این سازه بزرگ ۱۲متر عرض، ۴۰متر طول و ۴۲۰تُن وزن دارد. دو ماشین اسکورت، دو شاگرد، یک مکانیک بوژی، یک نماینده و ۱۰ نفر اکیپ برق که با ۳ بالابرقی آنها را همراهی میکردند.
روزنامه هفت صبح در گزارشی به حمل سازهای بزرگ با ۱۲متر عرض، ۴۰متر طول و ۴۲۰تُن وزن از اراک به کرمان پرداخت و نوشت: سال پیش بود که تصاویری از جابهجایی یک سازه عظیمالجثه به شبکههای اجتماعی رسید و به خاطر ابعادش تعجب همه را برانگیخت.
این سازه روز پیش بالاخره به مقصد میرسد. آن زمان این نحوه انتقال با سرعت کم و نیروی کشندههای بزرگ با ابهامهای زیادی همراه بود. حتی برخی آن را مربوط به انتقال تجهیزات نظامی میدانستند که در نهایت کمی بعد از این کنجکاویها مشخص شد ارتباطی به صنایع نظامی ندارد.
اولین کسی که بیشترین توضیحات را داد، مدیرعامل شرکت ماشینسازی اراک بود که مصاحبهای با خبرگزاری ایرنا داشت. از حرفهای او مشخص شد که این یک کولر رآکتور و بخش اصلی رآکتور احیای آهن اسفنجی یکی از شرکتهای فولادی در کرمان است که در کرمان ساخته شده و به سمت مقصد حرکت میکند.
ابعاد آن چقدر است؟ این سازه بزرگ ۱۲متر عرض، ۴۰متر طول و ۴۲۰تُن وزن دارد. قطعهای با این خصوصیات مهرماه سال پیش حرکت از مبدا شرکت ماشینسازی اراک را به مقصد مجتمع فولاد بوتیای ایرانیان واقع در چترود کرمان شروع کرد و به خاطر این جابهجایی بزرگ به عنوان پهنترین و بلندترین محموله تاریخ حملونقل فوق سنگین کشور لقب گرفت.
آن سال مدیرعامل ماشینسازی اراک توضیحات تخصصی داده بود که بگوید این سازه به چه دردی میخورد. سادهاش را بخواهید، این است که این قطعه فقط کولر راکتوری بوده که ماشینسازی اراک ساخته و قرار است قطعات دیگری هم به آن اضافه شود. کار ساخت آن هم حدودا ۱۶ ماه زمان برده است. گویا قبل از این، سه عدد دیگر در آمریکا، فرانسه و آلمان ساختهشده و این چهارمینبار در دنیاست که چنین قطعهای ساخته میشود.
پیش از این در «هفتصبح» نوشته بودیم که این پروژه توسط ماشینسازی اراک انجام شده، ولی از طرف یک شرکت خارجی به این کارخانه واگذار شده.
جالب اینکه هنوز قصه تمام نشده و هنوز باید قطعات دیگری در راه داشته باشد. وقتی انتقال همه تجهیزات آن یکییکی به پایان برسد این راکتور میتواند سالی دو میلیون تُن آهن در کشور تولید کند و گویا با این میزان تولید بخش قابلتوجهی از نیاز کارخانجات تولید فولاد داخل به تامین آهن اسفنجی از خارج کشور، برطرف میشود.
آهن اسفنجی، نوعی آهن است که از احیای سنگ آهن به دست میآید و از آن برای ساختن فولاد استفاده میشود. ویدئوهای ارسالی از این سازه نشان میداد که روی یک بوژی با ۳۳۶ چرخ گذاشته شده است.
بوژی چیست؟ یک محورشبیه به واگن که به آن هزار چرخ هم میگویند. حالا خود این بوژی را با نیروی چهار کامیون جابهجا میکردند. البته بسته به شیب، گاهی تعداد این کشندهها به پنج دستگاه هم میرسید.
روزنامه خراسان سال پیش گزارش جالبی درباره حملونقل آن منتشر کرده که در آن آمده بود: «حمل این محموله بزرگ از جادههای پرپیچوخم و پردستانداز بین شهری دردسر و چالشهای بسیار بزرگی دارد که تنها یک راننده کارکشته و یک تیم باتجربه از پس آن برمیآید.
قاسم کریمی که همصنفیهایش او را به «قاسم فسا» هم میشناسند، اهل فسا استان فارس است و به قول رفقایش سلطان جاده. ۴۲ ساله است و ۱۴ سالی میشود که با بوژی بارهای فوقسنگین و ترافیکی را به مقصد میرساند. او راننده اصلی حمل این بار فوقسنگین است.»
او در این مصاحبه گفته بود که ۲۰ روز طول کشید تا بوژی ۲۱ محوره را آمادهکردند. بعد از آن نوبت بارگیری بوده و یک روز طولکشیدهاست تا بوژی داخل سالن برود و بارگیری شروعشود. یک هفته هم صرف بستن سیم بکسلهای مهار و کشیدن چادر شدهاست.
هر یک کیلومتر حرکت آنها میانگین ۶ ساعت طول میکشید. گاهی ۴۰ کیلومتر را ۵ ساعته طی کردهاند و گاهی بیشتر. حتی روزهایی بوده که کلا یک کیلومتر مسیر رفتهاند.
این محمولهها فقط از شش صبح تا شش عصر مجاز به حرکتند و در شب و روزهای تعطیل حق تردد در جادهها را ندارند. علاوه بر این حجم بزرگ آنها معمولا راه را میبندد و به همین دلیل هر چند وقت یک بار کنار میزنند که رانندگان خودروهای دیگر بتوانند به مسیرشان ادامه دهند.
در مسیرهایی که مثلا پلی قرار داشته و ارتفاع آن کمتر بوده چه میکردند؟ جادهای که آنها میرفتند همین جادههای معمول بینشهری بود و جاده مخصوصی نبود. برای همین هم در راهشان مانع زیای قرار داشته است. مثلا وقتی تیر برق جلوی دستوپایشان بود و برای آن مجوز میگرفتند تا چراغ و سیم برق را باز کنند. این تیم چند نفر بودند؟ یک اکیپ ۲۰ نفره که کارها را با بیسیم هماهنگ میکردند.
دو ماشین اسکورت، دو شاگرد، یک مکانیک بوژی، یک نماینده و ۱۰ نفر اکیپ برق که با ۳ بالابرقی آنها را همراهی میکردند. در طول مسیر هم مدیران و مهندسان کارخانه فولاد کرمان مدام از محموله بازدید داشتند.
پیاده کردن محموله هم کار راحتی نبوده و نیاز به جرثقیل خاصی برای تخلیه داشته. جابهجایی این محموله بزرگ از مهرماه سال پیش شروع شد و آنقدر برای مردم جالب بود که در طول سفر بارها با آن عکس یادگاری میانداختند.