وقتی متوجه میشویم یکی از نزدیکانمان هدف سرقت قرار گرفته یا در جریان سانحه رانندگی دچار خسارت شده است، روایتهای بسیاری از اتفاقهای مشابه به اشتراک گذشته میشود؛ بنابراین از همین سطر روایت میتوان دریافت که شیوع سرقت، زورگیری و بروز سانحه در جامعه سبب شده هر فردی در معرض چنین تهدیدهایی قرار داشته باشد.
به گزارش جوان، تا چند سال قبل مجرمان از سلاح گرم و سرد تنها به عنوان ابزاری برای تهدید استفاده میکردند، اما این روزها به راحتی قربانیان خود را با ضربات چاقو یا شلیک گلوله هدف قرار میدهند.
انتشار فیلمهایی از بروز این جرائم در شبکههای اجتماعی بخشی از خشونت به کار گرفته شده در بروز جرائم را نشان میدهد، بهگونهای که مرتکبان در ارتکاب عمل مجرمانه توجهی به حفظ جان خود یا قربانی ندارند، به همین دلیل برای رسیدن به هدف خود دست به ارتکاب هرگونه جرمی میزنند.
روز گذشته گزارشی درباره سرقت مسلحانه اعضای یک باند در تهران و کرج منتشر شددر این اتفاق مجرمان ترسی از حضور شهروندان در خانههایشان نداشتند و بدون توجه به این موضوع وارد ساختمانها میشدند و با تهدید اسلحه سرقت میکردند، یعنی سطح خشونت در جامعه به میزانی رسیده که مردم در خانه خودشان هم احساس امنیت نمیکنند؛ بنابراین بروز این اتفاقها روشن میکند این حوادث با خشونت زیادی همراه است و ترسی هم از دستگیری و مجازات ندارند.
در حوزه جرائم جنایی مجرمان با خشونت زیادی مرتکب جرم میشوند، بهطوریکه خیلی وقتها از دل یک سانحه، یک حادثه جنایی متولد میشود. مثلاً خبرهای زیادی منتشر شده که در جریان تصادف دو خودرو، یکی از خودروها خسارت جزئی دیده، اما بین دو راننده درگیری اتفاق افتاده و همین درگیری منجر به بروز یک قتل شده است. در این بین، اما قانون تلاش کرده بدون توجه به چرایی بروز این رویدادها، مرتکبان را مجازات کند.
خیلی از پروندههایی که با موضوع قتل تشکیل میشود، انگیزهاش عامل دیگری است، اما خشونت به کار گرفته شده در آن حادثه، قتل را رقم زده است. پلیس و دادستانها پس از کشف جرائم در مقام پیروز میدان وارد میشوند و به جامعه نوید میدهند مجرمان را به سزای عملشان میرسانند.
اینکه مجرمان بازداشت و مجازات شوند امری پذیرفتنی است، اما سالهاست که شاهد هستیم مجرمان بسیاری بازداشت و به سختی مجازات شدهاند، ولی هرچه گذشته مجرمان با خشونت زیادتری مرتکب جرم شدهاند.
در پرونده سرقتهای مسلحانهای که به آن اشاره کردیم، سردسته باند بارها به اتهام همین جرم بازداشت شده و به زندان افتاده است؛ بنابراین روشن است که مجازات کردن این افراد نمیتواند مانعی برای پیشگیری آنها از جرم شود. قانون همواره خشونتهای مرتکبان را با خشونتهای قانونی پاسخ داده است؛ زندان و اعدام. با این حال میبینیم که هر روز بر آمار مرتکبان اضافه میشود.
ساختار قانونی وظیفه مراقبت از بدنه اجتماعی را دارد، اما وضعیت موجود نشان میدهد در عمل به وظیفهاش کوتاهی کرده است، کوتاهی که در صورت ادامه بیتوجهی به بسترهای بروز جرائم باعث میشود دامنه ناامنی بیش از این گسترده شود.