یکسال قبل زن جوانی با مراجعه به پلیس آگاهی از ناپدید شدن شوهر ۴۰ سالهاش خبر داد. وی در تشریح ماجرا به مأموران گفت: همسرم چند سالی است که در یک باغ در حاشیه تهران کار میکند. صبح روز قبل مثل همیشه از خانه خارج شد تا به محل کارش برود. چند ساعت بعد با او تماس گرفتم که تلفن همراهش خاموش بود تا اینکه شب شد و همسرم به خانه برنگشت با نگرانی به محل باغ رفتم، اما شوهرم آنجا هم نبود و هیچکدام از دوستانش هم خبری از او نداشتند.
به گزارش ایران، با ثبت این شکایت مأموران ردیابی همسر این زن را در دستور کارشان قرار دادند. در تحقیقات اولیه و بررسی تلفن همراه وی مشخص شد که آخرینبار به همراه دو برادر به نامهای مهیار و مهران به حاشیه تهران رفتهاند.
با افشای این ماجرا، مهران ۲۵ ساله و مهیار ۱۸ ساله ردیابی و بازداشت شدند و پس از انتقال به پلیس آگاهی، مهیار در همان بازجوییهای اولیه به قتل اعتراف کرد و در تشریح ماجرا گفت: من قاتل فریدون هستم. او چندبار مرا آزار داده و از من فیلم گرفته بود. به همین خاطر تصمیم گرفتم انتقام بگیرم. آن روز به بهانه تفریح با برادرم و فریدون به حاشیه تهران رفتیم و او را کشتم. مهران هم دخالتی در ماجرا نداشت.
در این میان همسر مقتول بهعنوان قیم ۴ فرزند خردسالش با اعلام گذشت از قصاص پسرجوان درخواست دیه کرد و گفت: من میدانم که شوهرم آدم درستی نبود و فساد اخلاقی داشت. سر همین موضوع ما چند سالی بود که با هم مشکل داشتیم و احتمال میدهم متهم به قتل همسرم دروغ نگفته است. به همین خاطر راضی به قصاص او نیستم و برای کمک به آینده فرزندانم دیه میخواهم.
با تکمیل تحقیقات، اعتراف متهم و بازسازی صحنه جرم برای مهیار به اتهام قتل عمد و برای برادرش به اتهام معاونت در قتل کیفرخواست صادر شد و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در ابتدای جلسه دادگاه متهم ردیف اول به جایگاه رفت و در دفاع از خودش گفت: از چند سال قبل من و برادرم و فریدون باهم در باغ کار میکردیم. چند ماه قبل غیر از من و او کسی در باغ نبود که ناگهان به من تعرض کرد و فیلم هم گرفت. پس از آن با تهدید به انتشار فیلم از من میخواست که در مقابل خواستهاش تسلیم شوم. هر وقت هم که مقاومت میکردم، تهدید میکرد فیلم سیاه را پخش میکنم و آبرویت را میبرم. آخرینبار از من ۱۰۰ میلیون تومان پول خواست تا فیلم را منتشر نکند.
وی افزود: باور کنید دیگر از دست تهدیدهای او خسته شده بودم و نمیدانستم چه کار باید بکنم که به ناچار موضوع را به برادرم گفتم و با هم نقشه قتلش را کشیدیم. روز حادثه به بهانه تفریح او را به بیابانهای اطراف تهران بردیم و به او مشروب و قرص دادیم. وقتی از حالت طبیعی خارج شد طنابی دور گردنش انداختم و خفهاش کردم. بعد با برادرم جسدش را داخل گونی انداختیم و در کنار نخالههای ساختمانی رها کردیم. دو روز بعد وقتی به محل کارمان میرفتیم دیدیم گونی هنوز آنجاست و به همین خاطر و برای اینکه دستمان رو نشود گونی را برداشتیم و به محلی بردیم و آن را آتش زدیم.
وی در پاسخ به سؤال قاضی مبنی بر اینکه در ماجرای قتل برادرت چه نقشی داشته گفت: مهران فقط نقشه قتل را کشید و من آن را عملی کردم. من دیه را به فرزندان مقتول میپردازم. اما تحمل زندان رفتن ندارم. من سالهاست به بیماری قلبی و قند خون مبتلا هستم. به همین خاطر از قضات میخواهم در حد امکان در مجازاتم تخفیف قائل شوند.
پس از آن مهران به جایگاه رفت و اظهارات برادر کوچکش را تأیید کرد.
در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و با توجه به رضایت اولیای دم، مهیار را به پرداخت دیه و دو سال تبعید و مهران را به ۶ ماه زندان محکوم کردند.