موضوع سفر و علاقه زیاد به انجام آن، یک قصه تکراری در مورد برخی از روسای فدراسیونها است که به ویژه در بازه زمانی برگزاری بازیهای آسیایی - پاراآسیایی و المپیک - پارالمپیک پُرتکرار میشود اینگونه که با وجود فاصله کم میان بازیهای آسیایی با پاراآسیایی و المپیک با پارالمپیک، این دسته مدیران دست رد به سینه سفر دوباره به محل برگزاری آنها نمیزنند.
این شاهکار بالقوه روسا و مدیران، سال گذشته کاروانهای اعزامی به بازیهای ۲۰۲۲ هانگژو را بی نصیب نگذاشت چرا که برخی از روسای فدراسیونها با همین لقب یعنی «رییس» تیم خود را در بازیهای آسیایی همراهی کردند و دو هفته پس از اتمام این بازیها به عنوان ـ «سرپرست»، کنار تیم قرار گرفتند تا دوباره راهی هانگژو شوند.
همین رفت و آمد یک ماهه به هانگژو بهانه شد برای اینکه محمود خسروی وفا رییس کمیته ملی المپیک به «عشق سفر بودن» برخی از روسا اعتراف کند. او در نشست هم اندیشی که با خبرنگاران اعزامی به بازیهای آسیایی داشت، به صراحت گفت: «فدراسیونهای ما سه دسته هستند. یک دسته آنهایی هستند که شبانهروز دارند تلاش میکنند و با تمام وجود مایه گذاشتند و خب موفق هم میشوند. دسته دوم دارند تلاش میکنند، اگرچه ضعفهایی دارند، ولی دارند تلاششان را میکنند. ولی متأسفانه دسته سومی هست که رؤسای آنها بیشتر دوست دارند سفر بروند. اما در مجموع گروه اول و دوم خیلی تلاش میکنند که اکثریت فدراسیونها از این دو گروه هستند».
حتی خسروی وفا در بخشی از صحبت هایش با اشاره به نتیجه ضعیف در برخی از رشتههای اعزامی به بازیهای آسیایی کنایهای به انگیزه سفر برخی روسا داشت و گفت: «من از جانب برخی مسئولین فدراسیونها که انگیزه سفر رفتنشان خیلی قویتر است و مسئولیت خود را نمیپذیرند عذر خواهی میکنم».
محمودخسروی وفا یک سال پیش اعتراف کرد که انگیزه سفر در برخی از روسا قویتر از مسوولیت شان است
حالا فهرست مسافران بازیهای پاریس دوباره از علاقمندی برخی مدیران به سفر پرده برداشته است، گویا پای «قحط الرجالی» که سال هاست انتصابها و انتخابهای ورزشی را زخمی کرده، به سفرهای خارجی هم باز شده است و برخی را پای ثابت سفرهای فدراسیونها کرده است، چون فقط یک تعداد محدود از افراد میتوانند تیم و ورزشکار خود را در سفر همراهی کنند.
هادی ساعی و علیرضا سهرابیان دو مدیری هستند که تا هفته پیش به خاطر بازیهای المپیک در پاریس حضور داشتند و تا چند روز دیگر دوباره راهی فرانسه میشوند تا در بازیهای پارالمپیک کنار ورزشکاران شان باشند. دو مدیری که اتفاقا سفرشان به هانگژو برای بازیهای آسیایی و پاراآسیایی هم انتقادات زیادی را متوجه آنها کرد، اما به نظر میرسد انصاف نیست اگر انتقاد به آنها برای سفر به پاریس در یک وزن و سطح باشد.
تیم ملی تکواندو طی روزهای ۱۲ تا ۲۳ مرداد در پاریس بود و با مدال آوری صد درصدی توسط چهار ورزشکارش، موفقترین تیم کاروان ایران بود. هادی ساعی به عنوان رییس در راس چنین تیمی قرار داشت و حالا قرار است به عنوان سرپرست تیم ملی پاراتکواندو را هم در سفر به پاریس همراهی کند، تیمی که ورزشکارانش شانس کسب قطعی مدال به حساب میآیند. این تیم همراه با کل کاروان فرزندان ایران اعزام میشود و با توجه به برنامه مسابقات پاراتکواندو (برگزاری در سه روز نخست) در قالب گروه اول هم به ایران باز میگردد.
موضوع در مورد علیرضا سهرابیان، اما کاملا متفاوت است؛ رییسی که در راس یک تیم ۹ نفره از فدراسیون قایقرانی به پاریس سفر کرد، ورزشکارانش نه تنها نتیجه خاص و درخور توجهی نگرفتند بلکه از همان روز اول پررنگترین و عمیقترین حاشیهها را هم متوجه کاروان خادم الرضا کردند، اما هیچ یک از اینها خللی به سفر حدودا یک ماهه سهرابیان به پاریس وارد نکرد. او همراه با اولین گروه قایقرانی عازم پاریس شد (۲۹ تیر) و با آخرین گروه هم به ایران بازگشت (۲۳ مرداد).
حالا قرار است رییس فدراسیون قایقرانی سفر دوبارهای به پاریس داشته باشد، چون سرپرست تیم دو نفره پاراکانو در بازیهای پارالمپیک است. گویی در این فدراسیون فرد دیگری نیست که بتواند از عهده مدیریت یک تیم جمع و جور برآید.
شاید اگر انگیزه نتیجه گیری سهرابیان و امثال او به اندازه سفر قوی بود، نتایج بهتری متوجه تیم اعزامی قایقرانی میشد. پاروزنان در بازیهای آسیایی هانگژو نسبت به دو دوره قبلی این بازیها عملکرد کاملا ضعیف تری داشتند در حالیکه سهرابیان پیش از بازیهای هانگژو وعده ۱۰ مدال را داده و گفته بود: «پنج سال پیش گفتم که تعداد مدالهای ما در هانگژو از ۱۰ به بالا خواهد بود. هنوز هم روی حرفم هستم. قولدادن سخت است، اما برنامهریزی صورت گرفته و باید به نتیجه برسیم».
با این حال سهرابیان بدون توجه به افت مدال تیمش در بازیهای آسیایی، بار سفر به بازیهای پاراآسیایی را هم بست. اقدامی که دوباره آن را برای بازیهای پاریس انجام خواهد داد بدون توجه به اینکه حضور یا عدم حضورش تاثیری روی عملکرد تیم پاراکانو ندارد و قطعا بهتر بود وی بعد از یک ماه، حداقل ظاهری روی صندلی ریاستش بنشید و به رتق و فتق فدراسیون بپردازد نه اینکه دوباره بار سفر ببندد.
در هر صورت به نظر میرسد این داستان همیشگی سفرهای خارجی برخی روسا، هیچ پایان بندی قانونی و منطقی نمیتواند داشته باشد در حالیکه ورزش ایران از همین سفرها کم آسیب ندیده است، نمونه آن سفر دو سال پیش حسین ثوری رییس وقت فدراسیون بوکس به اسپانیا است که بازگشتی نداشت.