیشتر، این تغییرات موجب تقویت رقابت در بازار میشود. به گفته گنسلر، اینکه گاهی فعالان صنعت مالی با او موافق نباشند، جای تعجب ندارد.
او تاکید میکند: «چه فروشنده الماس و خودرو باشید و چه واسطه معاملات سهام و اوراق، ابهام و عدم شفافیت میتواند به شما کمک کند»، اما به گفته آدام اسمیت، آنچه به بازار کمک میکند، شفافیت است.
گنسلر به سابقه کاری خود در شرکت خدمات مالی و بانکداری گلدمنساکس اشاره میکند و میگوید آنجا یک مثل رایج بود: «ابهام و عدمشفافیت، دوست شرکتهاست.» همچون لینا خان، رئیس کمیسیون فدرال تجارت (بهعنوان همتای او در یک نهاد نظارتی دیگر)، دوره گنسلر با تلاش بی وقفه او برای پیگیری دستورکاری بزرگ شناخته میشود، اما برخلاف خان، تلاشهای گنسلر منجر بهدستاوردهای بیشتر و شکستهای کمتر شد. اگر او در مقام خود ماندگار شود، فعالان وال استریت و کریپتو باید منتظر اقدامات تحول گرایانه بیشتری باشند.