«باید همهمان دستبهدست هم بدهیم و تندرویها را کنار بگذاریم؛ چه اینطرف و چه آنطرف، فرقی هم نمیکند. ما از تندرویها خیری ندیدیم؛ سعی بکنیم همه با همدلی و با همفکری مشکلات کشور را برطرف بکنیم. برچسب زدن به این فرد یا به آن فرد، به این جریان و به آن جریان و در کل، تندرویها از هر جناحی باشد محکوم است و کار صحیحی نیست.»
آیت الله غروی عضو شورای عالی حوزههای علمیه سراسر کشور گفت: رفع تحریمها خودش مسأله است؛ باید تلاش کرد که این تحریمهای ظالمانه برداشته شود. شکی نیست که تحریمها ظلم است و باید تلاش کرد که این ظلم از سر ما رفع بشود. اما این را هم باید در نظر داشت که برای رفع تحریمها نباید بار دیگر گول دیگران را خورد. شما ملاحظه کردید که کلی وقت، عمر و سرمایه ما صرف شد تا برجام به وجود آمد، با اینکه برجام مورد قبول قرار گرفت، ولی مورد عمل آنها قرار نگرفت.
به گزارش جماران، عضو شورای عالی حوزههای علمیه سراسر کشور گفت: الآن بالاترین مشکلی که در داخل احساس میشود، مسائل اقتصادی است. این خیلی مهم است. برای حل این مشکل باید تمام تلاشها به کار گرفته و از ظرفیتهای داخلی استفاده بشود. تولید متناسب با شرایط روز باید گسترش، عمق و سلامت پیدا بکند. این خیلی مهم است. اینجور نباشد که ما وقتی میخواهیم اجناسی را تهیه بکنیم، اگر خارجی و مال فلان کشور باشد، مقبول ما واقع بشود، اما استقبال و اقبالی نسبت به تولیدات داخلی نباشد.
مشروح گفت و گوی آیت الله سید محمد غروی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در پی میآید:
در ابتدا میخواهیم نظر شما را درباره کلیت کابینه بدانیم.
ضمن تبریک به مناسبت انتخاب جناب آقای دکتر پزشکیان و مراسمهای مختلفی که بعداً پیش آمد، یکی از مسائلی که باعث خشنودی شد، این بود که کابینه ایشان بدون اینکه خیلی رفتوبرگشت داشته باشد، با یک تدبیر خاصی که ایشان تمشیت کرده بود، بحمدالله رأی آورد. بعد از انقلاب کمتر سابقه داشت که اینچنین وزرا یکپارچه رأی بیاورند و مسأله تمام و جمعوجور بشود.
البته آقای پزشکیان مدعی بودند که من سعی کردم برحسب شایستگی افراد این نیروها و این وزرا را پیشنهاد کنم. کما اینکه بعداً هم توصیه کردند در معاونتهایی که عزیزان، افراد را میگذارند باز برحسب همین شایستگی، کارآمدی و تعهد آنها باشد.
آنچه که من به ذهنم مهم میرسد که تجاربش را معمولاً در اکثر یا همه دولتها دیدیم این است که گاهی وقتها یک کسی که وابستهای به یک جریانی است پا به عرصه میگذارد، رأی میآورد و مسئولیت را به دست میگیرد، او طبیعتاً نیروها را از جریان خودش انتخاب میکند. البته این مسأله در ارتباط با آقای پزشکیان قدری متفاوت بود؛ یعنی چنین نبود که این افراد یکدست از کسانی باشند که احیاناً بیشتر مورد توجه خودشان بوده باشد، بلکه ایشان براساس شایستگی آنها اقدام کردند. کما اینکه در معاونتها هم همانطوری که عرض کردم ایشان چنین توصیهای کردند.
ولی آنچه که من مهم میدانم در ارتباط با مدیران، مدیرکلها و مدیران است؛ معمولاً در گذشته اینجور بود که سعی میشد تمام کسانی که همفکر سیاسی حضرات نبودند، اینها را کنار میگذاشتند و افراد جدید میآوردند. معروف بود به اینکه یک مینیبوس یا بیشتر یا کمتر آدم را با خودشان میآوردند یا از اداره بیرون میکردند.
یعنی انتخابات اتوبوسی؟
بله. انتخابات اینچنینی. این خیلی آفت است. کشور گاهی در ارتباط با زمینههای خدمترسانی و تحولات حرکتی میکند یا شتابی پیدا میکند، ولی وقتی که یکباره افراد جدید میآیند، تا اینها بیایند با کار آشنا بشوند، کلی وقفه ایجاد میشود. حالا هم اگر فرضاً چنین کاری بشود که شتاب کشور گرفته شود، این به نفع مردم و نظام نیست.
واقعاً مسئولان ببینند که اگر مسئولی، مدیرانی، مدیران ارشدی و… افراد لایقاند، از هر جریانی که باشند، مادامی که به نظام، رهبری تعهد داشته باشند و در این چارچوبها کار میکنند، باید گذاشت که اینها بهکارشان ادامه دهند تا وقفه در کار کشور تحقق پیدا نکند. اینجور نباشد که یکباره آدم چشمش را باز بکند ببیند که در کل کشور مدیران از یک جناح خاصی شده است؛ چرا؟ برای اینکه این گرایش خاص مثلاً در ریاست جمهوری یا در وزیر مربوطه وجود داشته است.
حالا که مسأله وفاق ملی است، باید مدیران برحسب صلاحیتها، ارزشمندیها و کاراییهایشان انتخاب بشوند. آنهایی که واقعاً هم عملکرد و ظرفیت خوبی برای کار دارند و هم علاقهمندی و توان کافی برای کار دارند، آنها ابقا بشوند. اگر احیاناً کسانی که این خصوصیتها را ندارند کنار گذاشته بشود، باز کسانی که دارای این ویژگیهایند باید سر کار گذاشته بشوند. اینچنین نباشد که ما حساب کنیم که آیا فردی از جریان ما است یا نیست و آیا به ما علاقهمند است یا نیست. این چیزی است که هنوز واقعاً دغدغهاش است. امیدواریم انشاءالله جناب آقای پزشکیان این را هم مورد توجه قرار بدهند و حتی به چند نفری مسئولیت دهند تا این مسأله را ملاحظه کنند.
اینگونه نباشد که مثلاً وزیر براساس چارچوب ایشان انتخاب شود، معاونت نیز با نظر ایشان برحسب شایستهسالاری و امثالذلک انتخاب شود، اما بعد از آن، مدیران همه از یک جریانی که وابستهای به شخص یا فردی است، چینش بشوند؛ مثلا همه دوستان، آشنایان، هممحلیها و یا هماستانیهایش باشند.
خلاصه بر این اساس نباید گزینش شوند؛ بلکه مصالح کشور و مصالح نظام دیده بشود. این چیزی است که من به ذهنم میرسد که خوب است جناب آقای پزشکیان مورد توجه قرار بدهند.
ارزیابی کلی حضرتعالی از کابینه چیست؟ این کابینه میتواند آقای دکتر را به اهدافی که مورد نظرش است برساند؟
من اطلاع و شناخت کافی از این حضرات ندارم، لذا نمیتوانم ارزیابی بکنم. بعضیهایشان را که میشناسم، میبینم که خوباند؛ ولی اینچنین نیست که حضرات را آشنایی داشته باشم یا از کارایی و سوابق خیلی مثبت آنها خبر داشته باشم. شناختم بر اساس آنچه است که در همین خبرها آمده است و خودم نمیتوانم اظهار نظر بکنم. ولی امیدواریم انشاءالله ایشان این ملاحظاتی که داشته و مشورتهای لازم را که در این رابطه کرده است، اینها بتوانند مشکلات کشور را برطرف بکنند، بتوانند کشور را ارتقا بدهند و بتوانند دلگرمی مردم را بهنظام بیشتر بکنند.
به نظر شما دوران دولت وفاق ملی چه مختصاتی خواهد داشت؟
وفاق ملی این است که نوع برخورد، حالا چه برخورد عملی و چه برخورد زبانی، بهگونهای نباشد که افراد و اشخاص صرفا برحسب گرایشهایشان مورد برخورد و گزینش قرار گیرند. البته گزینش اصل مسأله است، اما نوع برخورد هم خیلی مهم است. نظام یک چارچوب خاصی دارد؛ در نظام اسلامی ما قانون اساسی داریم، مجلس داریم، سیاستهای کلی نظام را داریم که رهبری ترسیم کردهاند، اسناد بالادستی است، پیوستهای دینی و اسلامی داریم که باید مورد توجه قرار بگیرد، همه اینها است و اینجوری نیست که کم باشد.
بنابراین، نوع برخورد، نوع سخن و شعار باید بر اساس این مسأله باشد. اینجور نباشد که ما در گفتوگوها، در مذاکرات، در برخوردها و در مسئولیت دادنهایمان حزب گرایی یا گرایشهای خاصی را احیاناً مسلط کنیم؛ بلکه بر اساس اینکه چهکسی بهتر میتواند خدمت کند، موضع داشته باشیم.
خلاصه، نقش پدری را نسبت به همه جریانات داشته باشیم و درعینحال اینجور نباشد که از راه مستقیم فاصله بگیریم یا با آن زاویه داشته باشیم. اینجور نباشد که مداهنه بکنیم؛ مدارا چرا، اما مداهنه نه. در ارتباط با اصول نباید با کسی کنار بیاییم؛ اصول را حفظ بکنیم، اما چنین هم نباشد که اهل مدارا نباشیم. باید هم اهل مدارا باشیم و هم بر اصول پای فشاری بکنیم؛ چه در سیاستهای داخلی، چه در سیاستهای خارجی و چه در جنبههای اسلامی. ارزشهای دینی و فرهنگی باید مورد توجه ما باشد و غفلت نکنیم.
نظر حضرتعالی در مورد برخی تندرویها در اصولگرایان مجلس نسبت به دولت و بهطورکلی، افراطیگریهایی که احتمال خواهد داشت در آینده نسبت به دولت صورت بگیرد، چیست و چه توصیهای به تندروها دارید؟
باید همهمان دستبهدست هم بدهیم و تندرویها را کنار بگذاریم؛ چه اینطرف و چه آنطرف، فرقی هم نمیکند. ما از تندرویها خیری ندیدیم؛ سعی بکنیم همه با همدلی و با همفکری مشکلات کشور را برطرف بکنیم. برچسب زدن به این فرد یا به آن فرد، به این جریان و به آن جریان و در کل، تندرویها از هر جناحی باشد محکوم است و کار صحیحی نیست. باید بر اساس عقلانیت و اخلاق اسلامی عمل کرد.
اینچنین نباشد که براساس ذهنیتها و بافتههای ذهنی خودمان با مسائل برخورد کنیم. اینها کارهای درستی نیست؛ چه در ارتباط با این جناح باشد یا آن جناح باشد، فرقی نمیکند. تندروی در هر دو جریان است و تندروان هم خودشان آسیب دیدند و هم به جریانشان آسیب رساندند. اگر آنطرف دارد، اینطرف هم دارد، هیچکدامش هم خوب نیست. درنتیجه، باید تندروی را کنار گذاشت.
مهمترین اولویتهای فرهنگی دولت چهاردهم چیست؟ به نظر حضرتعالی مسائلی مثل حجاب، فیلترینگ و غیره را این دولت چگونه باید حل کند؟
باید بنشینند کار بکنند، فکر بکنند و فکر جمعی را به کار بگیرند. خطرات مختلفی از داخل و خارج ما را تهدید میکند. این خطرات جوانها و خانوادههای ما را تهدید میکند؛ باید نشست و برای اینها واقعاً چاره اندیشید. وزارت آموزشوپرورش ما تا الآن به نظرم آن نقش بایستهای خودش را آنطوری که باید و شاید عمل نکرده است، رادیو و تلویزیون نقش بایسته و شایسته خودش را عمل نکرده است و همینطور سازمان تبلیغات، ارشاد، وزارت کشور و وزارتخانههای دیگر آنطوری که باید باشد، عمل نکرده است. در عینحال، همهشان خدمات خوبی هم داشتند، نمیشود آنها را مقصر دانست؛ ممکن است قاصر باشند.
موقعی که مقام معظم رهبری تذکری دادند و مسأله شبیخون فرهنگی را مطرح کردند، این مسأله مورد غفلت قرار گرفت. حقیقت این است که همه باید این حرکت را داشته باشند تا جامعه را بهسوی فلاح و افلاح، ادب و دیانت رهبری بکنند و کسانی را که از این مسیر زاویه گرفتند، دوباره برگردانند.
در عین حالی که ظرفیتهای بسیار خوبی در خود نظام است، ما شرایطی خوبی نداریم. در عین حالی که ما جوانان بسیار شایستهای داریم، از آنطرف هم ما مشکلات فرهنگی در بین جوانها و خانوادهها بسیار داریم. باید روی اینها کار بشود و با بهترین شیوه و عملکرد باید این کارها و مشکلات حل شود تا انشاءالله ما یک جامعهای داشته باشیم که هم جامعه اخلاقی باشد و هم براساس چارچوبهای اسلامی، دینی باشد.
ما باید برای ملتها و جوامع اسلامی الگو باشیم. نظام جمهوری اسلامی باید برای همه کشورها الگو باشد. وقتی از کشورهای دیگر میآیند، ادب، اخلاق، اخلاق اسلامی، دیانت و تدین را احساس بکنند، نه اینکه خداینکرده جور دیگری رقم بخورد. به ذهن میرسد که ما در زمینههای مختلف کمکاری زیاد داشتیم. گاهی در زمینه ورزش افرادی را میبینید که احیاناً به نحوی ستاره شدند یا در جایگاهی خاصی قرار گرفتند که تا اندازهای برای عدهای از جوانان میتوانند الگو باشند، اما شیوه رفتاری آنها بد است؛ اینطور نیست که خوب باشد. در عینحال، افرادی صالح هم داریم، اینجور نیست که نباشد.
همه باید دستبهدست هم بدهند، این تهاجم را لمس کرده، برایش فکر کنند و تصمیم بگیرند. همه دل بدهند برای اینکه این مشکلات رفع بشود؛ زیرا سلامت جامعه برای همه است. اگر خداینکرده فساد در جامعه به هر شکلش -فساد اقتصادی و غیر اقتصادی- باشد، بالاخره دود همه اینها به چشم همه میرود و برای نظام هم اصلاً چیز خوبی نیست. جا دارد که واقعاً همه تمام نیروهایشان را بهکار بگیرند تا جریان فرهنگی کشور بهسویی برود که در تراز نظام اسلامی و نظام شیعی باشد. باید بهگونهای باشد که دیگران از ما الگو بگیرند، نه اینکه احیاناً وقتی اینجا بیایند، تعجب بکنند. امیدواریم انشاءالله این اهداف تحقق پیدا بکند.
با توجه به اشراف حضرتعالی به موضوعات فرهنگی و نیازهای حوزه علمیه، احساس میکنید مهمترین اولویت حوزه نسبت به دولت و همینطور اولویت دولت نسبت به حوزه چیست؟
اینکه گفتید من اشراف دارم، نه آنطور اشراف ندارم؛ اطلاع دارم، اما اشراف ندارم. در این رابطه، حوزه هم مثل سایر نهادهای رسمی کشور میماند. باید تمام تلاشش را به کار بگیرد تا اسلام را معرفی کند، بدون اینکه در این رابطه کوتاه بیاید؛ آنهم با شیوهای بسیار خوب و متناسب با شرایط زمان. واقعاً در زمینههای مختلف باید نخبههایی پروریده شوند که اینها بتوانند نقش خوب فرهنگی را ایفا کنند. برنامههای تبلیغی ما باید وسیعتر و گستردهتر باشد.
برای رفع این خلأ فرهنگی باید زمینههایی فراهم شود و یک مقدار توسط خود حوزه تأمین شود؛ چون کسانی که احیاناً میتوانند این مشکلات فرهنگی را برطرف کنند، یکطرفش حوزه است. حوزه خودش میتواند بسیار نقش داشته باشد؛ باید نقش خودش را در این رابطه ایفا کند. البته سرمایهگذاریهایی هم کرده است؛ اطلاعاتی دارم که در این رابطه کارهایی خوبی انجام گرفته است.
اگر همینقدر انجام نمیگرفت، مسأله بهگونهای دیگر پیش میرفت. با اینکه حوزه بحمدالله کارهای خوبی انجام دادند، اما باید همچنان در آن مسیری که مورد توجه بقیةالله (عج الله تعالی فرجه الشریف) است حرکت کنیم. بهگونهای باشد که ما در مقابل ایشان شرمنده نباشیم و بهعنوان یک سربازان واقعی حضرت بقیةالله بتوانیم نقش خودمان را ایفا کنیم. حوزه در همه زمینههایی که میتواند، باید نقش خودش را با درایت و با فهم ایفا کند. اینگونه نباشد که خودش را درگیر مسائل جناحی کند و یا احیاناً خداینکرده دچار برخی از تندرویها شود.
البته حوزه کلیتش اینطور نیست، با درایت و حکمت پیش میرود؛ اما گاهی در داخلش یک جریاناتی ممکن است وجود داشته باشند که اینها تندروی دارند و احیاناً میتوانند به آبرو و جایگاه حوزه آسیب رسانند. لازم است آنها هم باید اصلاح شوند و این اصلاحات انشاءالله انجام بگیرد.
احساس میکنید بزرگترین مشکل یا مانع و یا چالش دولت در حوزه سیاست داخلی که مرتبط با مردم است و نیز در حوزه سیاست خارجی کدام است؟
الآن بالاترین مشکلی که در داخل احساس میشود، مسائل اقتصادی است. این خیلی مهم است. برای حل این مشکل باید تمام تلاشها به کار گرفته و از ظرفیتهای داخلی استفاده بشود. تولید متناسب با شرایط روز باید گسترش، عمق و سلامت پیدا بکند. این خیلی مهم است. اینجور نباشد که ما وقتی میخواهیم اجناسی را تهیه بکنیم، اگر خارجی و مال فلان کشور باشد، مقبول ما واقع بشود، اما استقبال و اقبالی نسبت به تولیدات داخلی نباشد.
سازمانهای مسئول باید کیفیت کالاها را در نظر بگیرند؛ یعنی استاندارد کالا موردتوجهشان قرار بگیرد؛ وقتی مهر استاندارد میزنند، باید روی حساب باشد و برای صرفاً مسائل دیگری نباشد. تولیدات ما باید هم عمیق باشد، هم وسیع باشد و هم نیازهای ما را بتوانند تأمین بکند.
ما باید چشممان را به تولید داخلی بدوزیم و از ظرفیتهایی که کشور دارد، استفاده بکنیم و اینگونه سعی بکنیم مشکلاتمان را برطرف کنیم. البته معنایش این نیست که ارتباطات خارجی نباشد؛ باید این ارتباط باشد، ولی اگر چشممان به این دوخته شود که مشکلاتمان را فقط از طریق روابط با خارج حل کنیم، باید بدانیم که دشمن این را ضعف احساس میکند و در نتیجه برای ما مشکلاتی به وجود میآورد. این تحریمها نشان داد که وابستگی چطور میتواند به ما آسیب برساند. همچنین، باید دقت بشود که یک مقدار تورم کنترل بشود.
تولید باید وسیع و گسترده شود تا چرخ تولید به حرکت دربیاید. آن زمینههایی که بناست به مردم سپرده بشود، باید این مردمسپاری انجام شود؛ ولی درعینحال نظارت روی کار آنها هم انجام بگیرد. همچنین باید کنترل بشود که تولیدات از استانداردهای خوب جهانی برخوردار باشد؛ اینجور نباشد که صرفاً تولید شده باشد.
همین مسأله در زمینههای مختلف دارو، صنعت و… نیز مطرح است. اینها باید مورد توجه قرار بگیرد. اینچنین نباشد که خداینکرده ما چشممان به بیرون باشد. بهگونهای که حتی فرهنگ آنها را که در شواهد و زمینههای علمی نشان میدهند، عملاً بپذیریم.
وقتیکه انسان چشمش به تولیدات و فراوردههای دیگران باشد و گویا دیگران را یک سر و گردن بالاتر از خودش ببیند، عملاً تحت تأثیر جنبههای فرهنگی آنها هم قرار میگیرد. اینها نکات بسیار مهمی است. ما اگر استقلال و خودباوری پیدا بکنیم، لباسهای جوانان ما اینجور نمیشود، این رفتارهای مختلفی که اصلاً نمیتواند انسان اینها را مطرح بکند اتفاق نمیافتد و این سوگیریها نیز اتفاق نمیافتد.
علیایّحال، باید کنترل و رفع تورم با تولید و با کارآمدکردن ابزارهای تولید و نظارت لازم بر آن انجام گیرد. آن کارهایی هم که مربوط به مردم است باید به مردم سپرده بشود. خود دولت خودش را در همه زمینهها گسترش ندهد؛ بالاخره اینها زمینههایی است که میتواند به مردم کمک کند.
در باره ارتباط با کشورهای خارجی هم باید گفت که ما روابطمان را با همه کشورها باید داشته باشیم؛ غیر از آن کشورهایی که معمولاً مسئولین بالای نظام تذکر دادهاند که ارتباط با آنها یک خطر جدی برای نفوذ دارد. البته ارتباط با کشورها باید یک ارتباط حکیمانه و عزتمندانه باشد. ما باید با کشورهای منطقه، بهخصوص کشورهای عربی و اسلامی روابط خوبی داشته باشیم.
تندرویهایی هم که برخی از افراد و اشخاص در این زمینه دارند، باید کنترل بشود؛ چون آنها هم گاهی به ما آسیب وارد میکند که آسیبهایش را هم تا حالا دیدیم و ملاحظه کردهایم. اگر اختلاف است، سعی بکنیم این اختلافات به حداقل برسد. با کشورهای اروپایی هم باید روابط حکیمانه داشته باشیم تا انشاءالله، نظام که یک نظام بالنده و سرافراز است، بتواند جایگاه واقعی خودش را در دنیا پیدا بکند؛ کما اینکه تا یک اندازهای پیدا کرده است. انشاءالله بتواند بیش از آنچه که تا حال بوده و مورد انتظار است، تحقق پیدا بکند.
به نظر شما رفع تحریمها میتواند یکی از اولویتهای سیاست خارجی دولت جدید باشد؟
رفع تحریمها خودش مسأله است؛ باید تلاش کرد که این تحریمهای ظالمانه برداشته شود. شکی نیست که تحریمها ظلم است و باید تلاش کرد که این ظلم از سر ما رفع بشود. اما این را هم باید در نظر داشت که برای رفع تحریمها نباید بار دیگر گول دیگران را خورد. شما ملاحظه کردید که کلی وقت، عمر و سرمایه ما صرف شد تا برجام به وجود آمد، با اینکه برجام مورد قبول قرار گرفت، ولی مورد عمل آنها قرار نگرفت.
این خیلی مهم است؛ نباید بار دیگر این تجربه را تکرار کنیم. اینکه برای رفع تحریمها باید تلاش بکنیم، شکی نیست؛ اما اینکه برای رفع تحریمها فقط به کسانی که منافعشان در این رابطه است دلخوش کنیم، درست نیست؛ زیرا نمیتوان به آنها اعتماد کرد و خیلی باید حواس ما جمع باشد. تجارب گذشته میتواند برای ما درس باشد؛ ما نباید خودمان را بار دیگر در چالهای قرار دهیم که آنها برای ما کندهاند.
رفع تحریم نباید زمینه شود به اینکه چشممان را به دیگران بدوزیم و خیال کنیم که مشکلاتمان با دیگران حل میشود؛ نباید یک چنین فکری بر ما حاکم بشود. بدون شک تحریمها ظلم است، هر انسان عاقلی و هر کشور مورد ظلم قرارگرفته باید تلاش بکند که این ظلم را برطرف بکند. اما معنایش این نیست که تسلیم بشویم و ذلت را بپذیریم و یا اغفال بشویم. نباید بدون اینکه تعهدهای لازم را از طرف مقابل داشته باشیم، به قرارداد تن بدهیم. این نکتهای مهمی است که رهبری هم بر آن تأکید داشتند.
بههرحال، شیطنتهای داخلی را هم نباید نسبت بهعدم تحقق برجام و رفع تحریمها نادیده بگیریم.
شکی نیست؛ شیطنتها بهطورکلی وجود دارد. گاهی میبینید که این شیطنتها از خود آنها میچرخد. این شیطنتها باید با تدبیر کنترل و مهار بشود؛ اما معنای مسئله این نیست که ما بخواهیم مشکلاتمان را فقط با رفع تحریمها آنهم به هر شکلی پیبگیریم تا بار دیگر گول دیگران را بخوریم و این بلاها را به سر ما درآوردند. میخواهند در صحنههای مختلف سیاسی و نظامی و امثال ذلک ما را متقاعد کنند و آوانس بگیرند. باید حواسمان جمع باشد.
ما باید با حفظ سیاستهای کلی نظام و سیاستهای تدوین شدهای بالادستی برای رفع و برطرف شدن این ظلم تحریم تلاش کنیم. اما این تلاش ما نباید بهگونهای باشد که بار دیگر بدون اینکه تعهدی برای طرف مقابل ایجاد شده باشد، بیاییم همان مسائل را تکرار کنیم. این کار عقلائی نیست که برای رفع تحریم، هم وقتمان را بگیریم و هم به خیلی از دستگاهها و ساختارهای نظامی و انتظامیمان آسیب وارد بکنیم. برای اینکه بتوانیم تحریمها را برطرف یا تأثیرگذاری آن کم کنیم، باید تلاش کنیم راههای دیگری را پیدا بکنیم. کما اینکه تا حالا تلاشهای بسیار خوبی در این رابطه انجام گرفته است.