یکی از بزرگترین فسادهای کشور که فساد چای دبش بود در سایه غفلت وزارت جهاد کشاورزی رخ داد. این وظیفه وزارت جهاد کشاورزی بود که این فساد را شناسایی کرده و درباره فساد چای دبش افشاگری میکرد. چرا وزارت جهاد کشاورزی یکبار این سوال را مطرح نکرد که مگر کشور ما چقدر چای نیاز دارد که این حجم از اعتبار برایش تعیین شده است.
فرارو- غلامرضا نوری قزلجه، وزیر پیشنهادی جهاد کشاورزی، وعده داده است که مدیریت مبتنی بر پاکدستی، کارآمدی و سلامت مبتنی بر روحیه جهادی را در وزارت جهاد کشاورزی پیاده میکند. اما اجرای این وعده در وزارتخانهای که نقش مهمی در تولید و صادرات غیرنفتی کشور دارد، چندان ساده به نظر نمیرسد.
به گزارش فرارو، اگر چه توجه بسیاری از علاقهمندان اقتصاد بر وزارتخانههای اقتصاد و کار متمرکز شده، اما وزارتخانه جهادکشاورزی نیز در رشد و توسعه کشور نقشی کلیدی دارد. نوری قرلجه وزیر پیشنهادی مسعود پزشکیان برای تصدی وزارت جهاد کشاورزی، صحبت از آمادگی فعالیت در شرایط تحریمی و مبارزه با فساد کرده است و باید دید در صورت دریافت رای اعتماد از مجلس چگونه به وعدههای خود عمل میکند.
این پرسشها نیز مطرح است که نقش وزارت جهاد کشاورزی در توسعه اقتصاد کشور تا چه حد است و نوری قزلجه چه راهکارهایی برای رشد اقتصاد کشور خواهد داشت؟ مهدی پازوکی، اقتصاددان و تحلیلگر امور اقتصادی در گفتگو با فرارو به این پرسشها پاسخ داده است:
مهدی پازوکی به فرارو گفت: «وزارت جهاد کشاورزی زاییده ادغام دو وزارتخانه جهاد سازندگی و کشاورزی در اواخر دهه ۱۳۷۰است، اما متاسفانه در حال حاضر عملکرد وزارت جهاد کشاورزی ضعیفتر از وزارت جهاد سابق است. شاید یکی از علل اصلی این افت عملکرد را بتوان دور شدن وزارت جهادکشاورزی از آرمانهای اصلی آن دانست. هم اکنون وزارت جهاد کشاورزی بیشتر مشغول ساخت و ساز است تا پیگیری مطالبات زیرساختی حوزه کشاورزی. طی سالهای اخیر برنامههای توسعه محور از وزارت جهاد کشاورزی ندیدیم یا اگر برنامهای هم بود اصلا اجرایی نشد یا در بدترین حالت اجرا شد. وزارت چهار کشاورزی درگیر یک بوروکراسی کاملا غلط شده است. بسیاری از فعالان و کارآفرینان حوزه کشاورزی از رانتها و کاغذ بازیهای بی مورد در این بخش گلایه دارند. یکی از دلایل اصلی مشکلات متعدد در بخش کشاورزی ما گیر افتادن فعالان این حوزه در هزارتوی کاغذبازیها و روابط پشت پرده است.»
وی افزود: «یکی از نخستین گامهای وزیر جهاد کشاورزی باید کاهش حجم وزارتخانه، کاهش بوروکراسی و کاهش هزینههای اضافی این وزارتخانه باشد. بخش خصوصی در حوزه کشاورزی بسیار ضعیف است. دولت باید با ارائه تسهیلات و حمایت از بخش خصوصی به عنوان حامی و نه متولی وارد عمل شود. اگر در مسیر بخش خصوصی کارشکنی نشود به خوبی میتواند از پس تولید و توسعه صنعت کشاورزی بر بیاید. متاسفانه دولتها نه فقط در زمینه نوع تولیدات بلکه حجم و میزان تولیدات یا اجرای پروژههای محلی نیز دخالت دارند. دخالت جهاد کشاورزی باید در حوزه سیاست گذاری باشد و اجرا به بخش خصوصی یا حتی مردم محلی در هر استان واگذار شود. جهاد نباید وابستگی ایجاد کند بلکه باید استقلال عمل را بین کارآفرینان، فعالان یا عاملان حوزه کشاورزی در هر استان افزایش دهد. یکی از بزرگترین فسادهای کشور که فساد چای دبش بود در سایه غفلت وزارت جهاد کشاورزی رخ داد. این وظیفه وزارت جهاد کشاورزی بود که این فساد را شناسایی کرده و درباره فساد چای دبش افشاگری میکرد. چرا وزارت جهاد کشاورزی یکبار این سوال را مطرح نکرد که مگر کشور ما چقدر چای نیاز دارد که این حجم از اعتبار برایش تعیین شده است.»
این اقتصاددان در ادامه گفت: «وزرای جهاد کشاورزی معمولا شعار خودکفایی میدهند. اتفاقا این حرف به لحاظ علم اقتصاد چندان درست نیست. ما به خوداتکایی نیاز داریم، نه خودکفایی. در برخی شرایط خودکفایی به جای مثبت بودن تبدیل به عاملی ضد توسعه کشور میشود. بسیاری از کشورهای توسعه یافته جهان خودکفا نیستند و حتی مواد اولیه برای تولیدات صادراتی خود را وارد میکنند. متاسفانه بخش زیادی از روشهایی که تا کنون توسط وزارت جهاد کشاورزی استفاده شده، مبتنی بر آزمون و خطا بوده و همین موضوع نیز باعث از دست رفتن منابع شده است. تکیه بر تجربیات فعالان بازار محلی و آزاد گذاشتن آنها برای انتخاب روشهای کار تاثیر بسزایی در رشد و توسعه بخش کشاورزی دارد. یکی از دلایل از دست رفتن مراتع کشور دخالتهای غیر ضروری وزارت جهاد کشاورزی در ادوار گذشته است. تفکر خودکفایی، بدون در نظر گرفتن ابزارهای موجود، نه تنها سودی ندارد، بلکه آسیب حداکثری به داشتههای موجود میزند.»
وی افزود: «تفکری که به دنبال خودکفایی کامل است، اتفاقا وابستگی را افزایش میدهد. ما باید به دنبال آموزش، آگاهی رسانی و اعطای تکنولوژی روز به کشاورزان باشیم. خوداتکایی یعنی ما اتکا به منابع و امکانات را به شکل بهینه افزایش دهیم. یکی از دلایل نابودی بخشهای زیادی از منابع کشاورزی ما، بی توجهی به ظرفیتهای موجود و عدم خوداتکایی است. در بخش مجوزهای جهادکشاورزی هم کج سلیقگیها و بعضا پارتی بازیها به ضرر مردم عمل کرده است. در همین مناطق اطراف تهران، مجوزهای تغییر کاربری کشاورزی به مسکونی بدون ضابطه اعطا شده و زمینهای کشاورزی تبدیل به سولههای صنعتی شده است. وزیر دولت چهاردهم باید با تمام قوا با رانتها مبارزه کند. همچنین نیاز به تفکر توسعه محور داریم. جهاد کشاورزی باید به بخش خصوصی و کشاورزان محلی اعتماد کند و در کنار آموزش و اعطای تسهیلات، اجازه دهد، این بخش، خود در مسیر توسعه گام بردارد.»