«در مذاکرات غیر مستقیم همواره یک بازیگر و یا نهاد به عنوان میانجی وجود دارد به شرطی که طرفهای مذاکره کننده بتوانند به او و حسن نیت او اعتماد کنند. میانجی به انتقال پیام بین طرفهای مذاکره کننده میپردازد و هم زمان سعی میکند دیدگاههای آنها را به هم نزدیک کند.»
در ماههای منتهی به انتخابات ۱۴۰۰ دولت ایران، مذاکرات غیر مستقیم با امریکا را به سرپرستی عباس عراقچی آغاز کرد که تا به امروز درباره چگونگی انجام این مذاکرات، اطلاعاتی منتشر نشده بود. در این گزارش روایت دست اول عراقچی از مذاکرات احیای برجام را بیان میکنیم.
به گزارش خبرآنلاین، جمهوری اسلامی ایران، فرانسه، آلمان، بریتانیا، چین و روسیه برای بازگشت ایران و ایالات متحده به تعهدات دو کشور بر مبنای توافق هستهای سال ۲۰۱۵ تاکنون ۶ دور در وین مذاکره کرده اند. ایالات متحده با میانجیگری اعضای دیگر در این مذاکرات حضور داشت.
همان زمان عباس عراقچی به عنوان مسئول تیم مذاکره کننده هستهای گفته بود «جمهوری اسلامی ایران قبلا تصمیمات سخت خود را گرفته است؛ زمانی که ایالات متحده آمریکا از برجام خارج شد و ایران تصمیم گرفت در برجام بماند، تصمیم بزرگ و سخت ایران بود که منجر به حفظ برجام تا الان شده است. در حال حاضر نوبت طرفهای مقابل است و با توجه به مذاکراتی که داشتیم باید تصمیم بگیرند و در مورد احیا مجدد برجام به جمعبندی برسند تا توافق حاصل شود.»
این در حالی بود که دونالد ترامپ، رئیس جمهوری پیشین آمریکا، سال ۲۰۱۸ یکجانبه از برجام خارج شد و ایران یک سال پس از این رویداد تعهدات هستهای خود درباره میزان غنای اورانیوم، ذخیره اورانیوم غنی شده و آب سنگین را کاهش داد. پس از آن و به دنبال تصویب قانون اقدام راهبردی برای رفع تحریمها در مجلس یازدهم، دولت ایران نظارتهای فراپادمانی آژانس بینالمللی انرژی هستهای را ممنوع کرد.
حالا با گذشت سه سال از آن مذاکرات، عباس عراقچی به عنوان مسئول تیم مذاکره کننده هستهای ایران، روایتی دست اول از مذاکرات «غیر مستقیم» با امریکا را در کتاب «قدرت مذاکره» (انتشارات روزنامه اطلاعات- صفحه ۶۴-۶۷) عنوان کرده است.
او در مقدمه این روایت که با هدف ارتقای تجربه دیپلماتهای جوان وزارت خارجه بیان شده مینویسد «در مذاکرات غیر مستقیم همواره یک بازیگر و یا نهاد به عنوان میانجی وجود دارد به شرطی که طرفهای مذاکره کننده بتوانند به او و حسن نیت او اعتماد کنند. میانجی به انتقال پیام بین طرفهای مذاکره کننده میپردازد و هم زمان سعی میکند دیدگاههای آنها را به هم نزدیک کند. ممکن است میانجی به تدریج بستر تعامل را ایجاد کند و با وصل بازیگران متقابل به یکدیگر در نهایت خود کنار بکشد و یا ممکن است در تمام روند مذاکرات حضور باشد و همواره به نقش خود برای تعدیل تنش و پیشبرد گفت و گو ادامه دهد.»
عراقچی در ادامه به جزئیات مذاکرات احیای برجام در سال ۱۴۰۰ که به مذاکرات وین معروف شد میپردازد. او توضیح میدهد که «در مذاکرات محرمانه میان ایران و آمریکا در مسقط (۱۳۹۲-۱۳۹۱) تا مدتها کشور عمان واسطه انتقال پیامها بود تا زمانی که موفق شد بسترهای لازم برای مذاکرات مستقیم را فراهم کند و ایران و آمریکا پذیرفتند با یکدیگر رو در رو مذاکره کنند، و بعد از آن نقش عمان خاتمه یافت به خاطر دارم در اولین جلسهای که میان ایران و آمریکا در دور جدید مذاکرات شهریور ۱۳۹۲ برگزار شد، رئیس هیأت آمریکایی (ویلیام (برنز) پس از گفت و گوی مقدماتی در جلسه سه جانبه، از طرف عمانی خواست جلسه را ترک کند.
در مذاکرات غیر مستقیم طرفها در یک اتاق و پشت یک میز مذاکره حضور ندارند و تبادل نظر از طریق نفر سوم صورت میگیرد. گاهی واسطه بین دو کشور تردد کرده، پیامها را منتقل می. کند گاهی طرفها در یک شهر حضور دارند ولی در دو محل جداگانه مستقر میشوند و گاهی در یک محل اما در دو اتاق جداگانه هستند. مواردی نیز وجود دارد که طرفهای مذاکره کننده در یک اتاق هستند. اما باز هم به واسطه نفر سوم صحبت میکنند این البته مذاکره مستقیم است، اما با ترتیبات و تشریفات خاصی که در بر گیرنده ملاحظات مذاکره کنندگان باشد.»
این در حالی است که مذاکرات غیرمستقیم ایران با کشورهای خارجی برای اولین بار بعد از جنگ تحمیلی و با عراق صورت گرفت. آن زمان «در مذاکرات قطعنامه ۵۹۸ بعد از آتش بس، هیأتهای ایرانی و عراقی به ریاست وزرای خارجه دو کشور حاضر به گفت و گوی رو در رو نبودند لذا مذاکرات به واسطه دبیر کل سازمان ملل انجام شد؛ بدین صورت که میزی مثلثی شکل در یکی از سالنهای سازمان ملل ترتیب داده شد و دبیرکل سازمان ملل و وزرای خارجه ایران و عراق و همراهانشان هر کدام در یک ضلع آن مستقر شدند روی صحبت طرفهای ایرانی و عراقی کل سازمان ملل بود و از گفت وگوی مستقیم با یکدیگر احتراز داشتند، دبیر اگرچه صحبتهای یکدیگر را میشنیدند.»
مذاکرات غیر مستقیم ایران با عراق در سازمان ملل
این دیپلمات برجسته وزارت خارجه با اشاره به نمونهای از تجربه خودش در مذاکرات غیر مستقیم به بیان جزئیاتی از مذاکرات وین که سرپرستی آن را بر عهده داشت میپردازد و میگوید «نمونه برجسته دیگر از مذاکرات، غیر مستقیم مذاکراتی است که برای احیای برجام در فروردین ۱۴۰۰ از سوی ایران طراحی و در وین آغاز شد. به دنبال تصمیم دونالد ترامپ به خروج آمریکا از برجام در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ ایران اعلام کرد تا زمان بازگشت آن کشور به توافق هستهای حاضر به هیچ گونه مذاکرهای با آمریکا در خصوص برجام نیست.
با انتخاب جو بایدن به ریاست جمهوری آمریکا در انتهای سال ۱۳۹۹ و اظهار تمایل او به بازگشت به برجام، ایران با حفظ موضع خود مبنی برعدم مذاکره با آمریکا تا قبل از الحاق مجدد به برجام اعلام کرد که در مورد شرایط بازگشت آمریکا حاضر است با بقیه اعضای برجام مذاکره کند و طبیعی است که آنها میتوانند همزمان در همین خصوص با آمریکا وارد مذاکره شوند.
با این منطق کمیسیون مشترک برجام متشکل از ایران و کشورهای ۱+۴ (آلمان، فرانسه، انگلیس، روسیه و چین) و با حضور نماینده اتحادیه اروپا به عنوان هماهنگ کننده در ۱۷ فروردین ۱۴۰۰ در وین تشکیل شد. هیأت آمریکایی به ریاست آقای رابرت مالی نماینده ویژه وقت آمریکا در امور ایران نیز همزمان به وین مسافرت کرده در هتل جداگانهای استقرار یافت.»
عراقچی با اشاره به نقش خود به عنوان رئیس هیات ایرانی در مذاکرات فوق با تاکید بر اینکه اعضای کمیسیون مشترک برجام به صورت جداگانه با هیات آمریکایی دیدار و مذاکره میکردند، میگوید «به تدریج آقای انریکه مورا مدیر سیاسی سرویس اقدام خارجی اتحادیه اروپا که نقش هماهنگ کننده کمیسیون مشترک را داشت به رابط بین هیأتهای ایرانی و آمریکایی تبدیل شد و پیامهای اینجانب و آقای مالی را به یکدیگر منتقل میکرد.
عدم انتقال دقیق پیامها که ناشی از روح مصنوعی حاکم بر مذاکرات غیر مستقیم بود، و گاهی تردید در صداقت طرف اروپایی و یا توانایی او در انتقال درست پیام ها، اینجانب و رابرت مالی را وادار کرد که در موارد مهم و حساس رو به تبادل یادداشت مکتوب بیاوریم که ناگزیر میبایست به زبان انگلیسی انجام میشد.»
این در حالی بود که در صورتعدم تسلط تیم مذاکره کننده ایرانی به زبان و ادبیات انگلیسی، هم زمان مذاکرات غیرمستقیم با امریکا طولانی میشد و هم ادبیات مشترک مورد توافق یا افتراق به دلیل تفاوت معنای واژگان تخصصی در انگلیسی و فارسی، سوء تفاهم هیاتهای مذاکره کننده را افزایش میداد. عراقچی با اطمینان از تخصص تیم کارشناسان ایرانی میگوید «طرف آمریکایی مترجم فارسی نداشت و اگر هم داشت مطمئن نبودیم تا چه حد قادر بود ادبیات سخت و پیچیده مذاکراتی را که هر کلمهاش حساب شده انتخاب میشد، دقیق ترجمه کند در مورد خودمان اطمینان داشتم که با برخورداری از کارشناسان و حقوقدانان کارکُشته در هیأت خود که مسلط به زبان انگلیسی بودند قادریم منظور خود را به انگلیسی دقیق و درست بیان کنیم.»
مسئول تیم مذاکره کننده ایرانی در جریان مذاکرات وین با اشاره با اشاره به این که «دیپلماسی غیر مستقیم مکتوب واقعاً سخت و زمان بر است حتی اگر به زبان نباشد» تاکید میکند «در مذاکرات شفاهی اگر جمله یا کلمهای دقیق بیان نشود با توضیحات بعدی میتوان آن را تصحیح کرد یا اگر احساس کنید که طرف مقابل صحبت شما را دقیق متوجه نشده است امکان توضیحات بیشتر وجود دارد، ولی در مذاکره مکتوب چنین امکانی نیست و لذا همه چیز از همان ابتدا باید با دقت کامل در شکل و محتوا باشد و این نیازمند انرژی و زمان قابل توجهی است.
به همین دلیل در مذاکرات وین در بهترین حالت بیش از یک مکاتبه در روز نمیشد تبادل کرد این البته مسیری دشوار و نفس گیر بود، ولی حصول به توافق را غیر ممکن نکرد»
انتقال تجربه دیپلماتهای با تجربه به دیپلماتهای جوان، امری متداول در دنیا است که از طریق بیان خاطرات یا تدوین تجربیات در کتاب یا مقالات انجام میشود. عباس عراقچی به عنوان دیپلماتی با تجربه که سابقه مدیریت دانشکده وزارت امور خارجه و تدریس در دانشگاههای برجسته کشور را نیز در کارنامه خود دارد، کتاب «قدرت مذاکره» را در سال ۱۴۰۲ به رشته تحریر درآورده است.