«ما الآن در یک فضایی قرار گرفتهایم که حجم انتقادات زیاد است و کسی هم نیست به آنها پاسخ و یا در مورد آنها توضیح بدهد و لذا دولت در یک گوشه قرار گرفته و همه دارند به او انتقاد میکنند. به خصوص اینکه رئیس شورای راهبری پس از معرفی نامزدها استعفا داد. البته بعدا توضیح داد که استعفای من در اعتراض به لیست نامزدها نبود، ولی تلقی جامعه از آن یک استعفای اعتراضی نسبتا غلیظ بود.»
علی شکوری راد تاکید کرد: اولین کاری که پزشکیان باید انجام بدهد این است که راجع به کسانی که معرفی کرده توضیح بدهد.
به گزارش جماران، شکوری راد گفت: این انتخابات یک انتخابات ویژهای بود؛ هم از نظر اینکه با درگذشت رئیس جمهور قبلی، انتخابات به طور ناگهانی کلید خورد و هیچ کسی انتظارش را نداشت و در یک فرصت خیلی کم. یعنی طبق قانون طی ۵۰ روز باید این کار انجام میشد و برنامهریزیها هم برای این مسأله صورت گرفت. بنابراین، نه جامعه و نه مجموعههای سیاسی و نه کسانی که میخواستند نامزد شوند، آمادگی لازم را برای این منظور نداشتند و یا حداقل این است که برای این زمان کم، این آمادگی وجود نداشت. ولی این انتخابات برگزار شد.
دولت قبل در حقیقت بخشی از پروژه یکدستسازی حاکمیت بود و دولت یکدستی تشکیل شده بود که به نظر میرسید با بقیه اجزاء حاکمیت هم هماهنگی داشت. یعنی با مجلس، قوه قضائیه و نهادهای حاکمیتی دیگر همسو بودند و قاعدتا باید دولت موفقی میبود ولی خیلی دولت موفقی نبود. یعنی مردم احساس بهبود در زندگی و معیشت خودشان نداشتند و افق آینده هم برای آنها روشن نشده بود که بگویند اگر الآن سختی میکشیم، آینده روشنتری خواهیم داشت. بنابراین شرایط بسیار دشواری برای مردم رقم خورده بود.
در این مجال به نظر میآید حاکمیت هم یک تجدیدنظری در برخی از زمینهها کرده بود. به خصوص بعد از انتخابات مجلس که مشارکت پائین بود، به فکر افزایش مشارکت افتاد. چون مشارکت مردم در انتخابات یکی از مؤلفههای مهم امنیت ملی است و مشارکت پایین یعنی مردم حاکمیت خودشان را قبول ندارند و این برای حاکمیت مشکل ایجاد میکند. بنابراین من فکر میکنم که این انتخابات اساسا بر مبنای یک مصالحه شکل گرفت که این مصالحه گفته و نوشته نشد اما در عمل مصالحهای از طرف حاکمیت با مردم برای افزایش مشارکت بود.
روند اعتمادسازی با مردم نیاز به زمان بیشتری داشت. به همین دلیل مصالحهای که در ترکیب کاندیداهای مورد تأیید شورای نگهبان خودش را نشان میداد، موجب اعتمادسازی کامل در مردم نشد و در مرحله اول حدود ۴۰ درصد و در مرحله دوم نزدیک ۵۰ درصد در انتخابات شرکت کردند. ولی در هر دو مرحله اصلاحطلبان به پیروزی دست پیدا کردند. اما این مصالحه ناگفته و نانوشته، در حقیقت حول محور یک پدیده انتخاباتی شکل گرفت و آن شخص آقای دکتر پزشکیان بود.
دکتر پزشکیان در انتخابات ریاست جمهوری قبل ردصلاحیت شده بود و در انتخابات مجلس هم ابتدا ردصلاحیت شده بود و با توصیه رهبری صلاحیتش تأیید شد و در این انتخابات که ثبتنام کرد، به طور غیر منتظرهای صلاحیتش تأیید شد و پدیده انتخابات شد. چون در حالی که ایشان خودش را خیلی اصلاحطلب معرفی نمیکرد، اصلاحطلبان از ایشان حمایت کردند. یعنی در زمره کاندیداهای جبهه اصلاحات قرار گرفت.
جبهه اصلاحات گفته بود اگر حداقل یک نفر از این سه کاندیدای اختصاصی آن تأیید شود، پای انتخابات خواهد آمد. دکتر پزشکیان کسی بود که در زمره این سه نفر قرار گرفت و صلاحیتش هم تأیید شد و جبهه اصلاحات وارد عرصه انتخابات شد. آقای خاتمی هم در حقیقت با تأیید راهبرد جبهه اصلاحات وارد انتخابات شدند و از آقای دکتر پزشکیان حمایت کردند.
البته دکتر پزشکیان اعلام کرده بود که من شایستهگزینی میکنم و سازوکاری هم برای شایستهگزینی تعیین کرده بود که آقای دکتر ظریف در رأس آن قرار گرفت. آن سازوکار که با تشکیل کمیتهها و شورای راهبری همراه بود، کار بدیع و خوبی بود و در مجموع خوب هم اجرا شد. یعنی فرآیند کار قابل قبول بود و کار قابل دفاعی صورت گرفت.
به گفتمان دکتر پزشکیان هم میخورد که این کار را انجام بدهد. اگر بخواهد برای همه دولتها تکلیف ایجاد شود، حتما کار ناپسندی است ولی دکتر پزشکیان داوطلبانه این کار را کرده و میخواسته تا جایی که امکان دارد با تعامل و وفاق لیست کابینه را ببندد که وقتی به مجلس میرود، با مشکل مواجه نشود. اگرچه الآن هم تضمینی وجود ندارد که در مجلس با مشکل مواجه نشود.
به همین دلیل است که برخی میگویند اگر قرار است در مجلس دوباره ممیزی صورت بگیرد و برخی از این افراد رد شوند، بهتر بود که پزشکیان از ابتدا کابینه مطلوب خودش را میداد و هرکسی را مجلس رد میکرد، به جایش وزیر جدید معرفی میکرد؛ کاری که مثلا آقای روحانی هم کرده بود.
من خیلی خرده به این کار دکتر پزشکیان نمیگیرم؛ چون این کارش مطابق با رویکردش بود. گفتم که دکتر پزشکیان پدیده این انتخابات بود؛ این پدیده اقتضائات خاص خودش را دارد.
این بدیهی است که با انتظارات مردم سازگار نیست؛ ولی به نظر من، ما نباید پیشداوری کنیم. دکتر پزشکیان بر اساس یک تحلیل و شناختی اینها را انتخاب کرده و ما از دکتر پزشکیان میخواهیم که به وعدههای خودش عمل کند؛ اگر میخواهد توسط اینها عمل کند، اشکالی ندارد. ما زمانی میتوانیم ارزیابی دقیق داشته باشیم که ببینیم انتخابهای دکتر پزشکیان دارند خلاف وعدههای او عمل میکنند.
بنابراین، من فکر میکنم نباید عجله کنیم؛ ضمن اینکه به نظر من یک اشکال اساسی در کار دولت جدید وجود دارد و آن این است که هنوز بخش اطلاعرسانی خودش را راهاندازی نکرده است. اسامی یک مجموعه وزیران معرفی شده ولی هیچ پیوست اطلاعرسانی ندارد و کسی هم در معرفی اینها حرف نزده و فقط اسامی داده شده و شناختها هم خیلی غیردقیق است.
یعنی امروز شما راجع به اینها یک چیزی میشنوید و فردا چیز دیگری میشنوید. در فضای مجازی کسی که اولین روایت را عرضه میکند، افکار عمومی را میسازد؛ و متأسفانه به دلیل اینکه پیوست اطلاعرسانی به همراه لیست نامزدهای وزارتخانههای مختلف داده نشد، دیگران در فضای مجازی به صورت پراکنده اطلاعرسانی را انجام دادند. بعضی از این دیگران حسن نیت و بعضی هم غرضورزی داشتند؛ بعضیها اطلاعات نادرست داشتند و منتشر کردند و البته بعضیها هم اطالاعات درست داشتند ولی انتقادی بوده است.
بنابراین، ما الآن در یک فضایی قرار گرفتهایم که حجم انتقادات زیاد است و کسی هم نیست به آنها پاسخ و یا در مورد آنها توضیح بدهد و لذا دولت در یک گوشه قرار گرفته و همه دارند به او انتقاد میکنند. به خصوص اینکه رئیس شورای راهبری پس از معرفی نامزدها استعفا داد. البته بعدا توضیح داد که استعفای من در اعتراض به لیست نامزدها نبود، ولی تلقی جامعه از آن یک استعفای اعتراضی نسبتا غلیظ بود. این کناره گیری بر اطلاعاتی که در جامعه توزیع و موجب انتقادها و گلایهها شده بود دمید؛ یعنی آنها را باورپذیر کرد.
به همین دلیل اولین کاری که آقای پزشکیان باید انجام بدهد این است که راجع به کسانی که معرفی کرده توضیح بدهد یا پیوست اطلاعرسانیاش را منتشر کند و توضیح بدهد که هرکدام را به چه دلیلی و بر اساس چه شرایطی انتخاب کرده است. به هر حال دست دکتر پزشکیان برای انتخاب کاملا باز نبوده است. شما میدانید که رئیس جمهور یک فرد دارای رویکردهای اصلاحطلبانه است و به عنوان اصلاحطلب شناخته میشود و انتظارات از ایشان بر اساس همین میزان شناختی است که از ایشان وجود دارد و فهرستی که اعلام شده آن انتظارات را پاسخ نداده و نیاز به توضیح دارد.
ولی من برای اینکه یک مقداری در فرآیند کار بودهام و شاید اطلاعات من دقیقتر و مستقیمتر هست نسبت به نامزدهایی که معرفی شدهاند، عرض میکنم که از نظر من برخی از آنها مطلوب نیستند، ولی آن طور هم نیست که خیلی موجب نگرانی باشند. وقتی دکتر پزشکیان بالای سر آنها هست و مطالبات مردم را به آنها منتقل میکند، چه بسا که آنها تعهد داشته باشند در راستای نظرات و گفتمان دکتر پزشکیان عمل کنند. ما باید منتظر شویم و عملکرد آنها را ببینیم و بعد قضاوت کنیم.
به هر حال من میدانم که شرایط برای چینش کابینه دشوار است. یک کابینه مطلوب، اگر رئیسجمهور اصلاحطلب کامل بود یک جور میشد، اگر دکتر پزشکیان میخواست بدون ملاحظه افراد خودش را بچیند حتما ترکیب دیگری را میچید و الآن که باید ملاحظه استعلامها، رهبری و مجلس را داشته باشد، طبیعتا کابینهای چیده که بتواند اعتماد همه اینها را جلب کند و در نهایت رأی اعتماد مجلس را هم بهدست بیاورد. لذا این کابینه لزوما مطلوب دکتر پزشکیان نیست بلکه کابینه مقدور دکتر پزشکیان است.
در این فرآیند انتخاب اعضای کابینه چیزی که بیش از همه خودش را نشان داد، این بود که ما الآن احزاب زیادی داریم اما نظام سیاسی کشور حزبی نیست و احزاب نقش مستقیمی در انتخابات ندارند. یعنی در انتخابات نقش تعریف شدهای ندارند و به همین دلیل به خصوص انتخابات ریاست جمهوری توسط نامزدهایی رقم میخورد که نوعا وابستگی حزبی ندارند.
نتیجه این میشود که بعد از انتخابات تازه اول مصیبت است؛ چطوری کابینه را بچینند؟ در حالی که اگر حزب و تعلق حزبی داشته باشند، در فواصل انتخابات کادرها و افراد در درون احزاب شناسایی میشوند و میتوانند بعد از اینکه رئیس جمهور منتسب به آن حزب به ریاست جمهوری رسید، توسط رئیس جمهور با شناخت زیاد به کار گرفته شوند و در فرصت کم هم امکانپذیر است.
«اصلاحطلب» یک عنوان کلی است که هرکسی میتواند از این عنوان برای خودش استفاده کند و یا دیگران برای کسی از این عنوان استفاده کنند. ولی ما یک مجموعه اصلاحطلب به نام «جبهه اصلاحات» داریم که ۳۱ حزب هستند به همراه یک تعداد اشخاص حقیقی که به آنها اضافه شدهاند. راهبرد انتخاباتی جبهه اصلاحات مورد حمایت آقای خاتمی قرار گرفته است. یعنی در دو انتخابات گذشته راهبرد جبهه اصلاحات مورد تأیید و حمایت آقای خاتمی قرار گرفت و در این انتخابات هم همین طور شد.
بنابراین، نباید این حرفها را به این راحتی پذیرفت. جبهه اصلاحات همچنان از دکتر پزشکیان حمایت خواهد کرد و حامی ایشان خواهد بود. البته منتقد رویکردها، رفتارها و عملکرد رئیسجمهور و اعضای کابینه خواهد بود و انتقاد را کمک به دکتر پزشکیان میداند و الآن هم اگر انتقاد میکنند، این انتقادها برای کمک به دکتر پزشکیان است؛ نه برای دور شدن از دکتر پزشکیان. من اساسا این تصور که جبهه اصلاحات بخواهد از دکتر پزشکیان فاصله بگیرد را نفی میکنم.