حجتاله میرزایی گفت: شاید بتوان گفت یک دعوا یا اختلاف دیدگاه نسبتا طولانی در اقتصاد وجود داشت که با یک دوگانهسازی طولانیمدت و پردامنه، تحت عنوان دولت یا بازار میشناختیم؛ اینکه آیا دولت سازوکار بهتری برای اداره اقتصاد است یا بازار؟
معاون اسبق وزیر کار به این سوال که مسعود پزشکیان و تیم او نسبت به کدام نظریه یا تئوری اقتصاد گرایش دارند، پاسخ داد.
به گزارش خبرآنلاین، حجتاله میرزایی اظهار داشت: آنچه که ما از گفتارهای آقای پزشکیان در دو ماه گذشته، یعنی از ابتدای کارزار انتخاباتی تا به امروز متوجه شدیم، در مواضع مختلف خود هم دیدگاههایی را مطرح کردند و برخی از شواهد دیگری که میبینیم، به نظر میرسد که تمرکز اصلی ایشان بر بهبود حکمرانی است.
ایشان بر بهبود شفافیت، مسوولیتپذیری، پاسخدهی به مردم و ذینفعان و صاحبان کسبوکار توسط دولت، ایجاد ثبات و به حداقل رساندن بیثباتیهای سیاسی و اقتصادی در داخل، پایاندهی به منازعه و حل اختلافات با دستیابی به توافقهای حداکثری در داخل تاکید دارد. آنچه که ایشان مطرح میکند، بسیار نزدیک به حکمرانی خوب یا بهبود حکمرانی است. یعنی به نظر میرسد ترکیب اصلی ایشان و تمرکزشان بر بهبود کیفیت حکمرانی است.
وی افزود: شاید بتوان گفت یک دعوا یا اختلاف دیدگاه نسبتا طولانی در اقتصاد وجود داشت که با یک دوگانهسازی طولانیمدت و پردامنه، تحت عنوان دولت یا بازار میشناختیم؛ اینکه آیا دولت سازوکار بهتری برای اداره اقتصاد است یا بازار؟
از دهه ۱۹۹۰ به بعد، دستاورد مهم بخشی از اندیشمندان در اقتصاد، علوم سیاسی و جامعهشناسی این بود که مساله اصلی، دولت یا بازار نیست؛ مساله اصلی ساختار و کارکرد دولت و بازار و تعاملی است که این دو بخش با هم برقرار میکنند. اصلا این دوگانه، یک دوگانه اغواگر و نادرست است. واقعیت نظام اقتصادی بر سه پایه دولت، بازار و جامعه مدنی اداره میشود و اگر سومین بخش را نادیده بگیریم، عموما جامعه مدنی، زیانکننده اصلی در تصمیمات و تعاملات به حساب میآید.
معاون اسبق وزیر کار تصریح کرد: پس مساله اصلی این است که یک تعاملی همراه با تعادل بین دولت، بازار و جامعه مدنی و یا سیاست، اقتصاد و اجتماع باید شکل بگیرد که میشود به زبان ساده از آن به عنوان سهجانبهگرایی صحبت کنیم. این سه بخش برمبنای تعادل و تعامل پایدار باید سرنوشت نظام اقتصادی را تعیین کنند.
میرزایی یادآور شد: نکته بعدی این است که آنچه که تعیینکننده است، اندازه دولت و بازار نیست، بلکه ساختار و کارکرد دولت و بازار است. چهبسا دولت بسیار بزرگ، اما ناتوان داشته باشیم؛ که میتوانیم به آن بگوییم دولت گنده، نه بزرگ. ممکن است کارکرد اصلی این دولت گنده، پا کردن راه به راه و جورواجور در کفش بخش خصوصی یا بازار باشد، یا جلوگیری از تحقق حقوق شهروندی باشد و یا اصلا نتواند از حقوق شهروندان دفاع کند. پس این دولت، یک اندازه بدون کارکرد و ضد توسعه دارد.
چهبسا دولتی هم باشد که کوچک باشد، اما نتواند هیچکدام از ماموریتهای خود را به درستی انجام دهد. اصلا مساله اندازه دولت، مساله امروز دنیا نیست؛ تمرکز اصلی در حداکثر کردن تعامل و سهجانبهگرایی و بهبود در توانمندیهای دولت است تا بتواند ماموریتهای اصلی را اجرا کند.
میرزایی بیان کرد: من فکر میکنم آقای پزشکیان به شدت این دیدگاه حکمرانی یا بهبود حکمرانی در اقتصاد را پیگیری میکند.